eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.5هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.5هزار ویدیو
373 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
☘«شعری بسیار زیبا و پر معنا با تمام حروف الفبا برای خدا» (ا) الا یا ایها الاول به نامت ابتدا کردم (ب) برای عاشقی کردن به نامت اقتدا کردم (پ) پشیمانم پریشانم که بر خالق جفا کردم (ت) توکل بر شما کردم بسویت التجا کردم (ث) ثنا کردم دعا کردم صفا کردم (ج) جوانی را خطا کردم زمهرت امتناع کردم (چ) چرایش را نمیدانم ببخشا که خطا کردم (ح) حصارم شد گناهانی که آنجا در خفا کردم (خ) خداوندا تو میدانی سر غفلت چه هاکردم (د) دلم پر مهر تو اما چه بی پروا گناه کردم (ذ) ذلالم داده ای اکنون که بر تو اقتدا کردم (ر) رهت گم کرده بودم من که گفتم اشتباه کردم (ز) زبانم قاصر از مدح و کمی با حق صفاکردم (س) سرم شوریده میخواهی سرم از تن جدا کردم (ش) شدی شافی برای دل تقاضای شفا کردم (ص) صدا کردی که ادعونی خدایا من صدا کردم (ض) ضعیف و ناتوانم من به در گاهت ندا کردم (ط) طلسم از دل شکستم من که جادو بی بها کرد (ظ) ظلمت نفس اماره که شکوه بر صبا کردم (ع) علیمی عالمی بر من ببخشا که خطا کردم (غ) غمی غمگین به دل دارم که نجوا با خدا کردم (ف) فقیرم بر سر کویت غنی را من صدا کردم (ق) قلم را من به قرآن کریمت مقتدا کردم (ک) کتابت ساقی دلها قرائت والضحی کردم (گ) گرم از درگهت رانی نمی رنجم خطا کردم (ل) لبم خاموش و دل را با تکاثر آشنا کردم (م) مرا سوی خود آوردی از این رو من صفا کردم (ن) نرانی از درگهت یا رب که الله راصدا کردم (و) ولی را من تو می دانم تورا هم مقتدا کردم (ه) همین شعرم به درگاهت قبول افتد دلم را مبتلا کردم (ی) یکی عبد گنهکارم اگرعفوم کنی یارب غزل را انتها کردم
. دقیقه ۳:۳۰ تاکی سر خود را سر زانو بگذارم یا با که بگویم که گره خورده به کارم  دیدم که گل من از شاخه جدا شد زهرای جوانم محتاج عصا شد تنهایم و بر من یک دوست نمانده از فاطمه ی من جز پوست نمانده .................... بیمارم و من جز تو پرستار ندارم جز ناله پیوسته دگر کار ندارم ای باغ وبهارم - شد فصل خزانم من می روم امشب - با قد کمانم مظلوم علی جان - مظلوم علی جان * از حادثه کوچه به کس لب نگوشدم بین درو دیوار دعاگوی تو بودم ای من به فدای - چشمان تر تو تاهستم علی جان - هستم سپر تو مظلوم علی جان - مظلوم علی جان سوزانده مرا اشک غریبانه ات ای یار تو شمعی و من سوخته پروانه ات ای یار گرچه همه سوزم - گرچه همه دردم تا لحظه آخر - دور تو بگردم مظلوم علی جان - مظلوم علی جان بیمار تو را سجده آخر بود امشب با دست خودم شانه زدم بر سر زینب پرگشته مشامم - از بوی حسینم من بوسه بگیرم - از روی  حسینم مظلوم علی جان - مظلوم علی جان
من که بازوی خدایم کمرم می‌شکند بی‌تـو یا فاطمه رکن دگرم می‌شکند ای همه هست علی مرو از دست علی **** اول ایـن سنگ‌دلان دسـت علی را بستند دست من بسته شد و دست تو را بشکستند ای همه هست علی مرو از دست علی **** بعد تو ای شده کاشانۀ من سنگر تو کی حمایت کند از شوهر بی‌یاور تو؟ ای همه هست علی مرو از دست علی **** تو که یک عمر فقط دور و برم گردیدی جان گرفتی سر دست و سپرم گردیدی ای همه هست علی مرو از دست علی تو زدی نالـه و مـن حبس شـده فریـادم کاش ای فاطمه جان جای تو جان می‌دادم ای همه هست علی مرو از دست علی **** تو در خانه زدی ناله و من سوخت دلم تا قیـامت بـه خـدا از حسنینت خجلم ای همه هست علی مرو از دست علی **** کاش آن لحظه که بازوی تو را بشکستند عوض بـازوی مـن چشم مرا می‌بستند ای همه هست علی مرو از دست علی شاعر : حاج غلامرضا سازگار
___karbalaei reza abolhasani ___-1 (1).mp3
13.17M
یک روز دوشنبه که بارون میومد دیدم صحنه ای روکه آتیش به قلب ودل وجون من زد دیدم توکوچه زنی روکه افتاد یه جوری زمین خورد که انگاری پیش چشام مردو جون داد همینکه زمین خوردسریع چادرش رو به دورش پیچید همینکه زمین خورددیدم بچه ای روکه باگریه سمتش دوید همین که زمین خورددلم رفت توکوچه کنارحسن همین که زمین خوردیهوجاری شداشکای چشمه من *کی دیده توکوچه دلش پرغمه اونی که پناه همه عالمه رولبهاش داره ذکریافاطمه       یازهرا گریه کم کن که طاقت ندارم کمک کن به مادرکمک کن که دست روی شونت بزارم چشمم کبوده  گناهم چی بوده چی میشدنبینی برای توموی سفیدخیلی زوده *عزیزم تومردی نبایدبزاری که اشکات سرازیربشه نبایدبزاری که مادربیوفته زمین گیربشه ۰۰کمک کن که ردشم ازاین کوچه تنگ وتاریک وسرد نمیبینه چشمام تموم وجودم روپرکرده درد *کی دیده توکوچه دلش پرغمه اونی که پناه همه عالمه رولبهاش داره ذکریافاطمه           یازهرا
یک فاطمیه آمد و آن مونس و همدم کجاست شمع می‌پرسد ز پروانه گل نرگس کجاست در عزای مادرت یابن الحسن یک‌دم بیا تا نپرسد این جماعت بانی مجلس کجاست وجود نازنین پیغمبر ص فرمود: فاطمه جان، هر کس بر تو صلوات بفرستد خداوند او را می آمرزد و در هر جای بهشت که باشم او را به من ملحق می‌کند امشب این صلوات را با هم زمزمه کنیم اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها بعدد ما أحاط به علمک هرکه با زهراست احساس سخاوت می‌کند مور این وادی سلیمان را ضیافت می‌کند دست پخت فاطمه نان است و نانش جذبه است هر که شد یک بار سائل کم‌کم عادت می‌کند فرشیان نه عرشیان هم رو به او می‌ایستند در میان خانه‌اش وقتی عبادت می‌کند هرچه مولا مدح خود را کرد مدح فاطمه است آینه از شان همتایش روایت می‌کند روز محشر که بیاید کار دست فاطمه است مرتضی می‌ایستد زهرا قیامت می‌کند رشته‌ای از چادرش هم دست ما باشد بس است رشته‌ای از چادرش آری قیامت می‌کند آره والله همین‌طوره__ رشته‌ای از چادرش آری شفاعت می‌کند__ اما کدوم چادر؟... همون چادری که ابن شهرآشوب و قطب راوندی نقل می‌کنند : یه روزی امیر المؤمنین محتاج به قرض شد... یه چادر پشمی از حضرت زهرا رو به یه مرد یهودی به امانت داد.. یه مقدار جو قرض گرفت یهودیه چادر و برد تو خونه‌اش.. داخل حجره گذاشت.. نیمه‌های شب زن یهودیه دید تمام حجره نورانی شده.. شوهرش رو صدا زد.. هر دوتایی سراسیمه اومدن تو حجره... دیدند تمام این انوار مقدس از چادر حضرت فاطمه داره ساطع می‌شه.. همون شب خبر پیچید.. همه فامیل و همسایه‌ها شون خبردار شدند.. تو روایت اومده هشتاد نفر یهودی اون‌شب مسلمان شدند چادرت وقتی یهودی را مسلمان می‌کند یک نگاهت عالمی را مثل سلمان می‌کند اما بمیرم یه روزی اومد.. همین چادری که یهودی مسلمان کرد.. حسنین دیدند زیر دست‌وپا افتاده یا زهرا این‌جا یه خانم بود وقتی از خواب بیدار شد دید نوری به آسمان ساطع شد و به برکت این نور مسلمان شد.. اما من یه خانم رو می‌شناسم.. نیمه‌شب از خواب بیدار شد.. دید از تنور خانه نوری به آسمان ساطع می‌شه... زن خولی می‌گه وقتی اومدم کنار تنور.. دیدم هودجی از آسمان به زمین داره نازل می‌شه.. یه بانوی قد خمیده ای روی هودج ایستاده.. یه حوریه ای صدا می‌زد راه بدید_ راه بدید.. فاطمهٔ زهرا برا دیدن سر فرزندش حسین می‌آید.. وقتی کنار تنور رسید دست برد میان تنور.. سر نورانی را بیرون آورد.. سر رو بغل گرفت و با گریه صدا زد ولدی ولدی یا حسین.. أیها الشهید أیها مظلوم... قتلوا که وما عرفوک.. و من شرب الماء منعوک ... کشتنت ولی آبت ندادند.. حسین.... شب است و مادری پهلو شکسته کنار مطبخ خولی نشسته بریز ای دیده خون دل ز دیده که رنگ از صورت زهرا پریده بگوید از غمت در شور و شینم حسینم وا حسینم وا حسینم مولف فیش:حجت الاسلام سمیعی
4_5897909916194048293.mp3
7.84M
‍ باز فاطمیه سجاده غم بازه دل مرثیه میسازه از غربت زهرا باز فاطمیه آتیش به دل افتاده خون نغمه به سر داده از غربت زهرا امان از سوزِ غم ها ، میان کوچه تنها ، امان از ناله ی زهرا فصل عزای مادر شد ، اُم اَبیها پرپر شد ، ماه عزای حیدر شد امون امون ای دل ، ای دل باز فاطمیه باز غصه ی اون سیلی یاسی که شده نیلی ، میخ در و مادر باز فاطمیه شمعی که زده سوسو دست میگیره به پهلو ، وای از دل دختر امان از گوش پاره ، فقط با یک اشاره ، پُر از خون زخم گوشواره چشای کم سوش پُرخونه ، فصل نگاهش بارونه ، انگاری مادر مهمونه امون امون ای دل ، ای دل باز فاطمیه باز اشکای پنهونی باز پیراهن خونی ، وای از دل زینب باز فاطمیه وقت نماز مادر از خواب میپره دختر از ناله ی یا ربّ دلم خون از بلا شد ، مدینه کربلا شد ، دوباره تازه غم ها شد همیشه یادت میمونم ، برا حسینت میخونم ، به یاد زینب مجنونم امون امون ای دل ، ای دل #کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5859388264321912869.mp3
8.47M
میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را سنگین – شب سوم فاطمیه دوم 1398 میشویمت ای همسرم با اشک چشمانم تو را در این دل شب میروی از خانه ام زهرا کجا اسماء بریز آب روان اما کمی آهسته تر از کینه ی دشمن شده زهرای من بشکسته پَر بر پیکر از گل نازک او مانده نشانه از تازیانه آخر گرفت از من فاطمه را دست زمانه با هر بهانه ... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ... بر روی دیوار از غمت ، سر میگذارد حیدرت ماندم که دستش میرسد بر زخم روی پیکرت بر صورت نیلیِ تو میگرید آن خیبر شکن خواهد شد او باخبر از کوچه و آن راز حسن بر صورتِ از سیلی کبودت دستش رسیده اشکش چکیده آن باغبان که گل را ندیده ، حالا که دیده رنگش پریده ... خدانگهدار زهرای حیدر ، زهرای حیدر (2) ... من میبرم جسم تو را از آشیانه نیمه شب در زیر تابوتت علی جانش دگر آید به لب زینب ندارد طاقتی در زیر تابوت دیده ام چند قطره خون تازه ای می آید و خون شد دلم پهلو شکسته قامت خمیده آید به صحرا در بین اعداء بر روی نیزه رأس حسینش بر سر زند او با درد بازو ... جانم حسین جان ، جانم حسین جان .. 😭😭😭😭😭😭😭 سلامتی و ظهور آقا امام زمان صلوات
Mehdi Rasooli - Ye Kami Harf Bezan (128).mp3
3.67M
زبانحال حضرت علی (ع)برای حضرت فاطمه (س) یه کمی حرف بزن حرف رفتن نزن حرف رفتن نزن پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی بین این همه سلام بی جواب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره میبارم مثل آسمون برات میکشی منو با اشک بی صدات سرتو بگیر بالا جون علی بمیرم برات دانلود مداحی یکمی حرف بزن علی نمیره مهدی رسولی پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی بری از پیشم میشم خونه خراب کلمینی فاطمه جان بین این همه سلام بی جواب کلمینی پاشو اینجوری منو نده عذاب کلمینی یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره رنگ صورتت شده سرخ و کبود از علی دل بریدی اما زود خانوم رفیق نیمه راه شدی قرار این نبود یه کمی حرف بزن علی نمیره حرف رفتن نزن علی میمیره حرف رفتن نزن علی میمیره
1_7976459873.mp3
495.3K
❣﷽❣ زمزمه_حضرت_زهرا_س دوباره مرغ روحم هوای کربلا کرد زبان حال حضرت علی ع آهم رسد به گردون اشکم به رخ روانه شد قسمتم که شویم جسم تو را شبانه ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم امشب رسیده دستم بر بازوی شکسته بنشینـم و بگــریم بـر پهلوی شکسته ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم در موسم جوانی از من تو را گرفتند با ضـرب تازیانـه دیگـر چرا گرفتند ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم بر پیکرت بریزیم از اشک خود ستاره غسل تو گشته بر من شهادت دوباره ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم با چشـم بستـه خـود بر من نظاره داری چرا به هر دو گوشت یک گوشواره داری ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم چون من کسی نـدارد مراسم شبانه هم غسل مخفیانه هم دفن مخفیانه ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم بر یار مهربانم خون گریه کن مدینه هم بــر مدال بازو هم بر مدال سینه ای یار مهربانم فاطمۀ جوانم استاد حاج غلامرضا سازگار اجراسبک کربلایی هادی صالحی ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈