دوستواقعیخداست...:
#برگی_از_شهدا
#قبری_که_بوی_امامزمانعج_میداد....
🌷هر هفته با شهید احمدعلی نیری به زیارت مزار شهدا میرفتیم. یکبار سر مزار شهیدی رسیدیم که او را نمیشناختم. همانجا نشستیم فاتحه ای خواندیم. اما احمدآقا حال عجیبی پیدا کرده بود. در راه برگشت پرسیدم: «احمدآقا این شهید را میشناختی؟» پاسخ داد: «نه.» پرسیدم: «پس چرا سر مزار او آمدیم؟» اما جوابی نداد. فهمیدم حتماً یک ماجرایی دارد. اصرار کردم.
🌷وقتی پافشاری من را دید آهسته به من گفت: «اینجا بوی امام زمان (عج) را میداد. مولای ما قبلاً به کنار مزار این شهید آمده بودند.» البته میگفت: «اگه این حرفها را میزنم فقط برای این است که یقین شماها زیاد شود و به برخی از مسائل اطمینان پیدا کنی و تا زنده ام نباید جایی نقل کنی!»
🌹خاطره ای به یاد شهید معزز احمدعلی نیری
📚 کتاب "عارفانه"
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@ebrahiimhadi74
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
📚داستان کوتاه
ليوانی چای ريخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد كه روی لبه ی ليوان دور ميزد. نظرم را به خودش جلب كرد. دقايقی به آن خيره ماندم و نكته ی جالب اينجا بود كه اين مورچه ی زبان بسته ده ها بار دايره ی كوچك لبه ی ليوان را دور زد.
هر از گاهی می ايستاد و دو طرفش را نگاه ميكرد. يك طرفش چای جوشان و طرفی ديگر ارتفاع. از هردو ميترسيد به همين خاطر همان دايره را مدام دور ميزد.
او قابليت های خود را نميشناخت. نميدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همين خاطر در جا ميزد. مسيری طولانی و بی پايان را طی ميكرد ولی همانجايی بود كه بود.
یاد بيتي از شعری افتادم كه ميگفت " سالها ره ميرويم و در مسير ، همچنان در منزل اول اسير"
ما انسان ها نيز اگر قابليت های خود را ميشناختيم و آنرا باور ميكرديم هيچگاه دور خود نميچرخيديم. هيچگاه درجا نمیزدیم!
#داستانهای_آموزنده
@ebrahiimhadi74
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
• ˹☘˼ •
دعا کن ولی اگر اجابت نشد، با خدا دعوا نکن
میانهات با خدا به هم نخورد؛
چون تو جاهلی و او عالم و خبیر
+ راضی باش به رضای خدا (:
#حاج_اسماعیلدولابی🌻
@ebrahiimhadi74
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
🌻هیچ وقت نگو من نمییتونم نگاه حرام رو ترک کنم...
من نمیتونم غیبت رو ترک کنم...
من نمیتونم روابط حرام رو ترک کنم ....
باور کن اگه نمیتونستی اصلا خدا تو این مسیر قرارت نمیداد😌
کسی که نتونسته ینی نخواسته
وگرنهکسیکه بخواد تمووووومزورشو میزنه هزار تا فرمولو امتحان میکنه شاید بارها شکستم بخوره ولی انقد میتلاشه تا بلاخره بتونه😅
تو مسیرترک باید یه سمج به تماممعنا باشی.
باید پررو باشی وکم نیاری 👏🏻
یادت باشه بُرد
👈🏻واسه بچه پرروهاس🥳
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
یادت باشـه حضــور هیچڪس
در زندگے تـو بےدلیل نیست‼️
آدم هـایی ڪه با آنهـا روبـرو
مےشوی آیینهایهستند برایتو
اگر مےخواهی خود را بشناسے
و از حالو هوای درونت با خبر
شویدببینچهکسانےدرزندگےات
حضور دارند👤| دریافتے ما از
هستے،تنها پول نیست،آدمهایی
ڪه بهزندگیمان وارد مےشوند
نیز ، روزی ما هستند🌼•••••|
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
سلام برابراهیم هادے🇵🇸
💚 قسمت هجدهم #رمان_آموزشی ❣خانه مریم و سعید❣ سعید پشت در اتاق بچه ها که رسید چند تا تق تق آروم به
💚 قسمت نوزدهم #رمان_آموزشی
❣خانه مریم و سعید❣
فاطمه و محمد فضولی شون گل کرده، اومده بودن پشت در و هی می کوبیدن به در. می گفتند که ما هم می خوایم بیایم داخل اتاق. سعید پا شد و در رو باز کرد. رو زانو نشست. طوری که چشم تو چشم با فاطمه و محمد صحبت کنه. به هر کدوم یه ماچ آبدار کرد و گفت:
_ نمیشه الان بیاید تو. چون داریم درباره ی یه راز صحبت می کنیم. الانم صحبت مون تموم میشه. بعدش بیاید تا با هم نقاشی بکشیم یا بازی کنیم. حالام برید پیش مامان تا بعداً ما هم بیایم.
فاطمه گفت:
_مامان رفته حموم واسه غسل جمعه.
_خب شمام بعد مامان برو غسل جمعه ت رو بکن. تا از حموم بیای بیرون ما هم آماده ایم برای بازی.
سعید پا شد. در رو بست. برگشت و نشست کنار علی. پرسید:
_بابا اگه سوالی برات پیش اومده بپرس و الا بقیه شو بگم.
_نه بابا . شما بقیه شو بگید.
_ببین بابا مایع منی که گفتم از علایم بلوغه، خودش چند تا نشونه باید داشته باشه تا منی حساب بشه. اینم بگم که منی مثل ادرار نجسه ولی رنگش مثل اون نیست و رنگ نسبتاً سفیدی داره.
به کسی که منی از او خارج بشه اصطلاحاً میگن جنب شده یا محتلم شده. کسی هم که جنب یا محتلم بشه بهش غسل واجب میشه که اسمش غسل جنابته.
سعید با کف دست آهسته به پشت کتف علی زد و ادامه داد:
_البته شما که مدت هاست که غسل جمعه رو بلدی و داری انجام میدی ماشاالله. غسل جنابت هم دقیقاً مثل غسل جمعه ست فقط نیتش فرق میکنه. اما نکته جالبش اینه که کسی که غسل جنابت براش واجب شده و میره غسل می کنه دیگه برای نماز خوندن نیاز به وضو گرفتن نداره. البته این امتیاز فقط مخصوص غسل جنابته و غسل های دیگه کفایت از وضو نمیکنه.
خب داشتم علامتای مایع منی رو می گفتم. مایعی که از بدن خارج میشه باید سه تا شرط رو داشته باشه تا منی حساب بشه و غسل جنابت واجب بشه. اول اینکه اون مایع با یه لذت خاصی از بدن خارج میشه. دوم اینکه با جهش و سرعت خارج میشه. و سوم اینکه بعد از خروجش از بدن یه حس خستگی و رخوت و بی حالی برای انسان به وجود میاد.
و اما نکته جالبش اینه که اگه مایعی که از بدن خارج شد همه ی این سه تا علامت رو با هم داشت یعنی مایع منی هست. اگه حتی یکی از این علایم رو نداشت منی نیست. مگه اینکه از طریق دیگه ای انسان به اطمینان برسه و یقین کنه که این مایعی که ازش دفع شده منی بوده. این مایع وقتی شما خواب باشی از بدن خارج میشه. گاهی انسان ممکنه خواب ببینه و در همون حین خواب متوجه بشه که مایع ازش خارج میشه.
البته متاسفانه بعضیا هم تو بیداری به بدن خودشون دست می زنند و خودشون عمداً باعث میشن مایع از بدنشون خارج بشه که این کار گناه خیلی بزرگیه. کسانی که خدای نکرده این کارها رو میکنند دچار مشکلات هم جسمی و هم روحی زیادی میشن مثل ضعیف شدن چشم، لاغر شدن صورت، ضعف اعصاب، تحلیل رفتن بدن، سر درد و سر گیجه، سرماخوردگی زود به زود، کم خونی، سست شدن زانو، سیاه شدن دور چشم، ضعف حافظه، زرد شدن صورت، ضعف و اختلال شنوایی، جوش صورت، گوشه گیری، اختلال در خواب، ایجاد حالت وسواس و تردید، افت تحصیلی، ضعیف شدن سیستم ایمنی بدن در برابر بیماری ها و خیلی مشکلات دیگه.
از همه مهم تر و بدتر اینکه دل امام زمان رو به درد میارن.
پس جنب شدن برای شما به صورت غیر ارادی و تو خواب اتفاق میفته که اگه اون سه تا علامتو داشت باید بری و غسل جنابت کنی تا بتونی نمازت رو بخونی.
ببین بابا جون اینا رو گفتم چون نوجوونای تو سن و سال شما معمولاً کم کم این اتفاقا براشون میفته. خواستم احکامت رو از قبل بدونی تا کاملاً آمادگیشو داشته باشی و دچار مشکل نشی.
علی سوالی براش پیش اومده بود که حالا با این توضیحات صمیمانه و ساده بابا خیلی راحت تر از قبل سوالش رو پرسید:
_بابا اگه کسی غسل جنابت کنه و قبل نماز خوندن بره دستشویی چطور؟
سعید جوابش داد:
_آفرین. یه سوال شدیداً فنی پرسیدی حاج علی. اگه کسی غسل جنابت کنه و مثلاً وسط انجام غسلش ادرارش بگیره و همون جا در حمام ادرار کنه و بعدش خودشو آب بکشه و ادامه غسلشو انجام بده، اینجا غسلش درسته ولی دیگه برای نماز خوندن باید وضو بگیره چون وسط غسل ادرار کرده.
دیگه اینکه اگه بعد از غسل جنابت و قبل خوندن نماز، بره دستشویی یا بخوابه یا هر اتفاقی که باعث باطل شدن وضو میشه براش اتفاق بیفته، اینجام دیگه برای نماز باید بره وضو بگیره. دیگه اون غسل، کفایت از وضو براش نمی کنه.
مامان اومد پشت در اتاق و شروع کرد به در زدن. به روی خودش نیاورد که از موضوع صحبت علی و بابا خبر داره. از همون پشت در پرسید:
_چی شده علی و بابا با هم رمز و راز دارند و به ما هم نمیگن؟!
❤️ ادامه دارد...
@ebrahiimhadi74
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
🌷مناجات زیبای #شهید_دکتر_چمران
خدایا …
از بد کردن آدمهایت شکایت داشتم به درگاهت، اما شکایتم را پس می گیرم … من نفهمیدم! فراموش کرده بودم که بدی را خلق کردی تا هر زمان که دلم گرفت از آدمهایت، نگاهم به تو باشد...گاهی فراموش می کنم که وقتی کسی کنار من نیست، معنایش این نیست که تنهایم معنایش این است که همه را کنار زدی تا خودم باشم و خودت …
با تو تنهایی معنا ندارد !
مانده ام تو را نداشتم چه میکردم …!
دوستت دارم ، خدای خوب من.
☀️ ای پاهای من! سریع و توانا باشید.
ای دستهای من! قوی و دقیق باشید.
ای چشمان من! تیزبین و هوشیار باشید.
ای قلب من! این لحظات آخرین را تحمل کن. به شما قول میدهم که پس از چند لحظه، همه شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش بیابید. من دیگر شما را رنج نخواهم داد.دیگر به شما بی خوابی نخواهم داد و دیگر شما از خستگی فریاد نخواهید کشید.
🌷مثلِ چمرانم را آرزوست………….
☀️نیایش
خدايا: هنگامي كه غرش رعد آساي من در بحبوحه طوفان حوادث محو مي شد و به كسي نمي رسيد، هنگامي كه فرياد استغاثه من در ميان فحش ها و تهمت ها و دروغ ها ناپديد مي شد…
تو اي خداي من، ناله ضعيف شبانگاه مرا مي شنيدي و بر قلب خفته ام نور مي تافتي و به استغاثه من لبيك مي گفتي.
تو اي خداي من، در مواقع خطر مرا تنها نگذاشتي، تو در تنهايي، انيس شبهاي تار من شدي، تو در ظلمت نااميدي دست مرا گرفتي و هدايت كردي. در ايامي كه هيچ عقل و منطقي قادر به محاسبه نبود، تو بر دلم الهام كردي و به رضا و توكل مرا مسلح نمودي…
☀️قسمتی از مناجات شهید چمران خدايا :از آنچه كرده ام اجر نمي خواهم و به خاطر فداكاري هاي خود بر تو فخر نمي فروشم، آنچه داشته ام تو داده اي و آنچه كرده ام تو ميسرنمودي، همه استعدادهاي من، همه قدرت هاي من، همه وجود من زاده اراده تو است، من از خود چيزي ندارم كه ارائه دهم، از خود كاري نكرده ام كه پاداشي بخواهم.
شهید دکتر مصطفی چمران
خدایا مرا به خاطر گناهانی که در طول روز با هزاران قدرت عقل”توجیه شان”میکنم ببخش!
🌷از مناجاتهای شهید مصطفی چمران
خدایا ! تو می دانی که تاجرپیشه نیستم، و تجارت با عشق را کفر میشمارم و در مقابلِ پرستشِ تو که نیاز طبیعی قلب من است اجری نمی خواهم ، و شرم دارم که در مقابل تو بایستم و خیال داد و ستد با تو را داشته باشم. من به خود اجازه نمی دهم که خود را در برابر تو چیزی به حساب آورم که به فکر معامله بیفتد! من زادۀ توام. من از خود چیزی ندارم که در معامله با تو ارائه دهم ، هر چه هست متعلق به توست.
🌷خدایا بگذار دریا باشم
ساکن و ساکت،ڪه طوفانهای سخت هم من را به هیجان نیاورد،قلبم رامثل آسمان صاف وپاک کن که لڪه ڪدورتی ازاعمال خلاف دیگران بر ساحتش ننشیند
☀️اگر آدمی همیشه در بستر حریر بخوابد، همیشه همای سعادت را در آغوش بگیرد، از تکامل بازخواهد ماند
🌷خدایـــــا!
پستے دنیا و ناپایدارے روزگار را همیشه در نظرم جلوه گر ساز؛ تا فریب زرق و برق عالم خاکے مرا از یاد و عظمت تو دور نکند!
☀️لرزش یک برگ، نور یک ستاره دور، موریانه کوچک، نسیم سحر، موج دریا، غروب آفتاب، احساس و روح مرا می ربایند و ازاین عالم به دنیای دیگری میبرند؛ اینها همه وهمه از تجلیات عشق است
☀️اگر امام زمان غیبت کرده است، این غیبت ماست، نه غیبت او…این ما هستیم که چشمان خود را بسته ایم، این ما هستیم، که آمادگی نداریم...
🌷شهید چمران👇
«خون خود را بر زمین میریزم تا شاید کسی به هوش بیاید، تا مگر وجدانی بیدار شود، ولی افسوس که منافع مادی و حب حیات همه را به زنجیر کشیده است.»
☀️نمازهایت را عاشقانه بخوان …
حتی اگر خسته ای یا حوصله نداری. قبلش فکر کن چراداری نماز میخوانی وبا چه کسی قرار ملاقات داری .آن وقت کم کم لذت میبری از کلماتی که در تمام عمر داری تکرارشان میکنی ولی از تکرارشان لذت میبری. تکرار هیچ چیز در این دنیا جز نماز قشنگ نیست...
کتاب زندگی به سبک شهدا، ناصر کاوه
برشی از زندگی شهید چمران
شادی روحش صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
#شهید_چمران
#ظهورنزدیک_است
@ebrahiimhadi74
۳۰ خرداد ۱۴۰۱
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
هدایت شده از سلام برابراهیم هادے🇵🇸
🕌 سلام صبح گاهی محضر اربابمون
📿 السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ. 📿.
@ebrahiimhadi74
صبحتان حسینی
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
🌺حدیث زیبای امروز🌺
💗لحظه هاتون پر از عشق و صفا💓
😇عطر زندگیهاتون عطر خدا💐
@ebrahiimhadi74
۳۱ خرداد ۱۴۰۱
سلام صبحتون بخیر 🌺
آرزو میکنم قلبتون پر باشه
از مهر و محبت 🌺
روحتون لبریز باشه
از آرامش وشادی 🌺
و خیر و برڪت مهمون
همیشگی خونههاتون باشه🌺
@ebrahiimhadi74
۳۱ خرداد ۱۴۰۱