⚘﷽⚘
⭕#حدیث_روز
🔰 حضرت علی بن موسی الرضا(ع) فرمودند:
إنَّ لِکُلِّ إمامٍ عَهدا فی عُنُقِ أولِیائِهِ و شیعَتِهِ و إنَّ مِن تَمامِ الوَفاءِ بِالعَهدِ و حُسنِ الأداءِ زیارَهَ قُبورِهِم.
دوستداران و شیعیان هر امامى را با او عهدى است و تمامت وفاى به عهد و نیکویى انجام دادن آن، زیارت قبر ایشان است.
📚وسائل الشیعه، ج ۱۴
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
گدائےِدرِاینخانهآبروۍمناست
بهنامتوستاگرذرهاۍبهادارم
#میلاد_امام_رضا ♥️🎉
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
رفیق یعنی همراه
وقتی رفیقت شدم
فهمیدم باید همراهت شوم
راهت را ادامه میدهم
اگر چه خیلی از تو
عقب ماندم ولی
پشت سرت می آیم
رفیق آسمانی🍃✨
🕊 شهید محمودرضا بیضایی
⚘﷽⚘
سردار شهید حاج علی محمد قربانی در بیستم آبان ۱۳۴۶ در روستای بنوار ناظر حد فاصل شهرهای اندیمشک و دزفول چشم به جهان گشود. او با آغاز جنگ تحمیلی به عضویت بسیج نوجوانان درآمد و در سال ۱۳۶۱ که فقط ۱۵ سال داشت راهی جبهه شد و در عملیات بیت المقدس شرکت کرد.
این شهید در سال ۱۳۶۳ به عضویت رسمی سپاه پاسداران درآمد و پس از آن در عملیات هایی مانند والفجر ۸، والفجر ۱۰، بیت المقدس ۷ و در عملیات کربلای ۴ به عنوان معاون دستهی غواصان به آغوش خطر رفت.
شهید مدافع حرم حاج علی محمد قربانی در تیپ سوم لشکر هفت به فرماندهی گروهان مستقل کماندویی منصوب شد در مهر ۱۳۹۴ عازم سوریه شد و در ۱۹ بهمن ۹۴ به درجه رفیع شهادت نائل شد.
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
.
#روح_الله عاشقِ امام رضا(ع) بود. کافی بود دلش هوای مشهد کند. دیگر هیچ چیز جلودارش نبود.
گاهی هم پیش میآمد بدون هیچ برنامه ریزی قبلی، وسط خیابان تصمیم میگرفت برود مشهد. میرفت میدان آزادی و سوار اتوبوس میشد و یک راست میرفت مشهد.
یکبار با کلی ذوق و شوق تعریف میکرد که با ۱۰ هزار تومان رفته مشهد و برگشته. میگفت سه روز مهمان امام رضا(ع) بودم. هم بهم جا داد هم غذا.
از اینکه امام رضا(ع) سه روز مهمانش کرده بود خیلی خوشحال بود.
روح الله سه روز مهمان ویژهی امام رضا(ع) بود، آنقدر خوشحال بود. نمیدانم هنگام دیدار امام رئوف در بهشت برین چه حالی دارد... خوشا به سعادتش...
ولادت با سعادت امام مهربانیها مبارک🌷
.
#شهید
#یا_زینب_س
#لبیک_یا_زینب
#شهید_مدافع_حرم
#شهید_روح_الله_قربانی
#شهادت_خوب_است_و_تقوا_بهتر
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :3⃣6⃣ #فصل_هشتم کم کم در و همسایه و دوست و آشنا به حرف درآمدند که: «خوش به حا
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :5⃣6⃣
#فصل_هشتم
فردای آن روز رفتم سراغ عموی صمد. بنده خدا تنها زندگی می کرد. زنش چند سال پیش فوت کرده بود. گفتم: «عمو جان بیا و در حق من و صمد پدری کن. می خواهیم چند وقتی مزاحمتان بشویم. بعد هم ماجرا را برایش تعریف کردم.»
عمو از خدا خواسته اش شد. با روی باز قبول کرد. به پدر و مادرم هم قضیه را گفتم و با کمک آن ها وسایل را جمع کردیم و آوردیم. بنده خدا عمو همان شب خانه را سپرد به من. کلیدش را داد و رفت خانه مادرشوهرم و تا وقتی که ما از آن خانه نرفتیم، برنگشت.
چند روز بعد قضیه حاملگی ام را به زن برادرم گفتم. خدیجه خبر را به مادرم داد. دیگر یک لحظه تنهایم نمی گذاشتند.
یک ماه طول کشید تا صمد آمد. وقتی گفتم حامله ام، سر از پا نمی شناخت. چند روزی که پیشم بود، نگذاشت از جایم تکان بخورم. همان وقت بود که یک قطعه زمین از خواهرم خرید؛ چهار صد و پنجاه تومان. هر دوی ما خیلی خوشحال بودیم. صمد می گفت: «تا چند وقت دیگر کار ساختمان تهران تمام می شود. دیگر کار نمی گیرم. می آیم با هم خانه خودمان را می سازیم.»
اول تابستان صمد آمد. با هم آستین ها را بالا زدیم و شروع به ساختن خانه کردیم. او شد اوستای بنا و من هم کارگرش. کمی بعد برادرش، تیمور، هم آمد کمکمان.
ادامه دارد...✒️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :5⃣6⃣ #فصل_هشتم فردای آن روز رفتم سراغ عموی صمد. بنده خدا تنها زندگی می کرد
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :6⃣6⃣
#فصل_هشتم
تابستان گرمی بود. اتفاقاً ماه رمضان هم بود. با این حال، هم در ساختن خانه به صمد کمک می کردم و هم روزه می گرفتم.
یک روز با خدیجه رفتیم حمام. از حمام که برگشتیم، حالم بد شد. گرمازده شده بودم و از تشنگی داشتم هلاک می شدم. هر چقدر خدیجه آب خنک روی سر و صورتم ریخت، فایده ای نداشت. بی حال گوشه ای افتاده بودم. خدیجه افتاد به جانم که باید روزه ات را بخوری. حالم بد بود؛ اما زیر بار نمی رفتم.
گفت: «الان می روم به آقا صمد می گویم بیاید ببردت بیمارستان.»
صمد داشت روی ساختمان کار می کرد. گفتم: «نه.. او هم طفلک روزه است. ولش کن. الان حالم خوب می شود.»
کمی گذشت، اما حالم خوب که نشد هیچ، بدتر هم شد. خدیجه اصرار کرد: «بیا روزه ات را بخور تا بلایی سر خودت و بچه نیاوردی.»
قبول نکردم. گفتم: «می خوابم، حالم خوب می شود.» خدیجه که نگرانم شده بود گفت: «میل خودت است، اصلاً به من چه! فردا که یک بچه عقب مانده به دنیا آوردی، می گویی کاش به حرف خدیجه گوش داده بودم.»
این را که گفت، توی دلم خالی شد؛ اما باز قبول نکردم.
ادامه دارد......
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۰۲ تیر ۱۴۰۰
میلادی: Wednesday - 23 June 2021
قمری: الأربعاء، 12 ذو القعدة 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- یا حَیُّ یا قَیّوم (100 مرتبه)
- حسبی الله و نعم الوکیل (1000 مرتبه)
- یا متعال (541 مرتبه) برای عزت در دو دنیا
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹نوشتن نامه حضرت مسلم خطاب به امام حسین علیهما السلام، 60ه-ق
📆 روزشمار:
▪️17 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️24 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️26 روز تا روز عرفه
▪️27 روز تا عید سعید قربان
▪️32 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
رسیده اول تیر و ...
دلخوشی یعنی
کنارِ تـ❤️ـو ...
همه تاریخِ من
بهـ🌸ـاران است
سلام حضرتـ❤️ـ بهار ....
#سلام
#امام_زمان
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
ای رفیق شهیدم
ای آن که بر کرانه ازلی و ابدی وجود بر نشستهای
دستی برار و ما قبرستان نشینان عادات سخیف را نیز ، از این منجلاب بیرون کش .
#شهید_محمودرضابیضایی
#سلام_صبحت_بخیر_علمدار
#صبحتون_شهدایی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
🍃🌸تلــاوٺ قرآטּ 🌸🍃
۱۵۹
ڪلام حق امروز هدیہ
به روح:
#شهید_محمودرضا_بیضائی
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
⭕️ #حدیث_روز
🔸پیامبر (ص):
🔹دو چیز را خداوند در دنیا کیفر میدهد: تعدی و ناسپاسی پدر و مادر. (نهج الفصاحه ص ۱۶۵، ح ۵۸)
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
ایمردِمدافعِحرمهـایِدمشق
درسنگروسجـــــادہدعاکنمارا📿
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚘﷽⚘
♨️فضیلت یاد کردن حضرت سیدالشهدا
👌سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام فرحزاد
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
ماانتظاراورانمےکشیم؛
اوانتظارمارامےکشد..!🚶🏻♂
ووقتےخودمانرااصلاحکنیم
بعدِساعاتے،ظھـ✨ـورمےکند :)
#شهیداحمدمشلب🌱
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :6⃣6⃣ #فصل_هشتم تابستان گرمی بود. اتفاقاً ماه رمضان هم بود. با این حال، هم در س
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :7⃣6⃣
#فصل_هشتم
ته دلم می گفتم اگر روزه ام را بخورم، بچه ام بی دین و ایمان می شود.
وقتی حالم خیلی بد شد و دست و پایم به لرزه افتاد، خدیجه چادر سر کرد تا برود صمد را خبر کند. گفتم: «به صمد نگو. هول می کند. باشد می خورم؛ اما به یک شرط.»
خدیجه که کمی خیالش راحت شده بود، گفت: «چه شرطی؟!»
گفتم: «تو هم باید روزه ات را بخوری.»
خدیجه با دهان باز نگاهم می کرد. چشم هایش از تعجب گرد شده بود. گفت: «تو حالت خراب است، من چرا باید روزه ام را بخورم؟!»
گفتم: «من کاری ندارم، یا با هم روزه مان را می شکنیم، یا من هم چیزی نمی خورم.»
خدیجه اول این پا و آن پا کرد. داشتم بی هوش می شدم. خانه دور سرم می چرخید. تمام بدنم یخ کرده و به لرزه افتاده بود. خدیجه دوید. دو تا تخم مرغ شکست و با روغن حیوانی نیمرو درست کرد. نان و سبزی هم آورد. بوی نیمرو که به دماغم خورد، دست و پایم بی حس شد و دلم ضعف رفت. لقمه ای جلوی دهانم گرفت.
سرم را کشیدم عقب و گفتم: «نه... اول تو بخور.»
خدیجه کفری شده بود. جیغ زد سرم. گفت: «این چه بساطی است بابا. تو حامله ای، داری می میری، من روزه ام را بشکنم؟!»
ادامه دارد...✒️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :7⃣6⃣ #فصل_هشتم ته دلم می گفتم اگر روزه ام را بخورم، بچه ام بی دین و ایمان می ش
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :8⃣6⃣
#فصل_هشتم
گریه ام گرفته بود. گفتم: «خدیجه! جان من، تو را به خدا بخور. به خاطر من.»
خدیجه یک دفعه لقمه را گذاشت توی دهانش و گفت: «خیالت راحت شد. حالا می خوری؟!»
دست و پایم می لرزید. با دیدن خدیجه شیر شدم. تکه ای نان برداشتم و انداختم روی نیمرو و لقمه اول را خوردم. بعد هم لقمه های بعدی.
وقتی حسابی سیر شدم و جان به دست و پایم آمد، به خدیجه نگاه کردم؛ او هم به من. لب هایمان از چربی نیمرو برق می زد.
گفتم: «الان اگر کسی ما را ببیند، می فهمد روزه مان را خورده ایم.»
اول خدیجه لب هایش را با دستک چادرش پاک کرد و بعد من. اما هر چه آن ها را می مالیدیم، سرخ تر و براق تر می شد. چاره ای نبود. کمی از گچ دیوار کندیم و آن را کشیدیم روی لب هایمان. بعد با چادر پاکش کردیم. فکر خوبی بود. هیچ کس نفهمید روزه مان را خوردیم.
🔸فصل نهم
آخر تابستان، ساخت خانه تمام شد. خانه کوچکی بود. یک اتاق و یک آشپزخانه داشت؛ همین. دستشویی هم گوشه حیاط بود. صمد یک انبار کوچک هم کنار دستشویی ساخته بود، برای هیزم و زغال کرسی و خرت و پرت های خانه.
ادامه دارد...✒️
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: پنجشنبه - ۰۳ تیر ۱۴۰۰
میلادی: Thursday - 24 June 2021
قمری: الخميس، 13 ذو القعدة 1442
🌹 امروز متعلق است به:
🔸حضرت حسن بن علي العسكري عليهما السّلام
💠 اذکار روز:
- لا اِلهَ اِلّا اللهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ الْمُبین (100 مرتبه)
- یا غفور یا رحیم (1000 مرتبه)
- یا رزاق (308 مرتبه) برای وسعت رزق
❇️ وقایع مهم شیعه:
🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️16 روز تا شهادت امام جواد علیه السلام
▪️23 روز تا شهادت امام محمد باقر علیه السلام
▪️25 روز تا روز عرفه
▪️26 روز تا عید سعید قربان
▪️31 روز تا ولادت امام هادی علیه السلام
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
@dosteshahideman
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•