🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
شهید مدافع وطن #تیپ_صابرین
#شهید_محمد_جعفر_خانی
#قسمت_2
همسر بزرگوار شهید❤️🍃
من و محمد هم روستایی بودیم. من آن زمان تقریبا ۱۳ ساله بودم که مادر محمد به #خواستگاری من آمد.
آن زمان که مادرش به خواستگاری من آمد محمد سرباز بود، از سربازی اش در سپاه ماند و از روستا به #تاکستان و بعد از آن به #قزوین آمدیم.
از قزوین هم وقتی وارد یگان ویژه صابرین شد به تهران آمدیم.
محمد خودش من را دیده بود در حالی که من ایشان را تا قبل از اینکه صیغه #عقد خوانده شود ندیده بودم.
پدر من #آرایشگاه داشت و محمد به آرایشگاه پدرم می رفت و من را آنجا دید.
با ۳۵ هزار تومان پول نقد به عقد محمد در آمدم با یک سفره عقد ساده و یک مراسم ساده و بدون تجملات زمان خودمان.
یک سالی من و محمد عقد بودیم که محمد هم سرباز بود. دو ماه و یا سه ماه، به مرخصی می آمد و هر مرتبه، لباس، عطر، گاهی پول به عنوان هدیه به من می داد.
#ادامه_دارد
@ebrahimdelha 🌍
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
شهید مدافع وطن #تیپ_صابرین
#شهید_محمد_جعفر_خانی
اواخر #پائیز بود که عروسی گرفتیم. یک عروسی ساده، یک سل بعد از عروسی مان هم بچه دار شدیم، سال ۶۵ فرزند اول ما به دنیا آمد و از آنجایی که محمد ارادت ویژه ای به حضرت ابوالفضل (علیه السلام) داشت و به خاطر همین نام اولین فرزندمان را #ابوالفضل گذاشتیم.
در سال ۶۷ خداوند به ما یک #دوقلو عنایت کرد. سودابه و بهروز.
بچه ها که دوساله شدند راهی قزوین شدیم.
محمد یک اخلاقی که داشت هیچ وقت از ماموریت ها و مسائل کاری در منزل و برای من نمی گفت. زمانی که ماموریت بود و زنگ می زدیم و جواب نمی داد، بعد که جواب می داد می گفت : گوشی ام جامانده در کیفم، و نمی گفت تا چند دقیقه پیش وسط تیراندازی بوده و حالا آتش خاموش شده است❤️🍃
گاهی که تماس می گرفتم و صدای تیر می آمد، بلند بلند می خندید که من صداها را نشنوم، یا گاهی می گفت:
من کنار دریا هستم، نمی دانید اینجا چقدر باصفاست و چقدر هم جای شما و بچه ها خالی است. برادر من #یعقوب_علی شهید شده بود به من می گفت:
خوش به حالت که برادرت شهید شده من ۳۳سال هست که به اسلام خدمت می کنم و ۸ سال درجنگ جنگیدم ولی شهید نشدم، من #لیاقت شهید شدن یا #سعادت شهید شدن را ندارم😔❤️
#ادامه_دارد
@ebrahimdelha 🌍
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
شهید مدافع وطن #تیپ_صابرین
#شهید_محمد_جعفر_خانی
زمان بازنشستگی اش رسیده بود، ولی محمد گفته بود
من هنوز یک کار نیمه تمام دارم باید انجام بدهم، سال تحویل ها همیشه به #مزار_شهدا می رفتیم. همیشه به حال شهدا غبطه می خورد.
یک سال هم #راهیان_نور به فکه رفتیم. همه مناطق را یکی یکی برای من توضیح می داد. از فکه تا #جزیره_مجنون و مکان هایی که هم روستایی هایمان شهید شده بودند را یکی یکی برای من توضیح می داد که مثلا فلانی در این مکان و به این صورت شهید شده است. یک سری خاطرات خاصی را تعریف می کرد که من تاکنون نه در تلوزیون شنیده بودم و نه در کتابی خوانده بودم.
روز های آخر محمد خیلی #خاص شده بود. انگار یک حسی به من می گفت :
محمد رفتنی است.
یک عکس از محمد در اتاق بود، به عکسش نگاه می کردم و می گفتم : محمد ببین تو می روی و من تنها میگذاری، ۱۵ روز اول ماه رمضان سال ۹۰ را منزل بود.
می گفت : میخواهم همه نبودها را جبران کنم. #سحر ها غذا را آماده میکرد، سفره را می انداخت و بعد ما را بیدار می کرد.
میگفت : احتمال دارد ۱۵ روز دوم ماه رمضان را بخواهم به ماموریت بروم.
مرتبه آخر که می خواست برود، به دخترم زنگ زد و خواست بیاید و از او خداحافظی کرد. ۱۵ روز بعد از #عید_فطر سال ۹۰ به شهادت رسید.
#پایان
@ebrahimdelha 🌍
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
روحت شاد شهید عزیز،قهرمان❤️
#شهید_محمد_جعفر_خانی
دوستانِ جان
نماز روزه هاتون قبول انشاءلله
🍃🌹مراقب خودتون و خوبیاتون باشین عزیزان 🌹🍃
تا فردا شب یا علی اکبر👋
@ebrahimdelha 🌍
🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸🌷🌸
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
ای ماه شب دیده ی بیدار کجایی⭐
دارم ز فراقت دل خونبار کجایی🔆
🌷قرار عاشقی ساعت۲۲🕙
به نیت همه شهـــ❤ــــدا
#بویژه
#شهید_حاج_حسیــن_خرازے💕
#دفاع_مقدس
🌺اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَبَرِحَ الْخَفآءُ، وَانْکشَفَ الْغِطآءُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ، وَضاقَتِ الْأَرْضُ وَمُنِعَتِ السَّمآءُ، واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيک الْمُشْتَکى، وَعَلَيک الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخآءِ، اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ، اُولِى الْأَمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَينا طاعَتَهُمْ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِک مَنْزِلَتَهُمْ، فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ، فَرَجاً عاجِلاً قَريباً کلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ، يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ، يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ، اِکفِيانى فَاِنَّکما کافِيانِ، وَانْصُرانى فَاِنَّکما ناصِرانِ، يا مَوْلانا يا صاحِبَالزَّمانِ، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ، اَدْرِکنى اَدْرِکنى اَدْرِکنى، السَّاعَةَالسَّاعَةَ السَّاعَةَ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرينَ
╔═ 🌸 ════⚘ ═╗
✾ @ebrahimdelha✾
╚═ ⚘════ 🌸 ═╝
بسم الله و بالله..
#حسینجان°•♥️•°
💜سلام کردم و به من تبسمت جواب داد 💜
💚فتاد سایه ات سرم، دوباره آفتاب داد 💚
#سلامعلیالاربابحسینع✋•°
|حٌسٖــیِݩـجٰـــاݩـ|
به نیابت از همه شهــــ🌺ـــــدا
#بویژه_
#شهید_نویــد_صفــرے💟
#مـدافع_حرم
🕊اَلسَّلٰامُ عَلَیْکَ یٰا اَبٰا عَبْدِ اللهِ ، وَعَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنٰائِکَ ، عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهٰارُ ، وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیٰارَتِکُمْ ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ ، وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَیْنِ ، وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَیْن✨🌸
╔═ 🌸🌿════⚘ ═╗
✾ @ebrahimdelha ✾
╚═ ⚘════🌸 🌿═╝
اَعـــوذُ بِالله مِنَ الشَّیـــطانِ الرَجیــــم
بِســـمِ اللهِ الرَحمـــنِ الرَحیــــم
✿ وَ قالَ رَبُّکُمُ ادْعُوني أَسْتَجِبْ لَکُمْ ✿
☝️ بخوانید مرا، تا اجابتـــــ ڪنمـ شما را ...
السلام علیڪ یا صاحب عصروالزمان(عج)
#قرارروزانه ☺️
#تلاوت_روزانه_قرآن_ڪریم 😍
#صفحه۱۱۱💌
✅نیــت ها:
🎁هدیه به حضرت زهـــرا(س)
🎁هدیه به حضرت زینب کبری (س)
🕊به نیت تعجیل درظهور آقاامام زمان عج
🌺به نیت جمیـــع شهـــدا
به ویـــژه
#شهید_نــویـد_صـفـرے💓
#مـدافع_حرم
#بـر آورده شـدن حاجات
#عاقبت بخیری تمام جوانان ان شاءالله
#سلامتی رهبر عزیزمون
╔═ ════⚘ ═╗
❣ @ebrahimdelha❣
╚═⚘════ ═╝
🌴🌴🌴🌴
🔺بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرحیم🔻
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آغاز چله✳️98/1/29✳️
چله 🌾 دعای توسل🌾
↙️ روز #سی- یکم
به نیت 🌟 سلامتی وظهور امام زمان،
🕸 هر روز ترڪ ،یڪ گناه،
و یڪ قدم نزدیڪ شدن ب مهدی فاطمه
🎋و براورده شدن حاجات قلبی اعضای چله
🔰 به نیابت از: #شهید_مدافع_موطن🎋
#شهید_حسین معز غلامی🕊🌹
🍁🌟🍁🌟🍁🌟🍁🌟🍁
🔹ان شاءالله بادعای شماعزیزان ✨
🔺همه بزرگواران حاجت روابشن🍃
🍂الهی آمـــین🍂
🔆🔅التماس دعای فـــرج🔅🔆
@ebrahimdelha🌺
✨▪️◾️◼️⬛️◼️◾️▪️✨
بخشی از زندگینانه
#شهید_ابراهیم_امیدی
#۲۸اردیبهشت
دوم خرداد ۱۳۴۰، در روستای آشورآباد از توابع شهرستان ازنا چشم به جهان گشود. پدرش تقی، کشاورز بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۵۸ ازدواج کرد و صاحب دو دختر شد. پاسدار بود در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم اردیبهشت ۱۳۶۵، با سمت فرمانده گروهان در حاج عمران عراق بر اثر اصابت ترکش به گردن، شهید شد. مزار وی در زادگاهش واقع است.
🌷
@ebrahimdelha
چاپ عكس امام خامنه اي بر روي جلد مجله آمریکایی در تمام صفحه😌
این نخستین بار است که یک مجله معتبر آمریکایی تیتر اول و مطلب اصلیش را به
مرور مواضع و جهتگیریهای رهبر کنونی ایران اختصاص میدهد.
در این شماره از مجله عکس رهبر معظم انقلاب را بر روی جلدش چاپ کرده است که این کار نیز در این نشریه #بی_سابقه بوده است که چهره ای سیاسی را به صورت تکی و تمام صفحه چاپ کند.
گدین روز، مدیر مسول این مجله گفت است:
علت اختصاص مطلب اصلی این شماره نشریه به آیتالله خامنهای آشنایی بیشتر مخاطبان آمریکایی از رهبری ایران است که " قدرت سیاسی بسیار دارد و تصمیمات و سخنانش با پیامدهای مهم منطقهای و بین المللی همراه است."✌️
این مجله ، تیزهوشی و مدیریت بالای آیت الله خامنه ای را مانع تحققق اهداف غرب در مقابل ایران دانسته است.💪
چندی پیش نیز بی بی سی در مطلبی با عنوان آیت الله خامنه ای مرد فضاهای خالی ایران نوشته بود
"آنچه آیت الله خامنه ای را از بسیاری از رهبران و حاکمان تاریخ معاصر ایران متمایز می کند، نگاه منطقی و عملگرایانه او به سیاست است."
#اللهم-احفظ-قائدنا-الخامنه ای-القرآن
╔═ 🌸════🕊⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘🕊════🌸 ═╝
#حجاب اسلحه محکمی است که زن با آن می تواند از حقوق و ارزش هایش دفاع کند.
#چالش_دختران_فاطمی
عزیزان وهمراهان همیشگی ،عکس دختر دلبند خود یا اطرافیان عزیزتان را با حجاب برای ما ارسال کنید تا با نام خودشون درکانال به اشتراک بزاریم 😍
🌟لطفا هنگام ارسال عکس به خاطر داشته باشید که:
1)حتما اسم فرزند دلبندتون رو همراه ،سن و نام شهری که ساکن هستید ذکر کنید.
2) لازم به ذکر است رده سنی شرکت در این چالش تا 8 سال میباشد.
عکس رو به آیدی زیر ارسال کنید،منتظر عکس
فرشته های کوچولوتون هستیم 😍
@Yaaliiiiiiii👈
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝
✨🍃🌺✨🍃🌺✨🌺🍃✨🍃🌺
••✾ِدوستان گرامی••✾ِ
سلام وعــرض ادب
✍منتظر دلنوشته هاتون هستیم...
✾دوستانی ڪه عنایت شهدا شامل حالشون شده
باعث افتخار ماست ڪه دلنوشته های خودتونو به آیدی زیر ارسال بفرمایید...☺️
••✾ِ✾•
@ashegeshohada:خادم دلنوشته
╔═ 🌺🍃════⚘ ═╗
✾ @ebrahimdelha✾
╚═ ⚘════🌺🍃 ═╝✨🍃🌺
#طنزجبهه
🍃 🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🍃 🍃
یک قناسه چی ایرانی که به زبان عربی مسلط بود اشک عراقی ها را درآورده بود. 😬
با سلاح دوربیندار مخصوصش چند ده متری خط عراقی ها کمین کرده بود و شده بود عذاب عراقی ها. ❗️☠❗️
چه می کرد؟
بار اول بلند شد و فریاد🗣 زد: « ماجد کیه؟» یکی از عراقی ها که اسمش ماجد بود سرش را از پس خاکریز آورد بالا و گفت: « منم!»
ترق!🔫
ماجد کله پا شد و قل خورد آمد پای خاکریز و قبض جناب عزراییل را امضا کرد!🙅♂
دفعه بعد قناسه چی فریاد زد:« یاسر کجایی؟» و یاسر هم به دست بوسی مالک دوزخ شتافت!♂
چند بار این کار را کرد تا این که به رگ غیرت یکی از عراقی ها به نام جاسم برخورد. فکری کرد و بعد با خوشحالی بشکن زد و سلاح دوربین داری پیدا کرد و پرید رو خاکریز و فریاد🗣 زد:« حسین اسم کیه؟» و نشانه رفت. اما چند لحظه ای صبر کرد و خبری نشد. با دلخوری از خاکریز سرخورد پایین.😏
یک هو صدایی از سوی قناسه چی ایرانی بلند شد:« کی با حسین کار داشت؟»😌 جاسم با خوشحالی، هول و ولا کنان رفت بالای خاکریز و گفت:« من!»
ترق!🔫
جاسم با یک خال هندی بین دو ابرو خودش را در آن دنیا دید!😂
#صلوات 😇
📚 کتاب رفاقت به سبک تانک صفحه 84
🍃 🍃
🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃🌼🍃
🍃 🍃
╔═ 🌸════⚘ ═╗
@ebrahimdelha
╚═ ⚘════🌸 ═╝