eitaa logo
مطالب تحلیلی و مبنایی بصیر
83 دنبال‌کننده
679 عکس
350 ویدیو
11 فایل
این کانال توسط گروه تحلیلی سیاسی بصیر اداره میشود. @sarbaz_emam_khameneii ادمین 💥کانال سیاسی بصیر 💥 به ما بپیوندید 👇👇👇 ♻️ @basire_basir ♻️
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از رضا حیدری
❌ خوارج، عدالت‌خواه نبودند! ❓ پرسش: در فضای مجازی، ویدئویی منتشر شده و در آن گوینده ادعا می کند که؛ انتهای بدون دانستن احکام شرعی آن، است. لطفا میزان صحت را بفرمایید و بطور کلی نظرتان در این باره چیست؟ ✍پاسخ: این سخن به چهار بخش قابل تجزیه است؛ ۱- اینکه انسان برای ورود به هر کاری باید آداب آن را و احکام شرعی آن را بداند درست است و عقل و شرع به آن حکم می کند و مطالبه عدالت نیز از آن مستثنا نیست و باید مبتنی بر عقلانیت، فقاهت و واقعیت باشد. ۲- اینکه خوارج گروه منحرفی بودند و باید برحذر باشیم که مبادا به ویژگی های آنها مبتلا شویم هم درست است. ۳- اینکه خوارج علم کافی نداشتند و خشک مغز بودند هم قابل قبول است. ۴- اما اینکه خوارج به دنبال عدالت‌خواهی بودند صرف ادعا و نیازمند اقامه دلیل از سوی مدعی است! زیرا؛《البینة علی المدعی》. در هیچیک از متون تاریخی یا دینی، تقابل خوارج با امام علی ع برای مطالبه عدالت معرفی نشده است و تاریخ دانان نیز چنین برداشتی از رفتار و مواضع آنها نداشته اند. ما سندی سراغ نداریم که خوارج مثلا به علی ع خرده گرفته باشند که چرا عدالت را در جامعه اجرا نمی کنی! یا داعیه عدالت و شعار مبارزه با فساد و اشرافیت داشته باشند! بلکه شعارشان 《لا حکم الا لله》 بود...آنها در صفین پس از نیرنگ قرآن بر نیزه کردن، فریب خوردند و پذیرش حکمیت را بر علی ع تحمیل کردند ولی پس از چندی پشیمان شدند و از امام خواستند تا از خطایی که در پذیرش حکمیت پیش آمده توبه کند! آنها با شعارِ «لا حُکمَ إلاّ للهِ» بندگان را فاقد صلاحیت داوری دانستند! و گفتند که علی (ع)، افراد را داور در دین خدا قرار داد، در حالی که داوری مخصوص خداست و او چنین حقی نداشت! و در ادامه این کار را گناه کبیره و ارتکاب کبیره را موجب خروج از دین دانستند! و در نهروان با امام جنگیدند و شد آنچه شد... با مراجعه به برخی کتب مانند تاریخ یعقوبی و تاریخ طبری و شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید و متن خطبه های نهج البلاغه (خطبه های ۳۶، ۴۰، ۵۸، ۵۹، ۶۰، ۶۱، ۹۱، ۱۲۱، ۱۲۲، ۱۸۱، ۱۸۲ و...) می توان به شاخصه های رفتاری و پنداری این جماعت پی برد که مهمترین آن؛ فقدان بصیرت، فقدان قدرت تحلیل سیاسی، ساده لوحی و ظاهرگرایی، تکفیر دیگران، تعصب در فهم دینی و تحجر و جمود بوده است. رضا حیدری ۱۴۰۳/۰۱/۰۷_ اهواز 🌐 کانال حجت الاسلام و المسلمین استاد رضا حیدری @Heydari_org
حجت الاسلام پناهیان ما برای «سعی» آفریده شده‌ایم، نه برای برخورداری از چند صفت خوب! اینکه یک انسان، سعه وجودی پیدا می‌کند یعنی چه؟ در قرآن کریم، فرمود: «لَیْسَ لِلْإِنْسَانِ إِلَّا مَا سَعَى» (نجم، ۳۹) یعنی سعی تو است که تو را به خدا می‌رساند. ما برای سعی آفریده شده‌ایم نه برای برخورداری از چند صفت خوب!
مثلاً شما انسان سخاوتمند، باحیا، متواضع و مهربانی هستی، حالا خدا از شما سعی می‌خواهد. اگر بخواهیم اخلاقی نگاه کنیم، شما می‌گویی «خدایا من همه این صفات خوب را دارم، دیگر با من چه‌کار داری؟» مثلاً می‌فرماید: من تو را در موقعیتی قرار می‌دهم که نباید سخاوتمندانه رفتار کنی، یعنی دین از تو این را می‌خواهد. یا تو را در موقعیتی قرار می‌دهم که نباید مهربانانه رفتار کنی، مانند امیرالمؤمنین(ع) که با خوارج رفتار کرد. یا تو را در موقعیتی قرار می‌دهم که سعی تو اتفاقاً خلاف آن تواضع تو قرار می‌گیرد، و باید فریاد بزنی و ممکن است حتی شبیه متکبرین جلوه بکنی، البته در اصل این تکبر نیست ولی آنهایی که ظاهربین هستند، تو را به تکبر متهم می‌کنند، کمااینکه معاویه امیرالمؤمنین(ع) را متهم می‌کرد.
راه‌حل قرآن برای اینکه دچار آسیب‌های اخلاق نشویم «تقوا» است اینکه امیرالمؤمنین(ع) در کنار ایتام کوفه زانو می‌زند و اشک می‌ریزد، نامش را اخلاق نگذاریم بلکه این را تقوای ایشان بدانیم. چرا اسم این را مهربانی و اخلاق امیرالمؤمنین(ع) بگذاریم؟ اسمش را بگذاریم تقوای امیرالمؤمنین(ع). راه حلی که قرآن دارد تا ما دچار آسیب‌های اخلاق نشویم، کلمه تقوا است.
تقوا یعنی کِی از کدام خوبی برای انجام وظیفه‌ات استفاده کنی و فریب خوبی‌های ظاهری را نخوری تقوا یعنی اینکه چه موقعی از چه خوبی‌ای به عنوان وظیفه خودت استفاده کنی. تقوا یعنی فریب خوبی‌های ظاهری را نخور! مثلاً امام سجاد می‌فرماید: اگر کسی خطا و گناه نمی‌کند، فریبش را نخور، شاید به خاطر ضعف نفس اوست، یعنی عرضه‌اش را ندارد!
اخلاق در روایات، به معنای ملکات نفسانی که در علم اخلاق می‌گویند، نیست کلمه اخلاق که شما در روایات می‌بینید، معنایش این ملکاتی که در علم اخلاق می‌گویند، نیست! در آنجا منظور «حسن معاشرت» است که یکی از زیرمجموعه‌های آداب اسلامی به‌حساب می‌آید و در ادبیات دینی از آداب و مؤدب بودن، بیشتر سخن گفته شده است تا از اخلاق! مثلاً رسول‌خدا(ص) می‌فرماید: من ادب‌شده به‌دست خدا هستم و علی هم ادب‌شده به‌دست من است «أنا أدیبُ اللّه وَ علیٌّ أدِیبی» (مکارم الأخلاق، ج۱، ص۵۱)
در قرآن کریم می‌فرماید: «وَ اِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ‌ عَظیم» (قلم، 4) علامه طباطبایی می‌فرماید: درست است که پیامبر(ص) از ملکات نفسانی بالایی برخوردار بود، ولی این آیه منظورش حسن معاشرت پیامبر(ص) است... پس این تعابیر، در واقع مربوط به معاشرت است.
یکی از تلقی‌های ناروا از دین، این است که دین را به‌طور افراطی، اخلاقی بدانیم مثلاً درباره خوارج حرف‌های خیلی زیادی در این‌باره هست. حرقوص بن زهیر گفت: «یا رسول الله این غنائم حُنین را داری تقسیم می‌کنی، عدالت رعایت کن!» رسول خدا(ص) فرمود: اگر من عدالت رعایت نکنم، چه کسی می‌خواهد عدالت رعایت کند؟ و بعد هم آینده این شخص را فرمودند. (مجمع البیان، طبرسی/ج ۵/ص ۷۲) حالا ماجرای تقسیم غنائم چه بود؟ ماجرا این بود که به دلیلی و به حکمتی و مصلحتی، رسول خدا(ص) داشتند قسمت بیشتری از غنائم را به تازه مسلمانان مکّه می‌دادند. او از مدینه آمده بود، لذا جزو کسانی قرار می‌گرفت که غنیمت به او کم می‌رسید. او به سراغ اخلاق رفت و آن را در مقابل تقوا قرار داد. تقوای او می‌گفت «به رسول خدا نباید این‌چنین بگویی» و تقوای رسول خدا(ص) هم می‌گفت که این‌چنین باید رفتار بکنی. فریب اخلاقی خوردن انسان از دست ابلیس، خیلی فراوان است. بهانه اخلاقی آوردن در مقابل تقوا خیلی فراوان است. و اخلاق به همین دلیل ظرفیت این را دارد مقابل دین بایستد. یکی از تلقی‌های ناروا از دین، این است که ما دین را به‌طور افراطی، اخلاقی برداشت کنیم. البته بنده نمی‌خواهم اخلاق را به‌طور مطلق نفی کنم.
علت برخی دین‌گریزی‌ها، تفسیر اخلاقی از دین است  اخیراً دختران یک دبیرستان را جمع کرده بودند، گروهی از اینها گفته بودند که ما از دین بدمان می‌آید. علت‌ آن را پرسیده بودند. یکی از مهم‌ترین دلایلی که ذکر کرده بودند این بود که گفته بودند «دین موجب می‌شود که درباره ما قضاوت بشود» اخلاق به شما اجازه می‌دهد درباره دیگران قضاوت کنید، اما تقوا به شما اجازه نمی‌دهد در مورد دیگران قضاوت بکنید. این یکی از بدی‌های اخلاق است. پس علت دین‌گریزی بعضی‌ها این است که ما دین را اخلاقی تفسیر می‌کنیم.
🔶🔷🔶از شما اصرار و از آنها انکار مولای ما! در دیدار ساعتی پیش با دانشجویان فرمودید: یکی از دوستان گفتند که تصور شده که نظر رهبری در مورد مسأله ی عدالت با سال 80 فرق کرده! اگر فرقی کرده باشد در این جهت فرق کرده که شده بر مسأله ی عدالت؛ چون پیشرفت هایمان در سمت عدالت کم بوده اصرار بیشتری ما داریم.از عدالت که کسی دست برنمی‌دارد. بگذارید از همین جمله آخر شروع کنم؛ «از عدالت که کسی دست بر نمی دارد» مولای ما! نمیدانم مقصودتان از «کسی» غیر خودتان هم هست یا نه؟ ولی با کمال شرمندگی از مجاهدت بیش‌ از نیم قرنی شما در گسترش عدالتخواهی باید بگویم: اینجا در سطح نخبگان میانی از عدالت دست برمی دارند! خیلی خوب هم از عدالت دست برمی دارند! آقا جان! یادتان هست بعد از پذیرش قطعنامه 598می گفتید:ما عدالت طلبیم چه با جنگ؛ چه‌بی جنگ. خاطرتان هست درسالگرد رحلت امام به همه سوگداران امام فرمودید: دعوت به نظام اسلامی منهای اعتقادی راسخ و عملی پیگیر در راستای عدالت اجتماعی دعوتی ناقص بلکه غلط و دروغ است. فرمودید: جمهوری اسلامی منهای عدالت معنا ندارد. بعد از رحلت امام فریاد می زدید: والله قسم! در جامعه اسلامی هم ممکن است مُترَف به وجود بیاید! به خاطر دارید که از مخلصان انقلاب برای شکل نگرفتن طبقه ی مرفه جدید در دهه ۷۰ استمداد می طلبیدید: از دل نظام اسلامی دارد طبقه نو کیسه جدیدی به وجود می آید!‌ مگر این شدنی است؟!مخلصان انقلاب نخواهند گذاشت... در دهه هشتاد فرمودید:لب مطالبه من از شما جوان های دانشجو عدالتخواهی است. حتی به دانشجویان فرمان دادید: هر پدیده ضد عدالت در واقعیت کشور باید مورد سوال قرار بگیرد. حتی به سران نظام، فرمان هشت ماده ای صادر فرمودید و هیچ کس را مبرا از سوال ندانستید. با مسئولین نظام که می نشستید "مشروعیت نظام" را "وابسته به عدالت خواهی" می دانستید. در دهه ۹۰ از لزوم تشکیل "لشکر جوان مطالبه گر" گفتید؛ از "خطر بر زمین افتادن علم عدالت"؛ از "لزوم تطابق همه برنامه های حاکمیت با عدالت"؛از "پیوست عدالت داشتن همه برنامه ها"؛ از "لزوم انتخاب نماینده و رئیس جمهور طرفدار عدالت" وووو اما درست در هنگامه ای که در دهه گذشته بیش از ۱۰بار از عقب ماندگی در عدالت گفتید؛در دهه ای که "اصرار شما بیشتر شده بود"؛ عده ای نه تنها بر عدالت اصرار نداشتند که برای نخواستن عدالت، انواع و اقسام "معاذیر و قید های موهوم" را به دست و پای عدالت می انداختند؛ بی آنکه یک‌بار نشان مان دهد چگونه می شود عدالت مطلوب شان را خواست؟! یکی عدالتخواهان را "خوارج" می دانست! یکی از "تمام شدن دوران عدالت"می گفت! همو از "تمام شدن دوران بحث درباره عدالت" سخن به میان می کشید! شخص دیگری عدالت خواهان را "سگان بی قلاده" می خواند! آن یکی از برچسب "خوارج پلاس و ۲پلاس"ش رونمایی می کرد! ده ها تلاش مستمر و با رسانه های نفتی!! با اینکه وضعیت عقب ماندگی در عدالت؛(توزیع ناعادلانه آزادی و ثروت‌ها و فرصت ها و ابزار کار و منابع و اعتبارات بانکی،خصوصی سازی حراج کننده بیت المال و خانه مان سوز کارگران،بی اعتنایی عجیب نسبت به زنان سرپرست خانوار، تکون طبقه بانکدار خصوصی با خلق نقدینگی های افسانه ای،نانظام حقوق و دستمزد،نانظام مالیاتی، آموزش و پروش طبقاتی و پولی،انحصارات صادرات و واردات،احتکار زمین توسط برخی نهادها،رسانه های نارسانای صدای مردم و حافظ وضع موجود و ده ها مساله دیگر) فرصت نمایش عملی عدالتخواهی مطلوب را پیش پایشان گذارده بود؛ اما برخی از آنها قیدهایی که به عدالت و عدالت خواهی میزدند نه برای اصرار بر خط اصیل عدالت خواهی که برای انکار اساس عدالت خواهی بود. خواستم بنویسم: «کاش یک بار دیگر برای شرمندگی ما هم که شده در ۸۵ سالگی روزی یک ساعت روی پای می ایستادید و برای مان یک بار دیگر از نسبت توحید و عدالت و آزادی می گفتید درست مثل ماه رمضان۵۰ سال پیش در مسجد امام حسن مجتبی (ع) مشهد» اما خواب زده ها را بیداری نشاید! شما نیم قرن است که مدام از عدالت می گویید؛ اما از شما است و از برخی آنهایی که در پس و پیش نام مبارکتان القاب قطار میکنند؛ ! سایه تان مستدام خط عدالت مدیون نام و‌ مرام تان ✍🏼 محمد زارع 💥 بصیر 💥 ❇️ @basire_basir ❇️
⁉️ الگوی جهانیِ جمهوری اسلامی چه شاخصه هایی باید داشته باشد ؟! ⚡️روز گذشته رهبر انقلاب در دیدار با دانشجویان، یک آرمان جمهوری اسلامی را معرفی الگویی به مردم جهان برای اداره خوب یک کشور معرفی کردند. 💫چنین الگویی در شئونات مختلف زندگی مردم باید بر شاخصه هایی مبتنی باشد. 📚شاخصه هایی که برخاسته از تعالیم اسلام باشد، نه معیارها و هدف گذاری های تمدن مادی! 🖇لذا لازم است که مبانی و اهداف هر دو تمدن شناخته شوند. ⚠️در حال حاضر شاخصه های تمدن مادی چنان به خوردِ ساحت های مختلف زندگی ما رفته که چه بسا شناخت بیگانه بودنِ آنها، حتی بر نخبگان متدینمان هم دشوار است! 👈هر چند شناخت باطل در مراحل ظریف آن برای ما سخت است، ولی ملاک های حقِّ مُبینِ خود را می توانیم استخراج کنیم و مبنای عمل قرار دهیم. 👈آنگاه به کریمه "إِنَّ ٱلۡبَٰطِلَ كَانَ زَهُوقٗا " تاسی کنیم و پیش برویم. ⁉️در کتاب قرآن ، کدام کلمه است که به اندازه کلمه "بیِّنات" و مشتقات آن مانند "مُبین" و ... رخ بنماید؟! 👈لذا به نظر می رسد در بسیاری از ساحت های مورد ابتلای جامعه کنونی ما، قیام بر آوردن بیّنات یکی از مبانی ساختِ الگوی آرمانیِ متناسب با تمدن اسلامی است. 📛در سیاست ورزی، 📛در کنش ها و واکنش های رسانه ای، 📛در نقد و ردِّ قول و فعل افراد، 📛در حل معضل فرهنگ و 📛خصوصا بحث حجاب و عفاف و بسیاری از حیطه های چالش برانگیز دیگر، قیام به آوردنِ بیّنات ، ویژگی هایی دارد که قابل توسعه و تحقیق است. 🔰لذا به نظر می رسد آنچه رهبر معظم انقلاب، از آن با عنوان نام برده اند، در یک مرحله بنیادی ، همان تنظیم نرم افزار جمهوری اسلامی بر مبنای شاخصه هایی است که یکی از اصلی ترین آنها بیِّن بودن است. ☀️از قضا همین شاخصه بیّن بودن ، دقیقا با اصل بنیادی و نانوشته اغوا و فریب در تمدن مادی سرشاخ می شود و بدون شک، وقتی حقِّ مُبین می آید، باطل نابود خواهد شد. 🌱بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ ✍ مهاجر الی الله 💥 بصیر 💥 ❇️ @basire_basir ❇️