eitaa logo
شهید ابراهیم هادی
13.2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
695 ویدیو
62 فایل
"کاری کن که خدا خوشش بیاد" تو دعوت شده ی خاصِ آقا ابراهیم هستی تا کمکت کنه به خدا برسی❤️ 🛍فروشگاه: @EbrahimhadiMarket ⚠️تبلیغات: @Ebrahimhadi_ir 👤ارتباط با مدیر: @Khademe_ebrahim ❌حذف‌آیدی‌ازروی‌عکسهاموردرضایت‌مانیست❌
مشاهده در ایتا
دانلود
از نگاهش ستاره می‌ بارید💫 اشتیاقی به پر ڪشیدن داشت عاقبت رفت و آسمانی شد🌷 ناز چشمان او خریدن داشت... #سلام_بر_پهلوان_بی_مزار #سلام_بر_ابراهیم 🆔 @Ebrahimhadi
💠با شهید هادی، حال معنویم خوب شد💠 ❤️ #دلنوشته ❤️ 🌸من نمازامو میخوندم ولی چند سال اخیر طوری شده بود که روزانه فقط یه وعده نماز میخوندم، یا ظهر یا مغرب تا اینکه از پارسال یه وعده هم حذف شد و به طور کلی حال معنویم رو از دست داده بودم. 🌸اصلا آروم و قرار نداشتم. با چیزای الکی سرمو مشغول میکردم و با خودم میگفتم حالم خوب میشه ولی اشتباه میکردم بدتر شد. 🌸از چند ماه پیش از خدا خواستم یه معجزه ای بشه یا اتفاقی بیفته که مثل قبل بشه چون خودم قشنگ احساس کردم به خاطر کنار گذاشتن نماز اینطوری شدم. 🌸تا اینکه دو هفته پیش کتاب #سلام_بر_ابراهیم اتفاقی اومد پیش من. سه روزه کتاب رو کامل خوندم و دقیقا همون روزی که خوندنه کتاب تموم شد انگار یهو کسی منو هل داد به سمت نماز و خدا رو شکر الان دو هفته هست که نمازم رو میخونم. 🌸واقعا خدا رو شکر میکنم که راهی جلوی پام گذاشت و خواست که من از طریق شهید هادی حال معنویم رو دوباره به دست بیارم. خیلی خوشحالم و حس خوبی دارم این روزا. فقط دائم با خودم میگم کاش میتونستم از شهید تشکر کنم که منو قابل دونست و کمکم کرد تا از لجنی که داشتم توش غرق میشدم بیام بیرون. #ارسالی 🆔 @Ebrahimhadi
💠ابراهیم هادی شخصیت عجیبی داره💠 ❤️ ❤️ 🌸‍ من رو نمیشناختم یعنی اسمشو شنیده بودم اما دلیل شیفتگی خیلیا نسبت به ایشون رو نمیدونستم تا اینکه امسال خود شهدا دم خونه منو زدن و با خودشون راهی کردن سمت مناطق جنگی، همونجایی که باید با وضو واردش شد. 🌸اونجا بود که قسمت و روزی من از بین پیکسل همه شهدا شد شهید هادی! اولش برام مثل بقیه شهدا بود اما تو اردو چیزای عجیبی ازش تعریف میکردن حتی نحوه شهادت ایشون هم با همه شهدا فرق داشت و این منو کنجکاوتر کرد تا اینکه بعد اردو اومدیم تهران و مدتی رو که منزل خاله ام بودم از بین کتابای روی میز کتاب رو پیدا کردم. 🌸کتاب رو با اجازه صاحبش که پسر خالم میباشن با خودم اوردم قم و شروع کردم به خوندن. 🌸ابراهیم شخصیت عجیبی داره🌸 خیلیییییی حتی فکرشم نمیکردم که اصلا همچین ادمی تو دنیا وجود داشته باشه و همونجا فهمیدم که بعضی از افراد هستن که خدا اونا رو از ابتدا برای خودش نگه داشته بود. 🌸تو تمام مدتی که کتاب رو میخوندم احساس میکردم شهید ابراهیم زنده اس و اصلا کنارمه هیچوقت حس نمیکردم اصلا ایشون شهید شده هنوزم همچین حسی دارم 🌸امروز که کتاب تموم شد من هم متعجب بودم هم ناراحت هم خوشحال. متعجب از اینکه ابراهیم کی بوده؟ ناراحت از اینکه چه فرشته ایی از میانمون رفت! و خوشحال از اینکه خدا توفیق شناختن چه شهیدی رو بهم داده🌷 میبینید شهدا چطور از بین همه یکی رو انتخاب میکنن؟ 🌸راستش میخواستم با این پست در حد توانم شهید ابراهیم هادی رو به همه معرفی کنم و ازشون بخوام که کتابش رو بخونن و بیشتر باهاش اشنا بشن هنوزم ادعا دارم که شهید هادی فرشته ایی به صورت زمینی بود که با تمام اینا هنوزم اونو نشناختم🌹 🌸توصیه میکنم شما هم حتما یه دوست شهید برای خودتون انتخاب کنید😍باور کنید رفاقت با یه شهید ارومتون میکنه و با ارزش تر از این رفاقت چیزی نیست🙏 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
#سلام_بر_ابراهیم 💐 همه زندگیمو تو دادی ... راه و رسم بندگیم رو تو دادی... سلامِ هر لحظه عمرم برای تو رفیق شهیدم، سلام ابراهیم هادی 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
نفسم، هستی من،🍃 حــضرت دلــبر، ســلام!✋️ ای امید تپش این دل بیتاب، سلام❤️ 🌹 #سلام_بر_ابراهیم 🌹 🆔 @Ebrahimhadi ••••••••••••••••••••••••
🌱چه کنم دست خودم نیست که یادت نکنم🌷 🌿خواستی دل نبری تا به تو عادت نکنم🌹 ❤️ @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
💠استاد رائفی پور: ✨خیلیا میگن من با کتاب تغییر کردم؛ خب زنده‌س که اثر داره... ✅ @EbrahimHadi
‏همین ڪه 💛 هر صبح در خیالِ منی؛ حالِ هر روزِ من خوب است ••• ☀️ 🍃 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
💠 پیوند الهی 💠 🟡عصر يکي از روزها بود. ابراهيم از سر کار به خانه مي آمد. وقتي واردکوچه شــد براي يك لحظه نگاهش به پسر همســايه افتاد. با دختري جوان مشغول صحبت بود. پسر، تا ابراهيم را ديد بلافاصله از دختر خداحافظي کرد و رفت! ميخواست نگاهش به نگاه ابراهيم نيفتد. 🟢چند روز بعد دوباره اين ماجرا تکرار شــد. اين بار تا ميخواســت از دختر خداحافظي کند، متوجه شــد که ابراهيم در حال نزديک شدن به آنهاست. دختر سريع به طرف ديگر کوچه رفت و ابراهيم در مقابل آن پسر قرار گرفت. ابراهيم شــروع کرد به سلام و عليک کردن و دست دادن. پسر ترسيده بود اما ابراهيم مثل هميشه لبخندي بر لب داشت. قبل از اينکه دستش را از دست او جدا کند با آرامش خاصي شروع به صحبت کرد و گفت: ببين، تو کوچه و محله ما اين چيزها سابقه نداشته. من، تو و خانواده ات رو کامل ميشناسم، تو اگه واقعا اين دختر رو ميخواي من با پدرت صحبت ميکنم که... 🔵جوان پريد تو حرف ابراهيم و گفت: نه، تو رو خدا به بابام چيزي نگو، من اشتباه کردم، غلط كردم، ببخشيد و ... ابراهيم گفت: نه! منظورم رو نفهميدي، ببين، پدرت خونه بزرگي داره، تو هم که تو مغازه او مشــغول کار هستي، من امشب تو مسجد با پدرت صحبت ميکنم. انشاءالله بتوني با اين دختر ازدواج کني، ديگه چي ميخواي؟ جوان که ســرش را پائين انداخته بود خيلي خجالــت زده گفت: بابام اگه بفهمه خيلي عصباني ميشه. 🟣ابراهيــم جــواب داد: پدرت با من، حاجي رو من ميشناســم، آدم منطقي و خوبيــه. جوان هم گفــت: نميدونم چي بگم ، هر چي شــما بگي. بعد هم خداحافظي کرد و رفت. شــب بعد از نماز، ابراهيم در مسجد با پدرآن جوان شروع به صحبت کرد. اول از ازدواج گفت و اينکه اگر کسي شرايط ازدواج را داشته باشد و همسر مناســبي پيدا کند، بايد ازدواج کند. در غير اينصورت اگر به حرام بيفتد بايد پيش خدا جوابگو باشد. و حالا اين بزرگترها هســتند که بايد جوانها را در اين زمينه کمک کنند. حاجي حرفهاي ابراهيم را تأييد کرد. اما وقتي حرف از پســرش زده شــد اخمهايش رفت تو هم! ⚪️ابراهيم پرســيد: حاجي اگه پســرت بخواد خودش رو حفظ کنه و تو گناه نيفته، اون هم تو اين شرايط جامعه، کار بدي کرده؟ حاجي بعد از چند لحظه سکوت گفت: نه! فرداي آن روز مادر ابراهيم با مادر آن جوان صحبت کرد و بعد هم با مادر دختر و بعد... يک ماه از آن قضيه گذشــت،ابراهيم وقتي از بازار برميگشــت شب بود.آخر کوچه چراغاني شده بود. لبخند رضايت بر لبان ابراهيم نقش بست. 🟠رضايت، بخاطر اينکه يک دوســتي شــيطاني را به يک پيوند الهي تبديل کــرده. ايــن ازدواج هنوز هم پا برجاســت و اين زوج زندگيشــان را مديون برخورد خوب ابراهيم با اين ماجرا ميدانند. 📔 منبع کتاب @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
دوست داشتنت❤️ نهال زیبایی است در دلم كه هر روز چند شاخه‌اش با هوای عشق تو شكوفه میدهد..!🌱 سلام بر پهلوان بی مزار 🌷 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
مرا آرامشی آرزوست حاصل ایمان.. و لبخندی حاصل این آرامش...🌱 کاش همه می فهمیدند شما زنده اید و نزد خدایتان روزی میگیرید...🌷 ❤️ @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
نمے رود از اﯾﻦ ﻓﻀﺎ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن هــــوای ﺗﻮ صــــدای ﺗﻮ نــــدای ﺗﻮ ﺗﻤﺎم ﺧﺎﻃــــرات ﺗﻮ❤️ تــــﻮ ﺑﺎ منے و ﺑﻮدﻧﺖ ز ﯾﺎد ﻣﻦ نمے رود ﺗﻮ رﻓﺘﻪ اے و روح ﺗﻮ از اﯾﻦ دل ﺷﮑﺴﺘﻪ ام دمی ﺑﺮون نمی‌رود...🍃 💐 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
کجایی ای رفــیق آســمانی؟🕊 نشان بر آن نشان که بی نشانی🌺 کجایی ای که با من هم زبانی🌸 کجایی از خودت بده نشانی❤️ کجایی ای که راه تو بُوَد حق🌷 که راه خود بر دل می نشانی💕 💚 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
💠 تمام کارها بازی است... 🟡همراه با ابراهیم به سمت مقر سپاه می رفتیم تا وسایل لازم را برای رزمندگان تحویل بگیریم. صدای اذان ظهر که آمد، ماشین را در مقابل یک مسجد نگه داشت. گفتم : آقا ابراهیم، بیا زودتر بریم مقر، همونجا نماز رو می خونیم. ما که بیکار نیستیم. داریم کار رزمنده ها رو انجام می دهیم. این هم مثل نمازه. 🟢با لبخندی بر لب نگاهم کرد و گفت: تموم این کارها بازیه. هدف از جنگ و جبهه و ... اینه که نماز زنده بشه. هدف تمام کارهای ما اینه که ما عبد خدا و اهل نماز اول وقت بشیم. ان شاء الله اثر اهمیت به نماز اول وقت رو تو زندگی خودت می بینی .🍃 🔸ان الصلاه تنهی عن الفحشا و المنکر... 🔹اقم الصلوه لذکری... یقینا نماز ( انسان را ) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد . ( عنکبوت / ۴۵ ) به خاطر یاد من ، نماز را اقامه کن .( طه / ۱۴ ) 📚 خدای خوب ابراهیم @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
❤️ خوشا به حال تویی که کنار جانانی بدا به حال منی که اسیر زندانم... تو در سعادت محضی، تویی که میخندی منی که بند گناهم منی که گریانم...🍂🥀 ؛ 🌸 @Ebrahimhadi @Ebrahimhadi_Market •••••••••••••••••••••••••••••••
#مکتب_شهدا🌹 یکی از درس هایی که از محضر ابراهیم گرفتم و برایم بسیار کاربرد داشت، درس " #الله_اکبر " بود! این ذکر شریف را بارها و بارها در نماز تکرار کرده بودم، اما نه به آن صورتی که ابراهیم به حقیقت الله اکبر توجه می کرد. ابراهیم می گفت: می دانی الله اکبر یعنی چه؟! یعنی خدا از هر چه که در ذهن داری بزرگتر است. خدا از هر چه بخواهی فکر کنی با عظمت تر است. یعنی هیچ کس مثل او نمی تواند من و شما را کمک کند. الله اکبر یعنی خداوند به این عظمت، در کنار شماست، ما کی هستیم؟ اوست که در سخت ترین شرایط ما را کمک می کند. برای همین به ما یاد داده بود که در هر شرایط، به خصوص وقتی در بن بست قرار گرفتید، فریاد بزنید " #الله_اكبر " کتاب سلام بر ابراهیم ؛ جلد دوم ، ص۱۳۰ #سلام_بر_ابراهیم۲ @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••••••
✅خداوند در قران میفرماید: لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا. این یعنی ابراهیم زنده است. این یعنی صحبت هایمان را میشنود، دلتنگی هایمان را میبیند، غم هایمان را درک میکند و...💫 این یعنی میداند بی حوصلگی هایمان به سبب چیست؟ ناراحتی هایمان از کجا منشا میگرد..این یعنی او زنده است!🌴 سال های پیش بود با خودم عهد کردم او را برادر بنامم.این به این جهت بود که زنده بودنش را در زندگی ام درک میکردم و میدانستم او مانند یک برادر از من مراقبت خواهد کرد...💞 سال ها بود که با عکسش زندگی میکردم قاب عکسشم را جلویم میگذاشتم و دردودل میکردم... اما نمیدانستم.. نمیدانستم من تنها نیستم!نمیدانستم ابراهیم لطفش شامل حال خیلی ها شده و خیلی ها به او برادر میگویند و او در حق خیلی ها برادری میکند! براستی که ابراهیم و خوبیست 🍃❤️ @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••••••
🍃یكی از دوستان قديم را ديدم. در مورد كارهای ابراهيم صحبت ميكرديم. ايشان گفت: قبل از انقلاب، يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابی... 💫 بهترين غذا و ســالاد و نوشابه را سفارش داد. خيلی خوشــمزه بود. تا آن موقع چنين غذائی نخورده بودم. بعد از غذا آقا ابراهيم گفت: چطور بود؟ گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه... 🌿گفت: امروز صبح تا حالا توی بازار، باربری كردم. خوشمزگی اين غذا به خاطر زحمتيه كه برای پولش كشيدم!! 📔 منبع کتاب ◀️جهت سفارش کتب شهید ابراهیم هادی به پیج زیر مراجعه کنید: @EbrahimhadiMarket
🌹گاهے باید صبحم را با سلام بر تو آغاز ڪنم، تویـے ڪه حضورت، چراغے است روشن در راه تاریڪ و پر پیچ و خم زندگے ام.. 🌺 @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••••••
☘آقا ابراهیم صبــــح ڪہ نہ تمام عمرمان بہ خیــر مے شود اگر سایہ اےاز بر اعمالمان افتد. @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
┅═✼🍃🌷🍃✼═┅ ☘رد پایت هنوز روی دوش جبهه های ایران است روی دوش شلمچه و گیلان غرب و.. و غمت امروز سنگین تر از دیروز. ☘ای واسطه ی زمین و آسمان! ای زنده ی بی پیکر. می خواهم به مقصد آسمان ، ترک گویم زمین را، ولی گناهانم بال های پروازم را برچیده اند. 🌷ای شهید با عزت! ای نهایت افتخار این سرزمین! لطفی کن و دعایم کن من هم شهادت می خواهم؛ بال هایم باش... 🌷 @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
🌱 من یقین دارم که آن ها نمرده اند فقط با حریر نازڪی از جنس نور✨ از ما جدا شدھ اند.... پرباز ڪرده اند تا بھشت.... @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
🔹هیچ وقت در کارهایش از عدالت و حرف حق دور نمی شد. مثلا یکی از همسایه های ما که خیلی اهل دعوا بود با یکی دیگه از همسایه های ما دعوا افتاده بود و دندان یک نفر را شکست. همسایه ما هم شکایت کرد شاکی رضایت نمی داد. 🔸 متهم به من گفت : برو ابراهیم رو بگو بیاد من هم هر طور شده ابراهیم رو پیدا کردم و آوردم. هم شاکی هم متهم به احترام ابراهیم بلند شدند. شاکی گفت: اگه ابراهیم بگه رضایت بده من رضایت می دم. 🔻ابراهیم خیلی جدی گفت: نه خیر نده! این آقا باید بفهمه برای هر چیزی نباید دعوا به پا کنه! متهم ۲۴ ساعت داخل بازداشگاه بود. بعد ابراهیم به شاکی گفت: حالا برو رضایت بده باید کمی می شد. @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
🔹بارها شنیده بودم که ابراهیم از این حرف که برخی می گفتند فقط می رویم جبهه برای شهید شدن اصلا خوشش نمی آمد. به دوستانش می گفت: «همیشه بگید تا لحظه ی آخر تا جایی که نفس داریم برای اسلام و انقلاب خدمت می کنیم. اگر خدا خواست و نمره ما بیست شد آن وقت شهید می اشویم ولی تا اون لحظه ای که نیرو داریم باید برای اسلام مبارزه کنیم @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket
🔸يكي از دوستان قديم را ديدم. در مورد كارهاي ابراهيم صحبت ميكرديم. 🔹 ايشان گفت: قبل از انقلاب، يك روز ظهر آقا ابرام آمد دنبال ما. من و برادرم و دو نفر ديگر را برد چلوكبابي، بهترين غذا و ســالاد و نوشابه را سفارش داد. خيلي خوشــمزه بود. تا آن موقع چنين غذائي نخورده بودم. 🔸بعد از غذا آقا ابراهيم گفت: چطور بود؟ گفتم: خيلي عالي بود. دستت درد نكنه... 🔹 گفت: امروز صبح تا حالا توي بازار، باربري كردم. خوشمزگي اين غذا به خاطر زحمتيه كه براي پولش كشيدم!! 📔 کتاب @Ebrahimhadi @EbrahimhadiMarket •••••••••••••••••••••••••••