دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ #یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید #بوے_باران #قسمت_دوازدهم #بہ_نام_خداے_پرستوهاے_عاشق . •°•°•°•. س
⚘﷽⚘
#یڪ_فنجاڹ_عشق_مهماڹ_مڹ_باشید
#بوے_باران
#قسمت_سیزدهم
#بہ_نام_خداے_پرستوهاے_عاشق
•°•°•°•
صدای در به صدا در اومد
بابا رفت جلوی در پیشوازشون.
من و مامانم کنار راهرو ایستادیم،
مامان یه کت دامن زیتونی باروسری سرش بودو چند تار از موهای طلایی رنگش هم بیرون بود.!
صدای بابا اومد که میگفت بفرمایین داخل.
اول یه خانم چادری مسن و خوش بَرو رو اومد داخل که کلی گرم سلام و احوال پرسی کرد،پشتش یه آقای مسن اومد تو که کت شلوار اتو کشیده تنش بود...
پشت سر اون اقا یه پسر کت شلواری اومد داخل که سبد گل بزرگ بودو صورتش و پوشونده بود...
بدون این که نگاهش کنم سلام کردم و سبد گل و گرفتم و رفتم تو آشپزخونه...
هوا خیلی خفه بود.
پنجره آشپزخونه رو باز کردم تا یکم هوای آزاد بهم بخوره...
بغضم گرفت...
خدایا؟!
چی میشد بجای اینا الان #آقاسید اینا بودن؟
اصلا قیافه پسره رو ندیدم ببینم چه شکلیه...
همون بهتر!
استکانای چایی رو آماده گذاشتم که مامان اومد آشپزخونه
_نیلو چای بریز بیار.
+مامان من نمیارم...خوشم نمیاد!
_زشته دختر، بریز بیار!
.
باسینیچایی وارد حال شدم ...
یکی یکی چایی رو گرفتم جلوشون
رسیدم به شازده!
هه...ازش بدم میاد... بازهم نگاهش نکردم...
شاید هرکسه دیگه ای جای من بود حداقل نیم نگاهی مینداخت بهش
اما من همینکه میدونستم #آقاسید نیست
کافی بود تا نگاهش نکنم...
.
_خب آقای جلالی اگه اجازه بدین دوتا جونا برن صحبت کنن.
+خواهش میکنم اجازه مام دست شماست. نیلوفر جان راهنماییشون کن...
من بااجازه ای گفتم پاشدم و شازده هم پاشدو دنبال من اومد...
در اتاقم و باز کردم :
+بفرمایید تو.
روی تخت نشست ومنم نشستم روی صندلی میز کامپیوتر...
_سلام نیلوفر خانم.
سرمو بالا آوردم که جواب سلامش رو بدم
که....
نه...
این امکان نداشت...
.
.
⬅ ادامه دارد...
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: شنبه - ۳۱ خرداد ۱۳۹۹
میلادی: Saturday - 20 June 2020
قمری: السبت، 28 شوال 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم
💠 اذکار روز:
- یا رَبَّ الْعالَمین (100 مرتبه)
- یا حی یا قیوم (1000 مرتبه)
- يا غني (1060 مرتبه) برای غنی گردیدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️3 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️13 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️31 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️38 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️40 روز تا روز عرفه
#روزتون_منور_به_یاد_شهید_محمود_رضا_بیضایی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌾روزی #جَهانی می شَوَد
🌼مَجذوبِ نورِ تـ✨ـو
🌾روزی خَبرها می شَوَد
🌼شَرحِ #ظُهورِ تو...!😍
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
بوی #صبح میدهـی
و گنجشک ها
از طراوت تـ♥️ــو
پرواز می کنند🕊
حسودی ام می شود
بہ #دل_هایی که
هر صبــ☀️ـح ....
بدرقه ات می کنند
#شهید_محمود_رضا_بیضائی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار ❤️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
#حدیث_روز
#امام_زمان_عج
براي تعجيل فرج، بسيار دعا كنيد؛ كه همانا همين دعا كردن فرج و گشايش شما است.
📙 كمال الدين، جلد ۲ ، صفحه ۴۸۵
#اللهم_عجل_لوليك_الفرج
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
3.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘
سالروز شهادت شهید چمران تسلیت
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
💌🕊💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌
💌🕊
🕊
#قرار عاشـــ❤ـــقی
کانـــال#دوست شــ❤ـــهید من
معرفی#شهید_مرتضی _عطایی
💌
💌🕊
💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊💌🕊
⚘﷽⚘
به گمانم در باغ به فدای تو شدن باز شده است
جان زهرا نکند نام مرا خط بزنی اربابم
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ به گمانم در باغ به فدای تو شدن باز شده است جان زهرا نکند نام مرا خط بزنی اربابم •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷
⚘﷽⚘
مرتضی عطایی به تاریخ ۴ اسفند ماه سال ۱۳۵۵ در شهر مقدس مشهد و به عنوان دومین فرزند یک خانواده هشت نفری به دنیا آمد، در همان محل تولدش تحصیلات دوره ابتدایی و متوسطه را سپری کرد و سپس در مغازه پدرش مشغول به کار شد، شغل پدر تاسیسات ساختمان بود و با وجود طاقت فرسا بودن کار مرتضی همیشه به فعالیت های فرهنگی و مذهبی هم توجه کامل داشت.
مرتضی عطایی در ۲۳ سالگی ازدواج کرد و پس از ازدواج هم به همان شغل پدری ادامه داد تا این که توانست با پس انداز درآمد اندک خود یک واحد کوچک آپارتمانی خریداری کند و یک زندگی ساده و پاک را با عشق به ولایت و شهدا سپری کند اما با شروع شدن درگیری ها در سوریه دیگر مرتضی مانند گذشته نبود و برای اعزام به سوریه به هر دری می زد و نمیخواست از کاروان مدافعان حرم جا بماند.
به خاطر دشواریهایی که برای اعزام داوطلبان بسیجی به سوریه وجود داشت مرتضی عطایی با هر مشقتی که بود توانست خود را در کاروان فاطمیون که مدافعان حرم افغانستانی بودند جای دهد و به سوریه برود در حالی که هنوز خانواده اش از این موضوع مطلع نشده بودند.
شهید عطایی خیلی زود توانست با نام ابوعلی با رزمندگان تیپ فاطمیون قرین شود به طوری که بسیاری از دوستان او هم اطلاع نداشتند که مرتضی افغانی نیست و از مشهد خود را به این قافله رسانده است، همچنین ابوعلی یکی از بهترین دوستان شهید مصطفی صدرزاده و شهید مهدی صابری قبل از شهادتشان بود و شهادت این عزیزان خود دلیل بیشتر شدن شوق مرتضی به شهادت بود.
رشادت های ابوعلی در درگیری های تل قرین، تدمر، دیرالعدس، بصرالحریر، القراصی و خانطومان به عنوان جانشین تیپ عمار لشکر فاطمیون نام او را به کلمه ای رعب آفرین برای تکفیری ها تبدیل کرده بود.
در نهایت پس از رشادت های فراوان و چند بار مجروحیت های گوناگون، جانباز سرافراز مرتضی عطایی در ۲۱ شهریور ماه سال ۱۳۹۵ و همزمان با روز عرفه در منطقه لاذقیه به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به یاران شهیدش پیوست.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•