eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🔴گزینش دوست ✍در اين كه هزار كم است و يك بسيار، حرفى نيست. در اين هم كه انتخاب دوست، هنر است و هنر بزرگتر، نگهداشتن دوست است، سخنى نيست. مهمتر از همه، داشتن «معيار» در انتخاب دوست است. نيازى به توضيح نيست كه همنشينى، تا چه حد در افكار و رفتار انسان مؤثر است. گاهى صالحترين افراد، قربانى معاشرت با دوستان ناباب مى شوند. گاهى هم انسانهاى خطاكار و آلوده، در اثر همجوارى با افرادى خودساخته و پاك، از عطر دلاويز صداقت و پاكى و ديندارى آنان، معطر مى شوند و راهى نو در پيش مى گيرند. به تعبير مولايمان عليه السلام، گزينش دوست، مثل وصله زدن بر جامه اى است كه پاره شده است. عاقلانه آن است كه وصله را از جنس و نوع و رنگ پارچه اى انتخاب كنيم كه به هم بخورند و تركيب ناهماهنگى پديد نياورند طبق فرهنگ «كبوتر با كبوتر باز با باز»، زيبنده دوستى با يك مسلمان متعهّد، كسى است كه شايستگى اخلاقى و پاكى و عفاف داشته باشد. دوستانى انتخاب كنيد كه با فكر و فرهنگ و باورهاى دينى و سنتهاى ارزشمند مكتبى و ملى شما متناسب باشد، وگرنه چهره زندگى و اخلاق اجتماعى شما زشت و ناهماهنگ خواهد شد. 💢كسى كه به ايمان و اخلاق و تعهد شما آسيب برساند، «وصله ناجور» بر اندام شماست. ┄┄┅┅┅❅🌷❅┅┅┅┄┄
مدح و مناجات با امام زمان )عج( زمزمه 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤🎤 ای عزیز قلب زهرا ، آرزو دارم ببینم روی ماهت بر سر راهت نشستم ، تا بیفتد بر دل من یک نگاهت تو امیر ماسوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا دردمندان را دوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا شوق دیدار تو دارم ، یابن الزهرا یابن الزهرا دل شده امشب هوایی ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا ماه من تا کی به پشت ابر غیبت در نهانی در نهانی بی پناهم ده پناهم تو پناه بی کسانی بی کسانی درد عالم را طبیبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا حیف باشد که غریبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا مضطرم من بر در تو ، یابن الزهرا یابن الزهرا تو ولی امن یجیبی ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا آرزو دارم ببینم کربلا را ای امیر دلربایم کن عنایت بر گدایت ده برات کربلایم کربلایم کربلا درمان دردم ، یابن الزهرا یابن الزهرا از فراقش گریه کردم ، یابن الزهرا یابن الزهرا کن عنایت با تو مولا ، یابن الزهرا یابن الزهرا دور شش گوشه بگردم ، یا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا ** جمعه ها در انتظار ، روی ماهت مینشینم یابن الزهرا منتظر با این امیدم ، تا که رویت را ببینم یابن الزهرا من گدای دل غمینم ، یابن الزهرا یابن الزهرا عاشق آن مه جبینم، یابن الزهرا یابن الزهرا یادعا کن که بمیرم ، یابن الزهرا یابن الزهرا یا که رویت را ببینم ، یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا یابن الزهرا
ای زینت دوش نبی تو روح و جان زینبی تو آبروی عرشیان در زیر سُم مرکبی تو ناحیه مقدسه، امام زمان میفرمایند! 🔺تَطَؤف_الخُيول_بِحَوافِرِها🔺 🔸تورو لگدکوب کردن اسب ها🔸 🔺وَتعْلُوكَ_الطُّغاةُ_بِبَواتِرِها🔺 🔸یه عده وحشی با شمشیراشون بتو ضربه میزدن🔸 قلب مرا آتش نزن اینقد دست و پا نزن ای بی حیا بر پیکر مجروح او با پا نزن اینجاس طور مصطفی چکمه بپا کردی چرا از بوسه گاه فاطمه برخیز خصم بی حیا فرمود: 🔺 ِالي' مَصْرَعِكَ مُبادرات🔺 🔸اهل بیت به قتلگاه،میشتافتند🔸 🔺وَالشِّمْر_جالِسٌ_عَلى_صَدْرِکَ🔺 🔸درحالیکه شمر،رو سینه تو بوده🔸 🔺وَ مُولِـعٌ سَیْفَهُ عَلى نَحْرِک َ🔺 🔸شمشیرشو به گلوی تو گذاشته🔸 🔺قابِضٌ عَلى شَیْبَتِک َ بِیَدِهِ🔺 🔸با دستاش گلوی تورو گرفته بودن🔸 🔺 ذابِـحٌ لَک َ بِمُهَنَّدِهِ🔺 🔸با شمشیر تیزش،گلوی تورو برید🔸 بلند مرتبه شاهی و پیکرت افتاد همینکه پیکرت افتاد،خواهرت افتاد تو نیزه خوردی و یکمرتبه زمین خوردی هزار مرتبه خواهرت، برابرت افتاد همینکه از طرف جمعیت دوتا چکمه رسید اول گودال ،مادرت افتاد 😭😭😭😭😭
1.09M
سلام علیکم اینکه میگویند بعد از شهادت امام حسین تمام موجودات حتی ماهی های در عزای امام حسین گریستند .وقتی امام حسین امام جن و انس و حیوانات هست،چطور اسبها بر بدن امام حسین تاختند؟ السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا تلگرام باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
869.6K
فایل صوتی بسیار مهم در مورد ارز اربعین، حتما تمام زائران عزیز گوش کنید . حتما گوش بدهید و حتما برای همه زائران و تمام گروه ها بفرستید ، اجرتان با حضرت زهرا (س )
حسین جان آقای عالم حسین جان ذکر مدامم 🎙 #️⃣ #️⃣ #️⃣ #️⃣ حسین جان جانم حسین جان ... حسین جان آقای عالم حسین جان ذکر مدامم حسین جان بر تو سلامم حسین جان ... ای پسر ام ابیها ای حرمت کعبه دلها پناه تمام بی پناهان ای حسین جان به دین تو هستم من مسلمان ای حسین جان تویی زیباترین آیه داری روی سرم سایه ندارم جز تو سرمایه اباعبدالله ایشاالله باز تو مشایه میشم من با تو همسایه میمونم تا ابد پای اباعبدالله حسین جان جانم حسین جان ... شاه تمام عالمینی قبله عرشیان حسینی سلام خدا بر زائران اربعینت به جوش و خروش بی کران اربعینت تو سالار شهیدانی تمام وصف قرآنی به پا کردی چه طوفانی اباعبدالله تو آغازی و پایانی تو پیدایی و پنهانی تو جان نه بهتر از جانی اباعبدالله حسین جان جانم حسین جان 
‍ سینه زنی امام حسن.امام رضا و پیغمبر 🌴🌾🌴 حضرت فاطمه عزا به پا می‌کند گریه در ماتم سه مقتدا می‌کند ریزد از دیدۀ، شیعه اشک عزا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)___ _ درمدینه عیان نشانۀ محشر است آسمان تیره درماتم پیغمبر است بسته شد دیدۀ، خاتم الانبیا یا نَبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) _ _ شیعه دست اَلم به سینه و سر بزن تیرباران شده پیکر پاک حسن گریه کن گریه کن، در غم مجتبی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) _ _ فاطمه ناله از غم پسر می‌کند قاسم بن الحسن پدر پدر می‌کند گشته از گریه‌اش،خون دل مصطفی یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2) وامصیبت که در آخر مـاه صفر کُشته گردد رضا زادۀ خیرالبَشر قلب او می‌شود، خون ز زهر جفا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا (2)___ __ _ در خراسان به پا محشر کبری شده تازه داغ دل حضرت زهرا شده کشته شد کشته شد،نجل خیرالنّساء یا نبی یا حسن، یارضایا رضا یا نبی یا حسن، یا رضا یا رضا هدیه به اهلبیت صلوات
شور محشر در عزای رحمةللعالمین شد اوّل تنهـــایی مـــولا امیـــرالمــؤمنین شد شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) دست حیــدر مخفیانه جسم پیغمبر کفن کرد با سرشک دیدۀ خود شستشوی آن بدن کرد شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) اشـک تنهایـی شده از دیـدۀ زهـرا روانه تسلیت؛ سیلیِّ امّت، شاخۀ گل؛ تازیانه شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) آنکـه بـوده خصـم دین و خصـم آیات شریفه کشتن خیرالنّساء را کرده امضا در سقیفه  شد خزان باغ مدینه          می‌زند زهرا به سینه(۲) بـــــر در بیـــت ولایــــت حـــقّ پیغـمبـــر ادا شــد فاطمه نقش زمین شد، محسن از مادر جدا شد  شد خزان باغ مدینه          می‌زند زهرا به سینه(۲)   پیکــر پـاک محمّد تا سه شب روی زمین بود آب غسلش اشک چشمان امیرالمؤمنین بود شد خزان باغ مدینه           می‌زند زهرا به سینه(۲) شاعر: غلامرضا سازگار 
( صلی الله علیه وآله ) مداح: •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----• مدینه ای ، شهر پیغمبر، ای شهر غربت و غم مدینه ای ، حسرت و غربت ای قبله گاهِ عالَم تو شهر دلتنگی زهرا، به سوگ مصطفایی تو در داغ دوری زهرا انیسِ مرتضایی عزادار بی قراری بر مزار مجتبایی آآآآی ... مدینه بگو راز پنهان را مپوشان ز ما ، آتش جان را بپا کن ز نو ، بیت الحزان را آآآآی ... تو و صادق و باقر و سجاد تو و مجتبی ، خلوتت خوش باد مرا میدهد غربتت بر باد ( مدینه ای ، شهر پیغمبر) تکرار بقیعم من ، تربتِ عشقم همزادِ کربلایم بیا و از این همه غربت روضه بخوان برایم منم آنکه از مصیبت ها همیشه رفته از هوش مزار خوبان عالَم را گرفته ام در آغوش سراپا صبر و سکوت تویی حماسه های خاموش آآآآی ... نه خاکم ، که من آسمان هستم که با عرشیان ، همزبان هستم زیارتگهِ عاشقان هستم آآآآی ... چراغانی از ، اشک و آهم من شبستانِ خورشید و ماهم من اگر بی پناهی ، پناهم من ( بقیعم ، خاک غریبم من ) تکرار •-----🖤═✾🌺✾═🖤-----•
(ص) به مناسب ایام سوگواری رحلت پیامبر اسلام (ص) 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁 باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزوست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای دوست کی ها تا حالا نرفته اند مدینه... از سراپای مدینه گِل غم می ریزد اشک از دیده غم بار حرم می ریزد از نگاه نگران غم به دلم می ریزد خوب پیداست که باران ستم می ریزد آه آرامش زهراست به هم می ریزد ... ای امان امان ... آه دیگه غمهای فاطمه(س) شروع شد... گریه های شبانه فاطمه(س) کم کم شروع میشه... روزهای خوش فاطمه(س) دیگه تموم شد... فاطمیه کم کم شروع میشه... سایه خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده لبهای تَرَش می بارید از گرفتاری امت به جزا می ترسید پیغمبر رحمة للعالمین چقدر  به فکر امتش بود ... با اینکه فرمود بیشترین آزار و اذیت در میان همه پیمبران به من رسید اما حتی یک بار هم نفرین نکرد... در حالی که پیمبران سلف نفرین کردند... با این حال فرمود در مقابل این زحمت و رنج پیامبری  چیزی از شما نمی خواهم ... «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی» اما بعد از پیغمبر چه کردند... در به در  در پی ارشاد بشر می گردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید اما حال فاطمه زهرا(س) این شبها چگونه است... در دلم شور عجیبی است نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی است نمی دانم چیست دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه وحی خدا با ما کیست؟... دخترت زار به سر می زند ای وای دلم در دلم غصه شرر می زند ای وای دلم پدرم حرف سفر می زند ای وای دلم حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم یک نفر آمده در می زند ای وای دلم... ای وای... فاطمه زهرا(س) با دیدن حال پیغمبر خیلی بی تابی می کرد گریه می کرد... دختر علاقه عجیبی به پدر داره... بخصوص فاطمه زهرا(س) که از سه سالگی مادرش رو از داده و همه زندگیش پیغمبره ... اما اون لحظه ای که خیلی ناآرامی می کرد پیغمبر فاطمه(س) رو صدا کرد... دخترم بیا... یه چیزی در گوش فاطمه(س) گفت، دیدند حال فاطمه زهرا(س) تغیر کرد... گریه اش تمام شد... چهره خوشحال... بعدا که سوال کردند... فرمود پدرم به من گفت؛ اولین کسی که از اهل بیت من به من ملحق میشه تویی دخترم... آه بمیرم... پدرم حرف سفر می زند ای وای دلم حرف از داغ پسر می زند ای وای دلم یک نفر آمده در می زند ای وای دلم... خوب گوش بده... یک جوانی آمده در می زنه... این جوان کیست که از دیدن رویش در دل  غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل جوان رعنا و زیبا رویی پشت در بود... «فاطمه زهرا(س) صدا زد کیستی... گفت با رسول خدا کار دارم... حضرت فاطمه(س) فرمود؛ حال پیغمبر مساعد نیست برو بعدا... (روایت میگه چند بار قضیه تکرار شد) پیغمبر فرمود فاطمه جان در را باز کن ... برادرم عزرائیل است» حضرت قابض الارواحِ ... در را باز کرد... آمد کنار پیغمبر نشست... عزرائیل درب این خانه رو در میزنه بی اذن وارد نمیشه... «ملک الموت» این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل آه یا رب، شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل با اجازه بگذارید بیایم داخل با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از چهره پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است      ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقت آتش زدن یاس، تبر نزدیک است پدر آماده رفتن به سماوات ولی نگران است برای غم فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه از سینه افلاک برآمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت می داد داشت اما خبر از قصه زهرا ای داد این همه بی کسی ای وای ای وای... او زفردای حسین و حسنش داشت خبر از  خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر  از غم حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سر او داشت خبر اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه او بر سر زد ادامه روضه: درب خانه وحی .. خانه رسول خدا... فرشته های خدا حضرت عزرائیلل بدون اجازه وارد نمی شدند «این خونه خیلی حرمت داشت» اما هنوز امام علی (ع) مشغول کفن و دفن پیغمبر بود که عده ای بی دین آمدند به قول خودشون خلیفه مسلمین رو تعین کردند... هنوز کفن پیغمبر  خشک نشده بود که آمدند درب همون خونه، هیزم آوردند، آتش زدند... درب نیم سوخته شد . اون نامرد با لگد چنان به در زد که در شکست و به پهلوی فاطمه خورد پهلوی دختر پیغمبر رو شکستند... محسن شش ماهش شهید شد... میخ در به سینه فاطمه وارد شد... علی رو کشان کشان برای بیعت به مسجد بردند. 🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁