eitaa logo
شهیدابراهیم هادی🇵🇸
2.9هزار دنبال‌کننده
16.3هزار عکس
5.2هزار ویدیو
615 فایل
تمام محتوای این کانال و انتشار آن ثوابش هدیه ب امام زمان (عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف)جهت سلامتی و تعجیل درظهورآقا و به رفیق شهیدمون ابراهیم هادی می باشد کپی حلاله حلاله جهت ارائه انتقادات ،پیشنهادات ونظرات به این آیدی پیام دهید @khademeemahdi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 بهانه ای برای تولدت' 🎁 🟢 اجرای لایــــــو 🎶 ✅ خواننده: 🎹 پیانو: هادی کولیوند
‌ابراهیم روحیات جالب و عجیبی داشت. بارها دیده بودم که در مسابقات، اجازه می داد که حریف او را خاک کند! به او اعتراض می کردم که چرا فلان فن را نزدی؟ می گفت: "خب این بنده "خدا" هم تمرین کرده و سختی کشیده. او هم آرزو داره که حریفش را خاک کند." من واقعا نمی فهمیدم که ابراهیم چی میگه؟! مگه میشه آدم این همه تمرین کنه و توی مسابقه برای حریفش دلسوزی کنه؟!
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ «سربند یا مهدی»
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ▫️ ابراهیم هیچ وقت از کلمه «من» استفاده نمی کرد. حتی برای شکستن نَفْس خودش کارهایی رو می کرد. مثلاً زمانی که قهرمان کشتی بود توی بازار، کارتون روی دوش خودش می گذاشت و جا به جا می کرد. 💦 حتی یک بار که برای وضو به دستشویی های مسجد رفت و وقتی دید چاه دستشویی گرفته، رفت داخل زیرزمین و چاه رو باز کرد. سپس دستشویی رو کامل تمیز کرد؛ شست و آماده کرد. ابراهیم از این کارها خیلی انجام می داد. همیشه خودش رو در مقابل خدا کوچیک می دید. می گفت: این کارها رو انجام میدم تا بفهمم من هیچی نیستم.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «ابراهیم دوست نداشت پیکرش برگردد!»
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🌱 وقتی ابراهیم وارد محله جدیدشان می شود همه او را به خاطر ریش بلند مسخره می کنند. اما ابراهیم با برخورد و اخلاق خوبی که داشت یک یک آن ها را جذب کرد و بعد آن ها را راهی جبهه کرد.‌ الآن آن هایی که مسخره اش می کردند از بزرگان جنگ ما هستند ... 🌸 وَقُل لِّعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ يَنزَغُ بَيْنَهُمْ ۚ إِنَّ الشَّيْطَانَ كَانَ لِلْإِنسَانِ عَدُوًّا مُّبِينًا 🌸 به بندگانم بگو: «سخنى بگویند که بهترین (سخن) باشد.» چرا که شیطان (به وسیله سخنان ناروا) میان آنها فتنه و فساد مى کند. زیرا (همیشه) شیطان دشمن آشکارى براى انسان بوده است. 📚(اسراء/۵۳)
📔دفترچه ای داشت که برنامه ها و کارهایش را داخل آن‌ می نوشت. روزی که خیلی برای خدا کار انجام می داد، بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود. یادم هست یکبار به من گفت: امروز بهترین روز من است، چون خدا توفیق داد گره از کار چندین بنده خدا وا کنم. به هیچ یک از تعلقات دنیا دل خوش نمیکرد. هیچ چیز او را راضی نمیکرد، مگر اینکه دل یک انسان را بخاطر خدا خوش کند. لباس نو نمی پوشید.میگفت: هر زمان تمام مردم توان پوشیدن لباس نو و زیبا داشتند،من هم میپوشم. 📙 🤲🤲
این خصلت گمنامی او بود که شد آوازه‌ی اویی که جهانیست از عشق دنیا که‌مرا اسیر و در بندش خواست او‌بود رهاکرد مرا بال‌و پرم‌شد تا عشق او بود و نگاهش که دلم روشن شد او بود و دلش‌که عشق‌هم عاشق شد مجموعه رفتار من این شد از عشق جانم شهدا و هدفم اهدافش این دست خودم نبود ابراهیم بود دستم بگرفت و هادیم شد درعشق 🌷
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔸دنیای بی ارزش
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 💠 یک روز ابراهیم را دیدم که با عـصای زیر بغل در کـوچه راه می‌رفت چند دفعـه‌ای به آسمان نگاه کرد و سـرش را پایین انداخت، رفتم جلو و پرسیدم:چیزی شده آقا ابرام اول جـواب نمـی‌داد ولـی با اصـرار من گـفت: هـر روز تا ایـن مـوقـع حـداقل یکی از بنـده‌های خـدا به ما مراجعه می‌کرد و هر طـور شده بود مشـکلش رو حـل مـی‌کردیم. اما امـروز از صبـح تا حالا کسـی به مـن مراجـعه نکـرده. مـی‌ترسم نکـنه کاری کـرده باشم کـه خدا توفیق خـدمت رو از من گرفته باشه. ✅ یکی از بالاترین ویژگی که از حضرت سیدالشهدا نقل شده گره گشایی از کار بندگان خداست. ایشان در حدیثی این امر را از نعمت های بزرگ خداوند شمرده اند که در معرض اتمام است.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🌷 📌 حل مشکلت با مـن ... حفظ حجاب با تو ...
🍃 همیشه آیه وَ جَعَلْنا...را زمزمه مےکرد گفتم:آقا ابراهیم این آیه براے محافظت درمقابل دشمنه؛ اینجا که دشمن نیست! نگاهےکرد وگفت: دشمنے بزرگترازشیطان هم وجود داره!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ کدهای پیشواز همراه اول و ایرانسل 🎙 خواننده: 🎶 شعر و ملودی: سیدصادق آتشی 🎛 تنظیم: هادی کولیوند 🎞 ریلز: محمدحسین چهارمیرزایی 🔳 لینک کانال ایتا حسین کریمی پناه: https://eitaa.com/joinchat/120652039Cf7370c3efa
✅ کدهای پیشواز همراه اول و ایرانسل
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ «راز بدن قوی»
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ابراهیم برای این که جایگاه و پست و مقامی او را نگیرد، همه عوامل کبر و غرور رو از خودش دور می کرد. وقتی به ابراهیم ماشین تویوتایی می دهند تا با آن ماموریت انجام دهد. ماشین تویوتا را پس می دهد تا ماشین مدل بالا او را از مردم جدا نکند و غرور برایش به وجود نیاورد.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ راهی حوزه علمیه شد و به زبان عربی مسلط شد تا کلام خدا را بفهمد. ابراهیم این قدر به عربی تسلط داشت که یک سال معلم درس عربی شد وقتی قرآن را به عربی می خواند، به عمق آیات و مفاهیم آن بیشتر پی می برد. انا اَنزَلناهُ قُرآناً عَرَبیاً لَعَلَکُم تَعقلوُن ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم ، شاید شما اندیشه کنید. ( سوره یوسف / ۲ ) 📚خدای خوبِ ابراهیم ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹هر وقت خواستی کار خوبی بکنی و راهبندان شد و ممکن نشد آن را انجام بدهی، نیتت را رسیدگی کن. شاید صدمه خورده است و صرفا برای خدا نیست. والا اگر با صاحب خانه کار داشته باشی، بر عهده ی اوست که موانع را از جلوت راهت برطرف کند. 📚 کتاب مصباح الهدی 🪴ابراهیم، هیچ کس از کارهایش مطلع نمی شد مگر این که کسانی که همراهش بودند. خیلی از دوستانش به خاطر بازگو نکردن کارهایش، اصرار به گفتن می کردند ولی او می گفت: کاری که برای خداست، گفتن ندارد.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ 🔹از خدا بخواه
أَلسَّلٰامُ عَلَیکَ یٰا عَلی اِبنِ موسَی أَلرّضٰآ أَلمُرتَضٰی 🔸🔶 به تُو دِل بَسته شدم ، امام رضا تویی که پَناه اَبدی هستی 🤍 🔸🔶
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ ابراهیم‌به‌تنهاچیزی‌که‌فڪر‌نمی ڪرد مادیات‌بود‌وهمیشه‌می گفت: روزۍ‌راخدا‌می‌رساند‌برڪت‌پول‌مهم‌است ڪاری‌هم‌که‌براۍخداباشد برڪت‌دارد.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ ☘ راهی حوزه علمیه شد و به زبان عربی مسلط شد تا کلام خدا را بفهمد. ابراهیم این قدر به عربی تسلط داشت که یک سال معلم درس عربی شد وقتی قرآن را به عربی می خواند، به عمق آیات و مفاهیم آن بیشتر پی می برد. انا اَنزَلناهُ قُرآناً عَرَبیاً لَعَلَکُم تَعقلوُن ما قرآن را به زبان عربی نازل کردیم ، شاید شما اندیشه کنید. ( سوره یوسف / ۲ ) 📚خدای خوبِ ابراهیم ✨الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ✨ 💞اللہمـ.صلےعلےمحمد وآل.محمدوعجل.فرجہمـ💞 ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــ
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ نام مادر سادات را که به زبان می آورد، بلافاصله می گفت (سلام الله علیها) یادم هست یک بار در ایام فاطمیه در زورخانه، مرشد شروع به خواندن اشعاری در مصیبت حضرت زهرا (سلام الله علیها) نمود. ابراهیم همین طور که شنا می رفت، با صدای بلند شروع به گریه کرد ، لحظاتی بعد صدای او بلند تر شد و به هق هق افتاد طوری که برای دقایقی ورزش مختل شد و مرشد شعرش را عوض کرد.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄          🎗هرگز فراموش نکنید تا خود را نسازیم و تغییر ندهیم ، جامعه ساخته نمی‌شود ...
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ سال ۱۳۵۹ بود. برنامه بسیج تا نیمه ی شب ادامه یافت. دوساعت مانده به اذان صبح کار بچه ها تمام شد. ابراهیم بچه‌ها را جمع کرد. از خاطرات کردستان تعریف می‌کرد. خاطراتش هم جالب بود هم خنده‌دار. بچه‌ها را تا اذان بیدار نگه داشت. بچه‌ها بعد از نماز جماعت صبح به خانه‌هایشان رفتند. ابراهیم به مسئول بسیج گفت: اگر این بچه‌ها، همان ساعت می‌رفتند معلوم نبود برای نماز بیدار می‌شدند یا نه،‌ شما یا کار بسیج را زود تمام کنید یا بچه‌ها را تا اذان صبح نگه‌دارید که نمازشان قضا نشود.
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ انتقام سیلی مادر
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ از وقتی رفت جبهه و برگشت، چون در مناطق غرب و کرد نشین بود، شلوار کردی پوش شد. چون این شلوارها بلند و گشاد و راحت بودند. چه زمانی که به منطقه می‌رفت و چه وقتی که در تهران بود، دائم کردی می‌پوشید. یک پیراهن بلند و گشاد هم تنش می‌کرد. خیلی از دوستانش هم به تبع او کرد پوش شده و شکل و شمایلشان را هم مثل او کرده بودند. یکی از دوستان ابراهیم به نام «مهدی حسین قمی» که خیلی به او ارادت داشت و دارد هنوز هم با شلوار کردی این ور و آن ور می رود. البته ابراهیم، وقتی که دستور فرماندهی در مورد پوشیدن لباس متحد نظامی صادر شد، دیگر مثل قبل نبود...
┄═❁๑๑🌷๑๑❁═┄ عظمت در چشمان کسی است که، نگاهش را کنترل می کند.