دوست شــ❤ـهـید من
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 128: وقتی به خاک ایران رسیدیم، دیگر دم و بازدمی
قسمت آخر:
با سرفه ایی شدید خندید و کلماتش باز تن به تن، تکه تکه شدند ( یه سی دی هم هست، پر از عکسایِ حجله ایی.. واسه بعد از شهادت..
راستی دیشب برات، یه فایل صوتی قرآن خووندم و ضبط کردم.. تو همین گوشیه..
هر وقت دلت گرفت، گوش کن. البته اگه این موبایل سالم به دستت برسه..
انگشتری که دستمه، مالِ تو.. حتما پشت نگینشو بخوون..
سارایِ من، وقتی پام به خاک نجف رسید اولین چیزی که حضرت امیر خواستم، شفای تو بود.
پس فقط به بودن فکر کن. هوای مامانو هم خیلی داشته باش.. اون بعد از من، فقط تو رو داره..
راستی چادر خیلی بهت میاد نازنینم.. )
در صدا و چشمانش دیگر نایی نبود ( منتظرت، میمو نم..)
گوشی از دستش افتاد. نیمی از صورتش که نقش زمین شده بود در کادر مشخص بود..
لبهایش میخندید و میان هیاهویِ تیر اندازی و فریادهایِ مختلفِ، صدایِ اشهد خوانی حسام، به طور ناواضح به گوش میرسید..
نمیدانم چقدر از هجوم صداها و چشمانِ آرام گرفته ی سید امیرمهدی من گذشت که شارژِ گوشی اش تموم و خاموش شد.
بی صدا گریستم. و تیغه ی کف دستم را به دندان گرفتم..
کاش دنیا برایِ یک دقیقه هم که شده میایستاد..
خدا میداند که دانستم، حیف میشد اگر حسامم میمیرد..
شهادت لباسِ تن اش بود..
به سراغ ساک رفتمو انگشترش رابیرون کشیدم.
خوابیده در خونِ مردِ زندگیم بود. به آشپزخانه بردمو شستم اش.
انگشتر را برگرداندم.. اسم من را پشتش کنده بود.
مانند همان انگشترِ نگین سبزی که اسم خودش را بر آن کنده و به دستانم هدیه داده بود..
آن شب تا خودِ صبح تلاوتِ ضبط شده ی قرآنش را گوش دادم به عرش تماشایش کردم.
آن شب گذشت..
آن شب به خنکی بهشت و سوزانی جهنم، گذشت..
و من مثه یک آدم برفیِ یخ زده، زیر آتشِ آفتاب، آب شدم..
روز بعد در مراسم تشییع پیکرش با ساق و چادری که به من هدیه کرده بود، سیاه پوشِ نبودنش شدم..
دوستانش اتومبیلی که پیکرش را حمل میکرد مانند ماشینِ عروس به گل آذین بستند و کاغذی بزرگ با این جمله که ” دامادیت مبارک سید” روی آن چسباندند.
چند ماهی از آن روزها میگذر و من هنوز زنده ام..
انگار دیگر سرطان هم سراغم را نمیگیرد.. نمیدانم او هم غم زده ی پروازِ امیرمهدیِ من ست و عذابم را حوصله نمیکند یا اینکه دعایِ نجفیِ سیدم گیرا بود و مرا به هچل زندگیِ انداخته..
روزهایم میگذرد بدونِ حسام..
با پروینی که غذا میپزد و اشک میریزد..
دانیالی که میان خنده هایش، بغض میکند..
مادری که حتی با مرگ دامادش، روزه ی سکوتش را افطار نکرد..
و فاطمه خانومی که دل خوش به دیدارِ هروزه ی عروسش، تارهای سفید موهایش را میشمارد..
حسام، سارایِ کافر را از آلمان به ایران کشاند و امیرمهدی شد و به کربلا برد..
حالا من ماندمو گوش دادنهایِ شبانه به قرآنش..
تماشایِ عکسهایِ پر شورش..
عطرِ گلاب و مزار پر فروغش..
اینجا من ماندم و دو انگشتر ..
عروسی، پوشیده در عربی ترین چادر دنیا..
و دامادی که چای هایش طعم خدا میداد..
(تنها نشسته ام و به یاد گذشته هااا
دارم برایِ بی کسی ام گریه میکنم..)
تقدیم به شهدایِ مدافع..
پاسداران مرزهای اسلام..
شیردلان خاکهای ایران..
زنانِ سرسپرده ی زینبی..
که ثابت کردند “شهادت” شیرین ترین، غم انگیز دنیاست..
صلواتی هدیه میکنیم به روحِ سبزشان..
(اللهم صلی علی محمد و آل محمد.)
پایان..
اما تا ظهور ادامه دارد...
@dosteshahideman
سلام علیکم
بابت تاخیر در ارسال رمان حلال کنید درگیر شبهای قدر و...بودم.
التماس دعا
خادم الشهدا:غریب جامانده...
بیدار مانده ام که تو را مثنوی کنم
آسودهتر بخواب، عزیز دلی هنوز...
شبتون شهــ❤️ــدایے😍
🌙| @dosteshahideman
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۱۰ خرداد ۱۳۹۸
میلادی: Friday - 31 May 2019
قمری: الجمعة، 25 رمضان 1440
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه)
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
🌹🌱🌱🌹🌱🌱🌹🌱🌱🌹
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️5 روز تا عید سعید فطر
▪️11 روز تا سالروز تخریب قبور ائمه علیهم السلام در بقیع
▪️19 روز تا شهادت حضرت حمزه و وفات حضرت عبدالعظیم حسنی علیهما السلام
▪️29 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️35 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
✅| @dosteshahideman
🌹🌱🌱🌹🌱🌱🌹🌱🌱🌹
PART-25 (parhizgar).mp3
زمان:
حجم:
12.63M
┏━━━↬🌻↫━━━┓
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_در_رمضان
جزء بیست و پنجم
با صدای استاد پرهیزگار
التماس دعا
☘| @dosteshahideman
┗━━━↬🌻↫━━━┛
1.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌱🌱🌱🌱🌱🌸🌱🌱🌱🌱🌱
🍁شادی روح همه شهداگرانقدر مدافع حرم صلوات🌷
🌸| @dosteshahideman
🌱🌱🌱🌱🌱🌸🌱🌱🌱🌱🌱
2.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌿🌷🌿
صحبتهای شهید مدافع حرم #حاج _محمود_ شفیعی قبل از اعزام به راهپیمایی روز قدس ؛مرداد۱۳۹۲
🌸خواب روزه دار عبادته ببین اگه بیدار باشه چقدر اجر میبره......
🌺| @dosteshahideman
🌿🌷🌿