eitaa logo
🇮🇷ادامه راه شهدا🇵🇸
79 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
4.7هزار ویدیو
17 فایل
🥀🥀🥀امروز زنده نگه داشتن یاد شهدا کمتراز شهادت نیست.🌹 هر موقع خواستی گناه کنی یاد نگاه شهدا بیفت اونوقت گناه خودش ازت فاصله میگیره @ya_hoseinjaan🌹ارتباط با ادمین🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏝عیدتان مبارک، عزیز دل‌های ما امروز مثل بچه‌های دلتنگ، مثل کودکانِ دور از پدر، مثل فرزندانِ چشم به راه دلتنگ از نبودنتان اما پُرامید به آمدنتان، مولایمان، امیرالمؤمنین علیه السلام را پیش خدا واسطه می‌کنیم و خدا را به به روح بزرگِ ولیش که حتی چشم بر هم زدنی به خدا شرک نورزید، سوگند می‌دهیم که فرج شما را برساند و ایمان داریم که پروردگارِ مهربان، ما را دست خالی برنمی‌گرداند 🏝 ⚘خجسته میلاد مولی الموحدین، امیرالمومنین، شاه ولایت، کوکب رخشان هدایت و نور پرفروغ آسمان امامت، حضرت علی بن ابیطالب ( علیه السلام) را خدمت فرزند برومندشان روحی فدا و شما دوستداران آن امام همام تبریک و تهنیت عرض می نماییم. ⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
42.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏝دم به دم علی (ع)🏝 ⚘ماه نجف سلام! مولای آب... ای هدیه‌ی خدا به زمین و زمان... سلام!⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باسلام هر روز را بایاد شهدا آغاز کنیم 🌷بسیجی شهید سید رضا حسین‌پور 🌷 تولد ۱۲ آبان ۱۳۴۶ بیرجند خراسان جنوبی 🌷 شهادت ۱۵ بهمن ۱۳۶۵ شلمچه 🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال 🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز می‌باشد ✍ فرازی از وصیتنامه این شهید عزیز ✅ وصيتي به همسنگرانم در سنگر علم دانش در مدرسه، از همه دوستانم در سنگر علم و دانش، مي‌خواهم که اين سنگر را خالي نگذاشته و بوسيله اين سنگر، سنگرهاي دشمنان بعثي و منافقين را با تکيه بر علم و دانش همراه با تقوا نابود کنید ✅ دوستان عزیزم بر ايمان و خلوص خويش بيافزائيد و آن قدر در طلب آموزش بکوشید که ديگر بتوانيم خودمان را با سلاح هاي علمي همراه با تقوا مجهز کنيم وبدينوسيله بر قدرت اسلام بيفزائيم ✅ و يک نکته ديگر که در دعاها و ارتباط هايتان، براي پيروزي اسلام دعا کنيد، باشد که همگي ما از ادامه دهندگان راه شهداء و شاهدان و راستگويان اسلام، در هر زمان و هر کجا که باشيم و آيه شريفه واعتصموا بحبل الله جميعاً و لا تفرقوا را در ذهنمان گسترش داده و به آن پايبند باشيم. 🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا و امام شهدا و این شهید عزیز فاتحه با صلوات 🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهادت یک بسیجی سرافراز بر اثر یخ‌زدگی 🔹داوود جاودانیان از گردان امام حسین (ع) تیپ ۴۸ فتح استان کهگیلویه و بویراحمد صبح امروز در حین انجام وظیفه در شمال غرب بر اثر برودت هوا و سرمای شدید دچار یخ زدگی شد و به شهادت رسید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎐 | | | | 🏷 مثل پدر ▫️همیشه مرد سفر، مرد جاده بود پدر رفیق و همدم مردم، پیاده بود پدر برای من پدری کرد و پر کشید و پرید چه مهربان، چه صمیمی، چه ساده بود پدر 🌟 به‌مناسبت میلاد امیرالمومنین(ع) و روز مبارک 🖤@chamran🖤
از زبان مادر غوّاص شهید: نوجوانم شاد، امّا سرکش و عاصی نبود این لباس “تنگ و چسبان” مال رقّاصی نبود داغ من را مادر عباس میفهمد فقط دست و پا بسته قرار و رسم غوّاصی نبود 🖤@chamran🖤
❣شهیدی که ... در کربلای چهار اذانش ناتمام ماند... در عملیات کربلای 4 می‌گویند گردان ولیعصر (عج) خط را می‌شکند، بعد شما ادامه می‌دهید. کانالی بود که به اروند وصل می‌شد. منتظر ماندیم تا غواص‌ها کارشان را آغاز کنند. شب قبل از آغاز عملیات، آسمان پر از آتش بود و رزمندگان تا صبح مشغول نیایش و مناجات بودند. بچه‌ها در سیاهی شب به نماز شب ایستادند. تنها خواسته‌‌ای که از دل و جان‌شان بیرون می‌آمد و بر لب‌شان می‌نشست، بود. بسیاری از هم وداع کرده و یکدیگر را به آغوش می‌کشیدند. منتظر شروع عملیات بودیم، بالاخره سپیده از راه رسید. صدای اذان عادل محمدرضا نسب و برادر پرکار، خفته‌ها را از خواب بیدار کرد. همه آستین‌ها را بالا زده و وضو گرفتند. در چند قدمی عادل که اذان می‌گفت. حمید همراه «منصور خدایی» (دیدبان گردان) ایستاده بود. اذان داشت به انتها می‌رسید که ناگهان غرشی رعب آور در همه جا پیچید، غرش توپخانه‌ی دشمن بود. گلوله‌ای میان حمید و عادل افتاد و ترکش‌هایش قیامتی به پا کرد. هر سه باهم شهید شدند، پرکار روی دست‌های رزمندگان بلند شد، خون از نوک انگشتانش بر زمین می‌چکید، لبانش تکان می‌خورد آنان اذان و نماز ناتمام خود را با آخرین ارتعاشات گلوی خونین شان به پایان رساندند. 🖤@chamran🖤
🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹 شبی در خواب جوان زیبا و خوشرویی را دیدم که لحظات گرمیِ نگاهش و طراوت و شادابیِ سیمایش من را مجذوب خودش کرد . من به او گفتم شما چه کسی هستی گفت : اسمم عباس دانشگر است. در فاصله ی چند متری دیدم که فرشی با گلهای رنگارنگ پهن است و فضا آکنده از شمیم عطری دل انگیز است و تعدادی از شهدا روی فرش ایستاده اند . عباس به من گفت : به مادرم بگویید زیاد نگران من نباشد جای من بسیار خوب است ،من پروانه وار و آزاد پر کشیده ام . به نیت من به مدت دو سال نماز قضای احتیاطی بخوانید ، من نیاز به نماز دارم . از خاله ام خانم عبدوس که معلم روخوانی و روانخوانی قرآن شماست تشکر کنید که به نيت من زیاد قرآن می خواند . صبح از خواب بیدار شدم وقتی به کلاس قرآن رفتم برای خانم عبدوس تعریف کردم . اشک در چشمانش حلقه زد و گریست گفت عباس را مثل فرزندم دوست می داشتم . وقتی خبر شهادتش را شنیدم در تمام مجالسی که شرکت می کنم به یاد او قرآن می خوانم و صلوات می فرستم . 🖤@chamran🖤
وشھادت‌پایان‌ڪسانیست‌ڪہ‌.. دࢪاین‌ࢪوزگاࢪگوششان‌غباࢪدنیا‌نگࢪفتہ ‌باشد! وصدا؎آسمان‌ࢪابشنوند! وشھادت‌حیاتِ‌عِندَࢪَبِّ‌است.! 🖤@chamran🖤
🌹شهید این عکس معروف را می‌شناسید؟ شهیدان عباس حصیبی و علی شاه‌آبادی؛ 📸 این عکس یادگار روزهای ماست. عکسی که همیشه بی نام عکاس دیدیمش. و بی نامی از شهدایش. 🔶 عکس مربوط است به ۲۱ دی ماه سال ۶۵، سومین روز عملیات کربلای پنج در شلمچه است؛ وقتی که گروهی از نیروهای ایرانی در محاصره نیروهای عراقی گیر افتاده بودند. توی یکی از سنگرها، عباس حصیبی (شهید سمت چپ در عکس) و علی شاه آبادی (شهید سمت راست که یکی از سمینوف چی های دسته ادوات بوده)، کنار هم نشسته بودند که تیر سمینوف عراقی می خورد به سر حصیبی و رد می کند و می خورد به سر دومی. سر حصیبی را باند پیچی کرده بودند… عکس را هم رضا احمدی با دوربین علی شاه آبادی گرفته است… 📖 🌷 مادر 🖤@chamran🖤
🍁ارادت شهید محمد رضا تورجی زاده به حضرت زهرا (سلام الله) و سادات ✍داشت سوار تویوتا می شد که برود، رفتم جلو و گفتم:  برادر تورجی می خواهم بیایم گردان یا زهرا (سلام الله). گفت: شرمنده جا نداریم. گفتم: مگر می شود گردان مادرمان برای ما جا نداشته باشد؟  تا فهمید سیدم پیاده شد، خودش برگه ام را برد پرسنلی و اسمم را نوشت. یک روز هم رفتم مرخصی بگیرم. نمی داد.  نقطه ضعفش را می دانستم. گفتم: شکایتت را به مادرم می کنم. از سنگر که آمدم بیرون، پا برهنه و با چشمان اشک آلود  آمده بود دنبالم. با یک برگه مرخصی سفید امضاء. گفت: هر چقدر خواستی بنویس؛ اما حرفت را پس بگیر. 🎙راوی: سید احمد نواب ✨✨ 🖤@chamran🖤
‏سلبریتی‌هایی که توی مجازی و کوچه و خیابون شعار ‎ سر میدادین و میگفتین پشت مردممون هستیم ؛ چراا الان که مردم زلزله‌زده‌ی خوی توی شرایطِ سخت هستن و بهتون نیاز دارن / کف مِیدون نمی‌بینیمتون؟! 😏 ✍🏻"