۲ مرداد ۱۴۰۲
#امام_حسین و هر وقت به مادرش قسم بدید نه نمیگن.....
دو فرزند حضرت زینب که رفتن اجازه ی به میدون رفتن رو از اقا بگیرن ، قبول نکردند
حضرت زینب به پسر ها گفت: به مادرش قسمش بدید..💔🥲
#محرم #یازینب
۲ مرداد ۱۴۰۲
آهسته گویمت
نکند بشنود رباب...
از عمر اصغرش فقط چند روز مانده است💔
#محرم آجرک الله یا #امام_زمان
۲ مرداد ۱۴۰۲
۲ مرداد ۱۴۰۲
صبرش به سر رسید، چو قصه به سر رسید
از دست عمّه جان و ز جان، دست بر کشید
«واللهِ لا اُفارِقُ عمّی» خروش او
با این رجز به سوی عمو جان خود دوید
گودال رنگ کوچهٔ تنگ مدینه بود
از چشم مجتبایی او اشک می چکید
در ازدحام نیزه و تیر و عصا و سنگ
از ره رسید و جز سر و دستش سپر ندید
دستش فتاد و ناله کشید: «آه مادرم»
قد حرم خمید، چون این ناله را شنید
افتاد و شد دخیل ضریح تن عمو
یک تیر حرمله، دو نشان را به چشم دید
این بار غیر حنجر پاکش سپر نداشت
تیر جفای حرمله را بر گلو خرید
شاعر:سعید نسیمی
۲ مرداد ۱۴۰۲
۲ مرداد ۱۴۰۲
🌺 آیت اللّٰه بهجت(ره)
📝 در بین تمام #مستحبات دو عمل است که بی نظیر میباشد و هیچ عملی به آنها نمیرسد:
1⃣ #نماز_شب
2⃣ گریه بر #امام_حسین علیهالسلام
۲ مرداد ۱۴۰۲
۲ مرداد ۱۴۰۲
۲ مرداد ۱۴۰۲
اعلام معجزه ای عجیب در نزدیکی قبر مطهر حضرت ابوالفضل
خواندن توضیحات شیخ عباس ۷۴ ساله، که ۳۶ سال خادم حرم حضرت ابوالفضل العباس (ع) بوده است، در مورد راز جریان آب در اطراف قبر علمدار کربلا خالی از لطف نیست.
وی گفت: قبلا دو چشمه در سرداب مطهر وجود داشت که از ۴۰۰ سال قبل که آب لولهکشی نبود این آب مرتب میجوشید و از یک طرف وارد و از طرف دیگر خارج میشد که مزه و طعم آن آب از بهترین آب معدنی امروز هم بهتر بود و آن سرداب پله داشت مردم میآمدند و از آن آب به عنوان تبرک استفاده میکردند که آب در تابستان خنک و در زمستان گرم بود.
اما یک فرد از خدا بیخبر آمد به بهانه اینکه تَرَکی در دیوار حرم اباالفضل پیدا شده گفت، میخواهم آزمایش کنم این آب از کجا میآید و بعد آن دو چشم را کور کرد و هر چه تلاش کردند، آن دو چشمه احیا نشد.
اما بعد از دو ماه آب دوباره بالا آمد و به سرداب رسید و آن آب چشمهای کور شده را شفا میداد.از ۵۰ سال قبل تا کنون این آب در یک سطح ثابت مانده و نه کم و نه زیاد میشود.
وی ادامه داد: شما به خوبی میدانید اگر آب به مدت ۱۰ روز در یک جا بماند گندیده میشود، اما این آب با وجود اینکه در ورودی آن بسته شده مانند گلاب میماند و در اطراف قبر مطهر حضرت اباالفضل حلقه زده و همچنان بسیار تازه و معطر مانده است.
وی افزود: هم اکنون در بخش درب صاحبالزمان مرقد مطهر اباالفضل پنجره کوچکی قرار دارد که وصل به سرداب حرم است و اگر نگاه کنید از آن مرتب بوی گلاب میاید و این همان آبی است که متأسفانه خادمان کنونی در ورودی آن را و راه رسیدگی به سرداب را به روی زوار بستهاند.
این آب چند ویژگی دارد. اول اینکه اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است.
ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(ع) است آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمیکند./باشگاه خبرنگاران جوان
@eeshg1📍
@zendegi18📍
⚫️⚫️⚫️
۲ مرداد ۱۴۰۲
🌷السلام علیک یاصاحب الزمان عجل الله فرجک
🌷۱.امربه معروف ، نشانه یاران امام زمان ع.۴۱حج
🌷۲.امربه معروف ، صفت صالحین.۱۱۴آل عمران
🌷۳.امربه معروف ، صفت مومنین.۷۱توبه
🌷۴.امربه معروف ، صفت بهترین امت.۱۱۰آل عمران
🌷۵.امر به معروف ، نصیحت لقمان حکیم. ۱۷ لقمان
🌷۶.امربه معروف ، نشانه مومن.۷۱توبه
🌷۷.امربه منکر ، نشانه منافق۶۷توبه
🌷۸.امربه معروف ، نشانه رستگاران۱۰۴آل عمران
🌷۹.فرزندان رابه نمازتشویق کنید۱۳۲طه
🌷۱۰.فرزندان راازگناه بازدارید.۶تحریم
🌷🌷🌷.روش امر به معروف
بانرمی وبامنطق و حکمت وبازیبایی:
🌷۱.با زبان نرم ،فرعون راارشادکنید.۴۴طه
🌷۲.ادع الی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه
۱۲۵نحل
بابیان حکیمانه مردم رابه راه خدادعوت کنید
اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم
السلام علیک یااباعبدالله وعلی الاروح التی حلت بفنائک
🕋🕋🕋
۲ مرداد ۱۴۰۲
📚قدر عافیت
پادشاهى با نوكرش در كشتى نشست تا سفر كند، از آنجا كه آن نوكر نخستین بار بود كه دریا را مى دید و تا آن وقت رنجهاى دریانوردى را ندیده بود، از ترس به گریه و زارى و لرزه افتاد و بى تابى كرد، هرچه او را دلدارى دادند آرام نگرفت ، ناآرامى او باعث شد كه آسایش شاه را بر هم زد، اطرافیان شاه در فكر چاره جویى بودند، تا اینكه حكیمى به شاه گفت : (اگر فرمان دهى من او را به طریقى آرام و خاموش مى كنم .)
شاه گفت : اگر چنین كنى نهایت لطف را به من نموده اى . حكیم گفت : فرمان بده نوكر را به دریا بیندازند. شاه چنین فرمانى را صادر كرد. او را به دریا افكندند. او پس از چندبار غوطه خوردن در دریا فریاد مى زد مرا كمك كنید! مرا نجات دهید! سرانجام مو سرش را گرفتند و به داخل كشتى كشیدند. او در گوشه اى از كشتى خاموش نشست و دیگر چیزى نگفت . شاه از این دستور حكیم تعجب كرد و از او پرسید: (حكمت این كار چه بود كه موجب آرامش غلام گردید؟ )
حكیم جواب داد: (او اول رنج غرق شدن را نچشیده بود و قدر سلامت كشتى را نمى دانست ، همچنین قدر عافیت را آن كس داند كه قبلا گرفتار مصیبت گردد.)
📙 حکایات پندآموز
⚫️@eeshg1📍
@zendegi18📍⚫️
۲ مرداد ۱۴۰۲