eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220809-WA0019.mp3
3.52M
گریز روضه خانم حضرت زینب سلام الله علیها😭👇🏻 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری ...التماس دعا 🎤حاج حسین سیب سرخی
1_5981315170.mp3
5.64M
| محاله که با چشم پر گناهم 👤  حاج ابوذر روحی #۱ محاله که با چشم پر گناهم بتونم روی ماهتو ببینم کجای روضمون نشستی امشب بگو منم بیام پیشت بشینم نفس تو اگه به من بگیره منم درست میشم دورت بگردم تو هر سحر دعا کردی برا من ولی من واسه تو کاری نکردم یاد منی و من کردم فراموشت این رو سیا رو هم جا کن تو آغوشت «« منو زهرا _ پسندم کن زمین خوردم ، آقا ، بلندم کن »» عزیز الله #۲ خدا صبرت بده عزیز زهرا برای قلبت این شبا بمیرم الهی من برا جد غریبت که رفته زیر مرکبا بمیرم بمیرم واسه اون رگ بریده که هی صدا میزد زینب من اینجام من که دستم از این دنیا کوتاهه دیگه جون تو و جون یتیمام سقف دهانش رو بد می بُره نیزه داره به جای آب هی میخوره نیزه ته گودال _ نفس می زد سنان می رفت ، اما شبت‌ می زد حسینم وای ..
. ما سلام از روضه ی شير خدا آورده ايم روی پُر گرد و غبار ازکربلا آورده ايم قتلگاه خسروِ گلگون کفن را ديده ايم چشم گريانی از آن جنت سرا.آورده ايم بس که رخ سوديم ما بر مرقد شاه نجف بوی مشک و عنبر و عطر ولا آورده ايم مهدی صاحب زمان را ما زيارت کرده ايم نامه ی آزادی از جرم و خطا آورده ايم آی زائرای کربلا .... شما رفتید کربلا و با دل خون برگشتید اما دلها بسوزه برا خانمی که همه ی این جاهایی رو که شما رفتید و فقط روضه اش رو شنیدید...همه رو عمه ی سادات به چشم دیده و خون دل خورده ... راوی میگه دیدند یک خانمی... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه...‌ وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل بی بی زینب... صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم . *حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین.... مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...* ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... *عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... * ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین.... .
. (لعنة الله علیه) عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد. چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱ در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد: « ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲ یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳ خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت: اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴ ................................................... ۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375. ۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205. ۳- همان ۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133. 🏴
. (لعنة الله علیه) عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد. چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱ در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد: « ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲ یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳ خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت: اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴ ................................................... ۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375. ۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205. ۳- همان ۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133. 🏴
. ‍ سلام_الله_علیها سالار زینب کو علمدارت..... برادرم... حق نگهدارت ..... تو حسین منی...نور عین منی... برادر من زینبم زینب از غصه ی تو جان رسید بر لب بنگر مرا تو از فرازِ نی دشمن زند بر دخترانت هِی تو حسین منی ... نور عین منی یکسر بزن بر خواهرت یارم بی یار و بیکس بی علمدارم زینب کجا وُ سلسله زنجیر ای جان خواهر بی تو میشم پیر بزم شرابُ ناسزا بر ما وای از یزیدُ چشم و نامردا تو حسین منی نور عین منی چیکار کنم با ناکسان پست چشمای هیزُ مردمای مست خواندندُ ما را خارجی ای ولی گریه م گرفته ناله ام های های خاکستر از بام بر سرم ریزند آخه چقدر این مردما هیزند بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت.. برادر حق نگهدارت... زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم...... تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت.... دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه .... کر همسفر گردم به مراهت .... برادر حق نگهدارت.. در شام غم شوری به پا سازم ..... حاحات این جمع را روا سازم .. شفای بیمارن بده جان جانانم .... بردار حق نگهدارت ... سالار زینب کو علمدارت .. برادر حق نگهدارت ............ ‍ سالار زینب کو علمدارت برادرم... حق نگهدارت 💔تو حسین منی، نور عین منی برادر من زینبم زینب از غصهٔ تو جان رسید بر لب بنگر مرا تو از فرازِ نی دشمن زند بر دخترانت هِی 💔تو حسین منی، نور عین منی یکسر بزن بر خواهرت یارم بی یار و بیکس بی علمدارم زینب کجا وُ سلسله زنجیر ای جان خواهر بی تو میشم پیر بزم شرابُ ناسزا بر ما وای از یزیدُ چشم و نامردا 💔تو حسین منی، نور عین منی چیکار کنم با ناکسان پست چشمای هیزُ مردمای مست خواندندُ ما را خارجی ای ولی گریه ام گرفته ناله ام های های خاکستر از بام بر سرم ریزند آخه چقدر این مردما هیزند 💔تو حسین منی، نور عین منی بلبل بگو گل بگو رمز گلزارت برادر حق نگهدارت.. زین ماجرا سود چو پروانه سوزد دل جانم حسین جانم تو یوسفی من خریدارت برادر حق نگهدارت دیگر نمانده گل به گلخانه بنشین زنم به موی تو شانه کر همسفر گردم به مراهت برادر حق نگهدارت.. در شام غم شوری به پا سازم حاجات این جمع را روا سازم شفای بیمارن بده جان جانانم بردار حق نگهدارت سالار زینب کو علمدارت .. برادر حق نگهدارت 💔تو حسین منی، نور عین منی .
4_5906477667279966697.mp3
14.13M
| من این پایین 🎤‌حاج‌حســین‌سیب‌سرخی ┄⁣┅─═◈═─┅┄⁣ شب‌هفتم‌محرم‌الحرام۱۴۴۵ مـــــورخه دوشنبه ۱۴۰۲/۵/۰۲ ‍ 📃 🖊 (علیه‌السّلام) 🖊 ۱۴۰۲_۱۴۴۵ لالا لالا ، ببین حالا من این پایین ، تو اون بالا عزیزم ، بخواب لالا لالایی می‌کنم‌ ، خوابت نمیاد بزرگت می‌کنم ، یادت نمیاد تو روی نیزه‌ها ، بی‌تابی‌اصغر کسی مادر به فریادت نمیاد عزیزم‌ تو که جون ربابی نمیشه رو نی راحت بخوابی بمیرم ، که زیر آفتابی که زیر آفتابی ، که زیر آفتابی لالا لالا ، گل پونه داره من رو ، می‌سوزونه چرا سر رو میچرخونه همه امید مادر رفته بر باد جلو چشمم سرت ، از نیزه افتاد سرت رو مادر از پهلو به نی زد با خنده‌ش حرمله ، ماهارو دق داد سر تو برا سنگا نشونه سر تو برا من سایه بونه خداهم برات روضه میخونه ✏️جواد پورعباسیان بس کن رباب حرمله بیدار می‌شود سهمت دوباره خنده‌ی انظار می‌شود بس کن رباب سر به سر غم گذاشتی اصلا خیال کن علی اصغر نداشتی
‍ . از دعای مادر تو شده این دل پُره احساس همه مادرای عالم فدای مادر عباس اگه سید نشدم من ولی افتخارم اینه به همه میگم بدونن مادرم اُم البنینه حرم اُم البنینو آخرش یه روز میسازیم به گداییِ تو بی بی توی عالمین مینازیم یه دلم صحن حسینه یه دلم صحن اباالفضل از ازل خدا نوشته منو مجنون اباالفضل دل و دین و عقل و هوشم به فدای تو اباالفضل میزنم سینه تو هیئت به هوای تو اباالفضل بگو سیدی اباالفضل تا دلت جلا بگیره از بی بی حضرت زهرا اذن کربلا بگیره زیر بیرق اباالفضل آبرو گرفته ام من خرجیِ سالمو آقا از شما گرفته ام من توی روضه ها به والله توی بین الحرمینم بدونن مردم عالم که پریشون حسینم یعنی میشه مرغ روحم کربلاتون بشه زائر دم بگیرم توی صحنت یاد سید جواد ذاکر یا حسین غریب مادر تویی ارباب دل من یه گوشه چشم تو بسته واسه حل مشکل من یه روزی میاد آقاجون که منم سگ تو باشم چشامو موقع مرگم زیر پات گذاشته باشم تموم مردم دنیا مارو میخونن دیوونه آره ما دیوونه هستیم بیخیال این زمونه یل کربلا اباالفضل قربون اون قد و بالات فدای چشای نازت ، فدای خشکی لبهات شاعر : 👇👇
Moghadam.VafatOmolbanin.1400.Shab2.04.mp3
6.98M
■توسل به ■از دعای مادر تو... ■#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
. ویرانه ی ما را چراغان کردی امشب (2)  مثل علی یاد یتیمان کردی امشب          بابا به قربان سرت (2)           می میرد امشب دخترت    مظلوم حسین جان (2)   تو آمدی پیشم چرا اکبر نیامد (2)   شش ماهه شیرین زابن اصغر نیامد            بابا به قربان سرت (2)             می میرد امشب دخترت    مظلوم حسین جان (2)       بر دامنم بنشین که راز دل بگوید(2)      با دست خود خاکستر از رویت بشورم             ‌ بابا به قربان سرت (2)               می میرد امشب دخترت      مظلوم حسین جان (2)      فرشی ندارم تا کنم مهمان نوازی (2)       باید بر این ویرانه ام امشب بسازی     ‌ ‌ ‌        بابا به قربان سرت (2)               می میرد امشب دخترت      مظلوم حسین جان .👇