eitaa logo
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
14.6هزار دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
368 فایل
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها #اللهم_عجل_لولیک_الفرج_والعافیه_والنصر #هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات http://eitaa.com/joinchat/2288255007C8509f44f1f
مشاهده در ایتا
دانلود
هنوزم روی نیزه هایی « حسین ... » یا رو خاکِ این کربلایی « حسین ... » رسیدم برادر کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ چهل روز ، حالِ منِ بی حسین ... عزا و غمِ بودنِ بی حسین ... چهل مرتبه مُردَنِ بی حسین کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ ( تکرار بند اول ) چهل روز ، با قاتلت هم سفر از این شهر به اون شهر شدم در به در ... ؟ چهل روزِ هستی ازم بی خبر کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ ( حسین یا حسین یاحسین یا حسین ... ) تکرار خودم توی راه و چشام پیشِ تو یه پام توی جاده یه پام پیشه تو ... میدونستم آخر میام پیش تو کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی ببینی چقدر پیر شدم ؟ ببینی که از زندگی سیر شدم ... زمین خورده بودم زمین گیر شدم ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ نپرس از من از لاله ی پرپرت از آیینه ی فاطمه مادرت نیومد به همراهِ من دخترت کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ چهل آسمون بی پَر و بال گذشت چهل روز ، که انگار چهل سال گذشت همه لحظه هام پیش گودال گذشت کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ الهی بمیرم برای سرت بمیره برا تشنگیت ،خواهرت بمیرم برا اکبر و اصغرت کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ الهی بمیرم برا پیرهنت توی غربتُ بی کسی کُشتنت غریب گیر آوردنت به خنجرا سپردنت به پیش چشم مادرت بریدن از قفا سرت کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟ الهی بمیرم برا پیرهنت توی غربتُ بی کسی کُشتنت روی قلبمه داغه بوسیدنت کجایی « حسین ... » ؟ کجایی « حسین ... » ؟
1. با سوز قلب پاره.mp3
5.19M
( علیه السلام ) پاره پاره قلب من شد زِ زَهر آخر کی رود از خاطرِ من خاطرات آخرِ مادر راحت از غم ها شدم آخر خدایا میچکد ، خونِ دلم از کُنج لبها ، ای خدایا ( من ، بی قرارِ ، یاد ظلمِ ، کوچه هایم من ، یادگارِ مرتضایم ، مجتبایم ) تکرار پاره های قلب من میچکد از لب جان سپارد ، گر ببیند لخته خون را خواهرم زینب خواهرم زینب خواهرم زینب می کِشم پا بر زمین از سوز سینه زائر مادر شدم از این مدینه ، ای مدینه من بینِ لبخند رنگ و بوی گریه دارم بر دامنت سر ای حسینم ، میگذارم ( من ، بی قرارِ ، یاد ظلمِ ، کوچه هایم من ، یادگارِ مرتضایم ، مجتبایم ) تکرار ای برادر جان حسین جان به قربانت قاسمم جای پدر در کربلا باشد به فرمانت آه و لا یَومَ کَیَومِک ای برادر کاش و جایت بوسه میدادم به خنجر ای برادر ... من ، سر به پایت میگذارم ، در جدایی تو ، روی خاک و در تنور و نیزه هایی ( من ، بی قرارِ ، یاد ظلمِ ، کوچه هایم من ، یادگارِ مرتضایم ، مجتبایم ) تکرار
یوسف زهرا در این کنعان کسی بیدار نیست خوابمان برده ست...در اینجا کسی هشیار نیست تو دعامان می‌کنی، ما بی‌محلی می‌کنیم هیچ کس انگار مشتاق تو ای دلدار نیست بی‌قراری از غم هجر تو کار عاشق است من که عاشق نیستم، وقتی که حالم زار نیست آخرش می‌میرم و رویت ندیده می‌روم ظاهرا این نوکر تو لایق دیدار نیست زحمتت دادم، برایت درد سر بودم ببخش در میان نوکرانت مثل من سر بار نیست باز هم بار گناهانم مرا زد بر زمین توبه و بدقولی من که همین یکبار نیست من فقیر و رو سیاهم، بی‌نوایم... بی‌کسم هم‌نشینی کریمان با فقیران عار نیست این دل ویرانه را آباد کن یابن‌الحسن بهر این ویرانه‌دل غیر از شما معمار نیست دست من در محضرت خالیست می‌دانم ولی مطمئنم با کریمان کارها دشوار نیست من که سر تا پا گناهم... غیر گریه بر حسین مرهمی بر زخم‌های این دل بیمار نیست زینب و دروازه‌ی ساعات و یک شهر شلوغ یک مسلمان در میان این همه اغیار نیست؟ بین بازار از روی ناقه صدا زد یا أخا جای خواهرهای تو در بین این بازار نیست مثل اینکه باز از زوار او جا مانده‌ام قسمتم کرب و بلا در اربعین انگار نیست علی سپهری نیستی و بر لبم انگیزه‌ی لبخند نیست جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست طالعم با غم گره خورده، گره را باز کن حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست روز مرگم باد روزی که بفهمم قلب تو ذره‌ای از این مَنِ پُر مُدّعا خُرسند نیست خوب می‌دانم وبال گردنت هستم؛ ببخش بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست من به حق عمه‌ات سوگند خوردم، پس بیا خوب می‌دانم که بالاتر از این سوگند نیست کاش حرفی از اسارت، قتل یا غارت نبود کاش می‌گفتی مقاتل آنچه می‌گویند نیست محمد بیابانی
1. حتی نوادگان.mp3
3.54M
حتی نوادگان تو صاحب حرم شدند ... آقاجانم ... چیزی نمیگذره از سالروز تخریب قبور ائمه بقیع ، آقاجانم ... از غربت امام حسن (علیه السلام ) همین بسه ، میگن حضرت عبدالعظیم حسنی ، هرکی زیارتش بره ، حسین رو زیارت کرده ، چی میشد زیارت حضرت عبدالعظیم ، به نیابت زیارت امام حسن باشه ، آقامون که زائر نداره ، اگر یه کسی زیارت سیدالکریم میرفت ، میگفتند ثواب زیارت امام حسن براش نوشته شده ، آخه زائر نداره آقامون ، دیشب شب وفات سید الکریم ، باید توو حرمش می دیدی چه خبر بود ، دسته های عزاداری همه می اومدند ، می ایستادند ، زائرا ، عزادارا ، گریه کنا همه می اومدند ، اما شب هفتم صفر برو پشت دیوار بقیع ، یه زائر هم نداره آقامون ، برات بمیرم آقاجان ، ... به خدا من به این اعتقاد دارم ، قلباً ، اونی که برا امام حسن یه جور دیگه گریه میکنه ، حضرت زهرا یه جور دیگه بهش برکت میده ، این یکی دوشب خیلی ها روضه امام حسین میخونند ، خوب هم میکنند اما ماها گفتیم ای غریب آقام امام حسن ... کریم کاری به جز جود و کرَم نداره آقام توو مدینه است ولی حرم نداره ...
دیگه حرفام اشارست نفسم پر شرارست دیگه از داغ مادر جیگرم پاره پارست دارم میرم با یاد غم یار و ماجرای کوچه خزون شئم با خزون بهار و ماجرای کوچه اتیش زده باز تموم دلا رو ماجرای کوچه برادرم عزا گرفته کار دلم بالا گرفته یکی با سیلی عمر من رو میون کوچه ها گرفته * شهر مدینه با همه وجودش من و می سوزونه چادری که خاکی تا رو پودش می سوزونه یاد گلم با صورت کبودش من و می سوزونه یادمه اشک آسمون و یاس کبوده نیمه جون و یادمه روی خاک کوچه گوشواره های غرق خون و دیگه چشماش نمیدید دیگه دستاش میلرزید توی چشمام تا خونه جای اشک خون می جوشید ** دلم با عشقت میگیره بها ای غریب مدینه معلم عشق خون خدا ای غریب مدینه شهید عاشورای کوچه ها ای غریب مدینه شیعه همیشه زیر دینه روی لبش شهادتینه شیعه همیشه بین کوچه و گوداله حسینه دل عاشق اسیره برای عشقش میمیره دل من تا می خونه یا حسین پر میگیره حاج محمود کریمی
از تیر نشسته بر بدن میگویم از دوختن کفن به تن میگویم با هر نفسم حسین گفتم اما با هر طپش قلب"حسن" میگویم
(ع) اونجایی که دق می کنه زائر از غم ، حرم بقیعه از غربت اون می گیره قلب آدم ، حرم بقیعه چشم زوّار بقیع روز و شب بارونی وقتی اونجایی چه بی سامونی انگاری تنها توی زندونی ، وای سلام آقا غرق غمه دلی که مبتلاته فاطمه گریه کن روضه هاته ضریح تو توو قلب نوکراته اونجا که غمش اشک تو در میاره ، حرم بقیعه اونجا که الان یه زائرم نداره ، حرم بقیعه تو خودت دردِ دلِ زوّار و ، می دونی حتی گریه هاشونم پنهونی... نه حرم داری نه سایه بونی ، وای سلام آقا عجب غمیه غم بی قراری روی دلم مونده یه زخم کاری حتی زیارتنامه هم نداری اونجایی که قبله ی تموم دلهاست ، حرم بقیعه اونجایی که زائرش همیشه زهراست ، حرم بقیعه شبیه حسین غمت جا داره ، تو سینه اسم تو به درد من تسکینه چقدر نام حسن شیرینه ، جان حسن جانم دوسِت دارم اندازه ی یه دنیا ای پسر ارشد بی بی زهرا از نفست زنده میشه مسیح حسن جانم به حیدر و فاطمه نورِ عینی رو گردنم بوده همیشه دِینی من از دعای تو شدم حسینی سبک ✍بهمن عظیمی
در قافله‌ی عشق، سپهدار رقیه‌ست علمدار رقیه‌ست در هیأت ویرانه میاندار رقیه‌ست علمدار رقیه‌ست