دوست شــ❤ـهـید من
زیباترین نماهنگ🎶🎵
💔به مناسبتـــ دلتنگی من برای شهید
🌹شهید محمودرضا بیضایی🌹
دلتون شکست خادم شهدا غریب جامانده ... هم دعا کنید😔
🌹| @dosteshahideman
❤️ گویــــــــهـ
میشود نیمه شبے
گوشهٔ بین الحرمین
من فقط اشڪ بریزم
تو تماشا بڪنے...!
شبتون حسینــــــــــــــــے
💔| @dosteshahideman
🌟💫🌟
رهبرانقلاب:😍
از ظهر عرفه تا غروب عرفه ساعات مهمی است؛ لحظه لحظهی اين ساعات مثل اكسير حائز اهميت است.
روز عرفه را قدر بدانيد!
🌟| @dosteshahideman
🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫🌟💫
درد گــــــــــویهـ
ببین، چـشم بهم زدیم رسـید..!
میگـن عرفه،
روزهـ جاموندهـ های
ماهـِ خـداسـت..،
یعنـی هر گُـلی زدی
به سـرت، امـروز زدی..!
یه امـشب و
یکـم فکـر کن
از عـرفه قبل تا حـالا
چـیکار کـردی..،
آدمتر شـدی، یا..؛
کاش بفـهمیم عـمرمون دسـت خودشه و
هیچکس نـمیدونه تا کِی مهمونِ زمـینِ..!
#روزهعرفهبایدگفتبلحسین
#آخداماروبهحسینتببخش
#شهیدنشیمیمیریا
#همین
💔| @dosteshahideman
هدایت شده از ناحله
1_14382337.mp3
زمان:
حجم:
6.02M
چـلهــ نوکری ارباب😍
چلہ گرفتم كه گنه كم كنم حسين جان
چله عشق شد آغاز ،
مدد ڪن ارباب
این چهل روز
زِهرگونه گنه پاڪ شوم
التماسدعا
❤️| @dosteshahideman
روزعرفه زائرتان نیستم امّا 😔
تا
ماه
محـرم
به زیارت برسانم🌹❤
#اللھمارزقنی زیارةالحسین 🌸
💫| @dosteshahideman
#خاطرات_شهدا 🌷
✍ به روایت #همسرشهید
🔰اردیبهشت بود که آمد. شب #لیلۀالرغائب. شبی که آرزوی دیدن مرتضی برایم مستجاب شد😍. همه فامیل و دوست و آشنا رفتیم فرودگاه🛬 استقبالش. تمام یک ماهی که بود، روز و شب مهمان داشتیم. همه میآمدند ببینند #سوریه چه خبر است.
🔰دو سه سالی که تا #شهادتش سوریه بود، مرتضی دیگر آن مرتضای سابق نبود✘. رشد وجودی و #روحیاش را با تمام وجود حس میکردم. با ما هم که بود مدام دلشـ❤️ پیش نیروهایش بود. مدام با بچههایش در تماس📞 بود.
🔰وقتی از آزادی #نبل_والزهرا میگفت به وضوح برق شادی توی چشمهایش😃 دیده میشد. چقدر ذوق میکرد وقتی میگفت: «مردم از خوشحالی و به نشانه تشکر، روی سر بچههای ما #برنج خشک میریختند😅.»
🔰کوچکترین اتفاقی کمصبرش میکرد؛ #عملیات میشد، فلان نیرویش شهید🌷 میشد، فلان منطقه #سقوط میکرد. مرتضی دیگر دلش با ما نبود🚫. هربار که میآمد، خستگی را به وضوح روی شانههایش #حس میکردم.
🔰مرتضی تا قبل از رفتنش به #سوریه، موهایش یکدست مشکی بود ولی از روزی که رفت، میدیدم #موهایش دارند سفید میشوند. شهید 🕊که شد، 13 تار مویش سفید شده بود.
🔰بین خواب و بیداری حس کردم #مرتضی روی تپهای ایستاده. داشت از سرما❄️ میلرزید و دندانهایش به هم میخورد😖. سرما به جان من هم افتاد. آنقدر سردم شده بود که از خواب پریدم🗯. بلافاصله به مرتضی پیام📲 دادم. به همان اسمی که توی گوشیام برایش انتخاب کرده بودم: #نورچشمم. جواب نداد.
🔰دلم طاقت نیاورد💔، زنگ زدم ولی باز هم جواب نداد😥. دیگر خوابم نمیبرد. جدای از سرما، #نگرانی هم بیخوابم کرده بود. دم اذان صبح بود که تماس☎️ گرفت. بی سلام و احوالپرسی گفتم: «مرتضی! چرا اینقدر لباس کم پوشیدی که #سردت بشه؟ نمیگی سرما میخوری؟»
🔰 مهربان جواب داد: «چی کار کنم #مریمجان، عملیات بود. همین یکدست لباس #نظامیام تمیز بود که پوشیدم🙂.» فهمیدم واقعا سردش بوده. مثل همیشه،قبل ازعملیات #غسل_شهادت کرده بود و با همان یکدست لباس 👕سردش شده بود.
#شهید_مرتضی_عطایی
#شهید_عرفه
#فرمانده_ایرانی_تیپ_فاطمیون
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊
🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊