فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شکلاتی_زعفرونی_نارگیلی_پسته ای
شیر : ۵ پیمانه
آرد برنج : ۶ قغ
شکر : ۵ قغ
گلاب : ۵ قغ
وانیل : ۱.۲ قچ ( قابل حذف )
پودر کاکائو ، زعفران دم شده ، پودر نارگیل ، پودر بسته : ۱ قغ سرپر
#آشپزی
@eeshg1
#اشپزی😍
كوبيده مرغ🍢
▫️گوشت سينه مرغ ٤٥٠ گرم
▫️پياز سه عدد متوسط
▫️نمك فلفل
▫️ريحون بمقدار لازم
🔸اول پيازها رو رنده كرده ميگذاريم داخل سبد كه اب پياز گرفته بشه.
گوشت مرغ رو دوبار چرخ ميكنيم و با پياز و ادويه ها كاملا ورز ميديم نكته مثبت كوبيده مرغ اينه كه استرس ريختن از سيخ رو وقت پخت نداره .
يكمي رو هم با ريحون ساطوري مخلوط كردم.
اين مقدار گوشت شش عدد سيخ كوبيده شد
@eeshg1
13930317_8871_128k.mp3
3.14M
🎶تبیین مسئولیت بزرگ جوانان
💠محتوای صوتی
🌱رهبر عزیز انقلاب✅
#اللهم_عجـّل_لولیـّڪ_الفـَرج🤲
#باشهـــداتــاظهــــور🌹💫✨
@eeshg1
هشت توصیهی طلایی و مهم؛
1. به جایی که دعوت نشدی نرو...
2. دربارهی موضوعی که در موردش اطلاعی نداری حرف نزن...
3. در یخچال خونهی کسی رو باز نکن...
4. بعد از 10 شب با کسی تماس نگیر...
5. بدون اجازه وارد اتاق خواب کسی نشو...
6. وقت ناهار و شام به دیدن کسی نرو...
7. تو کاری که به تو مربوط نیست دخالت نکن...
8. تا وقتی کسی ازت نخواسته، نصیحت یا راهنماییش نکن...
@eeshg1
💕💛💕💛
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 روایت جالب و عجیب استاد قرائتی از زندگی شهید اصلانی یکی از دو شهیدِ اخیر حرم رضوی👆
@eeshg1
🌹داستان آموزنده🌹
روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
اصحاب پرسیدند چطور ؟
مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید;
اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید ،
دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی می خواهید من “علی” فروش شوم؟
تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی “علی” عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
مولا گریه می کردند و می فرمودند:
به خدایی که جان “علی” در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست؛ سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده
@eeshg1
💕💝💕💝
کاش در این فرصتِ بینظیر؛
خوبی هایمان را تمدید می کردیم،
برایِ خدا ، خوردن یا نخوردنِ ما فرقی نمی کند...
عمیق تر نگاه کنیم...
رمضان ؛ تمرینِ انسانیت و بردباری است،
نه تمرینِ گرسنگی...!
#نرگس_صرافیان_طوفان
@eeshg1
💕💝💕💝
❌گناه
🌷روزی امام رضـا علیه السلام از ڪوچه رد مے شدند ڪه جـواني از ایشـان سوال ڪرد: شمـا گنـاه نمي تـوانیــد بڪنیـد یـا
دوست نـدارید؟
حضـرت حرڪت ڪردند و به خانه ای
رسیـدنـد ڪه چـاه فـاضـلاب خـود به بیـرون
مي ڪشیـدند.
🌷حضـرت از آن جـوان سـوال ڪردند :
آیـا تو گرسنـه ڪه مي شـوی حتي فڪر میڪني ڪه ڪمي از این نجـاست ها میـل ڪني؟
💠جـوان گفـت: هرگـز .....
🌷امـام فرمـودند:
گنـاه مانند آن نجـاست است. اگـر بر نجـس بـودن گنـاه علـم پیـدا ڪنیـم آنـگاه هـرگز خودمـان سمـت گنـاه نمي رویـم و نیـازی نیسـت ڪسي مـانع ما شـود. @eeshg1
💕🧡💕🧡
چوپانی هر روز گوسفندانش را به صحرا می برد عادت داشت تا در یک مکان معین زیر یک درخت بنشیند و گله را برای چرا در اطراف آنجا نگه دارد.
زیر درخت سه قطعه سنگ بود که چوپان همیشه ازآنها برای آتش درست کردن استفاده می کرد و برای خود چای آماده می کرد هر بار که او آتشی میان سنگها می افروخت متوجه می شد که یکی از سنگها مادامی که آتش روشن است سرد است
امادلیل آن را نمی دانست چند بار سعی کرد با عوض کردن جای سنگها چیزی دست گیرش شود
اما همچنان در هر جایی که سنگ را قرار می داد سرد بود . تا اینکه یک روز وسوسه شد تا از راز این سنگ آگاه شود . تیشه ای با خود برد و سنگ را به دو نیم کرد...
آه از نهادش بر آمد میان سنگ موجودی بسیار ریز مانند کرم زندگی می کرد .
رو به آسمان کرد و خداوند را در حالی که اشک صورتش را پوشانده بود شکر کرد و گفت: خدایا ای مهربان تو که برای کرمی این چنین می اندیشی وبه فکر آرامش او هستی پس ببین برای من چه کرده ای و من
هیچگاه سنگ وجودم را نشکستم تا مهر تو را به خود ببینم .
@eeshg1
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─