آخـر دل است ديگر ، گاهی سر به هوا ميشود
گاهی سر به زير ...گاهي ميگيرد...گاهی هم تنگ ميشود
تو ميگويی چه كارش كنم؟ دل است ديگر
باور كن كه دلم برايت تنگ شده برادر شھیدم
خورشید آرزوهای منی بیشتر بتاب
دلم هوای با تو بودن دارد
#جانبازشهیدمحمدرضاتقی_ملک
@eeshg1
♥️مادر یعنی
به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری!
♥️مادریعنی
به تعداد همه روزهای آینده تو ، دلواپسی!
♥️مادریعنی
به تعداد آرامش همه خوابهای کودکانه تو، بیداری!
♥️مادر یعنی
بهانه بوسیدن خستگی دستهایی که عمری به پای بالیدن تو چروک شد!
♥️مادر یعنی
بهانه در آغوش کشیدن زنی که نوازشگر همه سالهای دلتنگی تو بود!
♥️مادریعنی
باز هم بهانه مادر گرفتن….
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂
✳️ مؤمن با شرایط همراه نیست، شرایط را همراهِ خود میکند
🔻 جادههای روستایی گاهی بالا میرود و گاهی پایین میآید اما در جادهی مهندسی، مهندس یک راستا را در نظر میگیرد و هرجا به گودی رسید پل میبندد و یا آنقدر خاک میریزد که هموار شود و وقتی به تپه رسید آنقدر خاکبرداری میکند که مطابق میزانی بشود که در نظر گرفته است.
🔸 #غیرمؤمن و #غیرمتقی وقتی پولدار شد، شرایطش عوض میشود و او هم رفتارش را عوض میکند، چون پولداریِ او به منزلهی زمینِ هموار و ناهموار است و روان او و غرایز او به منزلهی ماشینی است که در آن جاده در حرکت است و پولدار که شد یعنی ماشین به بالای تپه میرسد و از آن بالا نگاهی به زیر میاندازد و همه کس و همه چیز را از خود پایینتر میبیند اما وقتی بیپول شد و از موقعیت افتاد، مثل این است که از تپه پایین آمده و خود را در برابر کوههای سربهفلککشیده کوچک میبیند.
🔺 #مؤمن اینطور نیست، او با شرایط همراه نیست بلکه شرایط را همراه خود میکند، کوه را میشکافد و از دل آن جادهی مستقیمی برای خود تهیه میبیند. اگرچه همه کاره شود، پولدار شود، ریاست در اختیار او قرار گیرد و همه را در برابر خود خاضع ببیند، هیچ تأثیری در روحیهی او نمیکند؛ زیرا او با #خدا هماهنگ است و هدفش رضای او است.
👤 #آیت_الله_حائری_شیرازی
📚 از کتاب #تحجرگرایی
📖 صص ۶۴ تا ۶۶
#⃣ #اخلاق
✅ اینجا #حرف_حساب بخوانید؛ (برشهای ناب از کتابهایی که خوانده و سخنرانیهایی که شنیدهایم)
@eeshg1
📣 جزئیاتی از خبر خوش آذرماهی دولت
⭕️ آیا یارانه از 45 هزار تومان به 200 هزار تومان ارتقا می یابد؟
@eeshg1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴مصادیق جایز؛ مطالبهگری در نماز جمعه
🔹حجت الاسلام علی اکبری: طرح مسائل کوهخواری، زمینخواری، ساحلخواری، حقوق نجومی، محصورکردن پارکها و جنگلها و میدان به عناصر مفسد و مصادیق اینها در نماز جمعه هیچ محذوری ندارد
@eeshg1
🔘 داستان کوتاه
روزی گدایی به دیدن درویشی رفت و دید که او روی تشکی مخملین در میان چادری زیبا که طنابهایش به گلمیخهای طلایی گره خوردهاند، نشسته است.
گدا وقتی اینها را دید فریاد کشید: این چه وضعی است؟ درویش محترم! من تعریفهای زیادی از زهد و وارستگی شما شنیدهام، اما با دیدن این همه تجملات در اطراف شما، کاملا سرخورده شدم.
درویش خندهای کرد و گفت: من آمادهام تا تمامی اینها را ترک کنم و با تو همراه شوم، با گفتن این حرف درویش بلند شد و به دنبال گدا به راه افتاد. او حتی درنگ هم نکرد تا دمپاییهایش را به پا کند.
بعد از مدت کوتاهی، گدا اظهار ناراحتی کرد و گفت: من کاسه گداییام را در چادر تو جا گذاشتهام. من بدون کاسه گدایی چه کنم؟ لطفا کمی صبر کن تا من بروم و آن را بیاورم.
درویش خندید و گفت: دوست من، گلمیخهای طلای چادر من در زمین فرو رفتهاند، نه در دل من اما کاسه گدایی تو هنوز تو را تعقیب میکند.
در دنیا بودن وابستگی نیست، وابستگی حضور دنیا در ذهن است و وقتی دنیا در ذهن ناپدید میشود به آن وارستگی میگویند.
@eeshg1
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
🌷درمورد۳ گروه فرموده:
قاتلهم الله...خدا آنها رابکشد
۱.یهود که میگن عُزَیر، فرزندخداست
۲.مسیحیان که میگن مسیح فرزندخداست
وَقَالَتِ الْيَهُودُ عُزَيْرٌ ابْنُ اللَّهِ وَقَالَتِ النَّصَارَى الْمَسِيحُ ابْنُ اللَّهِ ذَٰلِكَ قَوْلُهُمْ بِأَفْوَاهِهِمْ يُضَاهِئُونَ قَوْلَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَبْلُ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (٣٠)توبه
۳.درموردمنافقین:
وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ (٤)منافقون
🍁🍂🍁🍂
حرف زدن با خداوند
مانند
صحبت کردن با یک دوست پشت تلفن است
ممکن است او را در طرف
دیگر نبینیم
اما میدانیم که دارد گوش میدهد...
🍁🍂🍂🍂
موفق ترین انسانها،آنهایی نیستند که
به ثروت یا قدرت رسیده اند...
بلکه کسانی اند که هیچگاه
دیگران را نرنجانده اند...
دل کسی را نشکسته اند
و باعث غم واندوه هیچکس نشده اند
🍁🍂🍁🍂
❖
دﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﮔﺮ ﺑﺸﮑﻨﺪ🍂
ﺑﺎ ﻧﺴﺨﻪ "ﺩﺭﻣﺎﻥ" ﻣﻲ ﺷﻮﺩ🌹
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﻳﺎﻥ ﻫﻢ ﺩﻣﻲ
ﺑﺎ ﺑﻮﺳﻪ "ﺧﻨﺪﺍﻥ" ﻣﻲﺷﻮﺩ
ﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﺒﻴﻨﻢ
ﺑﺸﮑﻨﺪ "ﻗﻠﺐ" ﮐﺴﻲ
"دﻝ ﺷﮑﺴﺘﻪ" ﺑﺎﻃﻨﺶ🍂
ﺍﺯ ﺭﻳﺸـﻪ "ﻭﻳﺮﺍﻥ" ﻣﻲﺷﻮﺩ🌹
🍁🍂🍁🍂
■ #حرفحق😎🌸
___
💥جوانی که وقتی به محرمات الهی میرسد
چشم میپوشد !
اِمام زمان به او افتخار میکند☺️🌸
👤•.آیت الله حق شناس•.
پ.ن:بچههاامام ما اونقدر مقامشون بالاست که امام حسین فرمودن: من اگه زمانش بودم خادمش میشدم😳
امام علی میگفتن الهی من فداشون بشم😍
بعدتصورکنهمچینشخصیبااینبزرگیومقامبهت
افتخارکنه😌
🍁🍃✨
🍁🍂🍁🍂
❖
اگر قایقت شکست، باشد!🍂🍁
"دلت نشکند"!
"دلی را نشکنی"....
اگر پارویت را آب برد، باشد!
آبرویت را آب نبَرَد!
"آبرویی نبری"...
اگر صیدت از
دستت رفت، باشد!
امیدت از دست نرود...!🍂🍁
❖
🍁🍂🍁
نیمی از مردم، افرادی هستند که چیزهای زیادی برای گفتن دارند ولی قادر به بیان آن نیستند!
نيم دیگر، افرادی هستند که چیزی برای گفتن ندارند، اما همیشه درحال حرف زدن هستند!
🍁🍂🍁🍂
#پیام_معنوی
💌 ویتامین روح انسان
✍ذکر نباشد انسان ضعیف می شود و با کمترین باد سردی سرما می خورد و با کوچک ترین ناراحتی صدمه می بیند.ذکر،ویتامین و پروتئین روح ماست و موجب تقویت اعصاب و عضلات اندیشه انسان می شود.
🔸اگر یک صدم اقداماتی که برای حل یک مشکل داریم به ذکر بپردازیم،مشکلات مان را بهتر حل خواهیم کرد.
🍁🍂
🍁🍂🍁🍂
داستان کوتاه: اینجا خانه خاله نیست
نشسته بود و پوتین هایش را واکس میزد،
چهره اش آنچنان غم داشت که انگار شرکت ننه اش ورشکست شده؛
شب آخر مرخصی اش بود و به قول معروف کما زده بود.
این که دوباره فردا باید روی نشسته مافوقش را ببیند،
این که دوباره فردا مثل یک برده با او رفتار میشود
خیر سرش لیسانس گرفته بود،
اما مثل یک برده در زمان جاهلیت با او برخورد میکردند؛
{ آمده ای خدمت تا مرد شوی خانه خاله که نیست}
یکی نیست به سروان لاغر مردنی بگه: آخه نوکرتم تو خودت میتونی تو خونه خودت صداتو بالا ببری؟
جلمه خیلی خ داشت،
چون این سروانه خ نمیتونه بگه؛
نمیدونم چند کلاس سواد داره ولی خدا سر شاهده فقط کارای روتین بلده،دیگه سوال اضافه بپرسی باید بری بازداشت،
البته بگم ها، بازداشت هم بد نیست،
یه روز میگیری میخوابی و استراحت میکنی؛
ولی تنها بدیش اینه که سه روز اضافه میره تو پاچت و مجبوری سه روز بیشتر تحملش کنی؛
واکس زدن پوتین ها تموم شد و باهمون قیافه عصبیش، قبل از اینکه آفتاب طلوع کنه حرکت کرد
دم ورودی پادگان سوز سرما حس میشد
چون بیابون بود و باد مستقیم به استخون آدم میخورد.
نیمه های پاییز بود، سرما دیگه داشت خودنمایی میکرد،
بازرسی بدنی دمدر پادگان؛ حتی زیر کفی پوتین ها،
حتی آن آبمیوه ای که روز قبلش از بازار خرید تا اگه فشارش افتاد بخورد،آن هم باز کردند
سرباز نگاه کوله ای میکرد که دیشب مادر با چه وسواسی وسایلش را مرتب چیده و حالا تمام آن وسایل پهن زمین خاکی جلوی پادگان شده اند و البته آرام لبخندی میزد
شاید لبخندی از روی حرص و عصبانیت،
بازرسی تمام شد، میتونی بری داخل و لگدی هم به کوله زد؛
{ زود باش زیاد نباید بمونی دمدر}
همه وسایل را چپاند در کوله اش و به آسایشگاه رفت.
سلام گرم هم خدمتی هایی که آن موقع شب از سر پست آمده بودند.
و سربازی که روی تختش دراز کشید.
هوا هنوز روشن نبود که صدای برخورد محکم پوتین با درب آهنی آسایشگاه به گوش رسید
این زنگ بیدار باش دلنشین هر روز بود.
مافوق سرباز را خواست؛
سرباز بجای اینکه ساعت دو شب بیاید ساعت سه رسیده بود
بخاطر نبود ماشین،
نمیدانم چه فرقی میکند؛
اصلا چرا باید حضور سرباز را ساعت دو شب زد؛
که هم خوابش خراب شود هم در تاریکی این بیابان های پادگان خطر کند و راه بیفتد،
{ این چه طرز احترام گذاشتنه؟ انگار جون نداری تازه از مرخصی اومدی باید روحیه خدمتی داشته باشی، مرخصی هم که بهت دادم دیگه چه مرگته؟}
سرباز فقط سکوت کرده بود و در دلش میخندید
چه بگوید؟
بگوید خیلی ممنونم که بعد از سه ماه دو روز مرخصی دادید ؟
و حالا منتش را میگذارید؟
سکوت در این مواقع بهترین جواب است.
یعنی بله شما درست میگید، ببخشید؛
مافوق این جمله حق با شماست را دوست دارد؛
به او احساس قدرت میدهد؛
{ امشب میری تو لوحه تا یادبگیری سر موقع بیای محل خدمت؛سربازا لب مرز دارن خدمت میکنن آرزوشون یک بیست چهاری برن خونه
شما قدر نمیدونید که}
حرف هایش تمام شد،
سرباز احترام نظامی گذاشت و خارج شد؛
قرار بر این شد که امشب سه به سه پست بدهد و فردا هم راس ساعت در محل خدمتش باشد؛
به اسلحه خانه رفت، سینه خشاب را گرفت،
{ این اسلحه اینم سه خشاب پر اینجا رو امضا بزن}
روی برجک رفت صدای جیرجیرک ها فقط به گوش میرسید؛
و نگهبانی از بیابانی که هیچ راه ورودی نداشت؛
هر چند دقیقه ای یک نفر با ماشین رد میشد و فریاد میزد
{ هییی پسرررر پاشووو امنیت اینجا دست تو کی گفته بشینی؟}
کسی نبود بگوید دیوار ها آنقدر بلندند که کسی نمیتواند داخل بیایید
تازه دیوار ها هم نگهبان دارند؛
این حرف ها در ذهن پسرک سرباز مرور میشد؛
-نگهبانی برای پوچی
-تنبیه بی دلیل
-بردگی با لیسانس
دلش تاب نیاورد، کاری را که نباید کرد،
اسلحه مسلح،تنظیم زیر چانه،نگاهی به اطراف،صدای جیرجیرک ها،صدای شلیک،دوباره سکوت شب.
و سربازی که خودکشی کرد؛
و بعد از آن پخش کردن که جنبه خدمت نداشت.
ضعیف بود و مرد نشد.
تحمل سختی را نداشت.
ولی هیچکس نگفت که چه رفتاری با او انجام شد،
هیچکس نگفت که زور گفتن راه مرد شدن نیست؛
هیچکس نگفت فرمانده ای که تعدادی نیروی جوان زیر دستش هست اصلا چقدر سواد دارد؟
روانشناسی خوانده؟ آداب رفتاری با جوانان را بلد است؟
اصلا پادگان چرا روانشناس ندارد؟
دارد، ولی فقط به خالکوبی ها گیر میدهد!
شاید سوسول بازی است
یا اصلا شاید سرباز آمده است دوسال بردگی کند به اسم مرد شدن،
چه دلیلی دارد به روحیات او توجه شود!
مگر اینجا خانه خاله است؟
✍🏻 #پیمان_چینی_ساز
@eeshg1
🍁🍂🍁🍂🍂
❤️ #در_محضر_بزرگان
🔔 حیا کن
✅ حاج آقا مجتبی تهــرانی(ره):
هـــر ڪاری میخــواهی بڪُن امـا
این را بدان ڪه این #عمل تو را
خدا پیغـمبر و مومنین می بینند!
حیا ڪن ڪه یڪ وقت نڪند
عمـل #زشــتت را ببرند نشـان آقا
رســول الله (ص) بـــدهند.
🍁🍂
🍁🍂🍁🍂
☀️💫
آیت الله بهجت رحمة الله علیه :
روایت دارد که در آخرالزمان همه هلاک می شوند به جز کسی که برای فرج دعا میکند.
گویا همین دعا برای فرج؛یک امیدواری
است و یک ارتباط روحی با صاحب
دعاست.همین مرتبه ای از فرج است.
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
🍁🍂🍁🍂
ـ
ـ
جوابِ سلام، واجب است!
پس بیایید
هر روز صبح ،
به او سلام کنیم!
•اَلسَّلامُعَلَیکَ یاخَلیفَةَاللهِ وَناصِرَحَقّه♥️•
#السلامعلیکیاصاحبالزمان🌱
🌸🍃
#ساندویچ_دونر_مرغ 🌯 😋
🔸برای درست کردن ساندویچ ابتدا یک عدد سینه مرغ کامل را آب پز کرده و ریش ریش می کنیم .توی تابه دو قاشق روغن بریزید و گرم که شد دو تا پیاز متوسط را نگینی خرد کنید، وقتی طلایی شد قارچ ریخته و میگذاریم آبش کشیده بشه و بعد فلفل دلمه ای و در نهایت ذرت و مرغ اضافه میکنیم. نمک و پاپریکا و آویشن بزنید و بزارید حسابی طعم مواد به خورد هم بره و بپزه.
زیر تابه رو خاموش کنید و بگذارید خنک بشه بعد خیارشور نگینی و سس مایونز به موادتون اضافه کنید. میزان سس اختیاری است و بنا به ذائقه تون تنظیمش کنید.
بعد هم همراه گوجه و کاهو توی نون بپیچید و نوش جان کنید