✨﷽✨
#یک_داستان_یک_پند
✍زنی، نجاری برای تعمیر کمد دیواری خود به خانه دعوت کرد. نجار ساده به خانه رسید و خواست مشغول کار شود.زن جوان گفت: وقتی اتوبوس یا ماشین سنگینی از خیابان رد میشود، بخشی از چوبهای این کمد دیواری از هم باز شده که نیاز به میخزنی دارد.
مرد جوان داخل کمد دیواری رفت و منتظر ماند تا ماشین سنگینی از خیابان رد شود. داخل کمد گرمش شد و پیراهن خود را در آورد و به خانم خانه داد. در حالیکه نجار ساده در داخل کمد با پیراهن از شدت گرما عرق ریخته و خیس شده بود، شوهر آن زن آمد و چون این صحنه را دید، مرد را از کمد بیرون کشیده و زیر مشت و لگد انداخت و نجار بدون هیچ حرفی فقط معذرت خواهی میکرد و کتک میخورد.زن خانه جلو رفته و او را بعد از کتک خوردن مفصلی از دست شوهر خود گرفت و داستان را توضیح داد.شوهر زن جوان پشیمان شده و از نجار ساده ناراحت شد که چرا سکوت کرده و چیزی نگفته و از خود دفاع نکرده است.
نجار گفت: در آن شرایطی که من قرار داشتم، دیدم اگر حتی واقعیت را بگویم نه تنها تو باور نخواهی کرد، بلکه به عنوان کسی که واقعا با همسر تو رابطهای داشتم و به دروغ متوسل شدهام، مرا بیشتر کتک خواهی زد. پس چارهای جز سکوت کردن و کتک خوردن برای خود ندیدم. تا شرایط برای دفاع کردن از خودم فراهم شود.
🍀 نتیجه اخلاقی اینکه
اولا انسان نباید خود را در معرض اتهام قرار دهد دوم این که اگر در معرض تهمت ناخواسته قرار گرفت، که کسی حرف او را باور نکرد، به دنبال دفاع از خود در آن زمان نباشد، و اثبات بیگناهی خود را به گذشت زمان بسپارد. @eeshg1
✨﷽✨
🌼عیبهای همسر خود را به هیچکس حتی والدین خود نگویید!
✍️آیت الله مجتهدی (ره): آیه شریفه ﻗﺮآن کریم میﻓﺮﻣﺎید: زنها ﺑﺎﯾﺴتی ﭘﻮﺷﺶ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺑﺮای ﻋﯿﻮب ﻣﺮدان باشند و بالعکس. اگر از عیوب همسر خود بگویید در این صورت همه به زﻧﺪگی ﺷﻤﺎ اﯾﺮاد ﮔﺮﻓﺘﻪ و زیبایی بیرونی زﻧﺪگی ﺷﻤﺎ تهدید میشود. اﻧﻘﺪر بایستی در پوشاندن ﻋﯿﻮب همسر دقیق و ﺣﺴﺎس ﺑﺎشید که ﺣتی اﮔﺮ کسی ﻗﺴﻢ ﺧﻮرد که همسر ﺷﻤﺎ ﻓﻼن عیب را دارد ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﻗﺴﻢ ﺑﺨﻮرید که خیر؛ همسر من این عیبها را ندارد و اﯾﻨﻄﻮر نیست! اشکال ندارد، آﺑﺮوداری از یک ﻣﺴﻠﻤﺎن دروغ ﻣﺤﺴﻮب نمیﺷﻮد.
ﺑﻨﺎبراین اوﻻ اﯾﺮادات ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮﯾﺶ را ﺑﻪ کسی ﻧﮕﻮیید؛ ﺛﺎنیا اﮔﺮ خواستید ﻫﻢ ﺑﮕﻮیید ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮ ﺧﻮدﺗﺎن آن ﻫﻢ در محیطی آرام، ﺗﻨﻬﺎ و ﺑﺎ ﻋﻄﻮﻓﺖ ﻣﻄﺮح ﻧﻤﺎیید. اﻟﺒﺘﻪ بعضی از ﺧﺎنمها ﻋﺎدت دارﻧﺪ در ﻫﻨﮕﺎم صحبتﻫﺎی زﻧﺎﻧﻪ بعضی از این ﺻﺤﺒﺖﻫﺎ را دوﺳﺘﺎﻧﻪ ﻣﻄﺮح ﻧﻤﺎیند ولی ﻏﺎﻓﻞ از آﻧﻨﺪ که آﺑﺮوی ﺷﻮﻫﺮ ﺧﻮﯾﺶ را ﻣﻘﺎﺑﻞ دوﺳﺖ ﺧﻮد ﺑﺮدهاﻧﺪ و ﻣﺤﺒﻮبیت قبلی او را کم کردهاﻧﺪ.
ﻓﺮاﻣﻮش نکنید زیبایی زﻧﺪگی ﺑﻪ ﭼﺸﻢﭘﻮشی و پوشاندن ﻋﯿﻮب و ﻋﺪم اﻇﻬﺎر ﺑﻪ غریبه میباشد. ممکنه فکر کنید گاهی با درددل و زیر سوال بردن همسرتان پیش حتی والدین احساس سبکی یا پیروزی به شما دست میدهد. ولی واقعیت این است که شما و همسرتان با هم دوباره آشتی میکنید و به وضع سابق برمیگردید، ولی کدورتی که دیگران از همسر شما به دل گرفتهاند به راحتی فراموش نمیشود.
@eeshg1
↶【به ما بپیوندید 】↷
┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄
آدمها....
گاهی در زندگے ات مے مانند!
گاهی در خاطره ات!
آن ها ڪه در زندگے ات مے مانند؛
همسفر مے شوند....
آن ها ڪه در خاطرت مے مانند:
ڪوله پشتیٍِ تمامٍ تجربیاتت براے سفر....
گاهی تلخ
گاهے شیرین
گاهے با یادشان لبخند مے زنی
گاهے یادشان لبخند از صورتت بر مے دارد....
اما تو لبخند بزن
به تلخ ترین خاطره هایت حتی....
بگذار همسفر زندگے ات بداند
هر چه بود؛هر چه گذشت
تو را محڪمتر از همیشه و هر روز
براے ڪنار او قدم برداشتن ساخته است....
آدمها مے آیند
و این آمدن
باید رخ بدهد
تا تو بدانی
آمدن را همه بلدند....
اےن ماندن است ڪه هنر میخواهد
@eeshg1
❄️🌨☃🌨❄️
@eeshg1
۳۰ روز دیگه ﺍﻣﺮﻭﺯ میشه پارسال
ﻭ ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ چشممون ﭘﯽ ﻓﺮﺩﺍﺳﺖ
به فکر پائیز ﺗﺎبستونو
ﻭ به فکر بهار ﺯمستونو فدا میکنیم
عید رو ﺟﺸﻦ میگیریم
و باز میشیم همونی که بودیم
ﺑﺎ ﺍﺧﺘﻼف چند تار مو سفیدتر
از لحظه لحظه زندگیتون لذت ببرید
✿✵✨🍃🌸<❈﷽❈>🌸🍃✨✵✿
🍃🍂داستــــان
پنـــــدآمــــــوز🍃🍂
┄┅═✼✿✵✿✵✿✼═┅┄
سارا هشت ساله بود که از صحبت پدر
و مادرش فهمید که برادر کوچکش سخت
مریض است و پولی هم برای مداوای او ندارند
پدر به تازگی کارش را از دست داده بود
و نمیتوانست هزینه جراحی پر خرج
برادرش را بپردازد
سارا شنید که پدر به آهستگی به مادر گفت:
فقط معجزه میتواند پسرمان را نجات دهد
سارا با ناراحتی به اتاقش رفت و از زیر تخت
قلک کوچکش را درآورد قلک را شکست
سکهها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد
فقط پنج دلار بود
سپس به آهستگی از در عقب خارج شد
چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت
جلوی پیشخوان انتظار کشید
تا داروساز به او توجه کند
ولی داروساز سرش به مشتریان گرم بود
بالاخره سارا حوصلهاش سر رفت
و سکهها را محکم روی پیشخوان ریخت
داروساز با تعجب پرسید: چی میخواهی؟
دخترک توضیح داد که برادر کوچکش
چیزی تو سرش رفته و بابام میگه که فقط
معجزه میتونه او را نجات دهد
من هم میخواهم معجزه بخرم
قیمتش چقدر است؟
داروساز گفت: متأسفم دختر جان
ولی ما اینجا معجزه نمیفروشیم
چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت:
شما رو به خدا برادرم خیلی مریضه
و بابام پول نداره و این همه پول منه
من از کجا میتونم معجزه بخرم؟
مردی که در گوشه ایستاده بود و لباس
تمیز و مرتبی داشت از دخترک پرسید:
چقدر پول داری؟ دخترک پولها را کف
دستش ریخت و به مرد نشان داد
مرد لبخندی زد و گفت: آه چه جالب فکر
کنم این پول برای خرید معجزه کافی باشد
سپس به آرامی دست او را گرفت و گفت:
من میخواهم برادر و والدینت را ببینم
فکر کنم معجزه برادرت پیش من باشه
آن مرد دکتر آرمسترانگ فوق تخصص
مغز و اعصاب در شیکاگو بود
فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسر
با مؤفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت
پس از جراحی پدر نزد دکتر رفت و گفت:
از شما متشکرم نجات پسرم یک معجزه
واقعی بود میخواهم بدانم بابت هزینه
عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟
دکتر لبخندی زد و گفت: فقط پنج دلار
@eeshg1
✧✾════✾✰✾════✾✧
☑️
•♥️🍃•
•°ما شیعه ایم و شیعه ی مولا شدن خوش است
در بین نوکران مھدی جاشدن خوش است 🕊
" سلامٌعلۍآلِیاسین "🌱
#اللھمعجللولیڪالفرج 🦋
@eeshg1
❄️🌨☃🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ظلم به زنان مسلمان هند قابل توجیه نیست.
🔹کجایند کسانی که دم از حقوق بشر میزدند؟
✍ حَصَان🇮🇷
@eeshg1
زبان معمار است
و حرف خشت خـام ،
مــبــادا کج بچینی
دیـوار سـخـن
کـه فـرو میریـزد
بــــنـــــای شـخـصــیـت را ..
❄️🌨☃🌨❄️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید مدافع حرمی که حضرت زینب سلاماللهعلیها به سوریه دعوتش کرد
@eeshg1