eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.6هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ⛔️ 🔴 ما این همه از تفکرات و تنگناهای اقتصادی حرف میزنیم باید از تربیت اقتصادی هم حرف بزنیم... 📛 خطر پیری جمعیت جدی است.... 🎙حجت الاسلام استاد 🔶🔸 موضوع: فرزندآوری و موانع آن 📺 شبکه سه سیما @abbasivaladi
💥رویای مادری... کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۸۸ من سال ۹۲ تو سن ۱۹ سالگی ازدواج کردم.. همسرم ۲۳ سال داشتن و راننده تاکسی بودن منم دانشجو ترم ۲ رشته عمران بودم، بعداز ازدواج از رفتار همسرم متوجه شدم که نسبت به درس خوندن من خیلی مشتاق نیست البته واضح نمیگفتن، بنده خدا از این ترس داشت که من از نظر تحصیلات برم بالا یه وقت پشیمون بشم از ازدواجم با ایشون😍 خلاصه بعد از چند ماه با وسایل ساده و مجلسی ساده رفتیم سر خونه و زندگیمون که من کاردانی رو هم تموم کردم. من عاااشق بچه بودم و بلافاصله اقدام به بارداری کردم و در عرض ۲ ماه باردار شدم و از همون لحظه درهای روزی و برکت به خونه مون باز شد. باورتون نمیشه همون ماه یک ماشین صفر خریدیم مثل معجزه بود. من ویار وحشتناااکی داشتم و مدام زیر سرم بودم ولی از عشق و لذتی که داشتم نگم براتون اصلا سختی ها رو با عششق تمام میگذروندم تا ۵ ماهگی .. خلاصه شوهرم یکجا به صورت رسمی استخدام شدن البته کارگر هستن ولی خوب بیمه شدیم و نظم روزانه و حقوق ثابت هم از مزایای کارشون که بازم پسرم هنوز به دنیا نیومده بودن.. خلاصه وقتی رفتم سونو ۸ ماهگی و گفتن تاریخ یکم به دنیا میاد اومدم خونه مادرشوهرم و همه خانواده بودن تقویم نگاه کردم دیدم یکم که روز تاسوعا ست همون لحظه از دلم گذشت و گفتم اگر پسرم روز تاسوعا به گفته سونو به دنیا بیاد اسمشو میذارم عباس ، اینم بگم که من خیلی عقاید مذهبی نداشتم و همین حرفم باعث تعجب همه شد. خلاصه شب عاشورا چون خونه مون نزدیک حرم امام رضا بود رفته بودم یه جورایی پیاده روی های قبل زایمان و هیئت ها رو هم نگاه کنم، یه حسی منو کشوند تو حرم... نشسته بودم توی حیاط رو به روی گنبدطلایی داشتم سوره یاسین میخوندم با همسرم وسط هاش رسیدم که یکهو درد زایمان منو گرفت😂 باورم نمیشد چشمام گرد شدن و چون بچه اولم بود و دردم اروم بود دو دل بودم که این درد زایمان یا چیز دیگه... خلاصه رفتیم خونه و دردها هی بیشتر شدن و صبح رفتم یکی از بیمارستان های نزدیک حرم و مدام تا لحظه ی زایمان صدای دسته ها و هیئت ها تو گوشم پیچیده بود. خییلی زایمان سختی داشتم طبیعی بودم ولی دنیا رو خدا بهم داد لحظه ی به دنیا اومدن عباسم ... بهتررررین احساس دنیا واقعا قابل وصف نیست. تو اتاقی که منو آوردن توی بخش، ۴ تا خانوم بودیم و همه پسر آورده بودیم و همه اسم پسراشون عباس میخواستن بذارن😊 هیچکس باورش نمیشد که من اسم بچه مو عباس گذاشتم و همه انتظار اسم های امروزی رو ازم داشتن. شاید باورتون نشه ولی بزرگترین رزقی که خدا به من داد بعد از به دنیا اومدن عباس انقلابی بود که درون من به وجود اومد، من شدم یک زن و مادر فهمیده و آروم و صبور در صورتی که قبلا اصلا نگم براتون چقدر شر و شیطون و مثلا امروزی بودم. رزق وجودی عباسم برای من شناخت اهل بیتم، شناخت خودم، شناخت خدای خودم و معبودم بود. رزق مادی و بقیه راحتی های هم که بماند ... ولی ای کاش این خوشی هام ادامه داشت و خدا منو مورد امتحان قرار نمیدادن... 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۸۸ از وقتی عباسم ۲ ساله شد تصمیم گرفتیم یک حسین آقا یا زینب خانم یا فاطمه خانم به جمع مون اضافه کنیم ولی نشد که نشد .. خیلی دکتر میرم واقعا دیگه کم آوردم ناباروری بدون علت😔 حتی آزمایشات همسرمم خوبه همش عکس رنگی و دارودرمانی و ... همه راه ها رو رفتیم ولی نمیشه که نمیشه و من بعد از ۵ سال انتظار الان دیگه کم کم دارم واقعا کم میارم و به لطف آقا امام رضا که اتفاقا امروز هم به زیارتشون رفته بودم دارم تحمل میکنم. خیلی بی طاقت شدم حالا هم که نصف روز عباس میره مدرسه و من تنها فقط میشینم و به حکمت خدا فکر می کنم😔 خدایا خودت کمکم کن که از این امتحان سربلند بیرون بیام. واقعا خدارو روزی هزاران بار شکر میکنم برای وجود فرزندی به پربرکتی و خوش قدمی پسرم که آرامش قلب منه اگه نبود تا حالا دیوونه شده بودم. از ته دلم همیشه میگم خدایا اول به همه کسایی که بچه ندارن یک بچه مثل عباس من بده بعد مارو هم دوباره لایق محبتت بدون پرودگارا. خواهش میکنم ازتون یک صلوات به نیت حاجتم بفرستید برام و برای همه منتظر های کم طاقت مثل من😉دعا کنید. تو زندگیم از هیچی پشیمون نیستم، سختی و مشکلات خانوادگی که در هر صورت توی هرخونه ای هست و امکان نداره نباشه، ولی خواستم بگم که بعضی وقتا وجود یک بچه چقدرر میتونه یک مادر و طرز فکرشو تغییر بده و بیدارش کنه توی مسیر زندگی و اینکه فاصله نندارین بین بچه هاتون چون یکبار راحت باردار شدین مطمئن نباشین دوباره هم راحت باردار شید، من یک درصد هم فکر نمیکردم که برای بچه دوم انقدررر انتظار بکشم. اگر خدا بخواد دلم میخواد حداقل ۴ تا بچه داشته باشم، با اینکه الان یک بچه داریم اصلا پرتوقع بار نیومده و همه چیز در حد نیاز براش فراهم میشه، سختی و سازش و صبر و تلاش سعی کردم بهش یاد بدم لباس هاش و اسباب بازی هاشو تا دقیقه ۹۰ استفاده میکنه و هیچ اسراف و خرج اضافه ای به دوش همسرم نمی‌ ذارم. از لوازمی که قیمت مناسب داره و برای بچه هم لذت بخش و آموزنده‌ است مثل پازل و .. معمولا میگیریم براش که قیمت مناسب تری داره خیلی هم لذت میبره😉 و چون یکی یدونه است همه چیز در اختیارش نیست. هنوز خونه نداریم ولی توکل به خدا دارم و مهمتر از خونه برام بچه است که خدا دوباره بهم نظر لطفتشو بندازه ان شاا... و مطمئنم با هر سختی یک آسانی هم هست ... از همه ی شما خواهرای عزیزم التماس دعا دارم، خدایا راضی ام به رضای خودت معبود بی همتای من شکرت عباس روز تاسوعا بهم دادی ان شاا.. یک حسین هم روز عاشورا سال دیگه بهم بدی😉 ان شاا.. دل همه ی منتظر ها شاد بشه منو از دعاتون بی نصیب نذارین الا بذکرالله تطمئن القلوب کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
✅ خانه کوچک حضرت زهرا سلام الله علیها این فاطمه سلام اللّه علیها و این افرادی که در آن خانه شد که بر حسب عدد چهار پنج نفر بودند، به حسب واقع تمام قدرت حق تعالی را تجلّی دادند، خدمت‌هایی کردند که ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب در آورده است. 📚 صحیفه حضرت امام خمینی، ج۱۶، ص۸۷ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🏴 صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا 🏴 ✨حضرت فاطمه سلام الله علیها: «آن لحظه ای که زن در خانه خود می ماند و به امور زندگی و تربیت فرزند می پردازد، به خدا نزدیکتر است.» 📚 بحارالانوار، ج۳، ص ۹۲ 🏴 ایام شهادت مظلومانه درّدانه خلقت، ام ابیها، صدیقه کبری، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها را خدمت شما عزیزان تسلیت عرض می کنیم. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 صلی الله علیکِ یا فاطمه الزهرا 💥چقدر در زندگی به یاد حضرت زهرا سلام الله علیها هستیم؟! کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
امیدوارم نور فاطمه زهرا(س) همه شما را غرق کند. هر وقت یادش می‌کنید نور او با شماست. از آن نور می گیرید. نور، علم است، چراغ است. اگر چراغ را خاموش کنند با این که چشم داریم جایی را نمی‌بینیم. چشم تنها برای دیدن کافی نیست. نور هم لازم است. لذا نور فاطمه برای شما خیلی خوب است. وقتی به آن خانم توجه کردی آن نور به مجلس شما می‌تابد. آن وقت می‌بینید؛ عرایضی را که می‌خواهم بکنم می‌بینید. من با لبم حرف می زنم و شما با دلت می‌بینی. چون نور فاطمه زهرا خیلی صفا دارد. اگر ذکری از جمالش بشود یک مرتبه می‌بینی که خورشیدی پیدا شد که تمام ظاهر و باطن و درون و بیرون را روشن کرد. نور، آدم را زیبا می‌کند. «و من لم یجعل الله له نورا فماله من نور»*؛ وقتی نور نبود چیزی نداریم. این نور یعنی نور فاطمه، نور محمد و آل محمد(ص). اینها همه نور خدا هستند؛ «الله نور السموات و الارض»** نور همین است. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
در جلسات پرسش و پاسخى كه ما با خانم‌ها داشتيم، خيلى روى اين آيه حساس بودند: «الرِّجَالُ قَوَّ ٰمُونَ عَلَى النِّسَآءِ بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ». تعبد خيلى مشكل است، خدا مى‌داند. «فاطمۀ زهرا عليها السلام » شدن خيلى مشكل است. ما عبادت‌مان هم نبايد از روى هوىٰ و هوس باشد. مخصوصاً جوان‌ها، گاهى عبادت‌شان روى هوس واقع مى‌شود. دختر خانمى آمده بود با من دربارۀ ازدواج مشورت مى‌كرد، از محصلين «جامعة الزهرا» بود. گفتم خانم، شما اين آقاى خواستگار را مى‌پسندى؟ گفت: بله. پدرم هم مى‌پسندد، مادرم هم مى‌پسندد، مشكل خاصى ندارد. گفتم پس چرا مشورت مى‌كنى؟ گفت: من مى‌خواهم درس بخوانم، حوزه تشكيل بدهم. گفتم: شما از «فاطمۀ زهرا عليها السلام » مهم‌تريد؟ فاطمۀ زهرا عليها السلام با آن عظمت ازدواج كرد و اين حرف‌ها را نمى‌زد. ازدواج كن و حوزه هم تشكيل بده. 📚 به سوی نور - ج ۱ کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
💎 اين جمله از اميراالمؤمنين است. فرمودند: وقتي من به خانه مي‌آمدم، «لَقَدْ كُنْتُ أَنْظُرُ إِلَيْهَا» فقط يك نگاه به فاطمه مي‌كردم، «فتنكشف عني الهموم و الأحزان» تمام غم و غصه‌ي عالم از قلب من مي‌رفت. 💎انصافاً زني كه با مردش، صبح از خانه مي‌رود و ۶ بعداز ظهر برمي‌گردد، اين مي‌تواند آن زني باشد كه وقتي مرد به خانه مي‌آيد نگاه بكند و غم و غصه‌ي عالم از دل او برطرف شود؟ 💎لذا در خاك سپاري حضرت هم فرمودند: خدايا من از فاطمه راضي هستم. و امام باقر علیه السلام فرمود: هيچ شفيعي بالاتر از رضايت شوهر براي زن مؤثر نخواهد بود. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
خدایا، بدون قسم باور کن که قصد سبک شمردن و بی توجهی یا زبانم لال، جسارت و بی ادبی نداریم وقتی در همین سه چهار رکعت نمازی که میخوانیم هم، بچه‌ها دست از سرمان برنمیدارند و ما" مجبور شده ایم" انواع ایما و اشاره ابداع و لحن های مختلف قرارداد کنیم تا بتوانیم جوابشان را بدهیم یا جلوی خرابکاری هایشان را بگیریم. خدایا میدانم تو مادرهایی در درگاهت داری که در نمازشان انقدر واله و محو جلال تو میشدند که بچه‌شان توی تنور هم که میفتاد خشوع و توجه‌شان از تو منقطع نمیشد(و فرزندشان را هم خودت حفظ میکردی) اما ما…… ما هنوز خیلی راه نرفته داریم… عذر ما را بپذیر😓 ببخش وقتی از گوشه چشم میبینیم بچه دارد با سرعت به سمت قیچی ای که خواهر بزرگتر لطف کرده و وسط هال رها کرده، چهار دست و پا میرود، بلند بلند سبحان الله و سمع الله میگوییم تا بیایند یا بچه را بردارند یا قیچی را! ببخش وقتی آن یکی بچه خودش را گرفته و به خودش میپیچید، ما هی با دست محکم و چندباره اشاره به دستشویی میکنیم و در چهره مان التماس "برووو دیگه!😫 بروووو😡 ریخت😩" هویدا میشود. ببخش سبحان الله های بلند و مضطرب‌مان را وقتی پسر سه ساله یکهو به قصد اسب سواری مینشیند روی کمر پسر هفت-هشت ماهه و او شروع میکند به دست و پا و ضجه زدنِ خفه، و ما باید به کمک خواهرهای بزرگتر آزادش کنیم. ببخش الله اکبرهای عصبانی و کشدارمان را وقتی سر میوه خوردن یکهو هوس میکنند با چنگال دنبال هم بدوند و این وسط دو سه باری هم از روی بچه کوچکتر بپرند. چشم و ابرو بالاوپایین انداختن ها را هم که نگویم😓 تازه مثلاً ما از اول بچگی‌شان سعی کردیم عادتشان ندهیم که در نماز از ما جواب و اجازه و مداخله بخواهند… اما گاه… چه بگویم… ما همان عبدهای کوچک ناقص توییم و تو همان ربّ جلیل و کریم و بزرگ؛ که خوب بلَدَست چطور با ناقص ها و کوچک ها تا کند و عطا کند و درگذرد و نگاه پرمهرش را لحظه‌ای برنگیرد… الغرض، الله اکبرهای ما مادرها را ببخش، خدای مادرها… پی‌نوشت: ۱- یه بار تو نماز بودم دختر کوچکم اومد اصراااار که میشه به فلانی زنگ بزنم؟ منم بالاخره بااشاره گفتم باشه. بعد گفت خب پس شماره‌شو بگو😐🤣 خنده‌م گرفت🤭🤦‍♂️ دختر بزرگم اومد بهش گفت ببین فقط سوال بله-خیر میشه تو نماز از مامان بپرسی😅🙈 ۲- رب اجعلني مقیم الصلوة و من ذریتي ۳- شما تاحالا با الله اکبرهاتون چه عملیات هایی انجام دادین؟🤦‍♂️ 🖋هـجرٺــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ⛔️ ✅در تربیت و جایگاه انسان ها در زندگی خداوند یه اکو سیستم تعریف کرده...😍 ⁉️اگه به این اکو سیستم دست بزنیم چه اتفاقی میفته؟!🤔 📛 خطر پیری جمعیت جدی است.... 🎙حجت الاسلام استاد 🔶🔸 موضوع: فرزندآوری و موانع آن 📺 شبکه سه سیما @abbasivaladi
۴۸۹ من سال ۸۳ خیلی سنتی با همسر جان آشنا شدیم و طی دو الی سه جلسه با هم صحبت کردیم و همدیگه را پسندیدیم، بعد از یه ماه که فرصت گرفتم مثلا برای فکر کردن و در حقیقت امتحانات ترم پنج دانشگاهم، روز عید قربان سال تو حسینیه ای که هیئت می رفتم صیغه محرمیتمون خوانده شد و بعد از دو ماه هم عقد کردیم. اینم بگم اون زمان خیلی مد نبود باغ و جایی رفتن برای عکس ولی ما بعد از آتلیه رفتیم بر سر مزار شهدای گمنام شهرمون و یک مراسم عقد جمع و جور گرفتیم. همسر من تو یه خانواده کاملا آزاد از لحاظ روابط محرم ونامحرم بزرگ شدند و تقریبا تنها فرد خانواده بودند که نماز و روزه و... براشون اهمیت ویژه داشت وللی من فکر می کردم باید به همسرم کمک کنم ولی بعد فهمیدم که ای دل غافل ایشون استاد من هستند و خیلی جاها من درس پس می دادم. بخاطر شرایط مالی همسر جان و همان شرایط خانوادگی که داشتند قرار گذاشتیم مراسم عروسی نگیریم و به ماه عسل اکتفا کردیم و چون ماشین نداشتیم 😊 با تور اداره همسرم به ماه عسل مشهد رفتیم و زندگی ساده خود را در طبقه دوم منزل پدری همسرم شروع کردیم این هم بگم خانواده همسر جان با وجود اختلاف عقیده ای که با من داشتند و دارند حتی الان بعد از ۱۶ سال زندگی هیچ وقت با هم مشکل نداشتیم چون احترام به طرفین حرف اول را می زنه در روابطمان. بعد از یک سال تصمیم گرفتیم برای بارداری ولی دکتر گفتند تخمدان‌ها ضعیف هست و باید دارو مصرف کنی منم بی تجربه و البته خجالتی رفت و آمدهایمان به دکتر را با کسی در میان نگذاشتیم که البته خداروشکر بخاطر سن کم زود جواب داد و ۹ ماه بعد باردار شدم یک بارداری فوق العاده راحت داشتم البته ماه ۴ بارداری همسرم مجبور شد بخاطر کار به یکی از شهرهای مرزی بروند و من تنها بودم ولی بخاطر محبتهای بی دریغ مادر شوهرم خیلی‌ سخت نگذشت اما برای زایمان حدود ۳۲ ساعت درد کشیدم و ساعت‌های آخر فقط از خداوند زنده ماندن را می خواستم چون دکتر به من گفته بودند لگنت کوچک است و شاید بتوانی شاید هم نتوانی زایمان طبیعی داشته باشی ولی با تحمل دردها که آن هم به دلیل کم کاری کادر بیمارستان دولتی بود متاسفانه بالاخره پسرم بعد از این که فهمید پدرش از شهر مرزی آمده😉 بدنیا آمد. بعد از ۶ ماه تصمیم گرفتیم بخاطر کاهش دلتنگی و استحکام خانواده راهی شهر مرزی شویم برای زندگی در یک اتاق ۱۵ متری و به صورتی که حیاط و حمام و سرویس را با یکی دیگر از خانواده همکاران همسرم مشترک بود. ولی همانجا یکی از بهترین دوستهای دوران زندگیم را پیدا کردم، روزها با همسر همکار شوهرم و بچه ها مشغول بودیم و شبها که مردها می آمدند هم با زندگی خودمان... تمام امکاناتی که آنجا برای زندگی داشتیم در اتاق ۱۵ متری فقط یخچال و تلوزیون و یه فرش ۶ متری و چندتا پتو و بالشت و چند تا بشقاب و قاشق و چند دست لباس و پکنیک و دوتا قابلمه بود😊 شهری که ما زندگی می کردیم هوا فوق العاده گرم و حیوانات خطرناک مثل عقرب و ورتیل.. فراوان بود و ما مدام در حال سم پاشی و معوذتین خواندن بودیم تا از شرشان در امان باشیم و بعد از دوسال سختی که گذراندیم تصمیم گرفتیم شهر محل کار همسرمان را تغییر دهیم و به یک استان گرمسیری دیگر برویم. این دفعه یه منزل بزرگتر البته فوق العاده قدیمی داشتیم حدود ۴۰ متری و من بخاطر زایمان سختی داشتم متاسفانه دیر تصمیم گرفتم به بارداری برای دومین فرزند و پسر دومم با فاصله ۵ سال از برادرش به دنیا آمد. سال ۹۳ یک سیل آمد و چون ما در منازل قدیمی زندگی می کردیم با وجود این که مرکز استان بودیم ولی آب کل زندگی ما را گرفت همان زمان ما در تعطیلات عید در شهر خودمان بودیم تا همسر جان متوجه شد و به شهر محل سکونت برگشت همه وسایل زیر آب رفته بود و تقریبا باید از صفر وسایل می خریدیم سرویس خواب و یخچال و... کلا نابود شد ولی از آنجای که باران همیشه رحمت الهی است همین سیل باعث شد اداره همسرجان یه منزل نو ساز ۸۰ متری به ما بدهد البته طبقه ۸ با آسانسور همیشه خراب😳 👈 ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
۴۸۹ گاهی اوقات برای رسیدن به خانه ۹ طبقه را از طریق پله بالا می رفتیم چون طبقه اول هم پارکینگ بود😤 ولی ما آب دیده شده بودیم تقریبا به مرحله خوب زندگی رسیده بودیم که آقا امر فرمودند برای فرزندآوری و ما هم اقدام کردیم برای سومین فرزند و با وجود همان مشکل تنبلی تخمدان که دکتر گفته بود بدون دارو سومین فرزندم را باردار شدم ودر ماه سوم بارداری دکتر گفت چون دیابت بارداری داری باید بستری شوی و من در شهر غریب بستری شدم و همسر جان مجبور بود دوتا پسر بچه شیطون را همراه خود به اداره ببرد و چند شب آنها را در آنجا پنهان کند😝 بعد از مرخص شدن از بیمارستان، ۶ ماه بعد خدا یه دختر زیبا و دوست داشتنی به ما داد و من چون زایمان اولم طبیعی بود و فوق العاده سخت، دومی و سومی را سزارین شدم. آن زمان، بعد از فرزند سوم می خواستم خودم را عقیم کنم اما همسر جان اجازه ندادند و من بخاطر این موضوع از ایشان سپاسگزارم دخترمان اولش که بدنیا آمد یه مقدار از لحاظ مادی دچار مشکل شدیم ولی من مطمئن بودم روزی دخترها محفوظ هست و این شد که ما از سال ۹۶ با سه فرزند تقریبا کوچک هر سال یه سفر ده روزه به مشهد مقدس در ماه رمضان داشتیم و بعد از سفر مشهد در گیر ویزا و پاسپورت می شدیم برای سفر اربعین و این ها را هم از روزی دخترم می دانم حتی در سفر اول اربعین مان در بین راه همه پاسپورتها و پولها و موبایلهایمان را که پیش همسرم بود گم کردیم و در کشور غریب تقریبا صفر شدیم. ولی عنایت امام حسین شامل حالمان شد و یه سفر پر از روزی معنوی را طی کردیم و با کوهی از تجربه مصمم شدیم برای سفرهای بعدی تا این که در سال ۹۸، بعد از ده سال غربت نشینی به شهر خودمان و یک آپارتمان تقریبا بزرگ برگشتیم و آخرین سفر اربعینمان را از مقصد شهر خودمان رفتیم که کرونا آمد و دیگر نتوانستیم برویم. بخاطر حساسیت‌های خاص همسر جان نسبت به محیط، تصمیم گرفتیم خانه خود را تغییر دهیم و همزمان تصمیم به بارداری چهارم داشتیم. بخاطر شرایط مالی نتوانستیم خانه بخریم و یه زمین در حومه شهر خریدیم که بسازیم و از شر آپارتمان نشینی راحت شویم و همان زمان من باردار شدم این بارداری با بقیه فرق داشت، همراه با ضعف بدنی و دیابت بارداری و سه فرزند که هر کدام یه سنی داشتند و خواسته های متفاوت ولی تنها بارداری بود که همسر جان کلا پیش ما بود و تمام دکتر رفتن‌ها با من بودند ولی دیگه تجربه داشتم و سونو و آزمایش‌های اضافی را اصلا انجام ندادم و به دکتر گفتم به فرض اینکه فرزند من مشکل داشته باشد که من آن را سقط نمی کنم پس آزمایش و سونو اضافی انجام نمی دهم. خلاصه ما خانه را فروختیم و قبل از زایمان مجبور شدیم دوباره مستاجر شویم در یک خانه ۷۰ متری که البته صاحب خانه فامیل هستند و اگر نبودن جای دیگر به ما خانه نمی دادند با وجود سه فرزند و یک تو راهی😔 دختر دوم و فرزندِ چهارم ما در تیر ماه امسال بدنیا آمد ولی نمی دانم چرا دخترهای من روزی معنوی می آورند برای ما 😉 چون از یک ماهگی دخترم تا الان که ۵ ماهش شده پدرش مجبوره برای پرداخت قسط های ساخت خانه و خرج و مخارج خانواده دو و سه شیفت کار کند و کلا در روز فقط دوساعت خانه هستند ولی خدا را هزاران بار شکر می کنم که فرزندان سالم و همسر خوبی دارم و امیدوارم همه کسانی که آرزوی فرزند دارند خدا به آنها بدهد. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
🚨ایران با بیشترین سرعت در جهان، در حال پیر شدن است. ⚠️ تا سال ۱۴۳۰، ۳۳ درصد جمعیت ایران سالخورده خواهد شد. یعنی از هر سه نفر، یک ایرانی بالای ۶۰ سال سن خواهد داشت. کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
⚠️مسئله جمعیت را جدی بگیرید. ما باید این را بدانیم چه‌كار داریم می كنیم. یعنی واقعاً این آسیبها را بفهمیم. یكی از خطراتی كه وقتی انسان درست به عمق آن فكر میكند، تن او میلرزد، این مسئله‌ی جمعیّت است؛ مسئله‌ی جمعیّت را جدّی بگیرید؛ جمعیّت جوان كشور دارد كاهش پیدا می كند. یك جایی خواهیم رسید كه دیگر قابل علاج نیست. یعنی مسئله‌ی جمعیّت از آن مسائلی نیست كه بگوییم حالا ده سال دیگر فكر می كنیم؛ نه، اگر چند سال بگذرد، وقتی نسلها پیر شدند، دیگر قابل علاج نیست «بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، ۱۳۹۲/۰۹/۱۹ » کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ⛔️ 🔰 مجری نقشه تربیتی فرزندان در خانه، مادر است به خاطر فضایی که توی خونه براش فراهمه، به خاطر روحیه و عاطفه ای که خدا بهش داده...😊 📛 خطر پیری جمعیت جدی است.... 🎙حجت الاسلام استاد 🔶🔸 موضوع: فرزندآوری و موانع آن 📺 شبکه سه سیما @abbasivaladi
بارداری اول من در سن ۲۱ سالگی بود هم بارداری خوبی داشتم و هم زایمان.... پسرم علی آقا در سال ۸۵ به دنیا اومد و چون اذیت نشدم دلم میخواست دو سه سال بعدش بچه دار بشم ولی متاسفانه همسرم قبول نمیکرد و حرف اطرافیان تو گوشش بود و میگفت هر کار میخوایم برا بقیه بچه ها بکنیم برا همین یکی می کنیم. خلاصه نشد تا بعد ۶ سال خودشون اعتراف کردند که اشتباه کردند. ولی بعد از اون انگار خدا میخواست یه گوشمالی بهمون بده ... بارداریهام دو ماه بیشتر دوام نداشت و سقط می شدن😭 علت رو هم نمیفهمیدن جدای از خرج آزمایش و ... روحیه ای که ازم میگرفت بدتر بود اینقدر دکترهای مختلف و آزمایش و سونو و لنفو درمانی و رفتن به مرکز ناباروری ... که یه روز یه دکتر گفت تو دیگه بچه دار نمیشی اینو که به همسرم گفتم گفت میریم پیش اصل دکترا گفتم منظورت کیه گفت امام حسین😭 رفتیم کربلا جاتون خالی بعد ۶ تا سقط ازشون خواستیم اگه صلاحمون هست بچه دار بشیم بعد چند ماهی رفتم پیش یه دکتر گفت غلظت خون داری و باید به محض بارداری باید هپارین بزنی... که خداروشکر با این درمان پسرم البته با کلی استرس از عواقب آمپولهای روزانه، سالم به دنیا اومد اسمش هم حسین گذاشتیم 😍 بعد از دوسالگی حسین دوباره تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم ولی همون اتفاقات داره میافته البته با سن بارداری کمتر که به تزریق آمپول ها نرسیده سقط میشن😥 دلمون ۴ تا بچه میخواد سنم هم داره بالا میره و می ترسم امکان بچه دار شدن ازم سلب بشه خواهش میکنم تمنا میکنم برام دعا کنین دهه فاطمیه هست خیلیییی التماس دعا دارم دلم فاطمه خانم میخواد😊 حرفهای اطرافیان اذیتم میکنه نسخه هایی که برام میپیچند از حضرت زهرا میخوام سربلند بیرون بیام... البته اول برای همه کسایی که بچه ندارن و در انتظار این لحظه های شیرین هستن دعا میکنم ان شاءلله خبر بچه دار شدنهاتونو را بعد از این مدل پیامها اطلاع بدین تا خوشحال بشیم😊 کانال«دوتا کافی نیست» @dotakafinist1