eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
390.9K
گل حیدر توی شعله سوختی و شدی پرپر دیدم مونده بودی تو به زیر در گل حیدر دیگه نمیتونی تو برخیزی از جا ای پا به ماهم کشتن تورو با پا می‌میرم که می‌زدنت چه بی خبر تورو میزدن چهل نفر بخدا سرم تیر می‌کشه آخه زدنت از پشت سر می‌میرم توو شلوغیا می‌زد تورو یه غلام سیا می‌زد تورو غلاف و لگد به جای خود با هیزم چرا می‌زد تورو چه غمگینی چرا راه نرفته تو می‌شینی مغیره داره دست سنگینی چه غمگینی این جدایی والله سخته واسه حیدر بی‌تاب حسینی این ساعت آخر قرارِ بعدیمون توی گودال کنار تن پامال وقتی که حسین ما از عطش میره از حال می‌بینی که برش می‌گردونن تنشو می‌سوزونن استخون سینه‌شو نعل اسبا می‌شکونن
431.4K
زهرا مرو خیلی تو جوونی مجروحی ولی کاشکی بمونی تصورش سخته بالا نمیاد دست تو اصلاً تصورش سخته به کی بگم ریختن سر یک زن پوشوندی معلومه باز ورم زیر چادرو سیصد نفر می‌زدن میون اون کوچه تورو تنهام نگذار فاطمه ببین غریبم تو مرو تا که پهلوت شکسته شد نماز تو نشسته شد ای لاله با پا پژمردی با سر دیدم زمین خوردی می‌خوای پاشی اما نمی‌تونی انگار دیگه پیشم نمی‌مونی داری هنوز سردرد یکی نگفت بسه دیگه برگرد داری هنوز سردرد نمی‌گذرم از قنفذ نامرد ای حمایتگر من مثه تو پیدا نمی‌شه چی سر چشمت اومد که چشم تو وا نمی‌شه بعد از اون ضربه دیگه زهرام زهرا نمی‌شه اصلاً نمی‌شه باورم بازوی تو کرده ورم قنفذ تورو با کیف می‌زد به دستت نعل سیف می‌زد
2024_11_28_10_19_05.mp3
440.6K
فاطمه جانم مرو بمان ای مهربانم ای حامی قامت کمانم ای نیمه جانم نیمه جانم فاطمه جانم بگشا مژه ای همسر من پشت و پناه و یاور من یک تنه بودی لشکر من ره می‌روی و دستت بوَد به روی دیوار دیدم که ای بانوی بیمار پایت کشیده می‌شد ای یار نمیره از یاد که از گلم برگ و بر افتاد عشق علی پشت در افتاد در با لگد روی سر افتاد به کی بگم من به زخم قلب من نمک خورد به صورتم مهر فدک خورد تو کوچه ناموسم کتک خورد به کی بگم من چهل نفر یارمو کشتن ماه شب تارمو کشتن خانم باردارمو کشتن
2024_11_28_10_24_18.mp3
462.7K
می‌خوام بگم از یه شیطان سرشت که نامه بر معاویه نوشت اونجا گفته از شعله توو بهشت ای وای من معاویه جات خیلی خالی بود که زهرا رو بد زدم شد کبود ضربه‌هام به پهلوش اومد فرود خبرداری شعله‌ها رو دیدم نفس‌ِ فاطمه رو شنیدم با پا به در محکمتر کوبیدم خبرداری با همه‌ی قدرت با یه لگد با تمام شدت یه جور زدم که افتاد با صورت خبرداری علی رو دست بستم تا شد بلند رو فاطمه دستم غرورشو تو کوچه شکستم
1.14M
‌زمینه آتش زدن درب خانه مولا زبانحال حضرت زینب سلام الله علیها کوچه غرق ازدحام در نمی یومد صدام همه جا ز دود پرو خوب نمیبینه چشام مادرم زخمی شده سینه اش خونی شده میگه فضه تو بیا محسن قربونی شده دست بابا بسته شد وقتی در شکسته شد دور گردن بابام ریسمان انداخته شد خونه پر شد از حرامی قد مادر شد کمانی بعد از اون خونه نشین شد مادر ما در جوانی وای وای وای مادرم مادرم بود یه تنه حامی و یار بابام باهمه هستی خود شد خریدار بابام چهل تا نامرد یه طرف مادر ما یه طرف از بس خورده بود غلاف توونش ز دست برف داد میزد تنها تویی به خدا علی ولی تا جون دارم من میگم ولی الله منی شیر حق تنها تویی تو بهر من مولا تویی تو کوری چشمان ثانی هستی زهرا تویی تو وای وای وای مدارم ثانی و قنفذ اون همه مرد بی حیا مادر و زدندو بابارو بردن بی عبا پا برهنه بود بابام بی عمامه بود بابام کاشکی من میمردمو نمیدیدم با چشام بابارو میکشیدن جلوی ما بچه ها هر کاری کرد مادر نشد دست اون رها کرد جسارت بی حیایی گفت مغیره پس کجایی زد مغیره با غلافش بشکند دستش الهی وای وای وای مادرم شعر از سائل حضرت زینب سلام الله علیها حسن رضا محمودی
‎⁨واحد‌.و‌سیعلم‌الذین‌ظلموا⁩.mp3
3.58M
«واحد فاطمیه _ امام زمان عج» بند1️⃣ و سَیَعلَمو الَّذین الظَّلموا میرسه نور امید به هر کسی دلش شکسته دنیا اینجور نمی‌مونه خدا جای حق نشسته بزار آقامون بیاد اولش ریشه ظلمو میسوزونه بزار آقامون بیاد دیگه ردی از سیاهی نمیمونه همه بت های جهان رو سر جاشون مینشونه مثل مولا ، می‌ره منبر برپا میشه ، شور محشر با فریاد ، حیدر حیدر (حیدر حیدر) بند2️⃣ و سَیَعلَمو الَّذین الظَّلموا تکیه میزنه به کعبه انا منتقم می‌خونه دیگه اون‌ روز روزشیعه است دیگه ظلمی نمی‌مونه بخدا وقت ظهور طنین انا بنُ فاطمه‌ش قشنگه بخدا وقت ظهور روزیه که همه‌ی دلا یه رنگه روو سرا سایه ی آقا به جای سایه ی جنگه منجی یعنی ، پیغام آور پیدا میشه ، قبر مادر با ذکر یا ، حیدر حیدر (حیدر حیدر) بند3️⃣ و سَیَعلَمو الَّذین الظَّلموا امید آخر دنیا بساط ظلم و می‌چینه هر قدم روضه می‌خونه توی کوچه‌ی مدینه میرسه یه روز آقام سِرّ مُستودع زهرا میشه احراز میرسه یه روز آقام تازه کار شیعیانش میشه آغاز لشگر فاطمیونَن آقاجون برا تو سرباز ان‌شالله ، تا اون آخر نذرت میشه ، خونِ نوکر تا می‌خونیم ، حیدر حیدر (حیدر ، حیدر) 🖍️به‌قلم؛
هیئت سفیران زینب(س).. .mp3
20.37M
🏴 🎤•| |• این قصه رو تازیونه میدونه در و دیوار خونه میدونه کسی چه میدونه چیه غصه؟ گریه های شبونه میدونه مادر از درد، عرق سرد میکنه از طرز استراحتش معلومه پهلوش درد میکنه تا میخوابه، این شبای آخریش زخمه رو ابروش وامیشه خونی میشه بازم روسریش همه ی دغدغه ش اینه علی نبینه زخم صورتو درداشو ریخته توو خودش خدا میبینی غیرتو؟ «مادر مهربون من» در سوخته از آتیش دل مادر داره یه دل پرگله مادر غریبی یعنی اینکه روز و شب جلو چشمه قاتل مادر غربت یعنی، فاطمه ی بی علی که پشت در اون دومی همدست بشه با اولی غربت یعنی، علی بی فاطمه یعنی کی دستت بسته شه به زور جلو چشم همه علی حلال کنی منو آخه نشد ببینی بچه تو مادر حلالیت میخواد خدا میبینی غیرتو؟ «مادر مهربون من»
1_15209788991.mp3
21.6M
#⃣ حضرت زهرا(س) #⃣...تک #⃣ کرمانشاهی #⃣ اتیش میگیرم ⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️😭😭😭😭😭😭😭😭 دارم آتیش میگیرم از تب تو چرا رفتن شده وِرد لب تو مگه آرزو نداشتی همیشه بمونی عروس کنی زینبتو نفس نفس که میزنی نفس علی میگیره پهلو به پهلو که میشی چشام سیاهی میره برای غربت من چه آه سردی میکشی خدا میدونه فقط شبا چه دردی میکشی دردت به جونم بمون خانوم خونم بمون **** اصاً انگار به تو دنیا نمیاد دیگه حتی نفست جا نمیاد به خدا میلرزه زانوی علی وقتی که دست تو بالا نمیاد نماز نافلت چرا نشسته بود عزیزم بگو تو کوچه راهتو کی بسته بود عزیزم با دستی که شکسته اشک منو پاک میکنی تو میری و با خودت زندگیمو خاک میکنی طاقت ندارم نرو بمون کنارم نرو دردت به جونم نرو خانوم خونم نرو **** شب و روزتو به فکر رفتنی دیگه داری از همه دل میکنی یه بارم که چیزی خواستی از علی چرا داری حرف رفتن میزنی کاشکی علی بمیره و نبینه رفتنت رو چجوری با دست خودم کفن کنم تنت رو قرار بعدی ما تو قتلگاهه کربلاست تنش رو خاک داغ و سرش به روی نیزه هاست شهید بی سر حسین غریب مادر حسین
. با نسیمی غنچه پرپر می‌شود طوفان چرا!؟ در غباری کرده‌اند آیینه‌ را پنهان چرا!؟ "لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمن"*، جای خود با هجوم شعله‌ها در می‌زد این مهمان چرا!؟ "در" همینکه سوخت به زهرا پناه آورده بود تازه فهمیدم که از لولا شد آویزان چرا! آن دری که "ادْخُلُوهَا بِسَلَامٍ آمِنِين" از خجالت سوخت که اینگونه شد ویران چرا! دستگیرِ هر دو عالم دست‌هایش بسته بود گفت: افتادی به روی خاک زهرا جان چرا!؟ فاطمه هرروز اشک و مرتضی هرروز اشک سرزده در ساحت آیینه‌ها باران چرا!؟ حال زینب را چنان مویش پریشان می‌کند می‌شود با شانه کردن شانه‌اش لرزان چرا!؟ . . . با حضور فاطمه حتی کفن گل می‌دهد مثل درد او ندارد، خون او پایان چرا!؟ *«پیامبر گرامی اسلام صلی‌الله علیه و آله و سلم»: لایُضیفُ الضَّیفَ الاّ كُلُّ مُؤمنٍ. هر مؤمنی باید که مهماندوست و مهمان‌نواز باشد. (مستدرک، ج ١٦، ص ٢٥٧) . @navaye_asheghaan
. 🏴 ۱۴۰۳ سلام الله علیها ✍ کسی که راهِ نجاتِ خلایق است از آتش نوشته‌اند از آتش کسی نداد نجاتش زمین مجاورِ هجده بهارِ خانه‌ی او بود زمان هنوز مقیم است در زمانِ حیاتش بفاطمَهْ، و أبیها و بَعلَها و بَنیها چه محترم جَلَواتی نشسته در صلواتش رکوعِ قامت او چیست جز قیام فُرادا؟ قیامِ ماست نمازی در اقتدا به صلاتش نوشت نامِ علی را به صفحه صفحه‌ی تاریخ دمی که میخ، قلم بود و خونِ سینه دواتش به ردّ پای علی لاله کاشت کوچه به کوچه که هر نماز بگوییم اِهدِنا به صِراطش سلاحِِ خطبه‌اش از دستِ لشکری سپر انداخت برای حیدرِ تنها سپاه شد کلماتش همان‌که مثلِ خلافت ربود باغِ فدک را گرفت هر چه علی داشت را به جای زکاتش هنوز أشهدُ أنَّ علی‌ست بر لبِ زهرا شهید، شاهدِ زنده‌ست در حیات و مماتش شکست حرمتِ کوثر، مدینه چشمه‌ی خون شد رسید سیلی از این خون به کربلا و فراتش . @navaye_asheghaan
. *لحظه ی با شکوه ورود سلام الله علیها به صحنه ی محشر ➖➖➖ نه کسی قدرت سخن دارد نه کسی نای سر تکان دادن همه ی اختیارها جبر است شده وقت دوباره جان دادن روز محشر شده، زبان ها لال! جن و انس و ملک، نظر پایین! حال وقت عبور فاطمه است.. همه انداختند، سر پایین گرم تسبیح و مجمری از عود با سپاه فرشته مالامال آمده از میان جمعیت مریم و آسیه به استقبال رفته بر روی منبری از نور دور تا دور او ملک پیداست جبرئیل از خدا خبر آورد عرش تحت ولایت زهراست همه ی هستی خودش را داد حق خودش گفته وقت جبران است به تلافی بندگی هایش هرچه زهرا طلب کند آن است فاطمه در برابر خالق دستها را که میبرد بالا با سر غرق خون فرزندش روضه ای تازه میکند برپا با دلی زخم خورده میگوید که برای شکایت آمده ام داغ روی دلم گذاشته اند با غمی بی نهایت آمده ام از چه دردی کنم شکایت که همه ی لحظه هام پر دردند یوسفی داشتم که لب تشنه گرگها پاره پاره اش کردند نیمه جان روی خاکها بود و با عصا میزدند بر بدنش دل من را به درد آوردند بسکه پا میزدند بر بدنش میرسد امر خالق قهار: ظالمان را در آتش اندازید قاتلان حسین را ببرید همه شان را در آتش اندازید *** +گفت وارد شو ای حبیبه ی من پیش پایش گشود درها را -گفت هرگز نمیروم به بهشت تا نفهمند قدر زهرا را_ فاطمه خوانده ای مرا ز ازل بخدا اینچنین نخواهم رفت زودتر از همه محبانم به بهشت برین نخواهم رفت صبر کردم میان رنج و بلا تا که فصل عنایتم برسد نوکران حسین منتظرند تا به آنها شفاعتم برسد با اشارات چادر خاکی عرش را جابجا کند زهرا مثل "مرغی که دانه برچیند دوستان را جدا کند زهرا"* ➖➖➖ *مرحوم استاد مؤید ✍ ➖➖➖ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا