#گزارش_تصویری
مراسم
وفات حضرت معصومه سلام الله علیها
#آستان_مقدس_امامزاده_حسین علیه السلام
#ایران_حسینیه_توست
#حسینیه_قزوین
صبحت بخیر، همسر من، هم قطار من
یک روز دیگر است که هستی کنار من
شکرخدا، گمان کنم امروز بهتری
پیراهن جدید مبارک، بهار من
نان که تو میپزی چقدر مزه میدهد
نان پخته ای که سر برسد انتظار من
از آتش تنور کمی فاصله بگیر
آتش بد است با من و با روزگار من
مثل قدیم باز #علی_جان صِدام کن
دستی بکش به روی دل بیقرار من
#زهرا برات لقمه گرفتم، قبول کن
روزه بس است آب شدی روزه دار من
افتاده ام به پات، بمان، جان من بمان
رحمی بکن به گریه ی اطفال زار من
اسما، برای خانه دوتابوت لازم است
مرگ من است لحظه ی مرگ نگار من
من بودم و کسی به تو با تازیانه زد؟
تا عرش رفت آه دل ذولفقار من
روز دهم قرار من و تو دم غروب
وقتی که خورده است به مقتل گذار من
وقتی که شمر رفته روی سینه ی #حسین
سر میبرد مقابل چشمان تار من
خولی و زجر و شمر و سنان دور زینبند
وای از غرور دختر ناقه سوار من
#نـوكــر_نـوشــت:
#فاطمه_جان💔
باز با یک خنده ات این خانه را آباد کن
حیدرت را از غم و رنج و محن آزاد کن
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مصطفی_بختی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
با تیر آمدند به تشییع پیکرت
خون می گریست در غم تو چشم خواهرت
عمریست روبه روی تو و چشمهای توست
تصویرِ گوشواره ی زخمی مادرت
ای راز دار فاطمه! یادت نمی رود
مادر چگونه خورد زمین در برابرت
در خانه کاش مَحرَم اسرار داشتی
مثل رباب کاش وفا داشت همسرت
فرمانده ای غریب تر از تو ندیده ایم
از هم گسست با طمع سکه لشکرت
معلوم شد از این جگر پاره پاره ات
دیگر رسیده است نفسهای آخرت
در کربلا اگرچه نبودی خودت ولی
پرپر شدند جای تو گلهای پرپرت
تاریخ را ورق بزن و آخرش ببین
افتاده است در دل صحرا برادرت
#نــوكــر_نـوشــت:
#حسن_جــان
گاه از #حسن و تیر و بدن می گویم
گاهی ز #حسین بی کفن می گویم
در روضه ی هردو آب چون دارد دست
با خوردن آب، #یا_حسن می گویم
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مجتبی_بختی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم