✍🏻 داستان 41:
.
احنف بن قیس نقل می کند:
روزی به دربار معاویه رفتم و دیدم طعامهای مختلفی برای او آوردند که حتی نام برخی را نمیدانستم.
پرسیدم: این چه طعامی است؟
معاویه جواب داد: مرغابی است ، که شکم آنرا با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریختهاند.
بی اختیار گریهام گرفت.
معاویه با شگفتی پرسید: علّت گریهات چیست؟
گفتم: به یاد علی بن ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم. آنگاه سفرهای مُهر و موم شده آوردند. از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟
پاسخ داد: نان جو ، گفتم: شما اهل سخاوت میباشید، پس چرا غذای خود را پنهان میکنید؟
علی فرمود: این کار از روی خساست نیست، بلکه میترسم حسن و حسین، نان مرا با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند.
گفتم: مگر این کار حرام است؟
علی فرمود: نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد تا فقر مردم، باعث کافر شدن آنها نگردد و هر وقت که فقر به مردم فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره امیرالمؤمنین نیز مانند ماست.
💥معاویه گفت: ای احنف! مردی را یاد کردی که فضیلت او را نمیتوان انکار کرد.
📚 الفصول العلیه ، صفحه ۵۱ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀درس چهاردهم:
خستگی ناپذیری
از شهید حسن باقری
#عند_ربهم_یرزقون
🍀جهت نشر در کانال ویژه مدرسه
کمک های مومنانه فرهنگیان ناحیه۳ به خانواده های دانش آموزان نیازمند به ارزش هر بسته ۳۰۰۰۰۰ هزارتومان و جمعا ۳۴۰۰۰۰۰۰ میلیون تومان
توزیع درسنامه و محتوای آموزشی با حضور خسرو ناصری معاون آموزش ابتدایی، علی محمدی مهرا مشاور اجرایی، حمزه عطارد کارشناس مسئول آموزش ابتدایی ناحیه۳ و آقای مطهری از مسئولین هیئت رسیدگی به تخلفات اداری در بین دانش آموزان روستایی
سوالات امتحان نهایی پایه دوازدهم
بند 12 و بند 15 اصلاح شده است
@eduqom
✍ارزش و #اهمیت نماز....
⭕️نماز اول وقت
⭕️التماس دعا
🍀 جهت نشر در کانال ویژه مدرسه
📣 اسامی برندگان #مسابقه_بزرگ_نصر اعلام شد.
🚩جهت اطلاع از اسامی برندگان مسابقه بزرگ نصر، در «شبکه شاد» به بخش ⬅️کانال های «آموزش و پرورش» وارد شده،
⬅️و در بخش «کانال های پرورشی»،
⬅️ کانال «قرآن، عترت و نماز» را انتخاب کنید.
یا عبارت parvareshi1 را در شاد 🔍جستجو و گزینه پیوستن را انتخاب کنید.
🍀جهت نشر درکانال ویژه مدرسه.
معاونت پرورشی و فرهنگی
اداره کل آ.پ قم
⭐🔸⭐🔸⭐🔸⭐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀درس پانزده
نوع دوستی .
از شهید محمدحسین محمدخانی
#عند_ربهم_یرزقون
🍀 جهت نشر در کانال ویژه مدرسه
فرم ارزیابی فعالیت های پرورشی 99.pdf
93.4K
فرم ارزیابی شاخص های پرورشی و فرهنگی مدارس که(باتوجه به شرایط) بعد ازنیمه خرداد۹۹ توسط ارزیابان پرورشی، آغاز خواهد شد .
🍀معاونت پرورشی و فرهنگی
اداره کل آ.پ قم
🌷● یک نکته از این معنی........
▪️ امپاتی (empathy) چیست؟
"امپاتی" یعنی "خود را به جای دیگران قرار دادن" است.
مادری کودکش را به گردش می برد.
او خیلی خوشحال است اما کودک زار زار گریه می کند.
مادر ابتدا دلیل گریه کودک را نمی فهمد اما وقتی خود را جای کودک می گذارد و از دید کودک به جهان می نگرد، تازه متوجه می شود کودک فقط پاهای آدمها را می بیند، و در این شلوغی چیز دیگری نمی بیند. از این پایین دنیا خیلی خسته کننده است.
هرچه توانایی امپاتی در شما افزایش پیدا کند، ارتباط های صمیمانه تری با دیگران خواهید داشت.
پژوهشگران معتقدند که امپاتی می تواند تا حد زیادی مشکلات خانوادگی را که عموما از عدم درک متقابل ناشی می شود، حل و فصل کند.
اگر پدر و یا مادر هستید خودتان را جای فرزندتان بگذارید ، آیا چنین والدینی را دوست دارید؟
خودتان را جای همسر، معلم، شاگرد، فروشنده، خریدار و یا دوستتان بگذارید.
آیا طرف مقابلتان را دوست دارید؟
"توانایی امپاتی را تمرین کنید و در خود افزایش دهید."
🍀جهت نشر در کانال ویژه مدرسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼جشن میلاد امام حسن مجتبی علیه السلام
#تمام_پایه_های_تحصیلی
#تربیت_تعطیل_نمیشود
🍀جهت نشر در کانال ویژه مدرسه
#تابلو سه گانه آموزش مهارتهای زندگی
#موضوع_استرس
#ویژه_والدین
#اداره مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی
#معاونت پرورشی و فرهنگی .
🍀جهت نشر در کانال ویژه مدرسه
📚داستان شماره 42:
کرامت امام حسن مجتبی(ع)
روزى امام حسن مجتبى و برادرش امام حسين عليهمالسلام به همراهى شوهر خواهرشان حضرت زینب (عبداللّه بن جعفر ) به قصد مكّه و انجام مراسم حجّ از شهر مدينه خارج شدند.
در مسير راه آذوقه خوراكى آن ها پايان يافت و آنان تشنه و گرسنه گشتند؛ و همين طور به راه خويش ادامه دادند تا به سياه چادرى نزديك شدند؛
پيرزنى را در كنار آن مشاهده كردند، به او گفتند: ما تشنه ايم ، آيا نوشيدنى دارى ؟
پيرزن عرضه داشت : بلى ، بعد از آن هر سه نفر از مَركب هاى خود پياده شدند؛ و پيرزن بُزى را كه جلوى سياه چادر خود بسته بود، به ميهمانان نشان داد و گفت : خودتان شير آن را بدوشيد و استفاده نمائيد.
ميهمانان گفتند: آيا خوراكى دارى كه ما را از گرسنگى نجات دهى ؟
پاسخ داد: من فقط همين حيوان را دارم ، يكى از خودتان آن را ذبح نمايد و آماده كند تا برايتان كباب نمايم ؛ و آن را ميل كنيد.
يكى از آن سه نفر گوسفند را ذبح کرد و پس از آماده شدن تحويل پيرزن داد؛ و پیرزن نیز قسمتی از آن را طبخ نمود و جلوى ميهمانان عزيز نهاد؛ و آن ها تناول نمودند.
و هنگامى كه خواستند خداحافظى نمايند و بروند گفتند: ما از خانواده قريش هستيم ؛ و اكنون قصد مكّه داريم ، چنانچه از اين مسير بازگشتيم ، حتما جبران لطف تو را خواهيم كرد.
پس از رفتن ميهمانان ناخوانده ، شوهر پيرزن آمد؛ و چون از جريان آگاه شد، همسر خود را مورد سرزنش و توبيخ قرار داد كه چرا از كسانى كه نمى شناختى ، پذيرائى كردى ؟!
و اين جريان گذشت ، تا آن كه سخت در مضيقه قرار گرفتند؛ و به شهر مدينه رفتند، پيرزن از كوچه بنى هاشم حركت مى كرد، امام حسن مجتبى عليه السلام جلوى خانه اش روى سكّوئى نشسته بود، پيرزن را شناخت .
حضرت مجتبى عليه السلام فورا غلام خود را به دنبال آن پيرزن فرستاد، وقتى پيرزن نزد حضرت آمد فرمود:
آيا مرا مى شناسى ؟
عرضه داشت : خير.
امام عليه السلام اظهار نمود: من آن ميهمان تو هستم كه در فلان روز به همراه دو نفر ديگر بر تو وارد شديم ؛ و تو به ما خدمت كردى و ما را از گرسنگى و تشنگى نجات دادى .
پيرزن عرضه داشت : پدر و مادرم فداى تو باد! من به جهت خوشنودى خدا به شما خدمت كردم ؛ و انتظار چيزى نداشتم .
حضرت دستور داد تا تعدادى گوسفند و يك هزار دينار به پاس ايثار پيرزن تحويلش گردد و سپس او را به برادر خود - حسين عليه السلام - و شوهر خواهرش - عبداللّه - معرّفى نمود؛ و آن ها هم به همان مقدار به پيرزن كمك نمودند.
📚بحار الا نوار: ج 43، ص 341، ح 15، و ص 348، اءعيان الشّيعة : ج 1، ص 565.
🍀جهت نشر در کانال ویژه مدرسه