15.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا جهل و ساده لوحی هست، فریبکاری و سوء استفاده از دین و معنویت هم باقی است.
آفاق عرفان اسلامي
محمد فنائي اشکوري، قم، مؤسسۀ آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره، 1401.
The Horizons of Islamic Mysticism
Mohammad Fanaei Eshkevari The Imam Khomeini Educational and Research Institute, Iran, Qom, 2023
این کتاب دارای سه بخش و پانزده فصل در 813 صفحه است.
بخش اول: فلسفه عرفان
فصل اول: عرفان اسلامي؛ چيستي، ابعاد و تاريخ آن
فصل دوم: تجربۀدینی
فصل سوم: تجربۀ عرفانی و شهود باطنی
فصل چهارم: عرفان و دین
فصل پنجم: عرفان و عقل
بخش دوم: عرفان نظری
فصل ششم: فلسفۀ عرفان نظری
فصل هفتم: هستی شناسی عرفانی (بررسی نظریۀ وحدت شخصی وجود)
فصل هشتم: خداشناسی عرفانی
فصل نهم: جهانشناسی عرفانی (تجلّی و ظهور)
فصل دهم: انسان شناسی عرفانی
بخش سوم: عرفان عملی
فصل یازدهم: فلسفۀ عرفان عملی
فصل دوازدهم: معرفت نفس عرفانی
فصل سیزدهم: ارکان سلوک
فصل چهاردهم: مراحل سلوک
فصل پانزدهم: مقامات سلوک
در قسمتی از پیشگفتار کتاب می خوانیم:
با وجود آثار ارزشمند در زمينۀ عرفان اسلامي، آنچه نگارنده را به نگارش اين اثر واداشت فراهم ساختن متني است که اولاً تا حدي جامعيت داشته باشد و ابعاد گوناگون عرفان اسلامي را دربرگيرد؛ ثانياً در حد مقدور، تبييني عقلاني و سازگار با آموزههاي اسلامي از اصول عرفان اسلامي ارائه دهد؛ ثالثاً مباحث عرفاني را در حد مقدور به زبان قابل فهم امروزي و ناظر به بحثهاي رايج در زمينۀ عرفان در جهان معاصر تقرير کند؛ رابعاً مباحثش ناظر به دفع شبهات و کجفهميها از عرفان و نقد جريانهاي عرفاني و شبهعرفاني رقيب باشد.
http://eitaa.com/dreshkevari
بیان ابن سینا در دانشنامه علائی دربارۀ وحی، معجزه، خلافت الهی، و ضرورت انسان کامل:
اما نفس قدسی، نفس ناطقۀ پیامبران بزرگ بود که به حدس و پیوند عالم فرشتگان بی معلم و بی کتاب معقولات بداند و به تخیل به حال بیداری به حال عالم غیب اندر رسد و وحی پذیرد؛ و وحی پیوندی بود میان فریشتگان و میان جان مردم به آگاهی دادن از حال ها و اندر هیولای عالم تاثیر کند تا معجزات آورد و صورت از هیولی ببرد و صورت دیگر آورد و این آخر مرتبت مردمی است، پیوسته است به درجه فریشتگی و این چنین کسی، خلیفت خدای بود بر زمین، و وجود وی اندر عقل جایز است و اندر بقای نوع مردم واجب است، و بیان این را جایگاهی دیگر است.
http://eitaa.com/dreshkevari
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
تجلی عرفانی و خلقت قرآنی
فنایی اشکوری
http://eitaa.com/dreshkevari
چيستي ظهور و تجلي
اصطلاح «تجلي» مانند بسياري از اصطلاحات عرفاني برگرفته از آيات و روايات است: ... فَلَمّا تَجَلّي رَبُّهُ لِلْجَبَلِ جَعَلَهُ دَكًّا وَخَرَّ مُوسَي صَعِقاً..َ. البته از اين آيه مفهوم تجلي با همۀ ويژگيها و تفاصيلي که در عرفان مطرح است استفاده نميشود، اما اصل اصطلاح و مفهوم تجلي و اينکه خداوند در عالم تجلي دارد؛ چنانکه بر کوه تجلي کرد در اين آيه بهروشني مطرح شده است. در سخنان معصومان ع نيز اين اصطلاح و مشتقاتش بهکار رفته است. اميرالمؤمنين ع مىفرمايد: الحمدلله المتجلى لخلقه بخلقه؛ «ستايش شايستۀ خدايى است كه با خلق خود بر ايشان ظهور کرد». در جاي ديگري ميفرمايد: فَوْقَ كُلِّ شَيْ ءٍ عَلَا وَمِنْ كُلِّ شَيْ ءٍ دَنَا فَتَجَلَّى لِخَلْقِهِ مِنْ غيرأَنْ يَكُونَ يُرَى وَهُوَ بِالْمَنْظَرِ الْأَعْلَى؛«حقتعالي بلندتر از هر شىء بلند و پستي است و بر آفريدگانش تجلى کرده و در عاليترين منظر قرار دارد، بدون آنكه ديده شود».
تجلي در عرفان به معناي ظهور يافتن و آشکار شدن حقتعالي و متعين شدن آن مطلق است. عرفا در سنت عرفان نظري بين ذات حق که آن را غيبالغيوب ميدانند و هرچه که غير ذات حق است، اعم از اينکه در صقع ربوبي باشد يا در غير صقع ربوبي، تمايز قائل ميشوند. از نظر آنان ذات حق مطلق، بيتعين و ناشناختني است. آنچه بهنحوي تعين دارد و شناختني است ظهور حق است. از نظر عرفا تجلي يا ظهور، آشکار شدن و بروز يافتن تفصيلي حقايقي است که در ذات حق بهصورت اجمالي و اندماجي پنهان است. به بيان ديگر، ظهورْ پيدايش کثرت از وحدت و نمودار شدن وحدت در کثرت است؛ چنانکه در آثار عرفاني آمده است، ظهور به معناي متعين شدن مطلق است: «القول بالظهور هيهنا انما يعني به صيرورة المطلق متعينا بشيء من التعينات». جامي گويد: «تميز ذات را در هر مرتبه و حضرتى از مراتب و حضرات، تعين و تجلى و تنزل گويند»...
حقيقت ظهور يا تجلي از نظر عرفا عليت ايجادي به معنايي که در ديدگاه کثرتگرايانۀ فلسفي مطرح شده نيست. در عليت ايجادي، علتْ چيزي را که معدوم است هستي ميبخشد. معلول پيش از ايجاد معدوم است و پس از ايجاد موجود ميشود. از نظر عرفاي وحدت وجودي چيزي که ظهور مييابد نه پيش از تجلي معدوم است و نه پس از تجلي موجود ميشود حقيقتاً؛ بلکه حقتعالي حقايقي را که در خود بهنحو بطون دارد ابراز و آشکار ميکند...
تفسير و تصوير حقيقت تجلي بسيار دشوار است. گاهي از آن تعبير به اشراق ميشود. در استعارۀ اشراق منبع نوري هست که روشنايي از آن ساطع ميشود. اما انس و آشنايي ما با نورافشاني جسماني و طبيعي موجب ميشود که نتوانيم حقيقت اشراق را بدون عوارض جسماني آن بهدرستي تصور کنيم. در پرتوافکني جسماني چيزي از منبع نور جدا ميشود و درواقع از آن کاسته ميشود و در فضا منتشر ميشود. در اشراق و تجلي الهي چنين چيزي متصور نيست.
شايد نزديکترين پديده به اشراق الهي فعاليتهاي نفس باشد. هنگامي که ما ارادۀ انجام کاري ميکنيم، اراده در نفس ما تحقق پيدا ميکند؛ يا هنگامي که چيزي را تصور ميکنيم، صورتي در ذهن ما پيدا ميشود، بدون اينکه چيزي از ما جدا شود يا از وجود ما کاسته شود. در اينجا ميگوييم براي نفسْ اشراق و تجلي حاصل ميشود. فعل اراده و خلق صورت ذهني، تجليات نفس هستند و نفس به اينگونه در فعل و اثر خود ظهور پيدا ميکند. با اينکه بين نفس و فعل او نوعي بينونت و تمايز هست، اما بينونت عزلي و تباين وجودي و حتي تکثر وجودي در کار نيست...
برگرفته از کتاب: آفاق عرفان اسلامی، فصل نهم، ص 400.
http://eitaa.com/dreshkevari
مقبره حکیم بابا افضل مرقی کاشانی در روستای مرقه کاشان
http://eitaa.com/dreshkevari
مقاله منتشر شد:
"آیت لله مصباح نظریه پرداز در فلسفۀ اسلامی معاصر"
محمد فنائی اشکوری
ماهنامه معرفت شماره 301، صفحه 9 (دی 1401)
چکیده مقاله:
برای آشنایان با فلسفۀ اسلامی شکی نیست که آیت الله مصباح یزدی از چهره های شاخص فلسفۀ اسلامی در عصر حاضر هستند. آثار متعدد و شاگردان بسیار او در این رشته گواه این مدعا است. آنچه نیاز به بحث و تبیین دارد این است که نشان داده شود که آیت الله مصباح چه جایگاهی در فلسفۀ اسلامی دارد و چه سهم و نقشی در این حوزه ایفا کرده است. رویکرد او به فلسفه چیست، تفکر فلسفی او چه ویژگی هایی دارد، دستاوردهای او در این زمینه چیست و چه درس هایی می توانیم از سیرۀ فلسفی او بیاموزیم؟ در نوشتۀ حاضر به اختصار و فهرست وار انواع فعالیت های فلسفی او، ویژگی های تفکر فلسفی او و دستاوردهایش بررسی می شود.
http://eitaa.com/dreshkevari
علل اعدادی چیست و چه نقشی در وجود معلول دارند؟
سؤال
منظور از علل اعدادی چیست؟ اگر معلول به این علل نیاز دارد پس علت واقعی هستند، و همینطور هم هست. معلول بدون علت اعدادی تحقق پیدا نمی کند. پس فرقش با علت حقیقی چیست؟
پاسخ
معلول به علت اعدادی نیازمند است و علت اعدادی در تحقق معلول نقش دارد. لیکن نقشش متفاوت با علل اربعه معروف است که از ارسطو رسیده است: علت فاعلی، علت غائی (علل بیرونی)، علت مادی و علت صوری (علل درونی). حاصل فرق این است که معلول در پیدایش و بقا به علل اربعه نیازمند است. اما نسبت به علل معده در پیدایش نیاز دارد، اما در بقا بی نیاز است.
مثلا در ساخت خانه به بنا نیاز هست اما دربقایش به وجود بنا نیاز نیست، همینطور والدین نسبت به فرزندان.
بعضی علل معده را به هیچ نوع علت نمی شمارند و می گویند علل معده تنها زمینه ساز هستند و علت نیستند، امااین درست به نظر نمی رسد. خود زمینه سازی نوعی علیت است. وجود فرزند در کنار علل اربعه بر وجود والدین متوقف است و بدون والدین در طبیعت و در شرایط عادی (غیر معجزه) هرگز فرزند به وجود نمی آید. نامگذاری و اصطلاح مهم نیست، مهم این است که معلول که فرزند است بر وجود والدین توقف دارد.
علل معده در عالم ماده و طبیعت مطرح هستند، اما مفارقات بااینکه معلول هستند اما به علل معده نیاز ندارند؛ چنانکه ترکیب از ماده و صورت در فلسفه ارسطو نیز در عالم ماده و اجسام مطرح است.
http://eitaa.com/dreshkevari