❤️ #دلنوشته ❤️
من یک گناهکارم ی رو سیاه ک با شناخت داداش ابراهیمم تونستم مسیر زندگیمو عوض کنم😔یا شاید تازه تونستم مسیر زندگیمو پیداکنم.دقیقا جای ک ته ته چاه بود ته ته گناه نمیدونم باید بگم خوب موقعه با داداشم اشنا شدم یا بد موقعه.خوب موقعه وقتی میگم یعنی تو بدترین شرایط گناه باهاش اشنا شدم و از گناه برگشتم ،بد موقعه یعنی خیلی خجالت میکشم از روش بخاطر گناهی ک داشتم مرتکب میشدم.ولی بهرحال از گناه برگشتمو داداشم شد بهترین منجی من.من اولین اشنایم با کتاب رویاهای صادقه ک راجعبه اقا ابراهیم بود شروع شد وقتی کتابو مطالعه کردم درست زمانی بود ک غرق در گناه بودم کتاب باعث شد ی کوچولو ب خودم بیام در همون شب اول ک شاید تازه چند صفحه از کتابو خونده بودم.گفتم میخوام بشی دوست اسمونیم اگه منو قابل میدونی ب خوابم بیا.همون شب خواب دیدم تو مراسم خاک سپاریه چند شهید گمنام دارم پش تابوتها حرکت میکنم یهو ب خودم اومدم گفتم. من.اینجا.شهید.خاک سپاری.یعنی چی؟منکه خیلی گناهکارم اینجا چکار میکنم.ی خانوم اومد بهم گفت تو کاری نکن فقط پشت همین شهدا اروم حرکت کن.صبح ک از خواب پاشدم من خود قبلم نبودم انگار.خیلی روحم سبک بود حس میکردم دادشم منو ب خواهری پذیرفته.قبول کرده ک بشم کنیزش.واسه همین اروم اروم شروع کردم ب نمازو ترک گناه.یکم بعد بهش متوسل شدمو ازش چیزی خواستم گفتم اگه حاجتمو از خدا بگیرم نمازمو اول وقت میخونم.😊حاجتمو گرفتم منم ب قولم عمل کردم.بعد گفتم اگه این یکی حاجتمو هم بگیرم چادری میشمو حجاب میگیرم 😊بازم حاجتمو گرفتم داد.منم ب قولم عمل کردم.خلاصه این شد دوستیه بین منو دادش بزرگم.ترک ی گناه+یه حاجت با توسل ب داداشم از خدا میگیرم 😊
#ارسالی_اعضا
🆔 @Ebrahimhadi
هدایت شده از شهید ابراهیم هادی
🌺هر شب به رسم قرار عاشقی🌺
🔸دعای فرج #امام_زمان«عج» 🔸
⏰هرشب ساعت۲۲
🔴در انتشار ثواب این دعا شریک باشید و انتشار دهید.🔴
👉 @Ebrahimhadi 👈
به نام خدا
💠چشم پوشی مردان:
قرآن کریم می فرماید: به مؤمنان بگو چشمان خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند، این برای آنها پاکیزه تر است و خدا به آنچه می کنند، آگاه است.
💠چشم پوشی زنان:
و پس از آن فرمود: به زنان با ایمان بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ کنند.
🔸داشتيم با بچه ها حرف ميزديم. ابراهيم دراتاق ديگري تنها نشسته و توي حال خودش بود! وقتي بچه ها رفتند. آمدم پيش ابراهيم. هنوز متوجه حضور من نشده بود. باتعجب ديدم هر چند لحظه، سوزني را به صورتش و به پشت پلک چشمش ميزند! يکدفعه با تعجب گفتم: چيکار ميکني داش ابرام؟!
تازه متوجه حضور من شد. از جا پريد و از حال خودش خارج شــد! بعد مكثي كرد و گفت: هيچي، هيچي، چيزي نيست!
گفتم: به جون ابرام نميشه، بايد بگي برا چي سوزن زدي تو صورتت.
مکثي کرد و خيلــي آرام مثل آدم هایی که بغض کرده اند گفت: "ســزاي چشمي که به نامحرم بيفته همينه." آن زمــان نميفهميدم که ابراهيم چه ميکند و اين حرفش چه معني دارد. بعدها وقتی تاريخ زندگي بزرگان را خواندم، ديدم که آنها براي جلوگيري از آلوده شدن به گناه، خودشان را تنبيه ميكردند.
📚 سلام بر ابراهیم / ص۱۸۱
🆔 @Ebrahimhadi
@Ebrahimhadi-keramat-shohada.mp3
3.76M
#صوت #سخنرانی_کوتاه #شماره۴۶
موضوع: کرامت شهدا
سخنران: حجةالاسلام سیدحسین مومنی
♦️پیشنهاد ویژه♦️
🆔 @Ebrahimhadi