eitaa logo
دوتا کافی نیست
46.5هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
1.3هزار ویدیو
31 فایل
کانالی برای دریافت اخبار مهم و نکات ناب در زمینه فرزندآوری، خانواده و جمعیت (دوتا کافی نیست، برگزیده دومین رویداد جایزه ملی جمعیت در بخش رسانه) ارتباط با مدیر @dotakafinist3 تبلیغات👇 https://eitaa.com/joinchat/3841589734Cc5157c1c6e
مشاهده در ایتا
دانلود
👌«فرزند بیشتر، زندگی شیرین تر» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌 اگر پدر و مادر به فرزند محبت افراطى داشته باشند، نتيجه‌اش آن است كه درست تربيت نمى‌شود و لوس و بى‌هنر بار مى‌آيد و هويت و شخصيت مستقل پيدا نمى‌كند و هميشه وابسته به ديگران و سربار آنها خواهد بود. ✅ ... بنابراين از يك سو اصل محبت پدر و مادر به فرزند امرى است لازم و اگر نباشد موجب عقده‌اى شدن فرزند و شكل‌گيرى شخصيتى نابه‌هنجار در وى مى‌شود. 📌 اما از سوى ديگر نيز محبت افراطى و بيش از اندازه پدر و مادر به او نيز باعث مى‌شود فردى لوس، پرتوقع، زودرنج و وابسته بار بيايد و نتواند در كشاكش‌هاى اجتماعى، شخصيتى استوار و به‌هنجار از خود نشان دهد. 📚 رستگاران - ص ۳۴۸ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
"وقتي كه روح انسان به عالم ديگر رفت، مي فهمد اين همه تشريفات در دنيا لازم نبود." 📚 در محضر بهجت، ج دوم، ص ۴۰۵ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
۶۵۷ من متولد ۷۳ هستم وبنده فقط یه برادر دارم مادرم عقیده داشت دوتا بچه بسه، که سه نیم سال با من اختلاف سن دارن... همیشه دوره مجردی خوشحال که تک دخترم هرچی بخوام واسم می‌خرن، اگه مادر و پدرم می‌خریدن، خالم اینا می‌خریدن، برای این خیلی لوس بزرگ شدم تا اینکه بعد تموم شدن دانشگاه و آمدن کلی خواستگار، شوهرمو قبول کردم. عقد کردیم اون زمان من و شوهرم بیست دو سالمون بود، شوهرم تک فرزند بود، منم اوایل میگفتم بهتر که خواهر شوهر و برادرشوهر ندارم. ولی وابستگی شوهرم به مادرش خیلی اذیتم کرد، طوری که مادرشوهرم نمیذاشت با شوهرم تنها باشم منو به چشم کسی میدید که بچشو دزدیم، بارها دعوا افتادیم، نمی ذاشت شوهرم سرکار بره بقول خودش یدونه است، نباید کار می‌کرد، تا اینکه کم کم خوب شد. بعد از پنج ماه عروسی کردیم، رفتیم خونه مون، دوماه بعد عروسی باردار شدم، اونم بخاطر اینکه مادرشوهرم می‌گفت تا نمردم نوه مو ببینم. تازه فهمیدم چقدر تنهام تو دوره بارداری کسی نبود آب دستم بده، آخه مامانم ازم دور بود، همیشه دلم می‌گرفت، تو خودم می‌ریختم، کسی نبود یا خونه شون برم، حرفمو بهش بزنم. تا اینکه پسرم بدنیا آمد، شوهرم زیاد سرکار نمی‌رفت، مادرشوهرم حامی ما بود، هرچی می‌خواستیم واسمون تهیه می‌کرد تا به برکت یک‌سالگی پسرم، مادرشوهرم ما رو صاحب خونه کرد و به مرور شوهرم یه خورده پخته تر شد. برای شوهرم کار در شهر دیگه ردیف می‌شد ولی نمیتونستیم بریم، آخه مامانش و باباش تنها میشدن، دلمون نمیاد تنهاشون بذاریم، هرجا مهمونی بریم با ما هستن. پسرم بزرگ تر شد، میرفتیم مهمونی همه عمه و عمو خاله داشتن، بچم فقط نگاهشون می‌کرد، نمیدونست معنی اینا چیه ؟ میگفت مامان من چرا عمه و خاله ندارم؟ ما تنهایم ؟نمیدونستم چی بگم؟ الکی بهش میگم فلانی خالته؟ ولی اونا با پسرم مثل خاله رفتار نمی کردن، بچم میفهمید ناراحت میشد؟ وقایهمیبینم دوتا خواهر با هم حرف میزنن من دلم میگیره؟ یا گاهی میریم دور بزنیم با ماشین شوهرم، میگه کجا بریم میگم ما جایی جز خونه مامانت نداریم، بریم اونجا کاش برادر وخواهر داشتی حدقل میرفتیم اونجا یه حرفی میزدیم یا یه خدایی نکرده دعوا بیفتم همون دعوا جاریا دلم میخواد😂 کاش انقدر تنها نبودیم؟😔 ‌من الان خداروشکر همه چی دارم بیشتر سفرهای زیارتی رو رفتم ولی احساس تنهایی میکنم، افسردگی گرفتم. از تنهایی با دوستام درد دلم میکنم که باعث ضربه خوردنم میشه. دلم میخواد دختر بیارم براش خواهری کنم، بجایی مادری حتی خیلی نذر کردم که خدا بهم بچه بده ولی الان شوهرم با اینکه پسرم چهار سالشه میگه زود برای بچه آوردن، دعا کنید راضی بشه بیاریم. هرکی منو می‌بینه، میگه خوشبحالت که تنهایی ولی من دلم آتیشه برای خواهر داشتن، تک فرزند بودن، همش استرسه، استرس اینکه مامان بابا پیر بشن، تنهایی چه کنم. استرس اینکه مریض بشن، چطوری نگه شون دارم. استرس اینکه من بمیریم، بچم بعد من خونه کی دلش گرفت، بره. استرس اینکه داداشم طوریش خدایی نکرده بشه بعد من چه کنم تنهایی... تورو خدا با بچه هاتون اینکار رو نکنید الان شاید خیلی متوجه نشین، فردا به سلامتی بزرگ بشن، خیلی تنهان اگه تک فرزندی، یک حسن داشته باشه، هزار تا ضرر داره، نکنید اینکار رو.... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
✨ امام على عليه السلام: "روزه ماه شعبان، وسواس دل و پريشانى هاى جان را از بين مى برد." 📚الخصال، ص ۶۱۲ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
زنان هوشمند.... 💥 زن باید ضرورت‌های مرد را درک کند و بر او فشارِ روحی و اخلاقی وارد نسازد. کاری نکند که او در امر زندگی مستأصل شود و خدای ناکرده متوسّل به راههای خلاف و نادرست شود. باید او را به ایستادگی و مقاومت در میادین زندگی تشویق کند و اگر چنانچه کار او مستلزم این است که مثلاً نمی‌تواند یک مقداری به وضع خانواده رسیدگی کند، این را مرتّب به رخ او نکشد. ۱۰ اردیبهشت ١٣٧۵ 💥 اگر مرد خانه، فعالیتی چه علمی و چه جهادی و سازندگی و چه برای کسب روزی و چه برای کارهای عمومی دارد، زن سعی کند فضای خانه را برای او مساعد کند که او بتواند با روحیه‌ی خوب سرکار برود و با شوق به خانه برگردد. ۲ آذر ١٣٧٣ 💥 همه‌ی مردها دوست دارند وقتی وارد خانه شدند، خانه به آنها آرامش و امنیّت بدهد و احساس راحتی و آسودگی کنند. این وظیفه‌ی زن است. ٢۴ فروردین ١٣٧٨ 💥 زن یک وظایفی دارد که عاقلانه باید آن وظایف را تشخیص دهد. زنها بدانند که اگر زنی، عقل و هوشمندی به خرج دهد، مرد را اداره خواهد کرد. درست است که مرد از لحاظ هیکل قوی‌تر است، امّا خدای متعال طبیعت زن را طوری آفریده که اگر زن و مرد، طبیعی و سالم باشند و زن عاقل باشد، کسی که در دیگری بیشتر نفوذ دارد، زن است که البته با زرنگی به خرج دادن و رندی کردن و تحکّم و زورگویی نمی‌توان به آن رسید. بلکه با ملایمت، استقبالِ خوب، خوشرویی، یک مقدار تحمل کردن ـ البته اندکی؛ خیلی هم لازم نیست تحمّل کند ـ که خدای متعال در طبیعت زن، این تحمل را قرار داده است ... زن باید با شوهر خود این طور برخورد کند. ١٩ خرداد ١٣٧٢ 💥 بعضی از زنها نسبت به مردها سخت گیری می‌کنند. مثلاً باید این را حتماً بخری! باید این جور خانه‌ای حتماً فراهم کنی! فلان کس این طور خریده، من اگر نخرم مایه سرشکستگی می‌شود. با این حرفها شوهر خود را اذیت می‌کنند که این درست نیست. ۱۸ مرداد ١٣٧۴ کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
بچه ها باید باشند... 👌منتظر تصاویر ارسالی شما عزیزان از حضور فرزندانتان در مساجد سراسر کشور هستیم. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
🚨قسطی بخری، بردی.... چند وقتی هست که این دست جملات را از در و دیوار می‌شنویم. ولی شاید به پس پرده اون زیاد فکر نکرده باشیم. نظام سرمایه داری برای بیشتر کردن سود خودش، نیاز به فروش بیشتر داره، حالا اون کالا واقعا برای خانوار نیاز ضروری هست یا نه، براش اصلا مهم نیست. برای همین به شدت داره، جنس نیاز مردم رو از ضروری، به لوک ، و از کالای مورد نیاز به کالای مد روز تبدیل میکنه !! خیلی واضحه وقتی شما از تلویزیونی که کار میکنه و نیاز شما رو برآورده میکنه، ولی فقط چون مد روز نیست، دلزده میشید، حالا باید برید یکی دیگه بخرید!! این میون، دام خرید قسط ، مثل تار عنکبوت در جلوی اقتصادخانوار، پهن شده و هر لحظه، خانواده رو بیشتر از پیش در خودش فرو میبره. شاید بگید خوب مگه چی میشه! پدر خانواده محاسبه میکنه و به اندازه حقوقش قسطی بر میداره! ولی موضوع به سادگیها نیست. درسته که قسطها پرداخت میشه، ولی همیشه خانواده مقروضه و هرگز نمیتونه روی نیاز های بنیادین و ضروریات اصلی زندگی سرمایه گذاری کنه ! فرزند آوری رو قبول داره ولی همیشه میگه قسط دارم، ندارم !!! 👨‍👩‍👧 حالا دیدید ؟ خرید قسطی، از یک خانواده متوسط، یک خانواده فقیر درست میکنه، که فقط قیافه، خانواده های باکلاس رو دارند ولی همیشه هشتشون گروی نهشون هست. لذا این خانواده ها هیچگاه مایل به فرزندآوری نیستند چون خودشون با دست خودشون، بجای فرزند بیشتر، به تیر و تخته و شیشه و سنگ و مد روز بیشتر پول پرداخت کرده اند. تازه این نکته رو هم اضافه کنم، هر چی تعداد اقساط بیشتر میشه، میزان سود حاصل از بهره دریافتی برای سرمایه دار بیشتر میشه. خوب حالا میبینید سرمایه دارها با یک تیر دو نشون می‌زنند: اولا جیب شما رو‌خالی می‌کنند، ثانیا با فرزندآوری می‌جنگند!! 👈 لذا فقط چیزی رو بخرید که واقعا نیاز دارید و کالایی که هنوز کار میکنه، لازم نیست عوضش کنید. تنها چیزی که الان لازمه و نیست یک خواهر و برادر دیگه برای فرزندتونه ..... کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌بودجه ای که به جوانی جمعیت نرسید. 👈 وارد اسفندماه شدیم اما هنوز یک ریال از بودجه مصوب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در سال ١۴٠١ محقق نشده است. مسئولین کلاه خود را بالاتر بگذارند با این میزان از توجه به دغدغه‌ی رهبر معظم انقلاب.... !!!!!! 👏👏 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📌معماری عریان... امروزه يك سالن درست می کنند با يك آشپزخانه open و خانه ديگر هيچ چيزی ندارد با يك اتاق خواب كه درش بسته است؛ اين می شود معماری عريان. فاميل و دوست و آشنا می آيند و می نشينند و نمی‌شود هم بگويی نيايند؛ زن و مرد می نشينند در سالن و خانم هم می خواهد که آشپزی كند اول به سختی چادر را نگه می دارد و بعد که دید دشوار است كم كم آن را كنار می گذارد و به نظرش می آيد که حالا يك بار هم دست آدم را ببينند كه طوری نيست و این كم كم فرهنگ می شود و چادر را هم برمی دارند و دور هم می نشينند مثل خواهر و برادر، محرم و نامحرم با هم حرف می زنند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
👌«ما کوثریم و کم نمی شویم» کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
📢 فراخوان کانال «دوتا کافی نیست» 💥طرح به اشتراک گذاری تجارب شما می‌تونید زندگی خودتون رو برای ما بفرستین، تا بقیه هم استفاده کنن... قطعا شما تجربیاتی دارید که تو هیچ کانال و کتابی پیدا نمی‌شه... ✅موضوعات مورد نظر: با تولد فرزندان زندگی مشترک پر از نشاط و هیجان میشه، حضور بچه ها، تجربیات و نکات ارزنده ای رو برای پدرها و مادر ها به ارمغان میاره، که می تونه برای سایرین جالب و شنیدنی باشه واکنش ها و عکس‌العمل های مثبت و منفی سایرین نسبت به فرزندآوری، نیز می تونه، عبرت آموز و قابل تامل باشه کم نیستند، مادرانی که برای مراقبت و توجه و محبت بیشتر به بچه هاشون، از کاری که داشتند، چشم پوشی کردند. و یا هم زمان با اشتغال، از فرزندان خود مراقبت و نگهداری کردند. از مادرانه هاتون برامون بنویسید. برای برخی از جوانان، ازدواج به موقع و آسان، به یک رویا تبدیل شده، اما مطمئنم، کم نیستند کسانی که با توکل به خدا و با چشم پوشی از برخی رسومات، ازدواج ساده و موفقی داشتند. با اشتراک گذاری تجربیات خود، کمک کنید تا این موضوع برای سایرین باور پذیرتر بشه قطعا یکی از عوامل مهم و اثرگذار در تعداد فرزندان هر خانواده، فرهنگ و سبک زندگی حاکم بر خانواده هاست. خانواده های چندفرزندی با به اشتراک گذاری تجارب خود در این حوزه، می تونن الگو و راهگشای سایرین باشند. در مسیر تربیت صحیح فرزندان، تجارب ناب و ارزشمندتون رو با ما به اشتراک بگذارید. از بایدها و نباید ها که در این مسیر به کار گرفتین برامون بنویسید. دورانی شیرین و خاطره انگیز، که با سختی های خاص خودش همراه است. از احساسات خود در این دوران برای ما بنویسد. از نکات کلیدی و کاربردی که دوران بارداری رو لذت بخش تر و راحت تر می کنه. از لحظات شیرین که باخبر شدین، به زودی مادر خواهید شد، بنویسید. سالانه بیش از ۲۵۰ هزار سقط جنینِ غیر قانونی در کشور اتفاق می افته، با بیان تجربیات و شنیده ها ی خود، به کاهش آن کمک کنید. متاسفانه آزمایش های غربالگری که در دوران بارداری انجام میشه، در ایران به صورت افسار گسیخته انجام میشه و برای مادران با استرس های زیادی همراه است. و بعضا به سقط جنین غیر قانونی ختم میشه. تجربیات خود را در این زمینه با ما به اشتراک بگذارید. با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه و کاهش قدرت خرید مردم، مدیریت صحیح درآمدها و هزینه ها، امری اجتناب ناپذیر است. به کدام یک از نیاز های خود اولویت میدهید؟! صرفه جویی در هزینه‌ها، با وجود داشتن چند فرزند چگونه امکان پذیر است؟! چگونه فرزندانی قانع و مقتصد تربیت کنیم؟! ✍متن ارسالی: 🔸جامع و کامل و کاربردی باشه 🔹قابل پخش باشه😊 🔸در ابتدا یادداشت، هشتگ مربوط به موضوع نوشته بشه ⬅️ نکته: تجارب شما میتونه هم باشه هم ! 👈 آیدی ارسال تجارب: 🆔 @dotakafinist 🆔 @dotakafinist 🌺 با ما همراه باشید. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨امام حسین علیه السلام: "هر که خدا را، آن‌گونه که سزاوار اوست، بندگی کند، خداوند بیش از آرزوها و کفایتش، به او عطا کند." 📚بحار الأنوار، ج ۶۸، ص ۱۸۴ 🌺 ولادت باسعادت امام حسین علیه السلام و روز پاسدار مبارک باد 🌺 کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
اوایل سال تحصیلی ۸۸ بود و من دختری ۱۶ ساله، پر شور و شیطون بودم. یه روز پاییزی که از مدرسه برگشتم، دیدم مادرم تند تند داره ناهار آماده میکنه، منم شیطنتم گل کردو سر به سر مادرم گذاشتم😅 (وای مامان هنوز ناهار نذاشتی! حالا ما هیچی الان شوهرت میاد خونه میبینه هنوز ناهار نذاشتیا🤭ما بچتیم، شوهرت چی خسته و کوفته الان از مدرسه میاد ناهار نداری) مادر منم از کوره در رفت که همش تقصیر توعه دیگه، منو میگی شدم این شکلی😯 گفتم والا من از صبح رفتم الان دارم میام، دیدم با قیافه زیرکانه (که آره حالا نوبت منه اذیتت کنم گفت) یه خانومه زنگ زد یه ساعت حرف زد ناهارم دیر شد، راستش تا اون موقع هیچ کس حق نداشت جلو من حرف از خواستگار بزنه، چون یکی یکدونه بودم با دو برادر که یکی بزرگتر بود و یکی کوچیکتر، هر وقت هم بین فامیل حرف ازدواج دختر پیش می اومد پدرم میگفت من دخترم رو تا ۲۵ سالگی شوهر نمیدم. وقتی با دختر های فامیل جمع میشدیم بهم می گفتن بابات قراره ترشی بندازتت و شروع میکردند تعریف از خواستگارهای رنگ و وارنگ شون و من غصه میخوردم که حتی یه خواستگار هم ندارم. غافل از این که سرنوشت چیز دیگه ای بود و من از همشون زود تر رفتم خونه بخت😅 خلاصه از قصه دور نشیم، اون خانم چون از اقوام دور بودن هرچی مادرم گفته بود بابا این دختر داره درس می خونه، راه دور شوهرش نمیدیم، اون خانم قبول نکرده بود و بالاخره اومدن خواستگاری و من با شرط ادامه تحصیل در تیر ماه سال ۸۸ به خانه بخت، یعنی تهران اومدم، دوری از خانواده و حتی دوری از شهری که از بچگی توش بزرگ شده بودی واقعا سخت بود. شغل همسرم مدیریت و برنامه ریزی پروژه های عسلویه بود و باید مدتی بعد از ازدواج بر می گشت عسلویه و این فراق برای منی که در شهر غربت بودم و هنوز با پدر و مادر و خانواده ایشون احساس نزدیکی نمی کردم خیلی سخت بود، اما خودم رو با درس مشغول کرده بودم، کنکور دادم و در رشته تربیت معلم قبول شدم اما دیگه نتونستم دوری همسر رو تحمل کنم و همسر هم همین طور، درس و دانشگاه رو بوسیدم و کنار گذاشتم، یه اتاق ۱۲ متری با لوازم و وسایل ضروری اجاره کردو ما اونجا ساکن شدیم. زن صاحب خونه خیلی مهربون و با محبت بود. ان شاءالله خدا دامن اون رو هم سبز کنه، منو هر جا که میرفت میبرد دیگه با همه اقوامش آشنا بودم، بعد از یک سال یه خونه بزرگتر از طرف شرکت دادند و ما از اون اتاق ۱۲ متری به یه واحد تقریبا ۸۰ متری نقل مکان کردیم. یک سال هم اونجا ساکن بودیم، تو این دو سال که عسلویه بودم خیلی انتظار بچه رو می کشیدیم اما خبری نبود تا این که در شب ولادت امام حسین علیه السلام فهمیدم که باردارم😍 البته خیلی دکتر میرفتم و امید های زیادی به من می دادند و حالا نتیجه صبر و بردباری که اونها می‌ گفتند رو می دیدم. خیلی خوشحال بودم، اما نگران هم بودم چون خیلی کار های خطر ناک که موقع بارداری نباید انجام داد از جمله بلند کردن اجسام سنگین، مصرف قرص، هایلایت کردن موها رو انجام داده بودم. اما به خدا توکل کردم. بعد از یک ماه چون به دکتر های اون جا اطمینان نداشتم تو تهران به یک سونوگرافی مطمئن رفتم. وقتی خانم دکتر شروع به حرف زدن کرد واقعا شوکه شده بودم و نمیدونستم باید چه عکس العملی نشون بدم. دکتر گفت: جنین ها سالم سلامت هستند و قل اول پسره😶 👈ادامه در پست بعدی کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
از خود مطب دکتر تا خونه رو گریه کردم، که خدایا سالم باشند، طوری که وقتی رسیدم خونه همسرم از چهره ام وحشت کرده بود. وقتی دوقلو بودن بچه ها رو فهمید، خیییلی خوشحال شد.😁 هفته ۲۰ فهمیدم قل دوم دختره، خیلی خوشحال بودم که هم دختر دار شده بودم هم پسر، این هم بگم که بعد از اولین سونو و خطرناک بودن وضعیتم باید کنار مادرم می موندم و حتی رفتن به مطب دکتر هم برام ضرر داشت. تا بلاخره غروب روزه ۲۸ دی ماه بچه ها دنیا اومدن. خدا رو شکر با این که زود دنیا اومده بودند به دستگاه احتیاج نداشتند. هر دو زردی داشتند، یکی بیشتر و یکی کمتر و هر دو احتیاج به دستگاه مهتابی 😔 اما هیچ بیمارستانی جا نداشت، آخر دستگاه رو به خونه آوردیم، خیلی روز های سختی بود، هر وقت نگاه من به بچه ها میافتاد از غصه دلم میخواست دق کنم، یه مشکل دیگه این بود که دوست داشتم فقط شیر خودم رو بخورند، اما انگار سیر نمی شدند و به خاطر همین زردی شون روز به روز بیشتر میشد، آخر با اصراره مادرم شروع به دادن شیر خشک کردم، عذاب وجدان داشتم با غصه بهشون شیر خشک میدادم. تا بالاخره زردی خوب شد و دوماه خونه مادرم گذشت. حالا باید به خونه خودمون که طبقه همکف خانواده همسر بود، می رفتیم. هم کار خونه، هم رسیدگی به بچه ها، بچه هایی که رفلکس داشتند و دارو و شربت دادن بهشون واقعا سخت بود، دلم نمی خواست کسی کمکم کنه، دوست داشتم فقط خودم باشم و دوتا بچه شیطون. سال ۹۰ خونه ثبت نام کردیم و سال ۹۴ ساکن خونه خودمون شدیم. دیگه صاحب خونه شده بودیم.🤩 سال ۹۵ بود و دوقلو های ما ۴ ساله بودند که کم کم دلم بچه خواست، اصلا بارداری و لذت های بارداری و تکون های یه بچه رو احساس نکرده بودم، دلم میخواست اون ها رو هم تجربه کنم. در آخرین روز های ماه مبارک فهمیدم باردارم، خیلی خوشحال شدم با این که اطرافیان خیلی خوشحال نشدند😆سختی های زیادی رو تحمل کردم از استرس برای چسبندگی رحم که اشتباه تشخیص داده بودند تا بعضی از تیکه ها و حرف ها که دل آدم رو بد می‌سوزند، حتی مادرم هم از این بارداری ناراحت بود اما مهم خودمون بودیم و بچه هامون. برکاتی که این بچه با خودش آورد از قبل از دنیا اومدن شروع شد☺ همسرم در مسابقات حفظ کل قرآن سوم شد، خیلی وقت بود که تصمیم داشتیم ماشین رو عوض کنیم اما نمی شد تا با قدم این بچه ماشین هم عوض شد😉 تا قبل از این هر کی میگفت بیا روضه بیا مسجد و کلاس های مختلف، می گفتم دوتا بچه دارم وقت نمیکنم اما همون موقع که زینب خانم ما نوزاد بود همراه من و خواهر و برادرش به کلاس کامپیوتر، خیاطی میومد😅 و هر کس می شنید تعجب میکرد که چطور با ۳ تا بچه این کلاس ها رو شرکت میکنی. منی که اصلا از خیاطی خوشم نمی اومد حالا پشیمونم که چرا وقتی عسلویه بودم و وقت باز تر بود این کار رو نکردم البته حتما از برکات وجود بچه هاست. حالا بعد از گذشت ۴ سال مادری هستم ۲۹ ساله، دارای سه فرزندم و مشغول کلاس های کیک، نان و دسر آنلاین با دوقلو هایی که الان کلاس دوم هستند. نه از ازدواج زود، نه از داشتن ۳ فرزند پشیمون نیستم، درسته که خیلی سخته اما خدا رو شاکر هستم که بچه هایی سالم و شاداب رو به من و همسرم عنایت کردند. کانال«دوتا کافی نیست» http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075