eitaa logo
دوست شــ❤ـهـید من
934 دنبال‌کننده
11.7هزار عکس
2.5هزار ویدیو
68 فایل
🌹🌿بسم الله الرحمن الرحیم🌿🌹 #شهید_محمود_رضا_بیضائی: «اذا کان المنادی زینب (س) فأهلا بالشهادة» " «اگر دعوت کننده زینب (س) باشد، سلام بر شهادت»! #خادم_کانال: @gharibjamandeh
مشاهده در ایتا
دانلود
دوست شــ❤ـهـید من
⚘﷽⚘ بعضیا فکر می کنن وقتی خطایی کردن گناهی ازشون سر زد و خواستن توبه کنن صرفا همین که به خدا بگن ب
پس اگر اینطور بود که هر روزه بریم گناه کنیم بعدشم یه معذرت خواهی و تمام😊 چه دینداری مسخره ای بعدش خواهیم داشت یک دل هزار رنگ... یک شخصیت هزار چهره... 🔺اصلا دین و دیانت رو کنار بذاریم بشخصه از همچی شخصیتی خوشت میاد؟ 🤔🤔 ... ثواب این متن هدیه به روح: شهيد محمودرضا بیضائی •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
❣﷽❣ #چگونه_یک_نماز_خوب_بخوانیم 5 نماز با اشک؟ ✅❓😢❓ استاد پناهیان: نماز چیز عجیبیه! هر کس از
❣﷽❣ 6 بهترین و آسونترین راه ترک گناه! 💠🌹❓➖💥 استاد پناهیان: من نمیدونم چرا بعضیا زود با خدا پسر خاله میشن!!! 😘😐 وقت نماز که میشه میگن: خدایا فعلا حالشو ندارم!! 😩😣😩 ببینم مگه فوتباله که هر وقت حال داشتی بری سراغش!!! ✅ به نظرتون چرا خدا خواب نازنین و دلنشین تو رو صبحها بهم زده؟ الله اکبر الله اکبر... 📢⏰ بلند شو نماز بخون! ✅خب معلومه! چون خدا می خواد حالتو بگیره!! 🌹 اما طرف میگه هر موقع حال پیدا کردم نماز میخونم!!!😳 🔴💢👆 حواست هست؟! نماز که برای حال کردن هوای نفس نیست! اتفاقا باید هوای نفستو با نماز بزنی داغون کنی... ✅✅✅ آخ فدای این خدا بشم با دینش ... ✅ خدا پیشنهاد نمیکنه مثل مرتاض های هندی بری روی میخ ها بخوابی یه هفته یه ماه تا رشد پیدا کنی... میفرماید نمیخواد روی میخ بخوابی که میخا توبدنت فرو بره و آخ نگی تا همه ی قدرتها رو بهش برسی! 💥💥💥💥 اگه میخوای با نفست مبارزه کنی "سر نماز مبارزه کن..." 👆❗👆💥💥خیلی مهم! جوونه میاد میگه من هر چی سعی میکنم نمیتونم چشمم رو کنترل کنم!!! اون یکی میگه من نمیتونم زبونم رو کنترل کنم! خوب توجه کنید: هرکی هرچی رو میگه نمیتونم ، بخاطر این هست که : "یه کاری رو می تونسته انجام بده و نداده" 💥و اون کار، این بوده که به وقتش بلند شه بگه الله اکبر......💥 .... 🌺🌺🌺🌺🌺 🌺الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــ الْفَـــرَج🌺 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
کربلایی حسین طاهری4_5812015363457548478.mp3
زمان: حجم: 2.09M
شور [داره میاد دوباره باز بوی محرم...] کربلایی حسین طاهری •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
|🖤﷽🖤 که داشته باشی نیازی به عشق‌های دیگه نداری میدونی یکی حواسش بهت هست... یکی که اومده تا وصلت کنه به |• •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
💞💞💞 ⚘﷽⚘ 💛قرارعاشقی💛 🍁صلوات خاصه امام رضا به نیابت از 🍁اَللّهُم صلِّ على علِیِّ بنِ مُوسَى الرِّضاالْمُرْتَضَى الاِمام التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحجَّتکَ عَلے مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمن تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَة مُتَواتِرَةً مترادِفَةً کاَفْضَل ماصَلَّیْتَ علےاَحد منْ اَوْلِیائِک. ساعت هشت به وقت امام رضا😍😍😍 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚘﷽⚘ 🎥 🔻 داستان آشنایی و عقد ساده شهید مدافع حرم" محمد مهدی مالامیری" با همسرش 🔅 پیکر مطهر شهید مالامیری پس از شش سال، به تازگی‌ کشف و شناسایی شده است. •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال یا زینب... yazinb3@1_1130429042.mp3
زمان: حجم: 4.33M
...🌹🏴 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
⚘﷽⚘ 😭 🌷خودتان را برای ظهور و جنگ با کفار به خصوص آماده کنید که آن روز خیلی نزدیک است.🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
دوست شــ❤ـهـید من
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ #دختر_شینا ✫⇠قسمت :9⃣5⃣1⃣ #فصل_پان
‍‍ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 1⃣6⃣1⃣ گفت: «به خاطر این ترکش ناقابل بروم دکتر؟! تا به حال خودم ده بیست تایش را همین طوری درآورده ام. چیزی نمی شود. برو سنجاق داغ بیاور.» گفتم: «پشتت عفونت کرده.» گفت: «قدم! برو تو را به خدا. خیلی درد دارد.» بلند شدم. رفتم سنجاق را روی شعلة گاز گرفتم تا حسابی سرخ شد. گفت: «حالا بزن زیر آن سیاهی؛ طوری که به ترکش بخورد. ترکش را که حس کردی، سنجاق را بینداز زیرش و آن را بکش بیرون.» سنجاق را به پوستش نزدیک کردم؛ اما دلم نیامد، گفتم: «بگیر، من نمی توانم. خودت درش بیاور.» با اوقات تلخی گفت: «من درد می کشم، تو تحمل نداری؟! جان من قدم! زود باش دارم از درد می میرم.» دوباره سنجاق را به کبودی پشتش نزدیک کردم. اما باز هم طاقت نیاوردم. گفتم: «نمی توانم. دلش را ندارم. صمد تو را به خدا بگیر خودت مثل آن ده بیست تا درش بیاور.» رفتم توی حیاط. بچه ها داشتند بازی می کردند. نشستم کنار باغچه و به نهال آلبالوی توی باغچه نگاه کردم که داشت جان می گرفت. ادامه دارد...✒️ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت : 2⃣6⃣1⃣ کمی بعد آمدم توی اتاق. دیدم صمد یک آینه دستش گرفته و روبه روی آینه توی هال ایستاده و با سنجاق دارد زخم پشتش را می شکافد. ابروهایش درهم بود و لبش را می گزید. معلوم بود درد می کشد. یک دفعه ناله ای کرد و گفت: «فکر کنم درآمد. قدم! بیا ببین.» خون از زخم پایین می چکید. چرک و عفونت دور زخم را گرفته بود. یک سیاهی کوچک زده بود بیرون. دستمال را از دستش گرفتم و آن را برداشتم. گفتم: «ایناهاش.» گفت: «خودش است. لعنتی!» دلم ریش ریش شد. آب جوش درست کردم و با آن دور زخم را خوب تمیز کردم. اما دلم نیامد به زخم نگاه کنم. چشم هایم را بسته بودم و گاهی یکی از چشم هایم را نیمه باز می کردم، تا اطراف زخم را تمیز کنم. جای ترکش اندازه یک پنج تومانی گود شده و فرو رفته بود و از آن خون می آمد. دیدم این طوری نمی شود. رفتم ساولن آوردم و زخم را شستم. فقط آن موقع بود که صمد ناله ای کرد و از درد از جایش بلند شد. زخم را بستم. دست هایم می لرزید. نگاهم کرد و گفت: «چرا رنگ و رویت پریده؟!» بلوزش را پایین کشیدم. خندید و گفت: «خانم ما را ببین. من درد می کشم، او ضعف می کند.» کمکش کردم بخوابد. یک وری روی دست راستش خوابید. ادامه دارد...✒️ •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• @dosteshahideman •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا