🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺
⚘﷽⚘
حاج حسین یکتا...
🍃💚بچهها بگردید...
یه رفیق #خدایی پیدا کنید!
یه دوست پیدا کنید که،
وسط میدون مینِ گناه
دستمون رو بگیره...!
❤️ #شهدا بهترین رفقا هستن..
💠 رفیق شهید داری؟
@dosteshahideman
🌺🍃🍃✨🕊✨🍃🍃🌺
⚘﷽⚘
✨دیده را
فایده آن است
که دلبر بیند
ور نبیند
چه بود
فایده بینایی را
#سعدى💚
🕊| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
#کلام_شهید
[•شهید آیت اللّه بهشتـے•]
🕊•| شهادت در راه آرمان الهـے
❤️•| معشوق ماسٺ.
📣•| آیا شنیده اے ...؟!
💞•| عاشقـے را از معشوق ...
🍃•| بترسانند!!!
#اللهم_ارزقنا_الشهادت
🌸| @dosteshahideman
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
⚘﷽⚘
#کلام_شهید
🌷 | اگر ذرهاے از تفکر رهبرے خارج شوید
در تفکرتان شک کنید؛
مسئولید بہ اینکہ رهبر را همچون
امام علی (علیه السلام) مظلوم کنید،
و از خط ولایت فقیہ، ملت را خارج سازید.|🌷
#شهیداحمدرضارجایی
#یادش_باصلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_و_عجل_فرجهم
🌸| @dosteshahideman
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
⚘﷽⚘
در دفتر قلبت❣
اسم ما را بنشان
ناگفته، دعایم
به اجابت برسان.
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
@dosteshahideman
1_29028096.mp3
6.32M
#صوت_شهدایے
باید گذشت از این دنیا بھ آسانے ... !
🎤🎤 حاج مهدی سلحشور
🌹| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
مرد میخواهد...
اینکه بگذری از آرزوهایت...
زنجیرهای #دلبستگی را از خود رهاکنی
گفتنش آسان است...
اگر عمل کردن به آن هم سهل بود به خیلی هامان واژه #شهید اضافه شده بود.
#محمود_رضا
@dosteshahideman
⚘﷽⚘
❇️ بنا به فرموده آیت الله بهجت از 31تیرماه #چله_گناه_نکردن بگیریم✨
شروع چله: 31تیرماه ماه 1398
پایان چله: 9 شهریور ماه 1398
یعنی اول #محرم 😍
♦️ازامروز تاشروع محرم طبق قراری که گذاشتیم هرروز به نیابت ازیک شهید بزرگوار زیارت عاشورا توکانال گذاشته میشه
زیارت عاشورای امروز به نیابت از رفیق شهیدمون #شهید_محمود_رضا_بیضایی
التماس دعارفقا.یاعلی
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷🕊🌷🍃🌷🕊🌷🍃🌷🕊🌷🍃
4_5802966447185461733.mp3
6.07M
⚜ زیارت عاشورا ⚜
روز اول چله
🌷| @dosteshahideman
هدایت شده از دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
هزار مرتبه از خود گذشتی و رفتی
هزار مرتبه غرق خودیم و می کاهیم
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
تو از میانه عرش خدا به ما آگاه
و ماکه از سر غفلت زخویش ناگاهیم
#محمودرضا
@dosteshahideman
دوست شــ❤ـهـید من
🔥🔥🔥🔥 ⚘﷽⚘ 📕 #فرار_از_جهنم ✍ #قسمت_بیست_و_چهارم جوجه مواد فروش 👣 هنوز از مدرسه زیاد دور نشده بودیم
🔥🔥🔥🔥
⚘﷽⚘
📕 #فرار_از_جهنم
✍ #قسمت_بیست_و_پنجم
مسیر آتش 🔥
تمام مدتی که ما با هم حرف می زدیم عین جوجه ها که به مادرشون می چسبن ... چسبیده بود به من ...
.
- هی استنلی، این بچه کیه دنبالت خودت راه انداختی؟ ... پرستار کودک شدی؟ ... .
و همه زدن زیر خنده ... یکی شون یه قدم رفت سمتش ... خودش رو جمع کرد و کشید سمت من ... .
.
- اوه ... چه سوسول و پاستوریزه است ... اینو از کجای شهر آوردی ؟ ... .
- امانته بچه ها ... سر به سرش نزارید ... قول شرف دادم سالم برگردونمش ... تمام تیکه هاش، سر هم ...
.
همه دوباره خندیدن ... باشه، مرد ... قول تو قول ماست ... اونم از احد دور شد ... .
.
از کافه که اومدیم بیرون ... خودش با عجله پرید توی ماشین... می شد صدای نفس نفس زدنش رو شنید ... .
.
- اینها یکی از گنگ های بزرگ موتورسوارن ... اون قدر قوی هستن که پلیسم جرات نمی کنه بره سمت شون ... البته زیاد دست به اسلحه نمیشن ... یعنی کسی جرات نمی کنه باهاشون در بیوفته ... این 60 تا رو هم که دیدی رده بالاهاشون بودن ...
.
.
- منظورت چی بود؟ ... یه تیکه، سر هم ...
.
سوالش از سر ترس شدید بود ... جوابش رو ندادم ... جوابش اصلا چیزی نبود که اون بچه نازپرورده توان تحملش رو داشته باشه ...
.
مقصد دوم مون یکی از مراکز موادی بود که قبلا پیش شون بودم ... .
اونجا هم اوضاع و احوالش فرق چندانی با جای قبلی نداشت... چشم هاش می لرزید ... اگر یه تلنگر بهش می زدی گریه اش در میومد ... جایی بودیم که اگر کسی سرمون رو هم می برید یه نفرم نبود به دادمون برسه ...
.
.
تنها چیزی که توی محاسبتم درست از آب در نیومد ... درگیری توی مسیر برگشت بود ... .
.
درگیری مسلحانه بود ... با سرعت، دنده عقب گرفتم ... توی همون حالت ویراژ می دادم و سر ماشین رو توی یه حرکت چرخوندم اما از بد بیاری ... همزمان یکی از ماشین هاشون از تقاطع چرخید سمت ما و ماشین بین ماشین ها قفل شد ... .
.
اسلحه رو کشیدم و از ماشین پریدم پایین ... شوکه شده بود و کپ کرده بود ... سریع چرخیدم سمتش ... در ماشین رو باز کردم و کشیدمش بیرون ... پشت گردنش رو گرفتم ... سرش رو کشیدم پایین و حائلش شدم تیر نخوره ... سریع از بین ماشین ها ردش کردم و دور شدیم ...
.
.
از شوک که در اومد، تمام شب رو بالا میاورد ... براش داروی ضد تهوع خریدم ... روی تخت متل ولو شده بود ...
.
.
روی تخت دیگه نشسته بودم و نگاهش می کردم ... مراقب بودم حالش بدتر نشه ... حالش افتضاح بود ... خیس عرق شده بود ... دستم رو بردم سمت پیشونیش با عصبانیت زدش کنار ... نیم خیز شد سمتم ... توی چشم هام زل زد و بریده بریده گفت ... چرا با من اینطوری می کنی؟ ... .
یهو کنترلش رو از دست داد و حمله کرد سمت من ...
ادامه دارد....
#داستان_واقعی
🍀| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
سکوت شــب نمی بخشد
به من آرامشـی دیگر
فراقت می زند
خنجر به قلبـم
در شـبانگاهان ...
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
#شب_بخیر_علمدار
🌙 | @dosteshahideman
⚘﷽⚘
شهدا عاشق اند
معشوقشان خداست
شاگردند؛
معلمشان #حسین(ع)است
معلم اند...🌱
درسشان #شهادت است
مسلح اند؛
سلاحشان #ایمان است...
مسافرند،
مقصدشان لقاءالله است
مستحکم اند،
تکیه گاهشان #خدا ست
🍀| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🌸 #حدیث_روز
🔅امیرالمؤمنین عليه السلام:
🔺در سالم بودن آدمى، همين بس كه عيوب ديگران را كمتر در ذهن خود نگه دارد
🍀| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
💞از عشق زمینی تا آسمانی
خاطرهی فرمانده شهید حججی ( #شهید_مرتضی_حسین_پور )
💖شش سالی که مرتضی برای خواستگاری از من وقت گذاشته بود،اتفاقات عجیبی برایش رخ داده بود.❗️ خودش برایم تعریف می کرد :😍
💞« اون روزها #نمازشب می خوندم و می گفت خدایا❗️ فاطمه رو راضی کن . روزه می گرفتم و می گفتم خدایا❗️ فاطمه رو راضی کن. نماز مستحبی خدا❗️ فاطمه راضی بشه و ...
❤️چندین بار پیش اومد که تنهایی به بیابان های بیرون شهر می رفتم. راه می رفتم و تنهایی شروع می کردم به دعا خوندن❗️ سقفم آسمون بود و زیر پام کویر.
❤️به خدا می گفتم : خدایا! چیکار کنم این دختر راضی بشه⁉️ کم کم سکوت و تنهایی و صدای حیوانات و... من رو می گرفت و من رو به فکر قبر و قیامت و... می انداخت. به جایی رسیدم که به خدا می گفتم من کی هستم⁉️تو کی هستی⁉️من قراره تو این دنیا چیکار کنم⁉️...
فاطمه❗️ این نه گفتن های تو باعث شد من از یک عشق زمینی به عشق آسمونی برسم»😍
💞بعضی اوقات به مرتضی می گفتم : « ای کاش زودتر به تو جواب مثبت داده بودم » امّا مرتضی می گفت : « نه❗️تو من رو ساختی»
📚برشی از کتاب ساقیان حرم خاطرات #شهید_مدافع_حرم #مرتضی_حسین_پور🌹
🍀| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
از امشبی به بعد به عشق محرمت
چله گرفته ام که گنه کم کنم حسین...
سلام دوستان
چهل شب قرار تا محرم...
چهل شب قرار بزاریم و چهل شب یک دعا یا زیارتی رو بخونیم.
یا اگر اونم نمیتونیم چهل شب به یک نحوی با امام حسین علیه السلام یک چیزی بین خودمون قرار بزاریم...
برای منم دعا کنید🌹🌹
یا علی علیه السلام
@dosteshahideman🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
#استاد_پناهیان
🔶🔸یکی از علائم #ظهور_حجت_بن_الحسن
حس شهادت طلبی جوانان هست...
@dosteshahideman🕊
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️