#من_اگر_توریست_بودم...
من اگر توریست بودم از اینکه میتونم به یه آدم غریبه کنار خیابون بگم میشه لطفا با گوشیتون برام اسنپ بگیرین و اونم بگه باشه شاخ در میاوردم.
البته احتمالا هیچ توریستی این کار رو نمیکنه چون اصلا احتمال همچین چیزی به فکرش هم نمیرسه.
یه خاطره تلخ و قدیمی دارم در آلمان که یکم شبیه این موقعیته
براتون میگذارم
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
فکر کنم بالای دویست بار این نکته رو تو دایرکت برای مخاطبین نوشتم
برای همین فکر کنم بهتره تو کانال هم بنویسم چون گویا موضوع مفهوم نبوده.
هشتگ من اگر توریست بودم داره مسایل رو از دید یک توریست از کشور دیگه بررسی میکنه نه مسافری که فرضا از مشهد میره به تهران
پس در مرحله اول نرم افزار نشان و بلد که فارسی و عربی هستن صرفا به درد جمعیت زیادی از توریست ها نمیخوره.
اصلا به این نکته توجه نکردین!!!!
من خوشحالم که نظرتون رو با من در میون میگذارین چون حقیقتا بارها مطلب جدید یاد گرفتم از شما ولی اینکه این حجم از پیام بدون توجه به ساده ترین مسئله یعنی زبان متفاوت یک توریست میاد میتونه نشونه این باشه که احتمالا ما در بعضی دیگر از جوانب زندگیمون هم نمیتونیم خودمون رو درست بگذاریم جای طرف مقابل و حرفش رو درست تحلیل کنیم و عجولانه جواب میدیم🌺
حالا فرض کنیم انگلیسی هم داشته باشه (که ما با چندین گوشی بررسی کردیم و نداشت) خب اطلاع رسانی در موردش به توریست صورت نمیگیره!!
طرف تو تمام دنیا با گوگل مپ کار میکنه اینجا یه دفعه یه نرم افزار جدید بدون اطلاع رسانی!
من مخالف استفاده از نرم افزار ایرانی نیستم که اتفاقا موافقم اما حداقل در فرودگاه امام باید به وفور دفتر راهنمای توریست باشه و اطلاع رسانی کنه که نیست! یا بیلبورد یا ....
البته اشکالات فرودگاه امام یکی دوتا نیست که🤦🏻♀️
تقریبا ۵ سال پیش بود...
اون زمان ها شرق آلمان زندگی میکردیم و زهرایاس حدودا سه چهار ماهه بود...
یه ماشین داشتیم از این معمولیا که هنوزم داریمش
از اینا بود که باید با سوییچ درش رو قفل و باز کنیم کلید اصلی دست دکتر ارنست بود کلید یدک که ساده بود دست من.
تازه اسباب کشی کرده بودیم به اون ایالت و من از صبح تا غروب نوزاد به بغل دنبال کارهای بعد اسباب کشی بودم، دکتر ارنست هم سرکار
فشار کاری، خستگی، ضعف های بعد زایمان که قشنگ انگار یه دور تا اون دنیا رفته بودم و برگشته بودم با بی تجربگی مادر بودن واقعا برام رمق نمیگذاشت
تو حدود ۵ ماه بعد زایمان یه چیزی نزدیک به ۲۸ کیلو لاغر شده بودم!!!
یه روز تو همین شلوغیا و گیر دار رفتم مرکز خرید که مایحتاج خونه رو بخرم....
تو پارکینگ طبقاتیش ماشین رو پارک کردم و با عجله پیاده شدم که شد آنچه نباید....
حین پیاده شدن در ماشین رو از داخل قفل کرده بودم با قفل مرکزی و در رو بسته بودم
در حالیکه کیفم تو ماشین مونده بود و دخترم هم...
من موندم بیرونِ یک ماشین قفل شده، بدون کلید و تلفن با بچه ای که تو ماشین جا مونده...
الان هم که دارم بعد پنج سال مینویسم دوباره اشکام سرازیر شدن
دخترم عقب ماشین تو کریرش بسته بود و کلاهش اومده بود رو چشماش رو پوشونده بود و به همین دلیل من رو نمیدید، ترسیده بود و گریه میکرد
مغزم قشنگ قفل قفل بود...
دو دستی میکوبیدم به شیشه صندلی عقب و صداش میزدم تا بفهمه من اینجام اما دریغ
چشم چرخوندم دور ور که دیدم یه خانوم آلمانی داره از کنارم رد میشه
من رو درحالیکه به پهنای صورت اشک می ریختم و بچه در حال جیغ زدنم رو دید شرایط رو براش توضیح دادم و ازش خواستم گوشیش رو بده تا به همسرم زنگ بزنم که سوییچ یدک رو برام بفرسته
جوابش چی باشه خوبه؟!
در کمال خونسردی بدون اینکه کوچکترین آثار ناراحتی یا همدلی در چهره اش نمایان باشه گفت شما الان طبقه سوم پارکینگ هستید، برید داخل پاساژ طبقه منفی دو نگهبانی مرکز خریده، به ایشون بگید بهتون کمک کنه و راهش رو کشید و رفت...
واقعا نمی تونم بهت و ناباوریم رو در اون لحظه براتون توصیف کنم
چطور یک زن میتونه اینقدر سرد و سنگدلانه برخورد کنه!!!
شوکه بودم...
واقعا مستاصل بودم...
حقیقتا مغزم کار نمیکرد
تازه مادر شده بودم و کم تجربه بودم
با خودم میگفتم یعنی میشه بچه رو تو ماشین تنها بگذارم و برم پایین؟؟
بعد یه مدت دیدم چاره ای نیست و من مجبورم که برم و رفتم
بگذریم از ماجراهای بعدش
از اینکه نگهبانی و مسئول تاسیسات اومدن و گفتن ما کاری نمیتونیم بکنیم یا زنگ بزن به پلیس یا شوهرت...
تقریبا ۵۰ دقیقه طول کشید تا کلید از بیمارستانی دکتر ارنست بودن با یه تاکسی به دست من برسه...
از این مدت حدود ۴۰ دقیقه اش رو تماما دخترم با چشم های بسته به خاطر کلاهش داخل ماشین ضجه زد منم بیرون ماشین گریه میکردم و با دستام میکوبیدم به شیشه ماشین و باهاش حرف میزدم بلکه حس کنه من اونجام...
به این امید که بشنوه...
و در نهایت هم از شدت گریه و گرسنگی ضعف کرد و خوابش برد
کلید که رسید در رو که باز کردم، بغلش که کردم تا یک ساعت حتی نمیتونستم رانندگی کنم از شدت حال بد
و از اون روز به بعد این ترس همیشگی جاموندن سوئیچ تو ماشین با منه
نمیخوام بگم همه آلمانی ها مثل اون خانوم، سرد، بی عاطفه و بدور از مفهوم انسانیت هستن نه
اما به نظر من غالبشون ورای چیزی که اموزش دیدن و براشون فرهنگ سازی شده قدمی برای کمک به شما بر نمیدارن
و متاسفانه این مشکل من تو آموزش هاشون نبوده گویا
این رو مقایسه کنید با فرهنگ مردم خودمون در ایران.😍
به نظرم این حجم از .... در ایران قفله اصلا
حالا بهتر میفهمیم وقتی حضرت آقا از خوبی ملت ایران می گن♥️
با وجود همه اشکالاتمون ما مردم اهل فکر و با گذشتی هستیم
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحی که با دادگستری شروع بشه...
پاس زهرایاس جون قبل اینکه بیایم ایران تاریخش گذشته بود و سفارت گفت برید ایران تمدید کنید و حالا درگیر تمدید گذرنامه بدون اجازه پدر هستیم🤦🏻♀️
فضای دادگستری برام جالب بود، کلی فضای بازی جذاب برای بچه ها داشت.
اومدیم تو آشپزخونه طبقه پایین ساختمون صبحونه بخوریم🤣
رفتیم کافی شاپش سفارش بدیم گفتن مسئولش الان داره برای کارمندها صبحانه و نهار آماده میکنه.( صبحانه خریدنی بود برای کارمند ها)
بعدم نگهبان گفت اگر میخواین میتونید برین اونجا سفارش بدین😯
دیگه اینجا هشتگ من اگر توریست بودم فیوزاش سوخته🤣😅
هنگه هنگه
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
خانوم مسئولش داره تند تند تو ماهی تابه ها برای افراد زیادی نیمرو و املت و سوسیس تخم مرغ و ... درست میکنه و من با خیال راحت نشستم و منتظرم صبحانم آماده بشه بدون این نگرانی که نکنه سفارش من رو تو ظرفی که قبلا سوسیس یا کالباس توش بوده آماده کنه و غذام حرام بشه😎
باید این استرس رو کشیده باشی تا بفهمی من از چی صحبت میکنم
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
#من_اگر_توریست_بودم
اگر من توریست بودم اینکه مفت و مجانی برای خریدم همچین پاکت های خوبی بهم میدادن قطعا متعجبم میکرد.
در آلمان جز تعداد محدودی از برندهای لاکچری و گرون برای بقیه فروشگاه ها شما باید غالبا پاکت خرید رو جدا گونه تهییه کنید.
حتی در سوپر مارکت ها پلاستیک رایگان نیست و شما هرچقدر هم که مبلغ خریدتون بالا باشه باز هم باید پاکت و پلاستیکی که خریدتون رو داخلش میخواین بگذارین رو هم خودتون بخرید.
برای همین اکثر مردم ساک های پلاستیکی تاشو و کم حجم تو کیفشون دارن.
البته جنبه مثبت این اتفاق اینه که پلاستیک کمتری مصرف و وارد محیط زیست میشه
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع
البته
در مورد اربعین رفتن من میپرسید
خیلی دوست داشتم، شده حتی دو روز هوایی برم اما با توجه به بارداری و کوچک بودن بچه ها و نبود دکتر ارنست نشد، در اصل طلبیده نشدم😔
صادقانه دکتر ارنست ته دلشون راضی نبود، نگران شرایط من بودن.
می شد و میتونستم که با اصرار راضیشون کنم مخصوصا که سفر هرساله کربلا تنها شرط و خواسته ای بود که من شخصا قبل ازدواج مطرح کرده بودم و قولش رو گرفته بودم، یکم هم اصرار کردم، داشتن به زور راضی میشدن...
اما فکر کردم من برای چی میخوام برم کربلا؟ برای دلم یا چون این همه در دین توصیه شده؟
حقیقتش برای هر دو دلیل🥺
پس پا گذاشتم رو دلم و به این فکر کردم که تبعیت از همسر بیشتر در دین ما توصیه شده، وقتی دلی راضی نیستن...
البته اگر باردار نبودم و احتمال عقلایی خطر وجود نداشت هر جور شده تا ته دلشون رو راضی میکردم و میرفتم🤣🤷🏻♀️
کانال #دکتر_موتا در ایتا
دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید🌱
مشاهدات و تجربه های یک مادرِ دندانپزشک ساکن آلمان
https://eitaa.com/joinchat/3509321946Cbb998519ef
💫انتشار مطالب فقط با ذکر منبع