eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.4هزار دنبال‌کننده
7.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گویند: ملا مهرعلی خویی، روزی در کوچه دید دو کودک بر سر یک گردو با هم دعوا می‌کنند. به خاطر یک گردو یکی زد چشم دیگری را با چوب کور کرد. یکی را درد چشم گرفت و دیگری را ترس چشم درآوردن، گردو را روی زمین رها کردند و از محل دور شدند. ملا رفت گردو را برداشت و شکست و دید، گردو از مغز تهی است. گریه کرد. پرسیدند تو چرا گریه میکنی؟ گفت: از نادانی و حس کودکانه، سر گردویی دعوا می‌کردند که پوچ بود و مغزی هم نداشت. دنیا نیز چنین است، مانند گردویی است بدون مغز! که بر سر آن می‌جنگیم و وقتی خسته شدیم و آسیب به خود رساندیم و یا پیر شدیم، چنین رها کرده و برای همیشه می‌رویم. 👳
عزاداری شهادت امام جواد علیه السلام اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین مرکزافق و روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
برگزاری دعای کمیل اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین مرکزافق و روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
جلسه توجیهی خدام افتخاری برادران اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین مرکزافق و روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
آماده سازی صحن و سرای آستان توسط خدام جهت اقامه نماز و برگزاری دعا اداره اوقاف و امور خیریه شهرستان قزوین مرکزافق و روابط عمومی علیه السلام @qazvin_oghaf @ebn_reza_qazvin
دیده بگشا که ز دوریِ شما خسته شدم آمدم ناله کنم یار بیا خسته شدم سر به زیر آمده ام تا که بگویم به شما از گناهان زیادم بخدا خسته شدم خواستم نوکر مخلص بشوم حیف نشد دیگر از نفسم و این عُجب و ریا خسته شدم اشتباهی که ز من سر زده را باز ببخش یاری ام کن همه عمرم، همه جا، خسته شدم ای حبیبم تو فقط از دل من با خبری وا کن امشب گره ی کار مرا خسته شدم شهرمان رنگ تورا کم به خودش دیده و من دیگر از شهرم و این حال و هوا خسته شدم تا به کِی رو بزنم پیش تو و گریه کنم یک نگاهی بکن آقا به گدا خسته شدم باز هم جا نشدم بین گـدایانِ حـرم پس نپرسید ز حالم که چرا خسته شدم این همه سینه زدم مزد مرا هم بده و راهی ام کن حرم کرب و بلا خسته شدم : 💔 کار اگر غیر گدایی ز در خیمه ی توست راضی ام من همه ی عمر به بیکار شدن سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نماز جماعت به امامت حجت الاسلام و المسلمین بهرامی در صحن آستان مقدس امام زاده حسین علیه السلام مرکز افق روابط عمومی آستان مقدس امام زاده حسین ع
نگفته ام به کسی انچه در دلم دارم ولی بدان که هزاران هزار غم دارم فروختم به غمت عیش روزگارم را ز برکت غم تو خیر دم به دم دارم خوشم‌ به مرگ، اگر نیست زندگی با تو نفس برای چه وقتی که یار کم دارم؟ من آن‌گدای بدِ بدحساب این شهرم... که شب به شب ز درت خواهش کرم دارم به نامه ی عملم طعنه زد کسی، گفتم اگرچه اهل گناهم امید هم دارم حساب کار من افتاده است دست کریم ز برکتش روی هر غفلتم قلم دارم کسی مرا برساند به کربلای حسین هوای سینه زنی بین آن حرم دارم : 💔 چشم‌من‌خیره‌به‌عکس‌حرمت‌بندشده با‌چه‌حالی‌بنویسم‌که‌دلـم‌تنگ‌شده سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هُرم نجف حرارتمان را زیاد کرد گرمایِ عشق، طاقتمان را زیاد کرد مانند بوذر از کرمش زر گرفته‌ایم مِهر علی‌ست ثروتمان را زیاد کرد عنوان ماست عبد کرمخانه‌ی نجف عبدش شدیم، شُهرتمان را زیاد کرد از وادی السلامِ علی تا که رَد شدیم شوقِ به مرگ جرأتمان را زیاد کرد با زمین و زمان را بِهَم زدیم تأثیر ذکر، قدرتمان را زیاد کرد گفتیم شیعه‌ایم، طرفدار حیدریم این گفته خوب عزتمان را زیاد کرد بودیم مستِ بوسه به دربِ حرم ولی ایوان طلاش، لذتمان را زیاد کرد مارا سحر به صحن رساند و غروب بُرد سهمیه‌ی زیارتمان را زیاد کرد بی قیمت آمدیم به بازارِ مرتضی دستش رسید، قیمتمان را زیاد کرد آری همین مسیر نجف تا به کربلاست هر ساله باز همت‌مان را زیاد کرد : ما را ببر نجف، به دَمِ ما دوا بریز امشب بیا به کاسه‌ی ما کربلا بریز سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام