eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
یک وقت دیدند غلامی آمد یک طبق هم در دستش است. یا الله! یا الله! این بچه دوید جلو روپوش را از روی طبق برداشت، دید سر بریده حسین(ع) است. عمه بیا گمشده پیدا شده                           کنج خرابه شب یلدا شده                      پدر! فدای سر نورانیت سنگ جفا که زد به پیشانی ات                بس که دویدم عقب قافله                      پای من از ره شده پر آبله   سر بابایش را به سینه چسباند. صدا زد: بابا! چه کسی مرا یتیم کرد؟ یک وقت دیدند این بچه دیگر ناله نمی کند. وقتی زیر بغل بچه را گرفتند دیدند رقیه جان داده است.  
گریه می کرد، بهانۀ پدر را می گرفت. هر چه به او می گفتند پدر به سفر رفته و منظورشان سفر آخرت بود، آرام نمی شد. تا یک شب خواب پدر را دید. وقتی بیدار شد خیلی بی تابی کرد. هر چه خواستند او را ساکت کنند، نشد. بلکه بی تابی اش بیشتر شد. زنان و دختران دیگر اختیار از دستشان رفت، از گریه و حال او به گریه افتادند.   منتخب تریهی می گوید:   زنان و دیگر دختران با گریۀ او لطمه به صورت می زدند، خاک خرابه را به سر می ریختند و مو پریشان می کردند و این همه ضجه و ناله یزید را از خواب بیدار کرد. پرسید: چه خبر است؟ خواب دختر را گفتند. گفت: سر پدر را برایش ببرید، بچه است، متوجه نمی شود، دیدن چهر ه پدر آرامَش می کند. سر را در طبقی که روپوشی رویش انداخته بودند آوردند پیش بچه گذاشتند.   گفت: من طعام نمی خواستم، من پدر می خواستم. گفتند: پدر آمده است. وقتی روپوش را برداشت، سر بریده را دید، با آن دستان کوچک سر را برداشت و به سینه گرفت. مرتب می گفت:   پدر، چه کسی محاسنت را به خون سرت خضاب کرده است؟ چه کسی رگ هایت را برید؟ چه کسی مرا به این کودکی یتیم کرد؟ پدر چه کسی به فریاد یتیمان برسد؟ چه کسی از این زنان غصه دار پرستاری کند؟ چه کسی از این زنان شهید داده و اسیر دلجویی کند؟ چه کسی به فریاد این چشم های گریان برسد؟ پدر، کدام دست موهای پریشان این بچه ها را نوازش کند؟ پدر، بعد از تو تکیه گاه ما کیست؟ وای بر حال زار ما، وای بر غربت ما، پدر، ای کاش برایت بمیرم.   پدر، ای کاش پیش از این کور شده بودم و این منظره را نمی دیدم. و بعد لب بر لب پدر گذاشت، چنان گریه کرد که غش کرد، ولی وقتی او را حرکت دادند دیدند از دنیا رفته است. حضرت زینب سلام الله علیها در بیان آنچه در طول سفر از مدینه تا مدینه برایشان گذشته بود می فرماید: در هر منزلی با مصیبتی روبرو شدیم تا در خرابه شام که جور و جفا بر ما کامل شد لکن مصیبت برادر زاده ام رقیه در آن خرابه قدم را خم و مویم را سفید کرد.
نوحه حضرت رقیه(سلام الله علیها) بـوی بابا  بـر مشامم میرسد(2) عمه جان امشب امامم میرسد(2) می نشینم تا سحر در راه او بوسه میگیرم زماه روی او برجهان امشب امامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد ------------- ای اسیران بشنوید آوای من میرسد امشب ز ره بابای من امشب آن ماه تمامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد -------------- ای یتیمان ناله وزاری کنید عمه زینب را شما یاری کنید برشما هردم سلامم میرسد عمه جان امشب امامم میرسد                          یوسف حق پرست(غریب)
. . . 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید ای وای... ای وای... ‌من نمیدونم چی به آقا گذشته 🔸شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید 🔸ساز با ناله ی ذریه زهرا نزنید یا صاحب الزمان از امام سجاد پرسیدن... آقاجان... کجا براتون سخت گذشت حضرت فرموند الشام...الشام... الشام 🔸سر مردان خدا را به سر نیزه زدید 🔸مرد باشید، دگر سنگ به زن ها نزنید امان از اون شبی که... ما رو دم دروازه شام نگه داشتند... شهر رو آذین بندی کردن... ‌ گفتن خارجی ها میخواهند وارد بشن تا وارد شهر شام شدیم .. هرکس هر چی بدست داشت... به ما میزد... یکی با سنگ میزد... یکی خاکستر میریخت... یکی خارجی میگفت... ای وای ای وای ..... 🔸به زنان سنگ اگر بر سر بازار زدید 🔸دختران را به کنار سر بابا نزنید یا صاحب الزمان منو ببخشید... 🔸علی و فاطمه در بین شما ایستادند خدا لعنتشون کنه... 🔸پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید 🔳 حتما شنیدید وقتی فاطمه معصومه به شهر قم آمد مردم با معرفت قم چه قدر باشکوه از خواهر امام رضا استقبال کردند ... اما یا فاطمه معصومه، چه استقبالی شد از عمه جانت زینب تو شهر شام… دل عالم بسوزه برا دردای دل دخترِ علی، بی بی زینب .. سه روز اسرارو جلو نگه داشتن مردم شهرو آذین کردند ، لباسای قیمتی پوشیدند آخ اومدن استقبال بی بی ، چه استقبالی  شد... بجای دسته های گل، سنگ زدند و خاکستر ریختن آتش می‌ریختند… . یا امیرالمؤمنین ای ارض و سما خاکِ رهِ قنبرِ تو ای گردش کائنات بر محور تو بنما قدمی رنجه به دروازه شام افتاده به شمر؛ حاجت دختر تو . حضرت  زینب(س) در ورودی به قاتل برادرش شمر لعنت الله علیه می‌گفت: دو حاجت دارم یکی آنکه نیزه‌داران سرها را از میان ما زنان بیرون برند دیگر آنکه ما را از راهی ببر که اجتماع خلق کمتر باشد. اما چه کردند؟ اول سنگشان زدن ، خاک و خاکستر به سرشان ریختند مقابلشان زدن و رقصیدن امان از دل زینب خیلی که تو شهر گرداندن خسته شدند یه جایی رو زمین نشاندن  سراها را به شاخه آویزان کردند روضه من همین جمله است نگهبان سر ها میگه از خستگی سرم را به قبضه شمشیر گذاشتم از گوشه چشم نگاه می کردم دیدم یه دختر بچه ای آرام بلند شد اومد مقابل سر بریده بابا دستهای کوچکش دراز کرد سر رو بغل بگیره قدش نمیرسه میگه دیدم شاخه خم شد سر بابا رو بغل گرفت صورت بابا رو می بوسه سرهم دختر رو داره میبوسه حسین جان)) (اوج) ▪️من کجا کوفه کجا شام خراب (حسین جان) ▪️من کجا کوفه کجا شام خراب ▪️منه غمدیده کجا بزم شراب آخ داداش ▪️خیزران تا که به لبهایت خورد ▪️گفتم ای کاش که زینب می مرد یه وقت دختر علی سرشو بالا کرد ، آخ دید چوب یزید بر لب و دندان حسین… چه کشید بی بی زینب … (دشتی)(فرود) 🔘آخ مزن ظالم حسین مادر ندارد 🔘غریب است و کسی بر سر ندارد 🔘تنش در قتلگه افتاده پر خون  🔘دگر انگشت و انگشتر ندارد 🔘مزن چوب جفا ای بی مروت  🔘دگر این تشنه لب سقا ندارد ✨حسین … آرام جانم ✨حسین … روح و روانم ✨حسین… سالار زینب ✨حسین… غمخوار زینب ✨حسین… دلدار زینب .
. از همون بچگیام تا به حالا شب و روز لعن امیه میکنم همه ی دارو ندارم و فقط نذر حضرت رقیه میکنم نذر اون خانومی که سه سالشه ولی کار صد تا دریا می‌کنه با همون دست کوچولوش به خدا تموم گره ها رو وا میکنه معذرت می‌خوام من از سادات جمع معذرت می‌خوام من از امام رضا(ع) با اجازه از امام عصرمون میخونم روضه از عمه ی شما چه جوری بگم من از مصائبش کاش دروغ باشه تمومه روضه ها آخه کی دیده که یک سه ساله و این همه کوه مصیبت و بلا بی بی جان شما کجا و غربته کوفه و کرببلاو شهر شام واقعا سخته برام تصورش چرا بردنت تو رو تو ازدحام شنیدم بعد وقوع قتلگاه دیگه تو رنگ خوشی رو ندیدی شنیدم وقتی که خیمه ها می‌سوخت پا برهنه رو خارا می دُویدی شنیدم یه عده بی حیا و پست معجر و النگو هاتو دزدیدن شنیدم عروسکاتو و بردن و شنیدم گوشواره ها تو کشیدن شنیدم خیلی اذیت شدی و شنیدم خیلی تو رو دادن عذاب زبونم لال شنیدم بردنتون تو و عمه زینب و بزم شراب شنیدم تو هم شبیه مادرت صورتت کبوده و یا نیلیه شنیدم این یادگاریا همه اثرات ضربه های سیلیه شنیدم تو هم شبیه مادرت یه روزه سفید شده کل موهات دست به دیوار میگیری و راه میری رمقی نمونده بود توی پاهات شنیدم برای عشقت جون دادی آخرش به آرزوهات رسیدی شنیدم توی خرابه رفتی و رو سر بابات تو هم پر کشیدی ═ ೋღݪبیڪ‌یـٰازِيـنَـݕღೋ═ .
◼️حکایت زنی از اهل شام، که می‌خواست آب و نان برای رقيه خاتون سلام الله علیها ببرد... نقل کرده اند: در شام زنی بود به نام "حمیده"؛ پسری داشت به نام "سعید". روزی پسرش غبارآلود آمد خانه؛ حمیده پرسید: کجا بودی؟ گفت: به دیدار اسيران رفته بودم؛ از مدینه پیامبر صلی اللّه علیه وآله بودند. حمیده برخواست آمد سمت خرابه؛ دید غلامان زنگی و ترکی و رومی با لباس سرخ ایستاده اند بر در خرابه و به کسی اجازه ورود نمی‌دهند. حمیده دید طفل کوچکی آن قدر گریه کرده که چشمانش متورم شده و یک طرف صورتش خاکی است. حمیده پرسید: شما کیستی؟ حضرت رقيه سلام الله علیها فرمود: دختر امام حسین علیه السلام از پدر و عمویش پرسید؟ بی بی فرمود:همه را کشته اند. حمیده گفت: کاری نداری انجام دهم؟ حضرت با صدای آهسته فرمود: قدری آب و نان می خواهم. حمیده رفت آب و نان آورد،هر کار کرد نگهبانان نگذاشتند،پنج مرتبه تلاش کرد در آن شب نتوانست آب و نان را برساند تا اینکه صبح آمد دید جمعی از زنان دور قبری خاکی گریه می کنند. زینب کبری صلوات اللّه علیها رو به حمیده فرمود: آب و نان را برگردان که آن دختر دیگر بین ما نیست... 📚مقتل خطی جامع المجالس ص١٢٩
. سلام_الله_علیها ۷۹۶ یتیم گیر آوردنت سیلی زدن تو دهنت فدای بابا گفتنت باتازیانه زدنت یتیم گیرآوردنت توکوچه ها کشیدنت سیاه گشته بدنت شدکفن توپیرهنت یتیم گیرآوردنت لگد زدن به تو همه شدی شبیه فاطمه عمه میگفت بازمزمه یتیم گیرآوردنت زخمی شده چقد تنت بزم شراب بردنت برا کنیزی خواستنت یتیم گیرآوردنت **** .👇
29146-1688282191256.mp3
1.54M
به سبک (اومدم دوباره بادل هزینم) این روزا درسته/ تار می بینه چشمام کشته منو امشب/ زخمِ چشمِ بابام قلب من رو زخم کرد/ زخمِ رو پیشونیت دخترت بمیره/ واسه لبِ خونیت از زندگی بی تو سیرم برای زخمات بمیرم با دست لرزون نمیشه خاکِ موهاتُ و بگیرم بابا موهات چرا بهم دوخته شده انگار مثل موهای من سوخته شده۲ * [بابا حسین مَنِ الذي اَيتَمَني] ۴ بند ۲ کاش میشد که از تُو/ روموُ بپوشونم تا نبینی ردِ/ سرخیِ رو گونم بی بابا که باشی/ درد تو زیاده دشمن تُو من رو/ زجر بدی داده درد از تنم رفتنی نیست زخمای من گفتنی نیست عمه میدونه کبودی از رو تنم شستنی نیست صورتم شد شبیه گلهای لاله گریه میکرد واسم زن غساله۲ * [بابا حسین مَنِ الذي اَيتَمَني] ۴ بند ۳ چیده شد گلت از/ شاخ و برگ و ساقه دل خونم بابا از/ خاطره‌ی ناقه کار من شب و روز/ اشک و اضطرابه سهم تو تنور و/ سهم من خرابه اون مرد شامی اهلِ ناسزا و ستیزه رسیده کار به جایی که صحبت از کنیزه سیلی زدن به صورت منی که تو شهرمون بهم میگن ملیکه۲ * [بابا حسین مَنِ الذي اَيتَمَني] ۴ . حسن کردی روح الله نوروزی ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
آمدی جانم به قربان شما بابای من مهربان ساکن بر نیزه ها بابای من چه عجب که نیزه ها دست از سرت برداشتند نازنینم تو کجا اینجا کجا؟ بابای من جای تو آغوش من باشد نه در طشت طلا من بدم می آید از طشت طلا بابای من من که دلتنگ نوازش های دستان تو ام دست هایت را نیاوردی چرا؟ بابای من حرف هایم را اگر آرام می گویم ببخش از گلویم در نمی آید صدا بابای من باورش سخت است اما راه رفتن های من سخت گردیده برایم بی عصا بابای من ماجرای کوچه های شام پیرم کرده است چشم های بی حیا کشته مرا بابای من تو به روی نیزه ای و من به روی ناقه ای می شنیدم می شنیدی ناسزا بابای من خسته ام من از طناب و از عذاب بی کسی خسته ام از زجر پست بی حیا بابای من از لباس پاره ی عمه خجالت می کشم بعد من گاهی به دیدارش بیا بابای من حسن کردی ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان
7773.mp3
688K
کی دیده ، سه ساله دختری راه بره ، با قدِ خمیده کی دیده ، یه دختر بچه ای پشت ، مرکبها می‌دویده کی دیده یه دختر شاه و سیلی صورتش و دریده سخته ، ببینه آسیبی سخته ، سه ساله شه بی بی سخته ، وقتی که خواب باشی سخته ، بایه لگد پاشی ای وای رقیه جان ای وای ** سر من ، فدای سر تو کی زده ، پر تو شکسته خیر نبینه ، الهی بابا اونی که ، سر تو شکسته خدا نگزره از اونی که دل دختر تو شکسته بابا ، دخترای اینجا میگن ، نداری تو بابا بابا ، به ماهاخندیدن با دست ، مارو نشون میدن ای وای رقیه جان ای وای شعرو سبک:کربلایی ابوالفضل آلوئیان ┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 دعوتید: به کانال وابرگروه مداحان