#تجربه_من ۸۷۶
#فرزندآوری
#جنسیت_فرزند
#مخالفت_همسر
#رزاقیت_خداوند
من و همسرم سال ۸۸ باهم ازدواج کردیم. من ۲۲ ساله و همسرم ۲۵ ساله بود. با وجودی که داخل یه خانواده پرجمعیت بزرگ شده بودم (۷تا برادر و۳ خواهر بودیم من فرزند دوم بودم و برادر کوچیکم سه ماهه بود که ما نامزد کردیم.)
از همون اول به شوهر جان گفتم یکی یا دوتا بچه کم هستش شوهرم و خانواده ش مخالف سرسخت بچه ی زیاد بودن...
آبان ۸۸ زندگی رو داخل یه اتاق ۳در۴ پیش مادرشوهرم شروع کردیم. شش ماه اول قرص ضدبارداری استفاده کردم، یک سالی هم طول کشید تا باردار شدم و به لطف خدا ۲۱ دی ۹۱ پسر با زایمان طبیعی به دنیا اومد.
پسرم دو سال و دو ماهه شد، به شوهر جان گفتم این بچه همبازی می خواد اونم قبول کردو خدا رو شکر سریع باردار شدم.
یه بارداری سخت البته باوجود پسر تقریبا سه ساله ای که داشتم چون پسرم شدیدا به خودم وابسته بود ولی با یه زایمان خیلی خوب ۲۸ آذر ۹۴ سید طاها به دنیا اومد ما همچنان داخل یه اتاق ۳در۴ پیش مادرشوهر بودیم و دیگه واقعا جایی برای یکی دیگه نداشتیم.
راستی وقتی پسر اولم را باردار بودم از طرف سازمان شوهرم ثبت نام کرده بودیم برای خونه و چند ماهی یک بار قسط خونه رو میدادیم. پسرا ۶ ساله و ۳ ساله شده بودن که بهمون خونه ی سازمانی دادن، با کلی تردید راهیه خونه جدید شدیم (چون شوهرم تقریبا نصف ماه خونه نبود ومی رفت ماموریت)
خدا رو شکر خیلی داخل شهر و خونه ی جدید راحت بودیم. دوسال گذشت و پسر کوچیکم ۵ ساله شد. وقتی به شوهرم گفتم دوباره بچه بیاریم گفت قسط هامون خیلی زیاده، هنوز خونه آماده نشده فعلا نه...
از من اصرار و از ایشون انکار، وقتی دیدم اصرارهای من فایده ای نداره چون خودم قرص ضد بارداری می خوردم قرص رو کنار گذاشتم و همون ماه دورم عقب افتاد تا دو ماه جرات نکردم حرفی بزنم بعد که بهشون گفتم می خوام برم دکتر و آزمایش انجام بدم، اصلا باورش نمی شد. یادم غروبی که رفت جواب آزمایش رو بگیره از آزمایشگاه پرسیده بود و بهش گفته بودن که من باردارم وقتی اومد خونه 😡😡😡 بود ولی من 😇😇😇
خداروشکر قبول کرد و من همش دعا می کردم این دیگه دختر باشه ولی وقتی رفتم سونو دکتر گفت اینم پسره خیلی دلم دختر می خواست، دوستش داشتم ولی یکم ناراحت شدم چون می دونستم شوهرم برای بچه بعدی راضی نمیشه.
نیمه ی مرداد سال ۹۹ پسر سوم ما به دنیا اومد تا وقتی بچه به دنیا اومد من هنوزم امیدوار بودم که دختر باشه لحظه ای که نی نی نازم رو دیدم دیگه از دختر دار شدن ناامید شدم. با خودم گفتم هرکسی قسمتی داره شاید قسمت منم دختر نیست از خوش قدمی پسرم خونه ای که تقریبا ۱۰ سال بود منتظرش بودیم رو تحویل دادن ولی دیگه بهمون اجازه ندادن داخل خونه های سازمان بمونیم.
هرکاری کردیم نتونستم خونه رو تجهیز کنیم، شرایط خیلی بدی داشتیم مجبور شدیم برای یک سال داخل روستای کوچکی خونه اجاره کنیم خونه برای پسر مجردی بود که اقوام مادریم میشد بنده خدا اون یک سال از ما هیچ کرایه ای نگرفت همون روزهایی که گرفتار اسباب کشی بودیم مادر شوهرم به من شک کرد که باردار باشم (البته خودمم شک کرده بودم ولی از ترس اینکه شوهر مجبورم کنه سقط کنم حرفی نزدم از اون جایی که بارداری های خوبی دارم دوتا پنج ماهگی شکمم ندارم کسی متوجه نمیشد) رفتم دکتر و درخواست سونوگرافی دادم با خواهرم رفتیم سونو انجام دادم دکتر گفت خانم ۵ ماه تون تموم شده ،بچه هم دختره🙈حالا من نمی تونستم ناراحت باشم یا خوشحال🧐
از بچه ی با فاصله کم اصلا نمی ترسیدم ولی از واکنش همسر جان می ترسیدم. وقتی باهام تماس گرفت و بهش گفتم چیزی نگفت. قطع کرد تا دوهفته نه درست با من و بچه ها حرف میزد،غذا درست و حسابی هم نمی خورد. می گفت بیا تا سقطش کنیم. گفتم چرا ؟گفتم وضع مالی خوبی نداریم، خونه که هنوز نتونستم بریم داخلش کوچیکه برای ما ولی من زیربار این حرفا نرفتم.
دوهفته با این وضعیت گذشت که ازم پرسید کی معلوم میشه دختره یا پسر گفت همون روز دکتر گفت دختره. خدارو شکر شوهرم بعد دوهفته با بارداریم کنار اومد.
دختر عزیزم ۹/۹/۱۴۰۰ با زایمان راحت به دنیا اومد با اومدن دخترم گره هایی که مدت ها بود هر کاری می کردیم باز نمیشد، باز شد.واقعا خوش قدم بود.
الان دو سالشه و شده سوگلی بابا و داداشا. حالا که فکر می کنم به این نتیجه میرسم که واقعا دخترم هدیه ای بود که خدا بهمون داد. الان فقط حسرت می خورم که دخترم خواهر نداره، چندباری سرصحبت رو با شوهرم باز کردم برای بچه ی بعدی ولی راضی نمیشه. برام دعا کنید شوهرم راضی بشه و اگر خدا صلاح میدونه دوباره به ما یه دختر دیگه بده ان شاالله
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
✅💥مسابقه ملی "خانواده قرآنی"💥✅
به زودی در کانال "دوتا کافی نیست"
با همکاری سامانه آموزشی و فرهنگی ایمانور
🕖 تاریخ برگزاری مسابقه:
٢١ و ۲۲ دی ماه به صورت آنلاین
🎁 معرفی برندگان و اعطای جوایز:
۱۴۰۲/۱۱/۵ (همزمان با ولادت باسعادت امیرالمؤمنین علی علیه السلام)
📚 منبع مسابقه:
دوره آموزشی "قرآن و خانواده" با ارائه استاد ارجمند آقای دکتر میرباقری
👈 با ثبت نام در این دوره و شرکت در مسابقه و کسب حدنصاب، گواهی شرکت در این دوره آموزشی توسط سامانه ایمانور، به شما اعطا خواهد شد.
لینک ثبت نام و سفارش دوره "خانواده قرآنی" 👇
https://imanoor.com/landing/quran-va-khanevade-2ta/index.html?utm_source=2ta&utm_medium=eeta&utm_campaign=quran-va-khanevade
دوتا کافی نیست
. ✅💥مسابقه ملی "خانواده قرآنی"💥✅ به زودی در کانال "دوتا کافی نیست" با همکاری سامانه آموزشی و ف
.
👆👆👆👆👆👆👆
به دلیل اهمیت موضوع خانواده و نقش مهم آن در رشد و تعالی انسان ها، دوره "خانواده قرآنی" در کانال "دوتا کافی نیست" معرفی گردید. از اعضای محترم کانال دعوت می کنیم، ضمن ثبت نام و استفاده از مطالب کاربردی و مفید آن، در مسابقه ای هم که از محتوای همین دوره برگزار خواهد شد، شرکت کنند و از جوایز ارزنده آن به قید قرعه بهرمند شوند.
#ارسالی_مخاطبین
👌 «فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر»
#برکت_خانه
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#سوال_مخاطبین
✅ سوالات شما...
لطفا تجارب شخصی خود را در زمینه سوالات مطرح شده با ما به اشتراک بگذارید👇
🆔@dotakafinist3
🆔@dotakafinist3
#بارداری_بعداز_35_سالگی
#فشار_خون_بالا
#سازش_بین_فرزندان
#همسر_بداخلاق
#بیماری_روحی
#دیابت_بارداری
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#دل_درد_نوزاد
#کهیر
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#استاد_تراشیون
✅ بهترین ها...
زن و شوهر باید برای یکدیگر، بهترینها باشـنـد. مـثلاً مـیوه ای که میخواهـند بخرند، اگر توانش هست، بهترین آن را برای خانواده تهیه کنند نه اینکـه بهترین میوه را فقط برای میهمان بخرند! یـا مثلا" خانم با بچهی خواهر مهربــــانتر از بچه خودش میباشد؛ اینها از مواردی است که آقایـــان نیز خیلی گلهمندند.
#سبک_زندگی_اسلامی
#خانواده_مستحکم
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#ارسالی_مخاطبین
👌سربازانی برای امام زمان عج...😍
#فرزندآوری
#برکت_خانه
#نسل_مهدوی
#دوتا_کافی_نیست
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#پیام_مخاطبین
در مورد فشار خون بارداری، من در بارداری اولم تجربه کردم. اگه دچار بشید، بسیار سخت میگیرن، هم دارو داره، هم آزمایش و مراقبت های هفته ای و کلی استرس دیگه...
به من گفته بودن بارداری های بعدی هم به این شکله یعنی فشار خون رو داری اما در بارداری دوم که به تازگی هم زایمان کردم خدا رو شکر نداشتم. چون قبلش وزنم رو کم کردم و بعد باردار شدم و از روزی که متوجه شدم باردار هستم، تدابیر طب سنتی رو رعایت کردم، زیاد خوری و کم خوری ممنوع، مصرف روزانه سه سیب، ۲۱ مویز ناشتا، مصرف سویق ها، کم کردن چای، بیشتر آب جوش میخوردم با کمی خرما، حذف کامل شیرینی با اینکه دلم میخواست اما چیزی که شکر سفید داشت تا حد امکان نمیخوردم، عوضش ۴ شیره و توت خشک و انجیر خشک میخوردم برای ترشی هم رب انار رو جایگزین کرده بودم، حذف نمک ید دار، گاهی تو غذا ها سنگ نمک برای خودم مصرف میکردم، اونم در حدی که غذای خودم مزه داشته باشه برای خانواده جدا بود، چون مثلا مرغ و ماهی خودم رو آبپز میکردم برای بقیه سوخاری،
خلاصه تا آخر بارداری فشارم ده و نیم بود خدا رو شکر
درسته تو این بارداری من مشکل دیگه ای داشتم ولی تا جایی که تونستم رعایت کردم تا تجربه فشار خونم برام تکرار نشه، همین تغذیه هم باعث شد که وزن زیادی اضافه نکنم ولی بچه وزنش نرمال بود.
#بارداری
#فشار_خون_بالا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۷۷
#فرزندآوری
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#سختیهای_زندگی
#قسمت_اول
متولد ۶۳ هستم و صاحب دو تا دختر ناز ۱۵ و ۸و نیم ساله، دختر بزرگترم دختری خوب و نرمال در حدی که از همون کلاس اول کارها و تکالیفش رو خودش انجام میداد.
اون موقع دختر دومم نو پا بود و دختر اولم توفیق اجباری بود که خود کفا باشه و روی پاهای خودش باشه و بدون کمک من کارهاش رو انجام بده. کلا دختر اولم از همون اول برام اذیتی نداشت بارداری مطلوب، زایمانی طبیعی و خوب، فقط بعد یک سال تا شش سالگی کمی شیطنت داشت که اقتضای سنش بود.
دختر دومم بارداری خوبی داشتم. زایمان طبیعی و مثل دختر اولم بعد یک سال شیطنت هاش شروع شد، البته بیشتر خرابکاری، اگه بخوام از خرابکاری های دخترم بگم یه کتاب هزار صفحه ای میشه، روز به روز بزرگتر می شد و بازیگوش تر و خرابکارتر...
اصلا تا وقتی بیدار بود یه لحظه نمی نشست، همش در حال جنب و جوش بود
دو سال رو رد کرد، دیدم مثل بقیه هم سن و سالاش حرف نمی زنه در حد مامان و بابا و آب، دکتر اطفالی که میبردم میگفت اگر درک داره و مفهومها رو می فهمه، مشکلی نیست و ژنتیک هست و حرف زدنش خوب میشه. با همین حرفها خودمون رو دل داری میدادیم و زمان همین طور در حال گذر بود.
دخترم چهار سال و نیم داشت که تصمیم گرفتم ببرمش پیش گفتار درمان تا ارزیابی بشه، متخصص گفتار درمان گفتن تاخیر در کلام دارند و احتمالا عدم توجه و تمرکز...
درست می گفتند، متخصص مغز و اعصابم همین رو تشخیص دادند که دختر من عدم توجه و تمرکز دارند و تاخیر در گفتارشون به خاطر همین مشکله...
پروسه ی بردن به کلاس های گفتار درمانی و کار درمانی و بازی درمانی شروع شد با هزینه های بالا اما به هر حال هیچ چیزی واجبتر و مهمتر از بهتر شدن دخترم نبود
کلاسها رو می رفتیم و دخترم خیلی کند پیش می رفت. درک و یادگیریش خیلی بهتر از گفتارش پیش میرفت.
شاید کُند بودن رشد گفتاری به خاطر این بود که زمان طلایی رو از دست داده بود
و باید خیلی زودتر برای گفتار اقدام می کردیم.
شش ماه از گفتار درمانی میگذشت که دوران نحس کرونا شروع شد و کلاسهای گفتار درمانی تعطیل شد و ما یک سال به خاطر ترس از کرونا دخترم رو از کلاس محروم کردیم که اشتباه کردیم.
بعد از یک سال باز شروع کردیم به کلاس رفتن. اون سال دخترم باید سنجش کلاس اول شرکت میکرد و من خیلی استرس داشتم که خدای نکرده قبول نشه، کلاسها رو به صورت فشرده و پشت هم می رفتیم
خودم خسته، دخترم خسته، خسته از رفت و آمد،خسته از هزینه ها، خسته از حرف دیگران که چقدر کلاس می برین، خودش خوب میشه! چرا خودت و بچه رو اینقد اذیت میکنی!
اما من مادر بودم و هدفم پیشرفت و موفقیت بچه ام بود. انصافا پدرش هم در این رفت و آمدها ما رو تنها نذاشت. به روزهای ثبت نام کلاس اول داشتیم نزدیک می شدیم، برای ثبت نام در مدرسه ی عادی اقدام کردم و همچنان فشرده کلاسها رو ادامه میدادم و اینم بگم دخترم تو خونه از من حرف شنوی نداشت و به خاطر عدم تمرکز و توجه اصلا نمی نشست و با من همکاری نمی کرد و من مجبور بودم که کلاسها رو بیرون از خونه ادامه بدم.
در ضمن دخترم نیمه اولی بود و من یک سال دیرتر برای مدرسه اقدام کردم، به هرحال ثبت نام آغاز شد و دخترم من ثبت شد. من از همون روز اول به مدرسه گفتم که دخترم مشکل گفتار داره و هیچ چیزی رو پنهان نکردم.
قرار بود برای روز سنجش باهامون تماس بگیرند. روز سنجش و استرسش رو فراموش نمیکنم، استرسی که تو دختر اولم تجربه نکرده بودم و همین طوری شادی بعد قبولیش رو هم در دختر بزرگترم تجربه نکرده بودم. آدمی تا چیزی را داره قدرش رو نمیدونه.
کلاسها کار خودش رو کرده بود و دخترم با همون گفتار دست و پا شکسته، مفهوم رو رسونده بود و قبولش کردن.
دخترم وارد مدرسه شد کل کارکنان اون مدرسه عوض شده بود مدیر و معاونی با درک و شعور بالا جای گزین قبلی ها شده بودند. باهاشون در ارتباط بودم و با مهربانی با من و دخترم برخورد میکردند و معلم کلاس اولی که روان شناسی خونده بود و کمال همکاری رو با ما داشت. همه ی اینها موهبت خداوند بزرگ بود. چون که بعد از یک سال از اون مدرسه رفتند و انگار فرشته های آسمانی بودند که مامور بودند یک سال درخدمت دختر من باشند و دخترم بدون استرس و ترس با نمره قابل قبول کلاس اول رو رفت کلاس دوم.
مدیر مدرسه اعتقادش این بود که اینجور بچه ها سالهای بعد بهتر و بهتر می شوند و نباید اذیتشون کنیم، البته که من هم دخترم رو رها نکردم و باز هم کلاس و کلاس و کلاس، حتی معلم خصوصی گرفتم تو منزل هم دخترم آموزش میگرفت.
ادامه👇
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
#تجربه_من ۸۷۷
#فرزندآوری
#فاصله_سنی_بین_فرزندان
#سختیهای_زندگی
#قسمت_دوم
دخترم امسال کلاس دومه، خیلی خیلی بهتر از کلاس اوله خدا رو شکر، همکاریش با من بهتر شده، عاشق مدرسه است و با شوق و ذوق راهی مدرسه میشه.
امسال هم یه معلم خوب نصیبش شده باز فرشته ای از فرشته های خدا. دخترم هم چنان مشکل گفتار داره اما پیشرفت قابل ملاحظه ای کرده، همین الان در گفتار درمانی هستم و دارم براتون می نویسم.
دوست دارم بازم بچه داشته باشم اما همسرم مخالفه و البته من امیدوار به لطف خداوند و ان شاءالله خداوند باز هم به من منت میذاره و فرزندی سالم و صالح عنایت میکنه، من مطمئنم. شما هم ما رو دعا کنید.
و اما چند نکته:
اینکه فاصله ی سنی فرزندانتان رو زیاد نکنید، من اشتباه کردم و انگار دو تا تک فرزند رو بزرگ کردم و هیچ وقت با هم همبازی و رفیق نشدند که ان شاءالله در آینده ای نزدیک به درد هم خواهند خورد.
دوم اینکه اگر بچه هاتون مشکلی دارن و در هر زمینه ای تاخیر دارند حتما حتما پيگيري کنید تا دوران طلایی رو از دست ندید. به حرف هیچ کس گوش ندید فقط با یه ارزیابی می تونید پی به مشکل بچه تون ببرید.
سوم اینکه تب بالا و زردی بچه رو جدی بگیرین و سهل انگاری نکنید که خدایی نکرده دچار مشکل نشید.
در آخر برای تک تک فرزندان ایران زمین از خداوند طلب سلامتی و عاقبت بخیری رو زیر سایه ی امام زمان عج دارم.
التماس دعا
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075