🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#ڪلام_شهید😍
#شهید_محسن_حججی
از همه خواهران و از همه زنان امت رسول الله میخواهم روز به روز حجاب خود را تقویت کنند مبادا تار مویی از شما نظر نامحرم را به خودجلب کند.
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🍃🌷🍃
#تلنڱرانہ🍃
☝️ڱاهـے
براے رهاشدن از زخم هاے زندگے باید بخشید
و گذشتـــ ....❗️
میدانم ڪه بخشیدن ڪسانے ڪه از آنها زخم خورده ایم ، سخت ترین ڪار دنیاست ...🍃
☝️ولــــے ،
تا زمانے ڪه هر روزچشمان خود را با ڪینه بازڪنیم ؛
و آدمهاے خاطرات تلخ را زنده نگه داریم ؛
و در ذهن خود هر روز محاڪمه شان ڪنیم ...
رنگ آرامـش را نخواهیم دید❌
ڱــاه ،
چشم ها را باید بست
و از ڪنار تمام بد بودنها ڱذشتـــ ....✋
#مرنجانورنجانیدهمشـو
#اڱررنجیدےببخش😊
🌷| @dosteshahideman
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#ڪلام_شهید 😍
#شهید_سجاد_زبرجدی :
از شما بزرگواران خواهشی دارم، بعد از نمازهای یومیه #دعای_فرج فراموش نشود
و تا قرائت نکردید از جای خود بلند نشوید
زیرا امام منتظر #دعای خیر شما است.
🌹| @dosteshahideman
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹🕊
🍃🌹🕊🌹🕊🌹🍃
#خاطرات_شهدایے😍
یه موتور گازی داشت 🏍
که هرروز صبح و عصر سوارش میشد
و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر ...
که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت❗️
رسید به چراغ قرمز .🚦
ترمز زد و ایستاد ‼️
یه نگاه به دور و برش کرد 👀
و موتور رو زد رو جک
و رفت بالای موتور و فریاد زد :🗣
الله اکبر و الله اکــــبر ...✌️
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .😳
اشهد ان لا اله الا الله ...👌
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید 😂
و متلک مینداخت😒
و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد 😳
که این مجید چش شُدِه⁉️
قاطی کرده چرا⁉️
خلاصه چراغ سبز شد🍃
و ماشینا راه افتادن🚗🚙
و رفتن .
آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟
چطور شد یهو؟؟!! حالتون خُب بود که؟!!
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت👀
و گفت : "مگه متوجه نشدید ؟ 😏
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود
که عروس توش بی حجاب نشسته بود 😖
و آدمای دورش نگاهش میکردن .😒
من دیدم تو روز روشن ☀️
جلو چشم امام زمان داره گناه میشه ❌.
به خودم گفتم چکار کنم
که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه .
دیدم این بهترین کاره !"👌
همین‼️✌️
🎌برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹🕊🌹
دوست شــ❤ـهـید من
🌹🕊🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹
🌹
#قرار_عاشقے_ڪانال_دوست_شهید_من
#معرفے_شهید
🌷سید شهیدان اهل قلم شهید سید مرتضی اوینی 🌷
نام: سید مرتضی اوینی
نام پدر: سید مهدی
ولادت: 1326/6/21(ری)
شهادت: 1372/1/20(فکه خوزستان)
وضعیت تاهل:متاهل صاحب فرزند
نام جهادی: کامران اوینی، بعد از شهادت به سید شهیدان اهل قلم معروف شدند
اخرین مقام: کارگران فیلم و مستند ساز دفاع مقدس
نحوه شهادت: آوینی روز بیستم فروردین ۱۳۷۲ در منطقه فکه در حال بررسی لوکیشن فیلم مستند شهری در آسمان، به همراه محمد سعیدیزدانپرست با مین برخورد کرد و بر اثر اصابت ترکش مین باقیمانده از جنگ ایران و عراق کشته شد
سن شهادت: 46 ساله
علاقه: هنر
قسمتی از وصیتنامه شهید:
زندگی زیباست، اما شهادت از آن زیباتر است؛ سلامت تن زیباست، اما پرندهی عشق، تن را قفسی میبیند که در باغ نهاده باشند.
و مگر نه آنکه گردنها را باریک آفریدهاند، تا در مقتل کربلای عشق، آسانتر بریده شوند.
#یادش_باصلوات
(ڪپی ازمعرفے شهید#با_ذڪر_صلوات_براے_شادے_روح_پدرم برای تمام گروه ها و کانال ها ازاد است)
زڪات دانستن این مطلب ارسال برای دیگران است
🌹| @dosteshahideman
🕊🌹
🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹
🕊🌹🕊🌹🕊