eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
369 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊﷽🕊 🌹 ❤️ ❇️بر احمد و محمود و محمد صلوات ❇️بر شافع رهروان عبد مؤید صلوات ❇️بر احمد و زهرا و علی و حسین ❇️بر پنج تن آل محمد صلوات 🥀السلام علیک یا مظلوم یا رسول الله ص 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا امیرالمومنین ع 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا فاطمة الزهرا یا بنت رسول الله 🥀 السلام علیک یا مظلوم یا ابامحمدیا حسن بن علی ع 🥀السلام علیک یا مظلوم یا اباعبدالله (یا حسین)3 ⏪نبی در بسترو زهرا کنارش ⏪عزیز قلب او شد بی قرارش ⏪بگوید دخترم کمتر نوا کُن ⏪ برای رفتن بابا دعا کن ✅نمیدونم مدینه رفتی یانه گنبد خضرای پیغمبرو دیدی یا نه، دل بده با هم بریم مدینه، بیاد اون پیغمبری که تو بستر بود، الهی هیچ دختری لحظه جان دادن بابا کنار بستر بابا نباشه، آخ بمیرم تو مدینه یه دختری کنار بستر بابا گریه میکرد،..ناله میکرد... 🔆بابای خوب و مهربون 🔆 حرفامو از نگام بخون 🔆من التماست می کنم 🔆یه شب دیگه پیشم بمون کنار بستر باباش پیغمبر گریه میکرد، ناله میزد، بابا بابا میگفت، امیرالمومنینم ایستاده، یه مرتبه پیغمبر صدا زد فاطمه جان جلوتر بیا بابا، صدای ناله فاطمه بلند شد، فاطمه جان بابا دارید به فراق من مبتلا می شید دو مرتبه صدا زد فاطمه جان بیا جلو بابا، وقتی بی‌بی  جلو آومد، صدازد فاطمه جان اولین کسی که به من پیغمبر ملحق می شه تو یی بابا، 💠آی مردم هنوز آب غسل کفن پیغمبر خشک نشده بود، اومدن دسته‌های هیزم آوردند، در خانه زهرا شو آتش زدن، فاطمه شو بین در و دیوار گذاشتن، بین  در و دیوار  ناله زد، یا ابتا یا رسول الله بابا بابا پاشو بیا غریبیّ علی رو ببین بابا پاشو بیا مظلومیّ علی رو ببین بابا همون سینه ای که تو می بوسیدی، اون سینه رو بین در و دیوار قرار دادن، میخ در سینه زهراتو مجروح کرده بابا، 💠 چه کردند با دختر پیغمبر، صدا زد زد علی جان  شبانه بدنم رو غسل بده شبانه بدنم رو کفن کن شبانه بدنم را تشیع کن، امیر المومنین نیمه شبی داره بدن زهراشو غسل میده ✳️ اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم ولی آهسته آهسته ✳️ ببین بشکسته پهلویش سیه گردیده بازویش ✳️بریز آب روان رویش ولی آهسته آهسته ⬅️بدن زهرا رو غسل داد، بدن زهرا رو کفن کرد، یه مرتبه نگاه کرد بچه‌های فاطمه دارن پر و بال می‌زنند، مادر داری یا نه، اگه مادر نداری امروز ناله بزن، انیس یه دختر مادره، مونس یه دختر مادره، میگه تا گفتم بچه‌ها بیایید، یه وقت دیدم بندای کفن زهرا باز شد، دستای زهرا از کفن بیرون اومد، گاهی حَسَنو تو بغل میگیره ، گاهی حسینو بغل میگیره، گاهی زینبین رو بغل میگیره، یه مرتبه هاتفی ندا داد علی جان، بچه ها را از روی بدن مادر بلند کن، دیگه ملائکه طاقت نمیارن این صحنه رو تماشا کنند، حق بچه یتیمه، ⬅️اینجا علی دست سر یتیمان زهرا کشید 🔺 اما می خوام بگم آی ناله دارا.... آی جوون دارا.... آی مریض دارا .... آی حسینیا.... میخوای ناله بزنی دلتو ببرم کربلا... ☑️میخوام بگم این رسم تو  کربلا نبود، کنار کشته بابا دختر یتیمو تازیانه زدن، 🔺 ای غریب حسین مظلوم حسین ع 🔸بی سرو سامان توأم یا حسین 🔹دست به دامان توأم یا حسین 🔸برسر نی زلف رها کرده ای 🔹با جگر شیعه چها کرده ای 🔸زهرهٔ منظومهٔ زهرا حسین 🔹کُشتهٔ افتاده به صحرا حسین .... ..... (⭐️شعرا 227⭐️) ⬅️در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا⬇️ 🍁هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🍁 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
👆 از دل زینب ای وای (نوحه سنتی) 🎙 بانوای : حاج میثم مطیعی 🏴 عزاداری شام غریبان محرم۱۴۰۲ 🔺 هیأت آیین حسینی از دل زینب ای وای از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای تنت تنها ماند / به خاک صحرا خیمه های تو / به خاکسترها مانده در غمها ، زینبت تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای امان از غارت / فغان از یغما بی‌معجر ماندند / پرده‌نشین‌ها زیر دست و پا ، مانده کودک ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای در آتش می سوخت / پر چادرها بر لب ما بود / ذکر یا زهرا روضه ی آتش ، شد تکرار اینجا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای از دویدن‌ها / خسته شد گویا نانجیبی برد / خلخال او را برزمین افتاد ، دختری تنها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای گریز از خیمه / مگر آسان بود از آتش بدتر / چشم گرگان بود معجرها بردند ، آه و واویلا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای کجایی عباس / یل غیرتمند این بی غیرت‌ها / به من می خندند می کشد ما را ، طعنه‌ی اعدا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای رقیه می گفت / کجایی بابا پریشان می گشت / میان صحرا پاسخش دادند ، ضرب سیلی‌ها از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای ربابت با آه / لالایی خوانده به دستش، طفلی / خیالی مانده لالایی لالا ، لالایی لالا از دل زینب ای وای ای وای، ای وای، ای وای شاعر: میلاد عرفان پور
الرحیل_الرحیل دلبسته ی عشق بسته ی دنیا نیست زندگی_زندگی ختم به شهادت نشود زیبا نیست فرموده حسین لیرحل معنا ای سینه زن غریب کربلا جز راه حسین نیست راهی بخدا در مسلخ عشق جز نکو را نکشند روباه صفتان زشت خو را نکشند گر عاشق صادقی زِ مردن نهراس مردار بود هر آنکه او را نکشند شاعر:محسن عربخالقی 📢حــاج مـــهدی رســولی 🔶الرحیل الرحیل... ✅پست ویژه به مناسبت محرم الحرام ارائه متن وصوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور
. 🎤 ای وجودت بر تن بی جان عالم جان بیا ای ظهورت دردها را خوشترین درمان بیا ای جواب نالۀ مظلومی قرآن بیا ای همه جانها بخاک مقدمت قربان بیا ای امید بی کسان ای یار مظلومان بیا ای نجات هستی ای گمگشته انسان بیا زینب کبرا سر بازار می‌خواند تو را فاطمه بین در و دیوار می‌خواند تو را آفتابا طلعتت در پرده پنهان تا بکی؟ ماهتابا جلوه‌ای شبهای هجران تا بکی؟ باغبانا بی تو خون آب گلستان تا بکی؟ یوسفا از دیدنت محروم کنعان تا بکی؟ احمدا تنها میان جمع قرآن تا بکی؟ مهدیا بر نیزه سرهای شهیدان تا بکی؟ از جگرها آه می‌جوشد که یا مهدی بیا خون ثارالله می‌جوشد که یا مهدی بیا گاه دور کعبه با اشک روان می‌جویمت گه چو بلبل نغمه زن در بوستان می‌جویمت گه کنار خانه برگرد جهان می‌جویمت در منی من در زمین و آسمان می‌جویمت که به بزم دوستان با دوستان می‌جویمت گه درون خویشتن مانند جان می‌جویمت هرچه می‌گردم در این گلشن نمی‌بینم تو را تو مرا می‌بینی امّا من نمی‌بینم تو را دیده‌ها اختر شمار صبح دیدار تؤاند اختران آئینه‌دار ماه رخسار تؤاند گلعذاران بی قرار سیر گلزار توأند شهریاران خاکسار پای زوّار توأند سربداران پایدار دار ایثار توأند دوستان چشم انتظار صبح پیکار توأند یا بن مولانا العلی یا بن النبی المصطفی از تو عالم می‌شود چون نظم «میثم» با صفا غلامرضا_سازگار✍ 👇
AUD-20220809-WA0019.mp3
3.52M
گریز روضه خانم حضرت زینب سلام الله علیها😭👇🏻 دیگر چه زینبی ؟ چه عزیزی؟ چه خواهری؟! وقتی نمانده است برایش برادری تا نیزه ات زدند زمین خورد خواهرت با تو چه کرده اند در این روز آخری؟! از صبح یکسره به همین فکر می کنم  وقت غروب می شود اینجا چه محشری اینجا همه به فکر غنیمت گرفتن اند از گوشواره ها بگیر تو تا کهنه معجری اصلا کجا نوشته اند که در روز معرکه  در قتلگاه باز شود پای مادری؟! اصلا کجا نوشته اند که هنگامه غروب در خیمه گاه باز شود پای لشکری؟! اصلا کجا نوشته اند که در پیش خواهری باید جدا کنند گلوی برادری؟! من مانده ام چطور تو را غسل می دهند اصلا چه غسل دادنی ؟ اصلا چه پیکری؟! در زیر سم اسب چه می کردی ای حسین؟ از تو نمانده است برایم بجز سری از روی نیزه سایه ات افتاده بر سرم  ممنونم ای حسین که در فکر خواهری در کوفه ، زینب از تو چه پنهان ، تمام کرد... ای کاش رفته بود سرت جای دیگری ...التماس دعا 🎤حاج حسین سیب سرخی
1_5981315170.mp3
5.64M
| محاله که با چشم پر گناهم 👤  حاج ابوذر روحی #۱ محاله که با چشم پر گناهم بتونم روی ماهتو ببینم کجای روضمون نشستی امشب بگو منم بیام پیشت بشینم نفس تو اگه به من بگیره منم درست میشم دورت بگردم تو هر سحر دعا کردی برا من ولی من واسه تو کاری نکردم یاد منی و من کردم فراموشت این رو سیا رو هم جا کن تو آغوشت «« منو زهرا _ پسندم کن زمین خوردم ، آقا ، بلندم کن »» عزیز الله #۲ خدا صبرت بده عزیز زهرا برای قلبت این شبا بمیرم الهی من برا جد غریبت که رفته زیر مرکبا بمیرم بمیرم واسه اون رگ بریده که هی صدا میزد زینب من اینجام من که دستم از این دنیا کوتاهه دیگه جون تو و جون یتیمام سقف دهانش رو بد می بُره نیزه داره به جای آب هی میخوره نیزه ته گودال _ نفس می زد سنان می رفت ، اما شبت‌ می زد حسینم وای ..
. ما سلام از روضه ی شير خدا آورده ايم روی پُر گرد و غبار ازکربلا آورده ايم قتلگاه خسروِ گلگون کفن را ديده ايم چشم گريانی از آن جنت سرا.آورده ايم بس که رخ سوديم ما بر مرقد شاه نجف بوی مشک و عنبر و عطر ولا آورده ايم مهدی صاحب زمان را ما زيارت کرده ايم نامه ی آزادی از جرم و خطا آورده ايم آی زائرای کربلا .... شما رفتید کربلا و با دل خون برگشتید اما دلها بسوزه برا خانمی که همه ی این جاهایی رو که شما رفتید و فقط روضه اش رو شنیدید...همه رو عمه ی سادات به چشم دیده و خون دل خورده ... راوی میگه دیدند یک خانمی... دوان دوان... به سمت گودی قتلگاه... هی صدا میزنه...‌ وای عزیز مادرم حسین... 🔸از حرم تا قتلگه، زینب صدا میزد حسین 🔸دست و پا میزد حسین، زینب صدا میزد حسین اومد بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب... دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه... وامحمدا... واعلیا... تسلای دل بی بی زینب... صدا بزن یاحسین... 🔸 حسین آرام جانم 🔸 حسین روح و روانم . *حسین جان!قربونِ زائرات،زائرهای کوچیک و کم سن و سال،قربون زائرایی که الان تو آغوش پدر و مادراشون خوابشون برده دارن میان،قربون زائرایِ سیرابت،قربون زائرایِ شیرخواره ات که هر موقع گشنه میشن،مادرشون هست،یه گوشه کنارِ جاده مادر میشینه،چادر رویِ سرِ بچه اش میکشه،بچه اش رو شیر میده،بچه که آروم میشه،بلند میشه،بسم الله..طرف کربلا حرکت میکنه...حسین.... مثل اربعین که بی بی حضرت زینب سلام الله علیها رسیدن کربلا،تا سه روز هی ناله زد،هی حسین حسین گفت،تا این زن و بچه ها می اومدن آروم بشن،می رفتن علقمه...دوباره گریه و زاری شروع می شد...* ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... *عباس! یادته میخواستم برم قبر جدم رو زیارت کنم،می دویدی عباس از جلو،همه مشعل ها و شمع ها رو خاموش می کردی،مبادا سایه ی من رو هم کسی ببینه... * ای برادرِ من، چشمِ تو روشن... روم نمیشه بگم رفت معجرِ من حسین.... .
. (لعنة الله علیه) عمر سعد در روز عاشورا سر مقدّس امام حسين را به خولي بن يزيد اصبحي و حميد بن مسلم داد، تا نزد ابن زياد ببرند. منزل خولي در يک فرسخي کوفه بود، خولي به خانة خود آمد، شب (يازدهم) بود، تصميم گرفت صبح آنرا نزد ابن زياد ببرد. چون زن خولي از محبین اهل بیت بود، خولي سر مقدّس امام را از او پنهان کرد و در ميان تنور گذاشت. زن خولی نیمه های شب دید نوري از تنور به آسمان ساطعه... ۱ در ریاض القدس اومده: شنیدم یه صدای محزونی می گه: «انا الغریب» از هوش رفتم، تو همین عالم دیدم حوریان بهشتی اومدند ، کنیزایی صدا می زنند: «طَرِّقوا طَرِّقوا» ، راه باز کنید، آخه داره بی بی فاطمه میاد، می گه یه وقت دیدم چنج هودج از آسمان به زمین فرود اومد، ، از داخل هودجها زنهای سیاهپوش بیرون اومدند، دور تنور حلقه زدند، یه وقت دیدم از بین این زنها یه خانمی گریبان چاک زده، چشماش کاسه خونه، دست برد میان تنور، سر بریده رو برداشت، هنوز از رگهای سر بریده خون می ریزه، سر رو به سینه چسبانید، یه ناله زد، صدا زد: « ولدی ولدی یا حسین ! ایها الشهید ایها المظلوم ، قتلوک و ما عرفوک و من شرب الماء منعوک»۲ یه ندایی رو شنیدم که می فرمود: این خانم آسیه است، این خانم مریمه، این خانم حواست، این خانم خدیجه کبراست ، این مادرش فاطمه زهراست...۳ خولي صبح به دارالاماره رفت و سر مقدّس امام حسين را نزد ابن زياد گذاشت و گفت: اِمْلأَ رِکــابِي فِضَّةًً اَوْ ذَهَبــا اِنِّي قَتَلْــتُ السَّيِّـدَ الْمُحَجَّبـا وَ خَيْرَهُمْ مَنْ يَذْکُرونَ النَّسَبا قَتَلْتُ خَيْرَ النّـاسِ اُمّـاً وَ اَبـاً ابن زیاد از اين کلام که در حقیقت مدح امام حسين در ملأ عام بود، ناراحت شد؛ صدا زد: اگر حسين بهترين انسانها بود پس چرا او را کشتي؟ بعضي نوشتند، ابن زياد بر خولی غضب کرد و او را کشت.۴ ................................................... ۱-مقتل الحسین مقرم، ص 375. ۲-رمز المصیبة، ج 3، ص 47.۔ ریاضی القدس، ج 2، ص 205. ۳- همان ۴-إلى " مقتل الحسین مقرم، ص 375.. مرآة الجنان یافعي، ج 1، ص 133. 🏴