❤️راز کوه های یخی در قرآن❤️
هنگامی که انسان دو قطب منجمد شمالی و جنوبی را کشف نمود ، کوه های قطب و حجم فراوان یخ در آنجا ذهن ها را به خود مشغول کرد ...رازهای آن ها چیست؟...بعد از کاوش این پدیده ها مشخص شد که کوه های قطب در آب شناور می باشند . همه ی آن کوه ها به مقدار (1000) متر از سطح دریا ارتفاع دارند و در مقابل (4000) متر از این کوه ها در زیر آب پنهان می باشند همانند تصویر پایین👇👇👇👇👇👇
و هنگامی که خداوند می فرماید: (وترى الجبال تحسبها جامدة وهي تمر مّر السحاب صنع الله الذي أتقن كل شيء إنه خبير بما تفعلون) [النمل: 88]. ترجمه: «كوهها را ميبيني و آنها را ساكن و جامد ميپنداري در حالي كه مانند ابر در حركتند اين صنع و آفرينش خداوندي است كه همه چيز را متقن آفريده او از كارهائي كه شما انجام ميدهيد آگاه است.»
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
اعجازهای الهی
🌟💠﷽💠🌟 💌 @eejazelahi 🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۱۰) #قسمت_دهم 🌷نیک به من اشاره کرده و گفت:
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ!
(قسمت ۱۱)
#قسمت_یازده
به نیک گفتم :چطور؟
نیک در حالیکه به سمت آن دره وحشتناک اشاره میکرد، گفت: به خاطر این هدیه که عبارت است از خواندن قرآن و گرفتن مجالسی که در آن ذکر مصیبت حسین ابن علی (علیه السلام) خوانده شده و اشکهایی که بر ماتم آن عزیز ریختهاند، از این دره عبور نخواهیم کرد. 🌸از شنیدن این خبر شادمان شدم و برای همهشان طلب مغفرت کردم.
آن اندک راه رفته را بازگشتیم و در مسیر آسانتر قدم نهادیم.
◾️پس از مدتی به عبور گاه باریکی رسیدیم که دو طرف آن را پرتگاههای هولناکی احاطه کرده بودند.
🌹 نیک که گویا منتظر سوال من بود، رو به من کرد و گفت: این پرتگاههای وحشت آور، "درههای ارتداد"هستند که برای رسیدن به کف آن به حساب دنیا، سالها راه است. 🔥در کف آن هم، کورههایی از آتش قرار دارد که نمایی از آتش جهنم است و انسانهایی که درون آن جای گرفتهاند تا قیامت، در عذاب الهی گرفتار خواهند ماند. ⚡️چنان وحشتی به من روی آورد که ناخواسته بر جای نشستم.
در این میان فریادی دره را فرا گرفت. با وحشت صورتم را برگرداندم. ☄شخصی را دیدم که در حال سقوط به ته دره بود. در میان جیغ و فریادهایش که دلم را به لرزه درآورده بود، فریاد شادی گناهش را میشنیدم. ✨نیک که مانند من نظاره گر این صحنه بود، گفت: بیچاره تا اینجا را به سلامت گذراند، اما تا بر پا شدن قیامت، در ته دره خواهد ماند. 🍃با تعجب پرسیدم: چرا؟ گفت: او پس از سالها دین داری، مرتد شده بود. (ارتداد در اسلام به معنی برگشتن از دین اسلام به دین دیگری میباشد) 💥از آن پس در راه رفتن بیشتر دقت میکردم و از ترس سقوط، پای خود را بر جای پای نیک مینهادم. هر چند گه گاه پایم میلغزید، اما سرانجام به سلامت، آن راه صعب و دشوار را پشت سر گذاشتیم. ❄️نیک همچنان به پیش میرفت و من مشتاقانه، اما با دلهره بسیار در پی او در حرکت بودم. وقتی به یک دو راهی رسیدیم، نیک پا به سمت راست نهاد. ⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشمهایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من میشدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم...!
📘ادامه دارد...
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
11.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂کلیپی زیبا و تکاندهنده از صحنه های عذاب در جهنم
🍃همراه با تلاوت آیه های تکاندهنده از قرآن
✅به زیر15سال توصیه نمیشود
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸قاعده نگهداری حرز امام جواد علیه الاسلام
دعای حرز امام جواد را باید در ساعت مشتری یا شمس بنویسید
بعد از وضو و عطر زدن رو به قبله بنشینید و با جوهر روحانی روز پوست آهو و یا اگر پوست اهو ندارید روی کاغذ زرد رنگ باید بنویسید
ابتدا سه بار ایه الکرسی بخوانید و به خود و اطراف خود بدمید و همچنین به کاغذ زرد رنگ یا پوست آهو
ابتدا دعای رفع نحوسترا بخوانید
سپس اصراف عُمّار از مکان را بخوانید
سپس شروع به نوشتن کنید.
اگر در ساعت مشتری یا شمس نتوانستید دعا را کامل بنویسید. کاغذ یا پوست آهو را لای قران قرار دهید و در ساعت شمس و یا مشتری که شد مجددا طبق قاعده دوباره ادامه حرز را بنویسید
بعد از نوشتن دعا در زیر ان امضای تعویذ را هم بنویسید.
سپس دعا را تا بزنید و آن را چسب بزنید و همیشه همراه خود داشته باشید
دقت کنید که این دعا نباید خیس شود.
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
❤️راز گذشتن 42روز از عمر جنین درشکم مادر
💐خداست آنکه مینگارد صورت شما را در رحم مادران هرگونه اراده کند (آلعمران ۶ - کهف ۳۷)💐
❤️پبامبر می فرماید هنگامی که از عمر نطفه 42 روز گذشت...
مشککان بارها به حدیث پیامبر در مورد جنین و نطفه اعتراض کردند و می گویند که این حدیث با علم مطابقت ندارد . ابتدا این حدیث را مرور می کنیم ، حضرت محمد (ص) می فرماید: «إذا مر بالنطفة ثنتان وأربعون ليلة بعث الله إليها ملكاً فصوًّرها وخلق سمعها وبصرها وجلدها ولحمها وعظمها» . ترجمه: «اگر چهل و دو روز از عمر نطفه بگذرد خداوند فرشته ای به سوی آن می فرستد که آن فرشته آن را صورت می بخشد(مراد شکل دادن به صورت) و چشم ها، گوش ها، پوست، گوشت و استخوانش را خلق می کند.
لیکن علم بواقع در حال پیشرفت است و هر آن حقایق جدیدی را به اطلاع ما می رساند.حال اگر آخرین تحقیقات در علم جنین شناسی را بررسی کنیم و بخصوص مرحله ای را که پیامبر (ص) از آن سخن گفته است یعنی بعد از 42 روز، را مورد بررسی قرار دهیم، چه چیز می یابیم؟ و چرا پیامبر دقیقاً به این مرحله یعنی بعد از 42 روز بخصوص اشاره کرده است.
دراین تصویرمیبینیم جنین بعدازگذشت42روزشکل انسان به خودمیگیرد؟
چطورپیامبردران زمان به این مسئله پی برده؟الله اکبر...
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
اعجازهای الهی
🌟💠﷽💠🌟 💌 @eejazelahi 🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ! (قسمت ۱۱) #قسمت_یازده به نیک گفتم :چطور؟ نیک در
🌟💠﷽💠🌟
💌 @eejazelahi
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۱۲)
#قسمت_دوازده
⛔️اما ناگهان دست سیاه بزرگی، جلو دهان و چشمهایم را گرفت و به واسطه بوی متعفنی که از او متصاعد بود، دریافتم که این، همان گناه است. ♨️سعی کردم آن دست سیاه و پشم آلود را کنار بزنم و چون موفق شدم با هیکل زشت گناه روبرو گردیدم. وحشت زده خواستم فرار کنم و خود را به نیک برسانم، اما گناه دستانم را محکم گرفت و گفت: مگر قرارت را فراموش کردی؟ ❗️با وحشتی که در وجودم بود گفتم: کدام قرار؟! گفت: همانکه در دنیا همراه من میشدی خود قراری بود بین من و تو برای اینکه اینجا هم با هم باشیم. ❎گفتم: من اصلا تو را نمیشناختم. گفت: تو مرا خوب میشناختی اما قیافهام را نمیدیدی، حالا که قوه بیناییات وسیع شده است مرا مشاهده میکنی. 🔆گفتم: خب حالا چه میخواهی؟!
گفت: من از آغاز سفر تا اینجا سایه به سایه دنبالت آمدم، در پرتگاه ارتداد تلاش بسیار کردم که خود را به تو برسانم، اما موفق نشدم. ▪️با عجله گفتم: مگر آنجا از من چه میخواستی.
گفت: میخواستم از آن دره عبورت دهم. با ناراحتی تمام فریاد کشیدم: یعنی میخواستی تا قیامت مرا زمین گیر کنی؟ 🔘گفت: نه! میخواستم تو را زودتر به مقصد برسانم، اما مهم نیست، در عوض اکنون یک راه انحرافی آسان میشناسم که هیچ کس از وجود آن آگاه نیست. 🔷گفتم: حتی نیک؟! گفت: مطمئن باش اگر میدانست از این مسیر سخت تو را راهنمایی نمیکرد. دریک لحظه به یاد نیک افتادم که جلوتر از من رفته بود و فکر میکند من به دنبال او در حرکتم. دلم گرفت و به اصرار از گناه خواستم که مرا رها کند. ⚫️ اما این بار در حالیکه چشمانش از عصبانیت چون دو کاسه خون شده بود، با تهدید گفت: یا با من میآیی، یا به اجبار تو را به همان مسیری که آمدی باز میگردانم...🔥 با شنیدن این حرف، لرزه بر بدنم افتاد و مجبور شدم که با او همراه شوم، به شرط این که من از او جلوتر حرکت کنم و او از پشت سر مرا راهنمایی کند. زیرا دیدن قیافه او برایم نوعی عذاب بود.
💥چند قدمی جلوتر رفتم و باز ایستادم و اطراف را نگریستم. حالا دیگر دهانه ابتدای غار هم پیدا نبود. تاریکی و ظلمت بر همه جا حاکم شد. 🍂ترس عجیبی در وجودم رخنه کرده بود. گناه را صدا زدم، اما هیچ جوابی نشنیدم. با وحشت برای مرتبهای دیگر صدایش زدم. وحشت و اضطراب لحظهای راحتم نمینهاد.
در اطراف خود چرخی زدم تا شاید راه گریزی بیابم، اما دیگر نه ابتدای دهانه غار را میدانستم کجاست نه انتهای آنرا. ◾️بی اختیار نشستم و مبهوتانه سر به گریبان ندامت فرو بردم. غم و اندوه در دلم لبریز شد، و از دوری نیک بسیار گریستم... ✍ادامه دارد..
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍂لحظه گذاشتن بردن میت به قبرستان
🍃خیلی تاثیر گذار و تکان دهنده
💌 @eejazelahi
°۩﴿اَعجازٔ اِلَهي﴾۩°
🌟💠🌓💠🌟