🔆اگر از دست کسی ناراحت هستید
"دو رکـعت نماز" بخـونید و بگویـید:
خدایا! این بنده تو حواسش نبود
من ازش گذشتم، تو هم بگذر...
#شهید_حسن_باقری 🌷
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
سالهاست به لحظه تحویل سال و
آن سکوت همگانی و نفس های محبوس
در ســینه ها می اندیشم!...🥀
همه منتظرند و هر سال...
هیچ اتفاقی نمی افتد!
ای کاش دقیقه ای تمام نفس ها
برای تو حبس می شد
و همه با هم زمزمه می کردند
دعای عهد و ندبه و فرج را …
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🍃
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
🔆 امام صادق فرمود:
هیچ نوروزی نیست مگر آنکه ما در آن روز منتظر فرج [مهدی] هستیم؛ چرا که نوروز از روزهای ما و شیعیان ماست.
📚 مستدرک الوسائل ج۶
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
سـال نــو آمـده ولـــی ...
تــو همیـشه رفیـق ڪهنه من بمــان ...
#شهید_ابراهیم_هادی
#رفیق_آسمانی_من❤️
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
#لبیک_یا_مهدی_عج ❤️
از فکر گناه، پاکْ بودن عشق است
از هجرِ تو سینهچاکبودن عشقاست
آن لحظه که راه می روی آقاجان
زیرِ قدمِ تو خاکْبودن عشق است
تعجیل در فرج آقا ۳ صلوات💐
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
به چهره خندانش نگاه کن...❤️
و به خودت افتخار کن که
بین میلیارد ها انسان روی زمین،
دست تو را گرفته و تو را انتخاب کرده..☘
#رفیق_شهیدم #ابراهیم_هادی
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
شهید ابراهیم هادی
به چهره خندانش نگاه کن...❤️ و به خودت افتخار کن که بین میلیارد ها انسان روی زمین، دست تو را گرفته و
💠به نام خدا💠
🟡همه میدانند که ابراهیم انسان به تمام معنا کامل بود. اما برایم سوال ایجاد شد؟! چرا ابراهیم یکباره اینقدر تغییر کرد؟ چرا در مسایل اخلاقی و دینی از تمام دوستان جلو افتاد؟
🟢به جز پدر و مادرش که در تربیت او بسیار تاثیر داشتند، یکی از اهالی محل بود که در شخصیت او موثر بود. شخصی بود که در حوالی منزل آن ها و در نزدیکی میدان خراسان ساکن بود. پهلوانی به نام #سید_عباس.
🔵او یک انسان ورزشکار و فرهیخته بود. خیلی ابراهیم را دوست داشت. هرجا میرفت ابراهیم را با خودش میبرد. میگفت: من عاشق حیا و ادب این پسر هستم.
🟣سید عباس برای ما حرف میزد. او غیر مستقیم نصیحت میکرد. سیدعباس آدم دنیا دیده و بـا سوادی بود نگاهش به دنیا و زندگی یک نگاه الهی بود.
🔴یکی از مهم ترین مسائلی که سید عباس به ابراهیم تاکید می کرد بحث حیا بود. میگفت اگه کسی بـا حیا بود امید بـه سعادتش هست اما انسان بی حیا #دین ندارد.
🟠ابراهیم تحت ثاثیر او همیشه لباس های گشاد میپوشید. هیچ گاه در حضور دیگران لخت نمی شد. ابراهیم در مقابل نامحرم به شدت حیا داشت.
⚪️ما وقتی به منزل ابراهیم می رفتیم اصلا با مادر و خواهر او برخورد نداشتیم. کسی را بـرای رفاقت انتخاب می کرد که حیا داشته باشد. اگر می دید شخصی دریده و بی حیاست تلاش می کرد که رفتارش را تغییر دهد.
🟤به خاطر همین حیا بود که آرزو داشت پیکرش برنگردد. در مراسم یکی از شهدا بـه بهشت زهرا رفتیم آنجا پیکر شهید را می شستند و مردم نگاه می کردند.
⚫️ ابراهیم گفت: "خدا کنه ما این طوری نشیم." کسی که آدم رو شستشو می کنه اگه دقت لازم را نداشته باشه جلوی مردم خیلی بد میشه.
🌹بعد ادامه داد من از خدا خواستم مثل #حضرت_زهرا_گمنام_بـاشم و کارم به غسال خانه نرسه.
📚سلام بر ابراهیم ۲
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
امشب شب غار حرا از روز روشن تر شده
امشب فضای مکه پر از جلوه ی کوثر شده
امشب جهان رشک جنان امشب زمین کوثر شده
امشب امین وحی حق نازل به پیغمبر شده
💐 عید بزرگ مبعث، آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت، بر شما مبارک باد💐
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
💫امشب که شب مبعث احمد باشد
🌼 مشمول همه عطای سرمد باشد
✨یارب چه شود طلوع صبح فردا
🌻 صـبـح فـرج آل مـحـمـد باشـد
🌸 عید بزرگ مبعث، آغاز راه رستگارى و طلوع تابنده مهر هدایت و عدالت، بر شما مبارک باد 🌸
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
لطفا یکی از گناهانی که بهش دچاری رو به یاد بیار!
و قول بده که تا جمعه، #به_عشق_مهدی_فاطمه(ع) ترکش کنی!
☘اگه حاضری، بگو: یا زهرا.
🌸 امام محمد باقر (ع) فرمودند:
همانا تمام كارها و حركات بندگان در هر شب جمعه بر پيغمبر اسلام (ص) عرضه مي گردد، پس حياء كنيد از اين كه عمل زشت شما را نزد پيغمبرتان ارائه دهند.
📚وسائل الشّيعة، ج ۱۱، ص ۳۹۱
تعجیل در ظهور امام غائبمان #گناه_نکنیم ❌
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
🍂🌼🍂🌼
🌼🍂🌼
🍂🌼
🌼
#گناه که میخواهم بکنم🥀
نگاهی به آسمان می اندازم...
که نکند در خلوتم یادم برود
تنها نیستم و #خدا نظارهگر است..💕
یاد نگاه های ابراهیم هادی که میافتم
دور گناه را برای همیشه خط میکشم!
#میگن_که_وقتی_یکیو_دوس_داری
#شبیه_اون_میشی_شبیه_حرفاش
#شبیه_حرفای_قشنگت_شدم
#آقا_ابراهیم_خودت_مراقبم_باش
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••
📖برشی از کتاب سلام بر ابراهیم
🟡مسابقات قهرمانی 74کیلو باشگاه ها بود. ابراهیم همه حریفان را یکی پس از دیگری شکست داد و به نیمه نهایی رسید. آن سال ابراهیم خیلی خوب تمرین کرده بود. اکثر حریف ها را با اقتدار شکست داد. اگر این مسابقه را میزد حتما در فینال قهرمان می شد.
🟢 اما در نیمه نهایی خیلی بد کشتی گرفت. بالاخره با یک امتیاز بازی را واگذار کرد. آن سال ابراهیم مقام سوم را کسب کرد. اما سال ها بعد،همان پسری که حریف نیمه نهایی ابراهیم بود را دیدم. آمده بود به ابراهیم سر بزند.
🔵آن آقا از خاطرات خوش خود با ابراهیم تعریف می کرد. همه ما هم گوش می کردیم. تا اینکه رسید به ماجرای آشنائی خودش با ابراهیم و گفت: آشنائی ما برمی گردد به نیمه نهایی کشتی باشگاه ها در وزن 74کیلو، قرار بود من با ابراهیم کشتی بگیرم.
🟣 اما هرچه خواست آن ماجرا را تعریف کند ابراهیم بحث را عوض می کرد! آخر هم نگذاشت که ماجرا تعریف شود! روز بعد همان آقا را دیدم و گفتم: اگه می شه قضیه کشتی خودتان را تعریف کنید. او هم نگاهی به من کرد.
⚫️نفس عمیقی کشید و گفت : آن سال من، در نیمه نهائی حریف ابراهیم شدم. اما یکی از پاهایم شدیداً آسیب دید. به ابراهیم که تا آن موقع نمی شناختمش گفتم: رفیق، این پای من آسیب دیده. هوای ما رو داشته باش. ابراهیم هم گفت: باشه داداش، چشم.
⚪️ بازی های او را دیده بودم. توی کشتی استاد بود. با اینکه شگرد ابراهیم فن هائی بود که روی پا می زد. اما اصلا به پای من نزدیک نشد! ولی من، در کمال نامردی یه خاک ازش گرفتم و خوشحال از این پیروزی به فینال رفتم.
🟤ابراهیم با اینکه راحت می تونست من رو شکست بده و قهرمان بشه، ولی این کار رو نکرد. بعد ادامه داد: البته فکر می کنم او از قصد کاری کرد که من برنده بشم! از شکست خودش هم ناراحت نبود. چون قهرمانی برای او تعریف دیگه ای داشت.
🟠ولی من خوشحال بودم. خوشحالی من بیشتر از این بود که حریف فینال، بچه محل خودمون بود. فکر می کردم همه، مرام و معرفت داش ابرام رو دارن.
🔴اما توی فینال با اینکه قبل از مسابقه به دوستم گفته بودم که پایم آسیب دیده، او دقیقا با اولین حرکت همان پای آسیب دیده من را گرفت. آه از نهاد من بلند شد. بعد هم من را انداخت روی زمین و بالاخره من ضربه شدم. آن سال من دوم شدم و ابراهیم سوم. اما شک نداشتم حق ابراهیم قهرمانی بود.
🟡از آن روز تا حالا با او رفیقم. چیزهای عجیبی هم از او دیده ام. خدا راهم شکر می کنم که چنین رفیقی نصیبم کرده. صحبت هایش که تمام شد خداحافظی کرد و رفت. من هم برگشتم. در راه فقط به صحبت هایش فکر می کردم. یادم افتاد در مقر سپاه گیلان غرب روی یکی از دیوار ها برای هر کدام از رزمنده ها جمله ای نوشته شده بود. در مورد ابراهیم نوشته بودند: «ابراهیم هادی رزمنده ای با خصائص پوریای ولی»
راوی:حسین الله کرم
📚 برگرفته از سلام بر ابراهیم 1/ص35
@Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi_Market
•••••••••••••••••••••••••••••••