دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ قسمت صد و سی و یکم داستان دنباله دار نسل سوخته: وحشت چند روز از اون ماجرا و خواب گذشته بود ...
⚘﷽⚘
قسمت صد و سی و دوم داستان دنباله دار نسل سوخته: و قسم به عصر
بعد از امتحان حسابی رفتم توی فکر ...
اگه واقعا کوه رفتن آدم ها رو اینقدر بهم نزدیک می کنه و ... با هم قاطی میشن ... ایده خیلی خوبیه که من و سعید هم بریم کوه ... حالا شاید خودمون ماشین نداریم ... و جایی رو هم بلد نیستم ... اما گروه های کوهنوردی ... مثل گروهی هم که سپهر می گفت ... به نظر خوب میاد ...
در هر صورت، ایده خوبی برای شروع بود ... از طرفی یه فکر دیگه هم توی ذهنم حرکت می کرد ...
حالا اگه به جای من ... به بقیه نزدیک تر بشه و رابطه مون همین طوری بمونه چی؟ ... یا اینکه ...
دل دل کنان می رفتم سمت قرآن ... یه دلم می گفت استخاره کن ... اما دوباره ترس وجودم رو پر می کرد ...
بالاخره دلم رو زدم به دریا ... نمی دونم چطور شد اون روز این تصمیم رو گرفتم ... وضو گرفتم و بعد از نماز مغرب و تسبیحات حضرت زهرا ... با هزار سلام و صلوات ... برای اولین بار در تمام عمرم ... استخاره کردم ...
- و قسم به عصر ... که انسان واقعا دستخوش زیان است ... مگر افرادی که ایمان آوردند و عمل شایسته انجام دادند ... و یکدیگر را به حق سفارش کردند و به صبر و شکیبایی توصیه نمودند ... صدق الله العلی العظیم ...
قرآن رو بستم و رفتم سجده ...
- خدایا ... به امید تو ... دستم رو بگیر و رهام نکن ...
امتحانات سعید تموم شد ... و چند وقت بعد، امتحانات من... شب که برگشت بهش گفتم ...
حسابی خوشش اومد ... از حالتش معلوم بود ایده حرف نداشت ... از دیدن واکنشش خوشحال شدم ... و امیدوار تر از قبل ... که بتونم از بین اون رفیق های داغون ... جداش کنم...
خودش رفت سراغ گروه کوهنوردی ای که سپهر پیشنهاد داده بود ... و اسم من و خودش رو ثبت نام کرد ...
- انتخاب اولین جا با تو ... برای بار اول کجا بریم ...
هر چند، انتخاب رو بهش دادم ... اما بازم می خواستم موقع ثبت نام باهاش برم ... اون محیط تعریفی ... و افراد و مسئولینش رو ببینم ... ولی دقیقا همون روز، ساعت کلاسم عوض شد ...
سعید خودش تنها رفت ... وقتی هم که برگشت با هیجان شروع به تعریف کرد ... خیلی خوشحال بودم ... یعنی می شد ... این یه گام بزرگ سمت موفقیت باشه؟ ...
نماز صبح رو خوندم و چهار و نیم زدیم بیرون ... جزء اولین افرادی بودیم که رسیدیم سر قرار ... هوا هنوز گرگ و میش بود ... که همه جمع شدن ... و من ... وارد جو و دنیایی شده بودم ... که حتی فکرش رو هم نمی کردم ...
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
تقویم شیعه:
🌝امروز:
شمسی: جمعه 2 اسفند 1398
میلادی:
21february 2020
قمری:
26جمادی الثانیه 1441
🌞امروز متعلق به :
صاحب الزمان حضرت مهدی (عج)
ذکر روز : اللهم صل علی محمد و ال محمد 🌹
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🌷| @dosteshahideman
⚘﷽⚘
🔖شناسنامه پر از مُهرِ انتخابات شهید مدافع حرم جواد الله کرم در دست فرزندان شهید
💌پیام شهدا:
شرکت در انتخابات تکلیف الهی است.
🌷| @dosteshahideman
اعضای کانال میتونید عکسای خودتون رو به آیدی زیر بفرستید تا در کانال به اشتراک بگزاریم
@Yazinaba
⚘﷽⚘
#امام_زمانم
دل عشاق شما بس نگران است بیا 😔🙏
🌺دارد زمان آمدنت دیر میشود 😭
👌ذره ، ذره وجودم دلتنگ توست 😔
🌷| @dosteshahideman