فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#پوشش_زنده
#دانلودکده_امیران
#روز_قدس
#قدس
#فلسطین
🔹راهپیمایی روز قدس در خیابان امام رضا علیه السلام و مسیر منتهی به حرم مطهر
#دانلودکده_امیران
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
در پیام رسان ایتا:
•═══❀✨💛✨❀═══•
https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77
•═══❀✨💛✨❀═══•
در پیام رسان سروش:
•═══❀✨💛✨❀═══•
https://sapp.ir/joinchannel/xu8nDvMUEFJPGCNl4rjkbIAo
•═══❀✨💛✨❀═══•
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیلَةِ القَدْرِ وصَیرْ أموری فیهِ من العُسْرِ الی الیسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً بِعبادِهِ الصّالِحین.
خدایا روزی کن مرا در آن فضیلت شب قدر را و بگردان در آن کارهای مرا از سختی به آسانی و بپذیر عذرهایم و بریز از من گناه و بارگران را، ای مهربان به بندگان شایسته خویش
#دانلودکده_امیران
#دعای_بیست_و_هفتم_ماه_رمضان
#دانلودکده_امیران
💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫💫
در پیام رسان ایتا:
•═══❀✨💛✨❀═══•
https://eitaa.com/joinchat/1252458601Ce4069f4d77
•═══❀✨💛✨❀═══•
در پیام رسان سروش:
•═══❀✨💛✨❀═══•
https://splus.ir/joingroup/AA0B9Xn8n70auwAPEpGXog
•═══❀✨💛✨❀═══•
هم اکنون سخنرانی رهبر انقلاب اسلامی
در تمام شبکه های صدا و سیما
#دانلودکده_امیران
#روز_قدس
#فلسطین
#قدس
🦋 @downloadamiran 🦋
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مراسم عقد مجری تلویزیون مصطفی امامی در پخش زنده ✨
کربلا معلی
با رسم نیکوی 14سکه
ان شاءالله قسمت همه مجردای کانال بشه😍😍
#دانلودکده_امیران 🦋
#ازدواج💞
#امام_زمان ✨
@downloadamiran
9.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واقعا خانواده هایی که فرزند زیاد دارن، انرژی مثبتن، فقط بالا بردن دستهای اون کوچولو 😂 😘
#مهدی_بیا
#علی_بن_مهزیارت_میشم
#دانلودکده_امیران
#امام_زمان
#سلام_فرمانده
✨ @downloadamiran ✨
سازیم به قبرت حرم و درب و مناره
زهـــرا کند آهسته به نجـار اشاره
بر درب حــریم حسنـم میـخ نکوبید
مومن نخورد نیش ز یک لانه دوباره 😔
#دانلودکده_امیران
#ماه_شوال
#امام_زمان
#قبرستان_بقیع
#ائمه_بقیع
#هشتم_شوال
#
🍃 @downloadamiran 🍃
16.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ای آرزوی زائران کربلا.....
البقیع لنا......
#دانلودکده_امیران
#کربلا
#سید_امیر_حسینی
🦋 @downloadamiran 🦋
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ
قال علی علیه السلام:
إِذَا مَاتَ الْعَالِمُ ثُلِمَ فِي الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا يَسُدُّهَا شَيْءٌ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.
هرگاه عالمی بمیرد رخنه ای جبران ناپذیر در اسلام ایجاد می شود كه تا روز قيامت هيچ چيز آن را فرو نمى پوشد
روح بلند آیتالله العظمی عبدالله فاطمی نیا عالم فرزانه اخلاق و عرفان به ملکوت اعلی پیوست
آیتالله سید عبدالله فاطمینیا در سال ۱۳۲۵ در تبریز چشم به جهان گشود. وی از کودکی تحت تربیت دینی و علمی پدر خود (میراسماعیل) که از جمله علمای اهل عرفان بود، قرار گرفت.
سپس نزدیک به ۳۰ سال نزد آیت الله حسن مصطفوی (از شاگردان مرحوم آیتالله سید علی قاضی) تحصیل کرد و تحت تعلیم و تربیت وی قرار داشت و همزمان تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال مینمود.
ایشان از شاگردی علمایی چون علامه طباطبایی، سید محمدحسن الهی طباطبایی (برادر کوچکتر علامه طباطبایی)، علامه محمدتقی آملی،آیت الله سید رضا بهاءالدینی، ایت الله محمد تقی بهجت، علامه جعفری و… که بیشترشان شاگردان آیتالله قاضی بزرگ بودند در علوم اسلامی و عرفان استفاده کرد. از این رو، وی با یک واسطه، از شاگردان سید علی قاضی است.
عرض تسلیت و تعزیت به محضر حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا له الفداء) و همه شاگردان و دوستداران این عالم وارسته.
#دانلودکده_امیران
#تسلیت
#فاطمی_نیا
#اللهمعجلالولیکالفرج
#حاج_آقا_فاطمی_نیا
#امام_زمان
#رهبر
🖤 @downloadamiran 🖤
سلام به روی ماه تک تک رفقای کانال🤗
ان شاالله همگی زیر سایه امام زمان عج سلامت و تندرست و موفق و شاد باشید💐
رفقا واقعاااااااا بخاطر این چندوقت تاخیر و کم کاری شرمنده 🥀بخاطر یکسری مسائل شخصی نتوانستیم فعالیت داشته باشیم😞و خیلی دلمون براتون تنگ شده بود🥺ان شاالله بشرط حیات و از دعای خیر شما خوبان از امروز دوباره یاعلی میگیم و فعالیتمون رو شروع میکنیم💪.
ممنون از صبوری و حمایت شما خوبان🍃🌸🍃
#ناحلہ
#قسمت_صدوپنجاه_ویک
#دانلودکده_امیران
°•○●﷽●○•°
دوباره به گوشیش نگاه کردم .تصویر زمینه گوشیش توجه ام و جلب کرده بود.برام سوال شد که چرا عکس رهبر و روی گوشیش گذاشته!
با خودم گفتم بعد حتما دلیلش و ازش میپرسم زمان هرچقدر میگذشت من حس میکردم تازه گم شدم وپیداش کردم وچشمام از نگاه کردن بهش خسته نمیشد. نمیدونم چقدر گذشت. چند دقیقه بهش خیره بودم ،چند دقیقه قربون صدقه اش رفتم که صدای اذان گوشیش بلند شد. دلم میخواست خودم بیدارش کنم،اذان و قطع کردم و آروم صداش زدم : آقا محمد
ده بار آروم صداش زدم. وقتی تکون نخورد،صدام و بالاتر بردم و گفتم :محمد جان
دلم نمیومد اسمش و داد بزنم.
هم دلم براش میسوخت هم خنده ام گرفته بود.
_آقامحمد،بیدار نمیشی؟ اذان شد.
نمازت قضا میشه ها.
تا این جمله رو گفتم چشم هاش و باز کرد و چند بار پلک زد. از جام بلند نشدم،با لبخند بهش نگاه میکردم که با صدای گرفته گفت : نمیدونم چرا فکر کردم مادرم داره صدام میزنه.
با حرفش لبخندم جمع شد. احساس شرمندگی میکردم.
+راستی فاطمه خانوم برام دعا کردی؟
کوتاه جواب دادم:آره
نمیدونستم دعاش چیه که انقدر روش تاکید میکنه.یه خداروشکر گفت و از جاش بلند شد و به سمت دستشویی رفت.
رفتم طرف شیر آب کنار کابینت و همونجا وضو گرفتم.
چادر نمازم و از کیفم در آوردم.
یه سجاده ی کوچیک هم با خودم داشتم .
یک سجاده از زیر میزکوچیک تلویزیون برداشتم و برای محمد به جهت فلش قبله پهن کردم و منتظر شدم که بیاد.
یک دقیقه بعد اومد بیرون. با دیدن دست و صورت خیسش گفتم : حوله دارین یا دستمال بدم بهتون؟
+خشک نمیکنم.
با نگاه به سجاده پهن شده لبخندی زد و رفت طرف کیفش. عطرش و در اورد وبه مچ دست ها و زیرگلوش کشید.موها و محاسنش و شونه زد و برای بستن نماز ایستاد. زیر لب اذان میگفت .
تا تکبیر و گفت و نماز و بست از جام بلند شدم و سجاده ام و پشتش پهن کردم. یاد وقت هایی افتادم که پشت سر بابا نماز میخوندم و بابت هر نماز برام جایزه میخرید. امشب قشنگ ترین ها برام اتفاق افتاده بود.
این نماز صبح قشنگ ترین نماز صبحم بود. نماز که تموم شد سجده رفتم و خدا رو بابت همه ی اتفاق های قشنگ زندگیم شکر گفتم.
سرم و که از سجده برداشتم محمد و دیدم که دوباره نماز میخوند.
تسبیحات و گفتم و یه ایه الکرسی خوندم که نماز محمد تموم شد
_اقا محمد،این دومیه چه نمازی بود؟
اومد عقب و کنارم نشست.
بالبخند نگام کرد و گفت :نماز شکر
چیزی نداشته ام در جوابش بگم. فقط لبخند زدم. دستم و روی دستش گذاشت. به ترتیب انگشتام و می گرفت از این حال خوبم بغض کرده بودم و سرم و پایین گرفتم
همونطور که بهم خیره بود گفت :خداروشکر..
ذکرش که تموم شد گفت: شرمنده ام که بخاطرم بیدار موندی
_باور کن خوابم نمیبرد. تازه خودمم باید نماز میخوندم
+برو بخواب ،خسته شدی. صبحتم بخیر
خندیدم و گفتم:صبح شماهم بخیر
زیارت عاشورا میخوند. صدای آرومش به گوشم می رسید
____
صدای ریحانه کلافه ام کرده بود. هر چقدر صدای داداشش بهم آرامش داد صدای بلند خواهرش آرامشم و ازم گرفت.
+اه فاطمه پاشو دیگه، خجالت نمیکشی تا الان خوابیدی؟ فاطمه خانوم ما منتظر شماییم. میخوایم بریم حرم.
_اه ریحانه بزار بخوابم دیگه .بخدا تا ساعت پنج صبح بیدار بودم
با دست زد روی صورتش و گفت :خاک به سرم ...
قبل اینکه به جمله اش ادامه بده بالشت کنارم و براش پرت کردم و گفتم :واقعا خاک به سرت
صدای خنده اش بلند شد
کلافه سر جام نشستم . یهوانگار که چیزی یادماومده باشه گفتم : راسی آقایون کجان ؟
ریحانه بلند تر از قبل خندید و گفت : قربون حیات برم خواهر. آقایون کجان،یا آقاتون کجان ؟
_ریحانه اذیت نکن، بابام اینا کجان؟
+محمد و بابات و نوید و روح الله و محسن صبح زود رفتن حرم. ما خانوم ها هم منتظریم عروس خانوم افتخار بده از خواب بیدار شه که بریم حرم.
_ای وای چرا زودتر بیدارمنکردی؟
+خیلی پرویی ها! دوساعته بالای سرتم تازه بیدار شدی ،بعد میگی چرا زودتر بیدارم نکردی؟بدو آماده شو که آبرو برات نمود.
_معلومه دیگه، یه خواهر شوهر مثل تو داشته باشم،آبرو برام بمونه عجیبه!
+دلتم بخوادخواهر شوهر به این گلی!
با اینکه از دست ریحانه به ستوه اومده بودم،ده دقیقه بعد لباسام و پوشیدم و رفتیم
بہ قلمِ🖊
#غین_میم💙و #فاء_دآل💚
┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━━━━━┓
📚 @downloadamiran
┗━━─━━━━━━⊰✾✿✾⊱━┛