مپرس شادی من حاصل کدام غم است که پشت پرده‌ی عالم هزار زیروبم است 👤فاضل نظری ☔️ 💛🎼 💠 @e_adab 💠

دلت را... به هر کسی نسپار ... این روزها ... بعضی ها... از سپرده ات هم... بهره میخواهند💔😔 💠 @e_adab 💠

دوبار تیر فــــراقت مرا نــــــشانه گرفت درون قلب شکـــــسته غـم تو خـانه گرفت تمام درد و غم هــــجر تو نهـــــفته به دل چو آتــــشی بروی قلـــب من زبانه گرفت خوشا بحـــال کسی که در این زمانه پست میـان کــوچه ی عشــق تو اشــیانه گرفت ز بعد فصل زمـــــستان رسد بگـوش همه گل بـــهار ظهـــور شما جــــوانه گرفت نظر نـــما به دلـی که میان خلـــــوت شب فقط برای شـــما حـــال عاشـــقانه گرفت #حمید_رحیمی #امام_زمان #شعر #جمعه_های_دلتنگی 💠 @e_adab 💠

دلا بگریز از این خانه که دلگیرست و بیگانه به گلزاری و ایوانی که فرشش آسمان باشد #مولوی 💠 @e_adab 💠

خویش را گم کرده‌ام بعد از تو در آوار خویش رحم کن می‌ترسم از تنهایی بسیار خویش شمع جانم را مسوزان بیش از این، دیگر مگو «اشک می‌ریزد برای گرمی بازار خویش» آنچنان سرگرم رویای تو هستم، بارها دیده‌ام خواب تو را با دیده‌ی بیدار خویش صورتی دارم که پنهان در نقاب کهنه‌ای‌ست خیره در آیینه‌ام با حسرت دیدار خویش باشد ای خورشیدِ پنهان در حجابِ خویش باش باز هم خو می‌کنم با سایه‌ی دیوار خویش #حسین_دهلوی 🍃🌸🍃 💠 @e_adab 💠

🍁 هذا یوم الجمعه💛 محبوبم، دستی بر دل‌هایمان بکش که این دل‌ها، در نبودت تکه سنگ‌هایی تپنده‌اند.. بیا و دل‌هایمان را دل کن«🍃🌼 💠 @e_adab 💠

سخن رنج مگو جُز سخن گنج مگو وَر ازین بی‌خبری رنج مبر، هیچ مگو 👤 مولانا جان ❤️ 💛🎼 💠 @e_adab 💠

روی تو را ز چشمۀ نور آفریده‌اند لعل تو از شراب طهور آفریده‌اند... پنهان مکن جمال خود از عاشقان خویش خورشید را برای ظهور آفریده‌اند منعم مکن ز مهر خود ای مه، که ذرّه را مفتون مهر و عاشق نور آفریده‌اند... از پرتو جمال تو در کوه و برّ و بحر سینای عشق و نخلۀ طور آفریده‌اند... عمری اسیر هجر تو بود و فغان نکرد بنگر دل مرا چه صبور آفریده‌اند... پروانه را در آتش هجران خود مسوز او را برای درک حضور آفریده‌اند #محمد_علی_مجاهدی #شعر #امام_زمان #جمعه_های_دلتنگی 💠 @e_adab 💠

ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی دل بی‌تو به جان آمد وقت است که بازآیی #حافظ 💠 @e_adab 💠

به تنهايی گرفتارند مشتی بی‌پناه اينجا مسافرخانه رنج است يا تبعيدگاه اينجا غرض رنجيدن ما بود - از دنيا - كه حاصل شد مكن ای زندگی عمر مرا ديگر تباه اينجا براي چرخش اين آسياب كهنه دل‌سنگ به خون خويش می‌غلتند خلقی بی‌گناه اينجا نشان خانه خود را در اين صحرای سر درگم بپرس از كاروان‌هايی كه گم كردند راه اينجا اگر شادی سراغ از من بگيرد جای حيرت نيست نشان می‌جويد از من تا نيايد اشتباه اينجا تو زيبايی و زيبايی در اينجا كم گناهی نيست هزاران سنگ خواهد خورد در مرداب ماه اینجا 👤فاضل نظری☔️ 💛🎼 💠 @e_adab 💠