eitaa logo
محمدرضا میرشمسی
2.9هزار دنبال‌کننده
186 عکس
96 ویدیو
4 فایل
🔹️استاد دانشگاه در حوزه علوم سیاسی و مطالعات امنیت ملی 🔹️عضو هیات مدیره موسسه دیده‌بان شفافیت و عدالت 🔹️کارشناس امور انتخابات 🔹️مخالف فساد و موافق شفافیت "پاک‌باش و خدمتگزار" ارتباط با نویسنده: @dr_mirshamsi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محمدرضا میرشمسی
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 22 قدري راجع به والاحضرت همايوني صحبت كرديم كه ترتيبات دختربازي ايشان در كيش فراهم شده. قدري خوشحال شدند، ولي فرمودند، فكري بكن بچه‌ي ما ناخوش نشود. عرض كردم، دو نفري كه انتخاب شده‌اند، از بهترين دخترهاي اروپا هستند. ديگر تا خداوند چه بخواهد. امروز توفيق بزرگي كه حاصل كردم اين بود كه اجازه گرفتم در نطق خودم، آن هم در لباس انتقاد از دولت خودم، به دولت حمله بكنم و بگويم كه شاهنشاه براي كشور تا چه حد چه مي‌خواهند و دولت‌ها فقط به اداي تكليف مي‌پردازند و براي بر سر كار ماندن تا چه حد اوامر شاهنشاه را به صورت بد اجرا مي‌كنند كه اصولاً‌ چيز ديگر مي‌شود.(ص389) برای دیدن مطتلب و تحلیلهای محمدرضا میرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خانه قلبمان را برایش آذین کردیم و او آمد و بدرونش قدم نهاد. زیر نور خورشیدی‌اش به آزادی رسیدیم و عمریست با آمدنش عشقبازی می‌کنیم. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷چهل و پنجمین سالگرد بازگشت امام انقلاب بر همگان مبارک باد🇮🇷🇮🇷🇮🇷
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 23 به عرض رساندم كه گرفتاري اين است كه ممكن است دشمن به خطوط داخلي ما رخنه كرده باشد... يعني نبودن برق و ساعات ممتد خاموشي در پايتخت و ولايات**، **خوابيدن و ضرر هنگفت صنايع به علت نبودن برق**، **خرابي تلفن**، **نبودن خواربار (جز نان)، بي‌اعتنايي به درخواست‌هاي مردم**، **مقررات خلق‌الساعه**، **گراني نرخ‌ها و غيره و غيره. اين را يا يك گروه دشمن در داخل ما به وجود آورده‌اند و يا ندانم‌كاري و بي‌لياقتي دولت. **به گور پدر دولت لعنت**، كه من خود آن‌ها را اعضاي سيا و غيره مي‌دانم كه خود به خود در صف دشمن است.(ص391) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت24 چهارشنبه 7/2/1356: نزديك سه ماه است كه در اروپا مشغول معالجه و استراحت و گذراندن دوران نقاهت هستم... در اين زمينه عريضه به شاهنشاه عرض كرده‌ام. به هر حال از اين تك‌مضراب‌ها يكي دو دفعه، چه با تلفن و چه با عريضه، زدم شايد شغل مرا عوض بفرمايند و كار سبك‌تري مرحمت يا مرخصم كنند كه در بيرجند به زندگاني ساده خودم برسم... مي‌دانم كه نبودن من به او صدمه روحي زيادي مي‌زند. به اين معني كه او هم فولاد نيست و ناچار بايد حرف خودش را تا حدي به يك شخصي بزند و من مي‌توانم ادعا كنم كه آن شخص فقط من هستم، زيرا اگر اعتماد صددرصد نباشد، 99% اعتماد او را دارم.(ص402) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 25 سه‌شنبه 20/2/1356: عرض كردم، كتابي كه [كيم] روزولت، مأمور سيا، راجع به قضاياي 28 مرداد مي‌خواهد چاپ كند و همچنين كتاب مأمور مافوق او، و در شرفيابي كه داشته، اجازه فرموده‌ايد چاپ شود. ما اين كتاب را خوانديم بسيار بد است و شاهنشاه را خيلي غيرمصمم و مردّد جلوه داده و فقط فشار روزولت، شاهنشاه را به اتخاذ بعضي تصميمات، منجمله صدور فرمان نخست‌وزيري زاهدي، وادار كرده است. در صورتي كه چنين نبود و اين مردكه مي‌خواهد از خودش [قهرمان] hero درست كند، چرا همچو اجازه‌[اي] بدون خواندن كتاب صادر فرموديد؟(صص412-411) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 26 قرارداد خشک کردن هامون چهارشنبه 21/2/1356: [حسين داودي] سفير شاهنشاه در كابل را پذيرفتم. شرح مفصلي مي‌گفت كه قرارداد چند سال پيش دولت ايران با افغانستان را كه دولت ايران [درباره‌ي هيرمند] بست و اول افغان‌ها مي‌گفتند بسيار بد است و امضا نمي‌كردند (دولت انقلابي جديد)، بعد كه مطالعه كردند ديدند كاملاً به منفعت آن‌هاست، چون مسئله سيلاب‌ها كه بايد به سيستان برسد در آن نيست و بايد در پروتكل عليحده[اي] مبادله مي‌شد و دولت سابق هم رفت. اين‌ها هم جز به متن قرارداد به چيز ديگري اهميت نمي‌دهند و حالا مي‌خواهند جلوي سيلاب‌ها را بگيرند و به گودزره بيندازند. آمدن نعيم هم براي اين [منظور] بود. دولت هويدا هم توجهي ندارد. اين خبر مثل پتك بر سر من فرود آمد و شب تب كردم، تا فردا يا پس‌فردا عرض كنم با آن‌كه در مجلس ما و آن‌ها تصويب شده، قرارداد مبادله نشود تا بعد ببينيم چه خاكي بر سر بريزيم. سر ناهار شاهنشاه خيلي با تغير به نعيم فرمودند، اگر خيال دشمني داريد ما حرفي نداريم. نمي‌دانم چه طور بعد هويدا شاهنشاه را راضي كرده كه قرارداد مبادله شود.(ص413) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 27 منشا بدبختی مردم سیستان سه‌شنبه 27/2/1356: بلافاصله [قرارداد هيرمند] و كار سيستان را عرض كردم. فرمودند، آخر اگر ما به افغان‌ها سخت‌گيري بكنيم در دامن روس‌ها مي‌افتند. عرض كردم، اين يك مسئله جداگانه است و اين‌ها به هرحال در دامن روس‌ها افتاده‌اند، زيرا عمر داوود آفتاب لب بام است. پس چرا ما سند را مبادله كنيم و يك سند محكمي به دست دولت كمونيست بعدي افغان بدهيم؟ بهتر است قرارداد مبادله نشود. فرمودند، به هر حال ما بايد از همين آبي كه داريم استفاده خوب بكنيم. عرض كردم، خشكي [درياچه‌] هامون يك بدبختي بزرگ منطقه است، زيرا گاوداري سيستان از بين مي‌رود.(ص420) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 28 این قرار داد لعنتی دوشنبه 9/3/1356: امروز از خودم راضي هستم، چون توانستم شاهنشاه عزيزم را كه خدا عمر بدهد، راضي كنم كه اين قرارداد لعنتي سيستان لااقل به طور رسمي مبادله نشود. يك رژيم سلطنتي بود و مي‌خواسته به ما آب بفروشد، و براي سيلاب‌ها هم ضمن پروتكل عليحده قرار ديگري بدهد. شاهنشاه هم مي‌خواسته‌اند به او كمك بفرمايند. حالا اين‌ها فقط همان 26 متر آب را قبول كرده، زير همه چيز زده‌اند. پس ما [مخزن] را كه تا حالا صدمليون تومان خرج آن شده است، براي چه ساختيم؟... به علاوه در اين قرارداد لعنتي، همه جور حق ارجاع مسئله به مراجع بين‌المللي ديگر [را] از خودمان سلب كرده‌ايم. چرا چنين سندي به دست يك دولت لرزان كه جانشين آن هم افسران جوان كمونيست خواهند بود، بدهيم**؟(ص458) شنبه 4/3/1356: **عرض كردم آيا اجازه مي‌فرمايند به وزير خارجه ابلاغ كنم مبادله قرارداد را با افغان‌ها به تأخير بيندازد؟ فرمودند، نه! من گفتم مطالعه كردند، پس از آن‌كه قانون به توشيح من رسيده و اعلان شده، ديگر مبادله نشدن قرارداد تأثيري ندارد. من چنان از كوره در رفتم و گيج شدم كه جسارت كرده به عرض رساندم اين هم مثل هزاران خلاف كه به عرض مبارك مي‌رسانند، خلاف محض است و بلافاصله از اين جسارت پشيمان سخت شدم.(ص477) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi
خاطرات علم ، جلد ششم قسمت 29 نوه کوروش چهارشنبه 28/2/1356: ...از جواب ملك خالد نه تنها فقط خوششان نيامد، بلكه عصباني شدند. فرمودند... مردكه (ملك‌خالد) مثل اين‌كه به نوه كورش نصيحت مي‌كند! من و رئيس‌جمهور ونزوئلا خواسته‌ايم تا اول ژانويه نرخ‌ها ترقي نكند، او مي‌گويد سال آينده هم بايد [بي‌تغيير] freeze بشود.(ص421) عرض كردم، والاحضرت شاهدخت اشرف ديشب امر مبارك را به من ابلاغ فرمودند كه به دولت بنويسم ساليانه بيست مليون تومان براي مخارج دفتري و غيره ايشان داده شود. تأملي كرده، بعد سؤال فرمودند، براي چه اين مبلغ را مي‌خواهند؟... يكي آخر فكر مرا نمي‌كند كه با اين همه زحمتي كه به من مي‌دهند، اگر من از بين رفتم، ديگر اين‌ها گُهي نيستند... عرض كردم، يك اشاره بفرماييد، همه را در سوراخ خودشان مي‌نشانم، من كه از كسي باك ندارم. شاهنشاه خاموش شدند و چيزي نفرمودند.(صص422-421) برای دیدن مطالب وتحلیهای محمدرضامیرشمسی عضو کانال شوید https://eitaa.com/drm_mirshamsi