#مشاوره_رایگان
یه مرکز معرفی کنم
مرکز پاسخگویی بسوالات دینی بشماره 096400 رایگانه،
بخش مشاوره داره که همه طلبه هستن و روانشناسی خوندن
مشاور خانم هم دارن.
اگر یه وقت لازم داشتید، راس ساعت 8 یا ۱۲ یا ۱۶ زنگ بزنید و از اپراتور وقت مشاوره بگیرید.
پاسخ بسوالات شرعی هم دارن
که نیاز بوقت قبلی نیست از 8 صبح تا 8 شب هستن بجز تعطیلات
✨﷽✨
🌱فرزند شیخ رجبعلی خیاط میگوید پدرم چیزهایی می دید که دیگران نمی دیدند. یکی ازدوستان پدرم نقل میکرد. یک روز با جناب شیخ به جایی میرفتیم که دیدم جناب شیخ با تعجب و حیرت به زنی که موی بلند و لبـاس شیـکی داشـت نگـاه میکند
🌱از ذهنم گـذشت که شیـخ به ما می گوید چشمتان را از نامحرم برگردانید و خود ایشان اینطور نگاه میکند! نگاهی به من کرد و فرمـود: توهم میخواهی ببینی من چی میبینم؟ ببین! نگاه کردم دیـدم همینطور از بـدن آن زن مثل سُرب گـداخته ، آتش و سرب مذاب به زمین میریزد و آتش او به کسانی که چشم هایشان به دنبـال اوست سـرایت میکند .
🌱شیخ رجبعلی فرمـود این زن راه میـرود و روحـش یقـه مـرا گـرفته او راه میـرود و مردم را همینطور با خـودش به آتش جهنـم می بَرَد .
Ⓜ️ امروز روز شهادت امام رضا علیه السلام هست 🖤
امروز توسل به محضر امام عزیز کنیم و از محضرشون برای حل مشکل همه اعضای کانال دعا کنیم... بخواهیم از حضرت که همیشه بنده خوب خدا باشیم...
#عبرت نامه
#تجربه_تلخ
#یکی_از_آقایان
📝میشناختم خودم رو. آدم بدی نبودم. اصلا اهل نگاه کردن به نا محرم هم نبودم. کلا سمت اینجور قضایا نمیرفتم. حتی خوشم هم نمیومد. ولی وقتی آدم چیزی رو تجربه نکرده و طعمش رو نچشیده نمیتونه آنقدر با اطمینان حرف بزنه.
دانشگاه مون که شروع شد، به یک نفر کم کم نزدیک شدم. نزدیک شدنی دو طرفه. میدونین چیه همه چیز کم کم اتفاق میفته.😔
هیچ وقت شیطان یهویی یه لقمه یا گناه بزرگ رو ناگهانی به آدم نشون نمیده . کاملا یواش یواش آدم رو درگیر میکنه.
این آدم، مثل خواهر من بود. همونطور که گفتم اهل صحبت با جنس مخالف نبودم. و اولین نفری بود که باهاش صحبت میکردم و با خودم میگفتم من که حتی به چشم بد به کسی تو تلویزیون هم نگاه نمیکنم این که مثل خواهرمه و فکر هم میکردم کارم اشتباه نیست.
🚫📛هر کی که اینو میخونه و نمیدونه بدونه این اشتباه محضه. کسی که خواهر شما نیست هرگز خواهر تون نخواهد بود. این یه اشتباه محضه. من واقعا فکر نمیکردم.
بعد از یه مدت وابستگی شدیدی به این آدم پیدا کردم و فقط میخواستم نگهش دارم. اما اون آدم به پسر دیگری نزدیک شده بود. و بسیار هم دردآور بود که بودنش با یه پسر دیگه رو میدیدم کما اینکه تو دانشگاه خودمون و جلوی چشمانم هم بود. با یکی از آشنا هام صحبت کردم. بهم میگفت اصن چیزی که میگی مثل خواهرمه تعریف شده نیست. میخواهی یه چیزی خلاف فطرت خودت رو بگی.
در هر حال، پس از یه درد طولانی فراموشش کردم. و جالبه که اون آدم ازم میخواست که به قول خودش با هم دوست بمونیم 😏ولی شکر خدا تونستم جلوی خواسته اش بایستم. و اینم بگم که یک سال این درد برای من طول کشید و بهاش خیلی سنگین بود برام اما خوشحالم که جبران ناپذیر نبود.
اگه کسی اینو میخونه باور کنه که هیچ وقت اینطوری نیست. امکان نداره که وابستگی برای آدم به وجود نیاد
✍ دلتنگی قسمتی از روند فراموش کردنه...
نه اینکه با دلتنگ شدن، دوباره برگردونیش به زندگیت...