eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
18.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
1.7هزار ویدیو
428 فایل
#کانال_نوحه_وروضه_یازینب_سلام_الله_علیها http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری ⛔️کپی مطالب بدون نام کانال ممنوع⛔️
مشاهده در ایتا
دانلود
روضه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیها که در بیابان ها کربلا از دست دشمن به گوشه ای پناه می برد. اَلسَّلَامُ عَلَیکَ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة و یا باب نجاة الاُمّة حسین من نمی دونم تو اون تاریکی خرابه نیمه دل شب این بچه چه جوری تشخیص داد، این همون نورالمستوحشین فی الظلم هست. آنقده بچه ها ترسیده بودن، آنقده لرزیده بودن، از سرمای شب خرابه سقفی نداشت؛ نگهبان هایی گذاشته بودن لذا من میگم روضه زن غساله نمیتونه درست باشه، آخه خرابه هم نگهبان داشت، زینب نیمه شب چه جوری بره دنبال زن غساله، اونوقت نوشتن نگهبان ها ( رومی ) بودن با خودشون یه جوری حرف می زدن به خیال اینکه اینا عربند، زبون مارو نمیفهمن، اما زین العابدین امام عالم به همه زبان هاست، شنید اینا دارن به هم میگن، یزید اینارو تو خرابه جا داده که هم شب ها از سرما در امان نباشن، هم روزها از شدت تابش آفتاب پوستشون بسوزه، یا اینکه این دیوار ها رو سرشون بریزه، فهمیدین چی گفتم: اونوقت برا من سواله تو این تاریکی و نیمه دل شب این دختر از کجا فهمید که بابارو چه جوری سر بریدن سوال کرد: یا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذی قَطع وَ رِیدَیک! این همون نوریه که از این حنجره بیرون آمد یاحسین حالا داره با بابا حرف میزنه، این بابایی که منزل تنور خولی رو طی کرده، رو نیزه رفته، تشت طلای ابن زیاد رفته، دیر راهب رفته، سرش و رو درخت آویزان کردن، چندجا از رو نیزه به زمین خورده، حالا سر توبغل دختر رسیده، چه جوری باهاش حرف زد اول یه نگاه کرد دید چشمهاشو لخته خون گرفته، این لخته هارو با انگشت های آسیب دیدش کنار زد؛ فیض آماده است؛ صدازد بابا، بابا داری با خود هزار نشونه لبات به رنگ ارغوونه نگو که کار خیزرونه بابای خوبم حسین چه کرد تا دید این لبها علامت چوب خیزران خورده روش ،یه نگاه کرد دید، بابا، بابا همه جای بدنت با بدن من یه مشابهتی پیدا کرد، بدنت تو گودال ماند، بدن من مشابهت با بدن تو هم داشت، سرت هم با سر من یه مشابهت هایی داره، موهاتو تو تنور سوزوندن، موهای منم سوخته است، صورتت کبوده، صورت منم کبوده، لبات تشنه است لبهای منم تشنه است،اما لبهات خیزرون خورده، غرق خونه، اما لبای من سالم، این دستهاشو مشت کرد انقدره به این لب و دندان زد، یاحسین
اشعار_و_روضه_شب_اول_محرم اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ (اَبَداً) ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ دوزانو دست ادب به سینه بگذارید شب اول مُحرمه هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله هرکه دارد هوس کرب وبلا بسم الله اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْن یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرِ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة "یا رب الحجه بحق الحجه اشف صدر الحجه بظهور الحجه مُحرمی که نباشی در آن مُحرم نیست بدون تو ضربان زمین منظم نیست چقدر ساده گرفتیم بی تو بودن را هزار سال بدون تو زندگی…کم نیست اینقدر این فراق بین‌ما طولانی شده دیگه برامون عادی شده ندیدنت ونبودنت ،چقدر محرما بیاد و بره نبینمت آقا"عَزیزٌ عَلَّیَ اَنْ اَرَی الخَلْقَ وَ لا تُری خدا نکنه این فراق عادی بشه عادت‌کنم به نبودنت آدم باید محرم بی قرار باشه برا امامش از همین امشب یاد بگیریم این بیقراری رو‌ مسلم‌ هر وقت که میگذشت بیشتر بی قرار امامش بود ..آقا خودت بخواه ما که هرچه خواستیم نشد خودت بخواه که دست از گناه بردارم از گناه خسته شدم به جدت قسم اومدم با این پیرهن مشکی دست از گناه بردارم آقا جان خودت بخواه که دست از گناه بردارم که عهدهای منِ روسیاه محکم نیست هرچی عهد بستم هرچی بهت قول دادم همه رو شکستم اما امسال اومدم بگم: یا صاحب الزمان میخوام به واسطه محرم عهد ببندم عهدی که زیر خیمه عزای جدت میبندم فرق داره آقا جان هزار بار خودت را به ما نشان دادی ولی چه فایده چشمان ما که مَحرم نیست اومدم یه چشمی بهم بدی مَحرم بشه لایق بشه این چشمی که پر از گناهه لیاقت نداره، اومدم چشمم رو شستشو بدم‌،واقعا هم همینه هرچیزی که بخواد پاک‌بشه باید شستشه بشه ...من از شما سؤال میکنم چی بهتر از اشک‌برحسین برای شستشه شدن آقا جان هیچ‌جا بهتر از روضه پیدا نکردم حرف دلت هست یا نه خودم به چشم خودم دیده ام که در روضه حلاوتی ست که در هیچ جای عالم نیست یه شبِ روضه ی شمارو با عالم عوض نمیکنم یک ساله منتظر شب اول محرمم حوائجم همه در بین روضه یادم رفت کی میگه حاجتی ندارم، مگه میشه کسی بی حاجت اومده باشه خیلی حاجت داشتم خیلی درد دارم گفته بودم شب اول میام‌کلی حاجت میارم وسط، اما تا اومدم نگام به این پرچمِ یا حسین افتاد تمام یادم رفت حوائجم همه در بین روضه یادم رفت غمت چه کرده…غم روزگار یادم نیست خوشا به حال اونی که فقط غم امامش رو بخوره غم‌ خودش یادش نیاد شهدای کربلا این‌جوری بودن از غم‌وغصه خودشون هیچ‌وقت گریه نکردن وحرف نزدن فدای اون آقایی بشم‌که تو‌کوفه خیلی غم‌داشت خیلی بلا داشت خیلی مصیبت دید اما یه لحظه غم‌خودش یادش نیومد، فقط برا غم امامش گریه کرد فدات بشم آقاجان ..چه‌چوری مسلم تو‌کوفه اسیرشد ..چه‌جوری غریب شد ..یه بار برا غم‌خودش گریه نکرد فقط میزدتو سینه اش میگفت حسین نیا کوفه اصلا خودش رو ندید فقط با آقاش نجوامیکرد سرم رو شکستند فدا سرت اینا نقشه دارند برا سرت میترسم که رو نیزه ها سرت قرآن بخونه قرآن بخونه میترسم بازم مثله مادرت یه دستی بلند شه رو دخترت همه ترسم از اینکه خواهرت غریب بمونه فرقی نمیکنه، تو کوفه مرد و زن دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن گودال میکنند، بد جور میزنند حتی زنا شونم، از دور میزنند یه جوری زدنش، گفت: منو‌ اینجور میزنید با حسینم چه میکنید یه گودال برام کندن و زدن یه عده میخندیدن و زدند غریب گیرم آوردن و زدن همه دور گودال نشستنُ زدند دندونم رو شکستنُ توی کوچه دستم رو بستنُ *من نایبت بودم اینجوری میزنند، موندم که با خودت میخوان چیکار کنن سیلی که میزدن از پا میوفتادم یاد مدینه و زهرا میوفتادم
▪️نوحه شب دوم محرم آمده ماه محرم ماه درد و رنج و ماتم آمده کربلا پور حیدر خون شده قلب زهرای اطهر یا حسین یا حسین یا حسین جان... آمده با نوجوانش اصغر شیرین زبانش در کنارش بود روح احساس شیر یل چون اباالفضل العباس یا حسین یا حسین یا حسین جان... زینبِ او در کنارش گشته هر دم بی قرارش گرید و سوزد و ناله دارد بهر پرپر شدن لاله دارد یا حسین یا حسین یا حسین جان... یا حسین روح و روانم تو ببین اشک و فغانم من برایت بمیرم حسین جان غربتت را نبینم حسین جان یا حسین یا حسین یا حسین جان... کربلا باشد منایم من در این جا جانفدایم این زمین جایگاه حسین است روی آن قتلگاه حسین است یا حسین یا حسین یا حسین جان... می شوم ای نور دیده من در این جا سر بریده می رسد جان من بر لب من کن صبوری تو ای زینب من یا حسین یا حسین یا حسین جان... اندر این جا ظالمانه دشمنت با تازیانه می زند بر تو و بچه هایم روی نیزه به فکر شمایم یا حسین یا حسین یا حسین جان... ✍حاج رضا یعقوبیان
خبر آمد محرم شد ، دوباره ماهِ ماتم شد که از داغ گلِ زهرا، شرر بر قلبِ عالم شد به گوشم می رسد هر دم صدای آه و  واویلا خروش از کربلا آید. سیه پوش است محملها دمیده روحِ غم هر جا جهان یکسر سیه پوش است هزار و چارصد سال است صدای بانگِ چاووش است سلامِ من به ماهِ غم سلامَم بر شهِ بی سر به خونِ حنجرِ اصغر. به جسمِ پرپرِ اکبر (حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم) ببین دلشوره افتاده به جانم، در دلِ این شب سراپای وجود من بسوزد در شرارِ تب قدم ها را بیا جانا کمی آهسته برداریم تو می دانی در این غربت که ما تنها وُ بی یاریم تصوّر می کنم بی تو چه می آید به تقدیرم برادر جان ببین دارم من از دلشوره می میرم دلم از کربلا وُ صحنه های تلخش آگاه است بیا برگردیم ای جانا هنوز این نیمه ی راه است (حسین جانم. حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم) حسین جان دردم از آن است مبادا شمرِ لامذهب سرَت را از قفا بُرّد به پیشِ دیده ی زینب تصوّر می کند خواهر سرت بر نیزه بالا رفت تو مایل سمتِ من گشتی و روح از جانِ زهرا رفت دلم شعله ور از دردِ نگاهِ ظهرِ عاشوراست میانِ این همه لشکر حسینم یکه و تنهاست که آسان نیست این دیدن ببینم شیرخوار اصغر که با تیرِ سه شعبه می شود آغوشِ تو پرپر (حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم) مرا طاقت نباشد این که بینم تا به روی تل ببُرّد شمرِ دون راسِ تو را در گودیِ مقتل زمین و آسمان محزون از این آهِ جگر سوزم که من با ناله و حسرت دو دیده در رهَت دوزم چگونه بر زمین بینم به خاک اُفتاده سرداری برایت نه علم ماند و نه سقا و علمداری چو داغی وسعتِ داغِ علی اکبر کجا باشد ببینی اِرباً اربا نعشِ او فرشِ عبا باشد (حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم) بماند داغِ عبدالله و عون و قاسم و جعفر بماند اشکِ طفلانت بماند ناله ی اصغر بماند عصرِ عاشورا ، بماند صحنه ی محشر که تنها خواهرت باشد میانِ این همه لشکر فقط ماندم اگر دختر ز من گیرد سراغِ تو رقیه مضطرِ در تب بگرید از فراقِ تو مگر غیر از تو می پرسد کسی احوالِ دختر را مداوا می کند درد و غم این یاسِ پرپر را (حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم) و آن روزِ غریبانه که نامش عصرِ عاشوراست و آن غمگین ترین روضه به نامِ مادرت زهراست گواهی می دهد خونت که شرحِ ماجرا عشق است که ظهرِ روزِ عاشورا  وُ درد کربلا عشق است دوباره ماهِ ماتم  شد، بساط غم فراهم شد ز پیکِ غم خبر آمد، محرم شد ، محرم شد! (حسین جانم حسین جانم، حسین ای جانِ جانانم حسین ای روح و ریحانم، تویی والفجرِ قرآنم)
taksedamusic.comaed45b3c786337f7fbc79eb9e6c6ad5b.mp3
زمان: حجم: 7.32M
متن نوحه بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید پریشان شو تو گریان شو پریشان شو تو گریان شو بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید بکن رخت عزا بر تن ببند شال سیه گردن که زین العابدین با حالتی بیمار میگرید بزن بر سینه و بر سر به حال آل پیغمبر در و دیوار میگرید
▪️نوحه شب دوم محرم دل پریشانم ای سایه سارم در دلم بس که دلشوره دارم قطره قطره می چکد اشکم به دامان تو تمام هستی ام هستی حسین جان ای وای... ج می رسد بوی جدایی بر مشامم ای وای... فکر آن گودال و فکر ازدحامم ای وای... دیدن تو التیامم ای کَس و کارم سالارم... بین چشمانت این نکته پیداست مثل من در دلت شور و غوغاست جان من نه ، جان این عالم فدایت وای اگر خاری رَوَد اینجا به پایت! ای وای... از من و تنگ غروب و اشک اطفال ای وای... از تنت که می شود اینجا لگدمال ای وای... از هجوم و قعر گودال ای کَس و کارم سالارم... ✍ بهمن عظیمی
۲۲ (ورود امام حسین ع به کربلا) حسین و اهل حرم وارد دشت کربلا گشتند غم در دل ها بنشست و همه در شور و نوا گشتند جمله آزاده آمده،لشکری ساده آمده غم به دل افزون شد،زینب دلش خون شد واویلا واویلا۲ در سرزمین بلا شاه ولا آمده ثار الله همراه اهل حرم آمده شه با عزت و با جاه پور پیغمبر آمده،هستی حیدر آمده این جا شود تکریم،جانش شود تقدیم واویلا واویلا۲ طفلان و عمه و زن های حرم همه به تاب و تب تا پیاده شده از محمل خود خون شد دل زینب موسم امتحان رسید،زینب قهرمان رسید دل ها پر از غم شد،هنگام ماتم شد واویلا واویلا۲ زینب ای خواهر من یاور من این جا زنم پرچم بر درد و رنج حسین زینب من تو می شوی مرهم این زمین خیمه گاه ماست،این مکان قبله گاه ماست شوم فدای دین،تو می شوی غمگین واویلا واویلا۲ بینی که نور دو عین تو حسین از فرس افتاده شمر دون خنجر بران به کف و در مقتل استاده می زند بر جان شررم،می برد سر ز پیکرم نقش زمین گردم،فدای دین گردم واویلا واویلا۲