⚘﷽⚘
متن وصیتنامه شهید والامقام جمال ظل انوار
«بسم الله الرحمن الرحيم
روزجمعه ۱۳۶۵/۱۰/۱۲ مکان گردان امام حسین (ع) وصیت خود را با نام خدا شروع میکنم، اولا شهادت میدهم جز خداوند یکتا هیچ فرمانروایى بر این جهان لایتناهى حکومتى ندارد و حکومت فقط به دست قدرتمند و تواناى او است هر که را خواهد عزیز میکند و هر که را که خواهد ذلیل میکند و تنها اوست که سزاوار پرستیدن و ستایش است، ثانیا شهادت میدهم که حضرت محمد (ص) بنده خدا و پیغمبر خداست و خاتم الانبیاء است و بعد از آن هیچکس سزاوار پیامبرى نمیباشد، ثالثا شهادت میدهم که على بن ابیطالب (ع) جانشین و وصى پیامبر است و امام اول مسلمین است، رابعا شهادت میدهم که امام زمان امام مهدى (عج) است و نایب برحقش امام خمینى است، خامسا شهادت مىدهم که این جنگ، جنگ بین حق و باطل است، در یک سو اسلام قرار دارد با یاران اندک و خداى خود و در سوى دیگر کفر و نفاق است.
با تمام نیرو و قدرت خود اعم از امپریالیسم غرب به سرکردگى آمریکا و کمونیستها و سوسیالیزم شرق به سرکردگى روسیه و صهیونیزم، این غده سرطانى و فرزند ناخلف این دو ارتجاع عرب و اسلام بنىعباسى به رهبرى صدام که در نوک تیر از کمان در رفته به طرف اسلام قرار دارد، تیرى که به وسیله آمریکا و شوروى و صهیونیزم ارتجاع عرب کشیده شده و از کمان به طرف اسلام رها گردیده. در پایان شهادت میدهم که پایانى براى جنگ وجود ندارد جز پیروزى مسلمین.
این وصیتنامه این حقیر جمال ظلانوار فرزند محمود میباشد حال که به آرزوى دیرینه خود رسیدم و خداوند بزرگ، مرگ در رختخواب را به من نپسندید شکر خداوند را به خاطر این منت بزرگى که بر من نهاد به جا مىآورم و امید من این است که خداوند در ابتدا گناهان من را آمرزیده و سپس من را از این دنیاى فانى برده باشد.
اى مسلمین بدانید که چهره حق درجبهه کاملا ظاهر است و اگر بتوانید خودتان را از جایى که به پاى شماها بند زده رها نمایید و با عزم راسخ به جبهه بیایید کاملا حق برایتان روشن مىگردد. این سخنان با کسانى است که خود را مسلمان مینامند ولى هنوز براى این جنگ کارى نکردهاند با شمایى هستم که خودت از همه بهتر خودت را مىِشناسى، کمى فکر کن آیا تاکنون کارى براى این جنگ انجام دادهاى، پیش خودت فکر کن که کسانى درجبههها هستند که از اول جنگ در جبههها هستند و تمامى سختیهاى آن را لمس نمودهاند و هیچ ادعایى نداشتهاند.
به خدا من هر وقت که در برابر این افراد قرار میگیرم ازخودم شرمنده و خجل میگردم آیا تو میتوانى خودت را مسلمان بدانى ولى هنوز پاى در جبههها نگذاشته باشى. برادر من کمى با خود خلوت نما و درخود فرو رو و ببین که در کجا قرار دارى، شیطان از کدام راه به وجود تو رخنه کرده، انشاءالله که بتوانى این قیودى را که شیطان به پاى تو نهاده بازنمایى و به حق بپیوندى.
مادرم نیز که مدت ۲۷ سال رنج کشیدهاى و سختیها را تحمل نمودهاى و من را به اوج سختیها بزرگ کردى زبان من از اینکه وصف تو را بگویم الکن است شما به هیچ وجه ناراحت نباشید درخت تناور اسلام براى اینکه ریشهاش قوى بشود و بتواند در طوفانهاى شرک و کبر و نفاق با قامت استوار و محکم برپا بایستد و در نهایت ثمر شیرینى همچون حکومت مهدى (عج) بدهد احتیاج به مایع جان بخشى همچون خون شهید دارد و خدا را شکر نما که، چون فرزند تو را لایق آبیارى این درخت قرارداده است. تنها خواهش و خواسته من از شما این است که هرجا سخنى ازمن به میان مىآید شما بگویید که من به شهادت فرزندم افتخارمىکنم و بر دهان کسانى که مىخواهند اسلام را تضعیف نمایند با سخنان خود مشت محکمى بکوبید.
براى همسر و فرزندانم وصیتنامه جدایى نوشتهام. در پایان از همه برادران و خواهران خود و همه کسانى که من را مىشناختند مىخواهم که اگر هر بدى از من دیدهاند من را ببخشند وحلال نمایند و برایم دعا کنند تا خداوند ازگناهان من درگذرد.
از شما امت مسلمان این تقاضا را دارم که کارى نکنید که قلب امام امت بدرد آید، بدانید که نه خدا راضى است و نه شهیدان از اینکار شماها مىگذرند، بدانید که بدرد آمدن قلب امام عزیز مساوى است با زجر کشیدن شهیدان، بدانید که شهیدان زندهاند و به کارهاى شما نظاره دارند و اگر مىخواهید که آنها از دست شماها راضى باشند پیرو امام باشید و او را کمک نمایید.
امام در جایى قرار دارد که تیر از کمان در رفته کفر و نفاق و شرک به سوى آن درحرکت است، اگر همه با هم باشید این تیر در بین راه به زمین خواهد افتاد و اسلام سربلند و پیروز خواهد گردید و درپایان صورت بدهکاریهاى اینجانب در دفترچه کوچکى که از من باقى مانده است آورده شده است.
خدایا خدایا تا انقلاب مهدى (عج) حتى کنارمهدى خمینى رانگهدار
سرباز اسلام جمال ظل انوار
۱۳۶۵/۱۰/۱۲
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃?
⚘﷽⚘
۱۵شوال
🏴 شهادت امام زاده واجب التعظیم، محدث بزرگ حضرت عبدالعظیم (علیه السلام) و سالروزشهادت عموی بزرگوار پیامبرحضرت حمزه سید الشهدا (علیه السلام) برهمه شیعیان تسلیت و تعزیت باد🏴
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
~🕊
#تلنگر💥
#کلام_شهید
+بهشگفٺم:
«چرایه طورلباس نمےپوشے
ڪھدرشأنوموقعیت
اجٺماعیتباشه؟
یھڪمبیشٺرخرج خودتڪن.
چراهمشلباساےسادھ وارزونمےپوشے؟
توڪه وضعت خوبه».
-گفت:
«توبگوچراباید
یه چیزایي داشتہ باشمڪه
بعضیا حسرٺداشتناوناروبخـورن؟ چرابایدزرقوبرقدنیاچشمام
روڪورڪنه؟
دوسټدارم
مثل بقیه مردمزندگےڪنم».
#شهیده_اعظم_شفاهي♥️🕊
📚منبع:آن روزهشٺصبح، صفحه21و22
@dosteshahideman
「 ✨#پاۍسخنبزرگان 」
خداوندبهانساندستوردادگندمنخورد
وقتےخورد، اولینسیلےخداوند
بهاوبرهنهشدنشبود..
ایننشـانمےدهد :
رهاکردنلباسسیلےخداست
نهتمدن..❌
|✍🏻| استادقرائتے
〖 @dosteshahideman 〗
4.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺دم غروب
بریم #بقیع🌺
به نیابت از #شهید
🌱حاج محسن بخشی نیا🌱
🗒پشت این خونه شر به پا نکن..😭🌷
🗒این در نیم سوخته رو اینجوری وا نکن..😭🌷
🎤 #حیدرخمسه🌱
#رزق_هرروزمون😍
🦋🌴🦋🌴🦋🌴🦋🌴
@dosteshahideman
🦋🌴🦋🌴🦋🌴🦋🌴
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :2⃣1⃣ #فصل_سوم خانواده خوب ندارد که دارد. پدر و مادر خوب ندارد که دارد. ا
#داستان_واقعی
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :3⃣1⃣
#فصل_سوم
چند روز از آن ماجرا گذشت. صبح یک روز بهاری بود. توی حیاط ایستاده بودم. حیاطمان خیلی بزرگ بود. دورتادورش اتاق بود. دو تا در داشت؛ یک درش به کوچه باز می شد و آن یکی درش به باغی که ما به آن می گفتیم باغچه.
باغچه پر از درخت آلبالو بود. به سرم زد بروم آنجا. باغچه سرسبز و قشنگ شده بود. درخت ها جوانه زده بودند و برگ های کوچکشان زیر آفتاب دلچسب بهاری می درخشید. بعد از پشت سر گذاشتن زمستانی سرد، حالا دیدن این طبیعت سرسبز و هوای مطبوع و دلنشین، لذت بخش بود. یک دفعه صدایی شنیدم. انگار کسی از پشت درخت ها صدایم می کرد. اول ترسیدم و جا خوردم، کمی که گوش تیز کردم، صدا واضح تر شد و بعد هم یک نفر از دیوار کوتاهی که پشت درخت ها بود پرید توی باغچه. تا خواستم حرکتی بکنم، سایه ای از روی دیوار دوید و آمد روبه رویم ایستاد. باورم نمی شد. صمد بود. با شادی سلام داد. دستپاچه شدم. چادرم را روی سرم جابه جا کردم. سرم را پایین انداختم و بدون اینکه حرفی بزنم یا حتی جواب سلامش را بدهم، دو پا داشتم، دو تا هم قرض کردم و دویدم توی حیاط و پله ها را دو تا یکی کردم و رفتم توی اتاق و در را از تو قفل کردم.
صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی یک راست رفته بود سراغ زن برادرم و از من شکایت کرده بود و گفته بود: " انگار قدم اصلاً مرا دوست ندارد. "
ادامه دارد...✒️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
#داستان_واقعی ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :3⃣1⃣ #فصل_سوم چند روز از آن ماجرا گذشت. صبح یک روز بهاری بود.
🌹🍃🌹🍃
🍃🌹🍃
🌹🍃
🍃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :4⃣1⃣
#فصل_سوم
" من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفته ام، فقط به این خاطر که بیایم قدم را ببینم و دو سه کلمه با او حرف بزنم. چند ساعت پشت باغچه خانه شان کشیک دادم تا او را تنهایی پیدا کردم. بی انصاف او حتی جواب سلامم را هم نداد. تا مرا دید، فرار کرد و رفت."
نزدیک ظهر دیدم خدیجه آمد خانه ما و گفت: «قدم! عصر بیا کمکم. مهمان دارم، دست تنهام.»
عصر رفتم خانه شان. داشت شام می پخت. رفتم کمکش. غافل از اینکه خدیجه برایم نقشه کشیده بود. همین که اذان مغرب را دادند و هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و صمد آمد. از دست خدیجه کفری شدم. گفتم: «اگر مامان و حاج آقا بفهمند، هر دویمان را می کشند.»
خدیجه خندید و گفت: «اگر تو دهانت سفت باشد، هیچ کس نمی فهمد. داداشت هم امشب خانه نیست. رفته سر زمین، آبیاری.»
بعد از اینکه کمی خیالم راحت شد، زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟! کچل بود. خدیجه تعارفش کرد و آمد توی اتاقی که من بودم. سلام داد. باز هم نتوانستم جوابش را بدهم. بدون هیچ حرفی بلند شدم و رفتم آن یکی اتاق. خدیجه صدایم کرد. جواب ندادم. کمی بعد با صمد آمدند توی اتاقی که من بودم. خدیجه با اشاره چشم و ابرو بهم فهماند کار درستی نمی کنم. بعد هم از اتاق بیرون رفت. من ماندم و صمد.
ادامه دارد...✒️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: جمعه - ۰۷ خرداد ۱۴۰۰
میلادی: Friday - 28 May 2021
قمری: الجمعة، 16 شوال 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸صاحب العصر و الزمان حضرت حجة بن الحسن العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ (100 مرتبه)
- یا ذاالجلال و الاکرام (1000 مرتبه)
- یا نور (256 مرتبه) برای عزیز شدن
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹جنگ حمراء الأسد، 3ه-ق
📆 روزشمار:
▪️9 روز تا شهادت امام صادق علیه السلام
▪️15 روز تا ولادت حضرت فاطمه معصومه س و آغاز دهه کرامت
▪️25 روز تا ولادت امام رضا علیه السلام
▪️43 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️50 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•