eitaa logo
آستان مقدس امامزاده حسین ( ع ) قزوین
1.4هزار دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
9 فایل
امامزاده حسین (علیه السلام) فرزند بلافصل حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام اطلاع رسانی مراسمات و گزارشات آستان و مطالب ناب
مشاهده در ایتا
دانلود
آنقدر گریه کنم تا که مرا هم بخری سخت درهم شده اوضاع من از هر نظری کم محلی نکن اینقدر دلم می شکند خسته ی خسته ام از بی کسی و در به دری گر به کارت نمیایم نفروشم یا رب کاش میشد که مرا قاطی خوبان ببری از جوانیِ خودم سخت خجالت زده ام نه مناجات درستی، نه بُکای سحری تو غضب کرده ای از این همه معصیّت من من خجالت زده از این همه لطفِ پدری عزّتت واسطه ی بخشش من خواهد شد مطمئنم که تو امشب ز گــدا میگذری بغض هر هفته من حسرت یک کرب و بلاست منم و داغ زیارت، منو داغ سفری سوره فجر دو قسمت شد و زینب غش کرد ماند برخاک تنی رفت روی نیزه سری نــوكـــر نـوشـــت: نفسم تنگ شده عطر می خواهم ای ڪه در خال لبٺ معطر داری بین صف منتظــرم تا ڪه مرا هم ببری و هر چه مقدّر داری صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
عبد گمراهم و از راه خطا می‌ترسم رو نگردان ز من اصلا به خدا می‌ترسم نکند رو بزنم باز محلـم ندهی نکند من بشوم حبسِ دعا، می‌ترسم علنی پیش نگاه تو گنه‌ها کردم رفته از این دل آلوده حیا می‌ترسم شب قدر است به من قول بده رحم کنی بیشتر از همه از روز جزا می‎ترسم به زمین مانده کلام شهدا ای مردم به زمین مانده کلام شهدا می‎ترسم وای اگر از علی و فاطمه دورم سازند دور باشم من از این خوان عطا می‎ترسم ای رضا جان به بزرگی تو دلخوش کردم در شب اول قبرم تو بیا می‎ترسم نروم پیش حسین بن علی می‌میرم زنده باشم نروم کرب وبلا می‌ترسم گفت زینب که پدر از سر شب بیداری نرو امشب سوی مسجد به خدا می‎ترسم : هر کس دعـایی میکند من هـم فقط یـک حـرف دارم، بارالها این با ذکر دم بگیرم پـای پیـاده از تـا را صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ایام ضربت خوردن علیه السلام را محضر امام زمان (عج) و شما شیعیان تسلیت عرض میکنیم. .
وضوی اشک و کمی مُشک ناب میخواهم  برای بردن نامش گلاب میخواهم  منی که تشنه ی آتشفشانی از اشکم  به زخم حنجره بغض مذاب میخواهم  حضور خلوت انس و انیس باده به دست  برای مدحت عالی جناب میخواهم  به نام فاتح خیبر به نام فاتح عشق  قیام فاتحه را فتح باب میخواهم  درِ دکان غزل بی ثنای او بسته ست  هوای شعرم و حال خراب میخواهم  مرا هوای بی بهانه میخواهد  خیال رفتن خود را شتاب میخواهم  به آب رو زدنم عین بی طهارتی است  که آبرو فقط از بوتراب میخواهم  دم نفس زدن من فدای تیغ دو دم   محبت تو به جای عذاب میخوهم  به توبه یکصد و ده مرتبه علی گویان  سیاهی عملم را نقاب میخواهم  : ♥️ حاجت خود را ببر دربار سلطان نـجف منتی باشد اگر از مـرد می باید کشـید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يا ابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
یار ما هر نیمه شب که بر سر سجاده است آنقدر آقاست یاد قوم نوکرزاده است گر گدا کاهل بود تقصیر صاحبخانه نیست ما نمیخواهیم ورنه لطف او آماده است گریه هایم کم شده یعنی که بی برکت شدم بی حیایی من آخر کار دستم داده است به دل سنگیه من این حرفها سودی نکرد حل کار سنگ کی در طاقت سمباده است امر مولا روی چشم و نهی مولا روی چشم کار سختی نیست اصلا،عبد بودن ساده است در تمام سالها من فکر خود بودم ولی او دم خیمه به شوق دیدنم اِستاده است جمع را یک مهمان کنید قلب ما سینه زنان دربه بدر آن جاده است بوی دود از خانه ی مولا به عالم میرسد بوی دود از چادر آن بانوی آزاده است : 💔 سحرِ جمعه ، هرجایی به دعا محتاجیم سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
دلم گرفته بهانه سلام شاه نجف كه قبله گاه دلم گشته بارگاه نجف تمام صحن علی بوی فاطمه دارد شمیم سیب بیاید میان راه نجف صفای هر سحرش، گریه بر غم زهراست به گوش میرسد آرام سوز و آه نجف قدم زده دل شب در میان نخلستان امان ز كوفه و خونابه های چاه نجف قرار ما همه باب الرضا همان جایی كه سوی شاه خراسان بُوَد نگاه نجف قسم به نم نم اشكم پس از اذان صبح چقدر بوی حسین میدهد پگاه نجف : دستِ خودم که نیست دلربا شده دل شب به شب برای تو تنگ است سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
آماده نمودند حنوط و كفنش را شُستند به اشک غم و حسرت بدنش را مظلومتر از او چه كسی بود كه در شب مظلومتر از بردند تنش را در آن شب تاریک و غم آلود سپردند بر محنت زده بیت الحَزَنش را با دیده ی حیرت زده از عرش، ملائک دیدند غم و حُزن حسین و حسنش را در بین بیابان عرش نشینان خواندند حدیثی ز ملال و محنش را قدسی نفسانِ حرمِ قدس شب قدر دادند به زهرا خبر آمدنش را رفت آنكه پس از غُربت طوفانی خود، باز با فاطمه گوید غم تنها شدنش را پروانه پرش سوخت و شمع سحری مُرد گفتند به هم تا غمی از سوختنش را : ملاقاتِ و باشد تماشایی ز کند ای امشب پذیرایی سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام
باز کن در به روی سائل هجران‌دیده این منم، بنده‌ی آلوده‌ی خُسران‌دیده پاک کن اشک مرا وُ بغلم کن یا رب عبد سرخورده‌ محبت ز کریمان دیده دستم از دست تو وا شد که چنین گم شده ام آنقَدَر رنج و بلا کودک گریان دیده نَفس‌سرکش چه بلایی که نیاوَرد سرم چه‌کسی مثل من اینگونه پشیمان دیده؟ چشمپوشی ز خطا، مسلک اهل کرم است هرچه بد کرده گدا باز هم احسان دیده غرق عصیان شده بودیم، که آمد از او خِیرِ فراوان دیده گرچه گیریم، ضامن ما خواهد شد لطفها نوکـر از آقای خراسان دیده زیرورو کن دل آلوده ی ما را،به علی ذکر او را لب ما آیه ی دیده پای ما را بکشانید به درگاهِ این گدا بندگی اش را دمِ ایوان دیده لحد آخر ما دست امیر نجف است دفن ما را خودِ شاهنشهِ خوبان دیده بیقراریم، به ما رزق را بدهید نوکرش هرچه که دیده است ز هجران دیده : 💔 آخرین جمعه‌ی رمضان چشم به راهیم هنوز تــا مگــر بــاد صبــا عطر تو آرد زِ حجاز سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام
نه قصّه ی شام و  نمک و نان جوینش نه غصه ی چاه و شب و آوای حزینش بیش از همه کرده‌ست مرا شیفته ی خود شور قطراتِ عـرق روی جَبینش با جذبه ی معجزه می‌کرد  این شد که در آمد دل ما نیز به دینش در بستر خورشید اگر خفته عجب نیست   کـآموخته عـزت ز  پسر عـمّ امینش عشقش وسط خوف و رجا مانده رجزخوان تا عالم و آدم نکند شک به یقینش دردا و دریغا که از این بیشه سفر کرد شیری که نشستند شغالان به کمینش آغوش خانه امنی‌ست پس از مرگ داخل شوم ای کاش در آن حصن حصینش یارب برسانم به ، دغدغه دارم کم بوسه زدم نوبت قبلی به زمینش : تو بوتراب و عالم و آدم از آنِ توست آدم نگشت هر که نشد خاک پای تو سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام