eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
ازمحضر حق، فيضِ دعا بايد خواست اين فيض، به بركتِ بكا بايد خواست در ، عيدى ز پابوسىِ بايد خواست هنگام تشرُّف، به شايد تو بگويى كه مِنا بايد خواست اما نظرِ شاعرِ اين بيت، اين است درصحنِ رضا، كرب وبلا بايد خواست وقتى قسمت شد از وصلِ بايد خواست درمانِ هزار دردِ بى درمان را از ذكرِ مَن اسمُهُ دوا بايد خواست پايانِ شبِ درد و غمِ جانبازان از تُربتِ ذِكرهُ شفا بايد خواست از اهلِ جفا گلايه مندى، غم نيست اينجا مدد از بايد خواست اى اهل حرم بخوان از خضرِحرم آب بقا بايد خواست ايام اجابتِ دعاى است تقريرِ از بايد خواست : ... روز عید است همه دیدن سادات روند ای بزرگ همه سادات کجا خیمه زدی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، و بر همگی مبارک باد🌺
درسینه أم شراره ی غم موج میزند وقـتی دلم به سمت حرم موج میزند بـی اختـیار گــریـه امـانـم نـمی دهـد روی لبم دعا و قسم موج میزند وقـت نـماز جـای دعای قنوت هم فکر حرم فقط به سرم موج میزند هـرلحظه یاد گنبـد تو در خیال مـن یاد ضریح هم همه دم موج میزند زیباست رقص پرچم گنبد طلای تو زیباتر آن زمان که علم موج میزند در دستهای خالی من سائلـی، ولی در دست تو عطا و کرم موج میزند ایمان و آبرو و شفاعت، شفا و عشق در خاک تو قدم به قدم موج میزند فرقی نمی کند به خدا عشق کـربلا در سینه ی عرب و عجم موج میزند هروقت نام میرسد به شعر در دست شاعر تو قلم موج میزند شوق زیارت تو نه تنها به قلب ما بلکه به قلب هم موج میزند : 💔 خواست از هردو جهانم‌ شود آسوده خیال پدرم دست مرا داد به دستان سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
نوکر همیشه عشق خود ابراز می‌کند با  نوکـری آغاز می‌کند دل خوش نکرده‌ایم به اعمال خیر خود ما را غم حسین سرافراز می‌کند هر کار کوچکی که در این خیمه می‌کنیم زهرا به دست خویش، پس انداز می‌کند دل، دور مانده از حرم اما در این دو ماه تا کـربلا دو مرتبه پرواز می‌کند سرّ است روضه‌ها و دلم را امام عصر مَحرم به درک قدری از این راز می‌کند ویرانه‌ی دلی که پُر از معصیت شده ذکر حسین، قلعه‌ی نوساز می کند درهای معرفت که به عالم گشوده نیست گریه به داغ دختر او باز می‌کند ما را محبتی که به دل بر هست نزد عزیز ممتاز می‌کند جانم فدای شأن عظیمش که سالهاست با دستهای کوچکش اعجاز می‌کند فرمود رو به نیزه‌ی بابا: ببین که زجر با ضرب تازیانه مرا ناز می‌کند پرده‌نشین عرش خداییم، پس چرا بر ما نگاه، شمر نظرباز می‌کند؟ : 💔 دستم بر آسمان و دعایم شده چنین یا رب مرا به جان سه ساله بیا ببخش سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
بانو همیشه خیر شما میرسد به ما از تو چقدر بوی رضا میرسد به ما شاعر شدم که دعبل دربارتان شوم هرچه نمیرسد، که عبا میرسد به ما این شور هیئتی جوانان شهرمـان از آب شور شهر شما میرسد به ما وقتی مزار حضرت زهرا مزار توست بوی بهشت هم زِ دوجا میرسد به ما از لطف بیکرانه ی تو جمکـرانی ام از هر سه شنبه حس دعا میرسد به ما بانو جواب پرسش من را خودت بده آیا برات میرسد به ما؟ : بی سبب نیست،شماجلوه ی اسرارشدی اولین هستی که حرم دار شدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، سالروز شهادت سلام الله علیها تسلیت باد🏴
آخر جواب داد سحر ربنای ما دیدی گرفت این دم آخر دعای ما دختر چراغ خانه ی باباست، باز هم روشن شد از فروغ چراغی سرای ما نامش است، رقیه؛ ولی بدان آمد سه سال باشد برای ما زینب بیا و صورت او را نگاه کن مثل گل است صورت خیرالنسای ما دستان کوچکش گره های بزرگ را وا می کنند از همه ی خلق، جای ما در پرده حرف می زنم ای همسفر بدان این دختر است همسفر ما همواره فکر می کنم این پای کوچکش دارد توان آمدن پا به پای ما دق می کند اگر که ببیند به راه شام پا می خورند روی زمین نیزه های ما : بردن نام تو هرچند خطر داشت پدر دخترت عشق تو را مد نظر داشت پدر ذره ای ترس به دل راه ندادم زیرا دخترت مثل علمدار جگر داشت پدر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،  میلاد نازدانه ی علیه السلام، سلام الله علیها بر محبین اهل بیت (ع) مبارک باد❤️🌺
هرکه دارد چشمهای تر پناهش میدهند بنده وقتی میشود مضطر پناهش میدهند هرکه خورده سیلی از مردم به دادش میرسند چون ندارد آبرو دیگر پناهش میدهند غالباً مهمان اگر ناخوانده باشد میخرند غالباً درمانده را آخر پناهش میدهند بد نشد افتاده ام از چشم صاحب کارهام پادو وقتی دَربِدَر شد سر پناهش میدهند تاسحر باید سِمِج باشد گدا این دور و بر چونکه هرجور است پشت در پناهش میدهند بنده ی سلطان که باشی پادشاهی میکنی اسم هرکس میشود نوکر پناهش میدهند خوش بحال آن کبوتر که اسیر مشهد است لااقل وقتی ندارد پر، پناهش میدهند لنگ دیدار خدا بودم که دیدم در حرم هرکه میگوید رضا بهتر پناهش میدهند من خودم اهل نجف، اجداد من اهل نجف نوکر را در خانه ی حیدر پناهش میدهند زیر پای زائران هرکس که مُرد بچه های محشر پناهش میدهند هیچ کس اطراف گودال بلا سیلی نخورد هرکسی که مانده بی معجر پناهش میدهند : در سراشیبی ماه رمضانیم، دعایی دارم در سراشیبی قبرم تو برس بر دادم😭 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
زیاد خون به دلت کرده ام حلالم کن تو خوب بوده ای و من بدم حلالم کن چقدر قدر تو مخفی ست بین ما مردم در آسمان و زمین محترم، حلالم کن نه نه نه اما به سوز شاعریِ حلالم کن همه امید من این چشمهای دریاییست میان گریه شبی باز هم حلالم کن تو از سلاله ی مهربان هستی به حق ی بی حرم حلالم کن مرا به خیل گناهم نگیر تو را به قسم حلالم کن به پاره ی و چشم پر خونش تو را به حق دو دست قلـم حلالم کن :   دعاست، تو آمین بگو به آن بِشْکن بساط ِ ظُلم و ریا را کُن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
حال و روزش با نوای عشق بهتر می‌شود هر که چشمش در میان روضه ها تر می‌شود این دل سنگم که جای خود، شنیدم از کسی ریگـهای دشت با نام تو گوهر می‌شود نوکری پستم ولیکن دلخوشم از اینکه من روزگارم با غلامی شما سر می‌شود از شما دورم ولی شبهای جمعه این دلم می‌پرد تا صحن تو، مثل کبوتر می‌شود با نوای و ذکر شور دل اسیر نامـهـای دو برادر می‌شود کاروان را باز گردان ای عزیز در همین جا قلب زینب زار و مضطر می‌شود بازگـرد آقـا کـه با دست پلید حرمله غنچه‌ی شش‌ماهه‌ی باغ تو پرپر می‌شود : کـربلا و شبِ جمعــه حرمِ حضرتِ عشـق در  کجا  بوده چنین بخت میسّـــــر باشد در حرم  روضه ی مقتل چقدر می چسبد چه شود مرثیه خوان حضرتِ مادر باشد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
شادی برای مردم و ماتم برای ما خنده برای خلق ولی غم برای ما خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما چه خیرها که داشت دودرهم برای ما همیشه زحمت ما را کشیده است حتی خریده شال عـزا هم برای ما هرکس نفس کشید در این روضه شد مسیح از بس مقدس است همین دم برای ما حسن ختام سیر الی الله این دهه ست سفره گشوده   برای ما اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم ثابت شدست قدر مسلم برای ما هرگز به زیر منت مـردم نمیرویم وقتی که هست سایه پرچم برای ما وقتی فرات اشک مهیاست از دو چشم بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما گریه کنِ کمک کار ست کرده دعـا رسـول مکـرم برای ما بی بی، کدام روضه غذا طبخ میکنی؟ از دستپخت خود بده یک کم برای ما گفتند که حسین گرسنه شهید شد این غصه شد مصیبت اعظم برای ما : حُر کن مرا که جان من از شرم پر شده من را که راه نیست به جمع حبیب ها سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
دلم گرفته بهانه، سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن بوی دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
خوش بحال دلِ آنکس که گرفتارِ تو شد چشم بیمار تو را دیده و بیمارِ تو شد هدفَت بود بنا کردنِ وحدانیّت سجده آورد ، یار وفادارِ تو شد از خدا گفتی و کفار به تو طعنه زدند نگرفتی به دل و لطف و کرم کارِ تو شد زیرِ بارِ ستم و دشمنی و زخم زبان کمرت خم شد و اسلام بدهکارِ تو شد بعدِ تو دلهره افتاد به جانِ یثرب کعبه مشکی به تنش کرد و عزادارِ تو شد رفتی و باغ فدک مثل خلافت شد غصب دوّمی آمد و در کوچه طلبکارِ تو شد سخت سیلی زد و بد مزد رسالت را داد بد جسارت کرد و مایه ی آزارِ تو شد بر سرِ ات پیش داد کشید به خدا بغضِ گلویش غم ِ سرشارِ تو شد رفتی و سوخت سراپایِ حدیث ثقلین شعله ها باعث بیتابی بسیارِ تو شد پیرهن دوخت و نان پخت و فقط درد کشید با دلی خون شده آماده ی دیدارِ تو شد : بعد تو بدون یار است جای  ریحانه ی تو بین درُ و دیوار است😭 سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، شهادت (ص) و شهادت (ع) تسلیت و تعزیت باد🏴
مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را  شکسته اند مقتل نوشته تا  که شما خورده ای زمین شد کشته تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی  و دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست، بی هوا سیلیِ محکمی  زده  بر صورت  شما مقتل نوشته که  زِ علی  رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای : پُر شدم از غصّه و اندوه و غم بانوی من پیکرت بدجور پیچیده بهم بانوی من این کبودی ها، توانم را ربوده تار می بینم تنت را، محترم بانوی من سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام