⚘﷽⚘
یاد شهید مهندس #مهدی_امینی بخیر؛
اثاث زندگی ایشان رایک گلیم، دوقاشق و دوبشقاب تشکیل می دادند که به جرات می توانم قسم بخورم که همه اینها دریک کارتن جای می گرفت وقبلا ازمن خواسته بود هیچ وسیله ای به عنوان جهیزیه به منزل نیاورم .آنچه مورداهمیت ایشان بود فقط #در_راه_خدا_حرکت_کردن و زندگی محمدی بود
یادم هست روزی که مرا از خانه پدرم به منزل خودشان می آوردند به پدرم فرمودند احتمال دارد دختر شما در منزل ما گرسنه بماند اما من به شما قول میدهم که حتی مکروهی در خانه من انجام نگیرد.
زندگی ایشان بیش از اندازه ساده و بی آلایش بود و معتقد بود هر قدر دور و بر انسان شلوغ باشد همان قدر از #یاد_خدا غافل خواهد بود.
شادی روحش #صلوات
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
💌🕊💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌
💌🕊
🕊
#قرار عاشـــ❤ـــقی
کانـــال#دوست شــ❤ـــهید من
معرفی#شهید_سید_مهدی_غزالی
💌
💌🕊
💌🕊💌
💌🕊💌🕊
💌🕊💌🕊💌
💌🕊💌🕊💌🕊
⚘﷽⚘
شهیدی که مادرش را هر هفته سر قبر صدا میزند
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ شهیدی که مادرش را هر هفته سر قبر صدا میزند •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈
⚘﷽⚘
نام : سید مهدی
شهرت : غزالی
تاریخ شهادت : عملیات والفجر 6 1362/12/5
محل شهادت : چیلات
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
شهید سیدمهدی غزالی از شهدای لشکر 25 کربلا در عملیات والفجر6 میباشد، مستجاب الدعوه بود و بسیاری از مردم، متوسل به جدش می شدند و حاجت روا می گشتند، مطالب زیر روایاتی از سیره عملی این شهید بزرگوار می باشد که تقدیم مخاطبان می کنیم:
مادر شهید می گوید:
نیمه شعبان متولد شد، او را به همین مناسبت “سیدمهدی” نامیدیم. بسیاری از افراد محل اگر حاجتی داشتند و یا اگر گره ای به کارشان بود، جدّ سیدمهدی را نذر می کردند و حاجت روا می شدند.
روزی حسابدار کارخانه نساجی به بیماری سختی دچار شده بود، از آنجائی که احوال سیدمهدی را شنیده بود، متوسل به جد سیدمهدی شد و نذر کرد که اگر شفا پیدا کند، سیدمهدی را در کارخانه استخدام نماید. او شفا گرفت و سیدمهدی چندین سال کارگر کارخانه نساجی شد.
در تمامی مراسمات مذهبی و روضه خوانیها سیدمهدی را با خودم میبردم. بسیار به این مراسمات و روضه خوانیها علاقهمند بود. روزی به من گفت:
– مادرجان! خواب دیدم که دارم به سوی خدا پرواز می کنم.
آن زمان سیدمهدی کوچک بود و من زیاد حرفش را جدی نگرفته بودم.
علاقه زیادی به امام (ره) داشت، حتی یکبار هم موفق شد به دیدار امام (ره) برود، بعد از آن دیدار بسیار متحول شده بود و بدجوری عاشق امام (ره) و روحانیت شده بود تا جایی که عکسهای امام (ره) را به صورت کلیشه درست می کرد و با اسپری در و دیوار شهر و همچنین دیوار کارخانه را پر از عکس امام (ره) کرده بود.
عاشق و شیفته روحانیت بود، زمانی که شهید دستغیب به شهادت رسید خیلی گریه میکرد و میگفت:
– ای کاش من بجای او تکه تکه می شدم و فدایش می گشتم.
روزی سید مهدی از جبهه آمد و گفت:
– مادرجان! بازهم جدّم به دادم رسید. در حال انجام عملیات بودیم؛ در محوری که ما بودیم تمامی نیروها شهید شدند و من در آنجا تنها ماندم، راه را گم کرده بودم و نمی دانستم به کدام سمت باید بروم. آنقدر جدم حسین(ع) و اربابم ابوالفضل را صدا زدم که به طور تصادفی و غیر ممکن نیروهای خودی مرا پیدا کردند.
هر سال روز مادر که میشود خواب می بینم سیدمهدی روی سرم گلاب میپاشد، هدیهای به من میدهد و پیشانیام را میبوسد.
هر هفته پنج شنبهها بر سر مزارش می روم و هنگامی که قبرش را می شویم، ناگهان از دِل قبر سید مهدی مرا صدا می زند و چند بار میگوید:
– مامان!
سه بار این کار را انجام میدهد. سرم را روی قبر می گذارم و با سیدمهدی دردِ دل می کنم.
سید احمد غزالی (برادر شهید) می گوید:
آخرین باری که میخواست اعزام شود. با همه خداحافظی کرد و من آخرین نفر بودم که باید با سیدمهدی خداحافظی می کردم، با هم روبوسی کردیم و همدیگر را در آغوش گرفتیم. سیدمهدی گفت:
– داداش! این آخرین باری ست که می بینیمت و در آغوشت هستم. من دیگر برنمی گردم؛ حلالم کن.
خیلی ناراحت شدم و گریه کردم. هیچ وقت سیدمهدی را اینقدر نورانی ندیده بودم.
شب بعد، خواب دیدم که سید مهدی شهید شده است. دقیقاً یک هفته بعد خبر شهادت سیدمهدی را هم شنیدم.
فرهاد کشمیری (داماد شهید) می گوید:
در آخرین وداع، همسرش در بیمارستان بود و فرزندش، زودتر از 9 ماه، یعنی هفت ماهه به دنیا آمده بود. هر چه به سیدمهدی گفتم: یک سَری به بیمارستان بزن و همسر و فرزندت را ببین، تا همسرت روحیه بگیرد ولی قبول نکرد و خیلی خونسرد و آرام بود، چون می دانست که اگر آنها را ببیند، به آنها دل می بندد. نمی خواست با دیدن همسر و فرزندش سیم شهادتش قطع شود.
«سرانجام سیدمهدی در تاریخ 5/12/1362 در عملیات والفجر 6، در منطقه چیلات به شهادت رسید و بعد از 10 سال چشم انتظاری، چند تکه استخوان از سید مهدی به خانه بازگشت.»
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ 🔴آموزش روش تخصصی ترک گناه🔴 #از_گناه_تا_توبه ۴۹ 💠گاهی اوقات که ما در خونه ی خدا استغفار می کنیم
⚘﷽⚘
🔴آموزش روش تخصصی ترک گناه🔴
#از_گناه_تا_توبه ۵۰
💠بعضیامون موقع مناجات با خدا وقتی می خوایم استغفار کنیم این قسمتی که درباره ی گناهان خودمون با خدا حرفمی زنیم معمولا برامون سخته
😖
و احساس اذیت شدن میکنیمو دوست داریم زود از این قسمت بگذریم!
🏃♂🔥
💠در حالیکه اینیک فرصت طلایی هست
و ما می تونیم تا آخر عمر سر این گناه خودمون با خدا صحبت کنیم
😍✅
💠حتی وقتی خدا این گناه مارو می بخشه
باز هم می تونیم هرشب به صورت هایمختلف درباره ی این گناه با خدا مناجات کنیم
🌸🌺
مثلا یکبار بگیم
🔺حالا اگر مرا ببخشی من ازشرمندگیچکار کنم؟😔✋
امام سجاد علیه السلام در مناجات خود صدا می زند:
🔺خدایا، اگر روز قیامت مرا ببخشی
بعدش من چکار کنم؟😔✋
🔺وقتی یادم میفته که اون گناه رو کردم و تو بدون اینکه استحقاق و حقی داشته باشم منو بخشیدی از شرمندگی چکارکنم؟!😔✋
🔴توجه:
✨منظور این نیست کهگناهی بکنیم که بخوایم صحبتکنیم
نه
اولیای خدا بدون داشتن یک گناه
بازم با این موضوع در خونه خدا عشق بازیمیکنن☺️
✅مثلا
خدایا نکنه من اشتباهی کرده باشم
که نفهمیده باشم تو یک لحظه کوتاه رنجیده خاطر شده باشی😔
نکنه در آینده حواسم نباشه دلت رو بشکنم
کمکم کن موفق بشم تو امتحاناتت🌹✅
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ #بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین #رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه #نویسنده_فائزه_وحی #قسمت_سوم3⃣ شروع
⚘﷽⚘
#بسم_رب_شهدا_و_الصدیقین
#رمان_خانم_خبرنگار_و_اقای_طلبه
#نویسنده_فائزه_وحی
#قسمت_چهارم4⃣
بیرون رفتن آقاجواد از ماشین همانا و ترکیدن فاطی از خنده هم همانا😂
_کوفت😡 سر قبر شوور نداشتت بخندی الهی😡
فاطی: این پسره ناجور تو رو کرده تو دیوار ها😂 اخ اخ دلم😂 تو به پسرا نگاهم نمیکردی تا دیروز نه از امروز که پسر مردمو قورت دادی یه بشکه آبم روش😂
_هه من اصلا اینو آدمم حساب نمیکنم😏
هردو ساکت شدیم و نشستیم منتظر آقا😑اوه اوه فاطیم فهمید چقدر امروز ضایع بازی در آوردم(البته خواننده محترم مدیونی فکر کنی من کلا ضایع هستم دیگه احتیاجی به ضایع بازی نیس😃) دیگه باید عین آدم رفتار کنم عین یه دختر گل مثل خودم سنگین و رنگین☺️
آقا جوادم بالاخره تشریف مبارکشون رو آوردن و دوربین 📷منم آوردن 😍
_آخی دوربین جوووونم😍 چقدر دلم برات تنگ شده بود 😘
اوه اوه بلند گفتم 😱 برادر جواد داره عین بز نگام میکنه.
_عه چرا منو نگاه میکنید😳 حرکت کنید دیگه😤
سید: مگه من راننده شخصی جناب عالیم😳 دستورم میده😡 اومدیم ثواب کنیم ها...
_اگه میخواید منت بزارید ما همینجا پیاده میشیم😡
دستمو تا گذاشتم روی دستگیره در که بازش کنم سید گفت : لازم نکرده پیاده شید شهر غریب گم میشید😁خودم میرسونمتون 😤
تصمیم گرفتم تا ترمینال حداقل خفه خون بگیرم و دیگه حرفی نزنم.
وااای نه رسیدیم😨 ولی چه رسیدنی😕ماشین کرمان رفته😖
فاطی: فائزه بدبخت شدیم چیکار کنیم😨
_نمیدونم😢
سید: از ترمینال قرار بود مستقیم برن کرمان؟
_عه نعععع😳 میرن جمکران😍 اخ جوووون جواد جوون بزن بریم😊
اوه اوه😳
یا همه امام زاده ها😱
چی گفتم😁
چه جو سنگینی حاکم شده هیچ کس حرف نمیزنه😐
جوادم منو فقط تو چشمای من نگاه میکنه😳
منم دارم تو چشماش نگاه میکنم😔
این اولین باره با یه پسر اینجوری چشم تو چشم شدم
جواد نگاهشو ازم گرفت و راه افتاد😥 ودیگه نه اون منو نگاه کرد نه من اونو😢
#ادامه_دارد...
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: یکشنبه - ۲۲ تیر ۱۳۹۹
میلادی: Sunday - 12 July 2020
قمری: الأحد، 20 ذو القعدة 1441
🌹 امروز متعلق است به:
🔸مولی الموحدین امیر المومنین حضرت علی بن ابیطالب علیهما السّلام
🔸(عصمة الله الكبري حضرت فاطمة زهرا سلام الله عليها)
💠 اذکار روز:
- یا ذَالْجَلالِ وَالْاِكْرام (100 مرتبه)
- ایاک نعبد و ایاک نستعین (1000 مرتبه)
- یا فتاح (489 مرتبه) برای فتح و نصرت
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
❤️برای لمسِ خیالت
وضو میگیرم
چشمانم لبریز باران میشود!
❤️سلام؛مولای من!
چقدر لطیف است
جنسِ دوست داشتنت...
#سلام
#امام زمانم
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
هر که آمد به #تماشای_تو
بی دل برگشت ...
دلربایی، هنــرِ
این #شهید❤️ مےباشد...
با شهدا یک قدم به خدا نزدیکتری.
سلام دوست شهید من
صبحتون شهدایی
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•