eitaa logo
🇮🇷ادامه راه شهدا🇵🇸
78 دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
4.9هزار ویدیو
17 فایل
🥀🥀🥀امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتراز شهادت نیست.🌹 هر موقع خواستی گناه کنی یاد نگاه شهدا بیفت اونوقت گناه خودش ازت فاصله میگیره @ya_hoseinjaan🌹ارتباط با ادمین🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝سلام حضرت پدر، مهدی جان شما آن خوبترین پدرید و من آن یتیم چشم به‌ راه شما آن سبزترین بهارید و من آن شاخه‌ی خشکیده شما آن زلال‌ترین چشمه‌اید و من آن تشنه‌ترین عابر شما آن موعود نجات بخشید و من آن شبگرد کوچه‌های انتظار باز می‌آیید و من در آیینه‌باران نگاهتان ، سبز می‌شوم ، سیراب می‌شوم ، لبخند می‌زنم و زندگی می‌کنم ... به همین زودی ، به همین نزدیکی🏝
باسلام هر روز را بایاد شهدا آغاز کنیم 🌷 بسیجی شهید حسن رستگار 🌷 تولد اول شهریور ۱۳۳۹ تهران 🌷 شهادت ۱۳ آذر ۱۳۶۰ آبادان 🌷 سن موقع شهادت ۲۱ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ پدر و مادرم، روی قبرم چیزی ننویسید.می خواهم مانند هزاران شهید گمنام باشم. ✅ مرا تشییع نکنید زیرا از روی شهیدانی که بدون هیچ تشییع جنازه ای زیر خروارها خاک دفن شده اند خجالت می کشم و اگر خواستید روی قبرم چیزی بنویسید، بنویسید 🌷« پرکاهی به آستانه کبریایی.»🌷 ✅ ای برادران و خواهران ودوستان برایم گریه نکنیدکه دشمن خیال می کند ضعیف هستید، به دشمن بگوئید اگر پیـکرم را صد پاره کنند اگر پاره های آن را بسوزانند و اگر خاکستر مرا به دریا بریزند در دل امواج خروشان دریا صدایم را خواهید شنید که فریاد میزنم، اسلام پیروز است وستمگر نابود است 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان. برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست. به بنده حقیر - مسؤل وقت فرودگاه- اطلاع دادند دم درب مهمان داری. رفتم و با کمال تعجب شهید عباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته. پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی.؟ خیلی آرام و متواضع پاسخ داد. این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است. و شما نمی توانی وارد شوی. منهم منتظر ماندم. مانع پرواز نشوم. در صورتیکه شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بودند. نه به نگهبان اهانت کرد. و نه خواستار تنبیه او. بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم.