# متن و سبک نوحه اربعین
****
اربعین پسر زهرا
باز در کرب و بلا غوغا شد اربعینِ پسر زهرا شد
هر طرف بزم عزا برپا شد اربعینِ پسر زهرا شد
**
بعد از آن شام سراسر ننگین
کاروان آمده اما غمگین
روی دوشِ همه داغی سنگین
دیده از خون جگرها رنگین
کربلا رنگِ غمی عظما شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
شیر بانوی علی مردانه
آمد از شام ، ظفرمندانه
پرچم فتح و ظفر بر شانه
بشکسته بتِ هر بت خانه
زینب ازعشق حسین کبرا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
گرچه در سوگ حسین نالیده
داغ ، دنبالة اندوه دیده
مشت بر تخت ستم کوبیده
با زبان ، کاخ یزید برچیده
پاس بخشِ علیِ اعلا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
با حسین حالِ درون می گوید
شرح پیروزیِ خون می گوید
عشق و ایثار و جنون می گوید
از براندازیِ دون می گوید
لرزه اندازِ صف اعدا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
ارمغان قد کمان آورده
کربلا ، نیمة جان آورده
آنچه اما به زبان آورده
شامیان را به امان آورده
پیش او پنجة دشمن وا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
لابه لای سخن پیروزی
گوید از داغ دمادم سوزی
دیده بر کلبة ویران دوزی
قصة اشک و غمِ هر روزی
ناله اش شرح دلی شیدا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
داغ در سینه اگر پیدا نیست
اشک لایق به گِلِ هرجا نیست
کاخ ظالم همه دم برپا نیست
ظلم را جا به دلِ فردا نیست
بعد از او چشم فلک بینا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
گرچه زینب به عزا همسو بود
سایة غم همه جا بر او بود
در دلش غصة تودرتو بود
سروری گو که حقایق گو بود
زین جهت بوده که بی همتا شد
اربعینِ پسر زهرا شد
**
شاعر : استاد محمدرضا سروری
.
💥 #زمینه
🎙مداح: #سید_مجید_بنی_فاطمه
▪️ #اربعین
کشتیِ به گِل نشسته؛ اومـده
با حالِ خسته؛ اومـــده
توبه شکسته، ولی… با دلِ شکستــه اومـده
کشتیِ به گِل نشسته؛ اومده
با حـــالِ خسته؛ اومده
توبه شکسته، ولی… با دلِ شکسته اومــده
ای جـــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانم
تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم
تویی؛ علتِ هر ضربانم
ای جــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانـم
تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم
تویی؛ علتِ هر ضربانم
مَن لی غَیــــرُکَ؛ حسین
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
مَن لی غَیـرُکَ؛ حسیـن
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
کشتیِ به گِل نشسته؛ اومده…
با حالِ خسته؛ اومده…
تـوبه شکسته، ولی… بــا دلِ شکسته اومـده
کشتیِ به گِل نشسته؛ اومده
با حـــالِ خسته؛ اومده…
توبه شکسته، ولی… با دلِ شکستـه اومــده
ای جـــانم! تــویی راحت وُ روح وُ روانم
تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم
تویی؛ علتِ هر ضـــربانم…
ای جــانم! تویی راحت وُ روح وُ روانم
تویی؛ کشتیِ امن وُ امانم
تویی؛ علتِ هر ضربـانـــم…
مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
با این که؛ خودم می دونم، که بدم
راهم دادی؛ که اومدم
آقا! درِ خونه ی تو، گدایی رو خوب بلدم
با این که؛ خودم می دونم، که بدم
راهم دادی؛ که اومدم…
آقا! درِ خونه ی تو، گدایی رو خوب بلدم
ای شاهم! روی دوشمه؛ بارِ گناهم…
خجالت می کشم… رو سیاهم…
پناهم بده؛ که بی پناهم…
مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
مَن لی غَیـرُکَ؛ حسین…
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن!
من؛ بی تو، کویرِ خشکِ هوسم…
پرنده ای؛ در قفسم…
مُردن برات، عشقِ منه
بذار به عشقم، برسم…
ای یارم! تویی تو؛ همه ی کس وُ کارم
چی میشه بشه آخر کارم؛ پایِ شیش گوشه ی تو، مزارم؟
مَن لی غَیــرُکَ؛ حسیـن…
وای حسیـن! وای حسیــن! وای حسیـــن
.👇
هدایت شده از یاس کبود
◀️چرا به امام حسن مجتبی علیه السلام کریم اهل بیت علیهم السلام می گویند؟
💠پاسخ:
◀️چون امام حسن مجتبی(علیه السلام) در میان ائمه معصومین(علیهم السلام) و اولیای الهی در طول زندگی مبارکشان، عملا اهل جود، کرم و توجه به فقرا و محرومان بودند به «کریم» موصوف شدند و صفت کرامت و کریم در ایشان ویژه گشت و البته این به معنای آن نیست که امامان دیگر کریم نبودند؛ همه ائمه معصومین(علیهم السلام) کریم بودند، اما چنانچه امام ششم به صادق یا امام هفتم به کاظم یا امام هشتم به صفت رضا شهره شده اند، امام حسن مجتبی(علیه السلام) هم صفت کریم شدن او، صفات دیگر وجودش را تحت الشعاع قرار داده شده و به آن موسوم و موصوف گشت.
💠در ادامه به بعضی از کرامات امام حسن مجتبی(علیه السلام) اشاره می کنیم 👇
◀️اولین کرامت حضرت، در مقابل دشمنان است. شواهد فراوانی در زندگی امام حسن مجتبی(علیه السلام) وجود دارد که علاوه بر دوستان، نسبت به دشمنانشان که بیشتر نادان و جاهل بودند؛ رفتار کریمانه اش باعث تغییر و منقلب شدن آنها می گشت.
(داستان برخورد کریمانه حضرت با مرد شامی در کامنت پست آمده است)
◀️انفاق اموال در راه خدا را از دیگر کرامات امام حسن مجتبی ع بود حضرت مجتبی(علیه السلام) دوبار همه دارایی خویش و سه بار نصف مال خود را در راه خدا انفاق و احسان کردند. علمای شیعه و اهل سنت آن را در کتابهای خود نقل کرده اند.
(داستان برخورد کریمانه حضرت با کسی که از حضرت کمک می خواست در کامنت پست آمده)
◀️یکی از کرامات حضرت آزاد کردن برده در برابر یک شاخه گل بود، 👇
🌷انس بن مالک می گوید روزی کنیزی شاخه گلی برای امام حسن محتبی(علیه السلام) هدیه آورده است امام هم در مقابل او را آزاد کرد. به امام گفتم شما به خاطر یک شاخه گل آن کنیز را آزاد کردی؟ امام فرمود: وَإِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا ۗإِنَّ اللَّهَ کَانَ عَلَیٰ کُلِّ شَیْءٍ حَسِیبًا/ هرگاه به شما تحیّت گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید؛ یا (لااقل) به همان گونه پاسخ گویید! خداوند حساب همه چیز را دارد. یعنی خداوند ما را چنین تربیت کرده است که هرگاه به شما سلام و درود و هدیه ای عنایت شد پاسخ آن را بهتر از آن بدهید و نیکوترازهدیه آزادی برای او در راه خدا نیافتم.
💠ابن کثیر از علمای اهل سنت، در «البدایة و النهایة» روایت کرده که روزی امام حسن (علیه السلام) غلام سیاهی را دید که گرده نانی پیش خود نهاده و خودش لقمه ای از آن می خورد و لقمه دیگری را به سگی که آنجا بود می دهد. این غلام کارگر خانه یکی از باغ داران شهر بود.
امام حسن (علیه السلام) که آن منظره را دید به آن کارگر فرمود: انگیزه تو در این کار چیست؟
مرد پاسخ داد: من از این سگ شرم دارم که خودم بخورم و به او ندهم!
امام (علیه السلام) به او فرمود: از جای خود برنخیز تا من بیایم!
سپس به نزد صاحب آن کارگر باغ رفت. اول آن غلام را از او خریداری کرد و بعد هم آن باغی که غلام در آن کار می کرد را از مرد ثروتمند خریداری کرد و برگشت. اما حسن(علیه السلام) هم آن غلام را آزاد کرد و هم آن باغ را به او بخشید.
💠محمد بن یوسف زرندی، از دانشمندان اهل سنت، در کتاب «نظم درر السمطین» روایت کرده که مردی نامه ای به دست امام حسن (علیه السلام) داد که در آن حاجت خود را نوشته بود. امام (علیه السلام) بدون آنکه نامه را بخواند بدو فرمود: « حاجتت رواست. »
شخص دیگری عرض کرد: ای فرزند رسول خدا خوب بود نامه اش را می خواندی و می دیدی حاجتش چیست و آنگاه بر طبق حاجتش پاسخ می دادی؟
امام حسن (علیه السلام) فرمود: « ترسیدم به همان مقدار زمانی که من نامه اش را می خوانم شرمنده شود و خدای تعالی برای شرمنده شدن این انسان، مرا موآخذه قرار دهد.
🔴 داستان اهانت مرد شامی و برخورد کریمانه امام حسن مجتبی علیه السلام 👇
💠مرد شامی مسافری در شهر، امام حسن( علیه السلام) را دید که سواره حرکت میکند. شروع کرد به فحاشی و بد گفتن به امام ولی آن حضرت جوابش را نداد.
وقتی فحاشی مردم تمام شد، امام به سوی او رفت و سلام داد و فرمود:
«یا شیخ! فکر کنم اینجا غریب هستی . اگر از من چیزی بخواهی، عطا میکنم. اگر رهنمود بخواهی، تو را هدایت میکنم. اگر مرکب سواری نداری، به تو میدهم. اگر گرسنه هستی، سیرت میکنم و اگر برهنه باشی، لباست میدهم و اگر محتاج باشی، نیازت را بر طرف می کنم. اگر از جایی رانده شدهای، پناهت میدهم و اگر حاجتی داری، برآورده میسازم. اگر اثاث سفرت را به منزل من بیاوری و میهمانم باشی، خوشحالم می کنی...»
وقتی مرد شامی، سخنان امام حسن(علیه السلام) را شنید، گریه کرد و گفت: « من از تو و پدرت، از گذشته متنفر بوده ام ولی با چنین رفتاری که با من کردی، تو محبوبترین مردم پیش من هستی. »
#شهادت_امام_حسن_مجتبی
#ماه_صفر
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
▪️نماهنگ دلنشین امام حسیـــــن و حضرت اباالفضــــل(ع)
👌بوی سیب وُ حرمِ حبیب وُ حسیـــــنِ غریب وُ کرببلا😭
بوی یاس وُ زریِ عباس وُ خدای احساس وُ کرببلا😭
بوی عنبر ماهِ رخِ اکبر گهواره ی اصغر کرببلا😭
بغضِ آبو فُراتِ بی تاب وُ اشکای ربابُ کرببلا😭
تو ذکرِ محرابِ منی
تو مهر وُ مهتابِ منی
تو باده وُ ساقرِ من
تو مستی ی نابِ منی
بس تو دلم آروم نمیگیره
کبوترِ دل بی تو میمیره😭
امشب که مستِ باده ی نام
مشتاقِ دیداره تو مهتابم
با اینکه من خوب میدونم
آدمی بی اصل وُ بونم
بده اجازه ای خدا
عشقم وِ نقاشی کنم
خوب میشه قلب عاشقم
یه طرح خوشکل میزنم
نقشِ پهلوون طرحِ شمایل میزنم
به روی صفحه میکشم
پیشونی ی بلندشو
ابروه های کمونی شو
صورتِ آسمونی شو
تا که به چشماش میرسم
کشیدنش چه مشکلِ
آخ که چشای یارِ من
سیاهِ خیلی خوشکلهِ 😭
چشای قشنگ عباس دلمو خدایی کرده 😩
مددِ آقام اباالـــــفضل منو کربلایی کرده
کنجِ قفس من میتونم باشم
بی هم نفس من میتونم باشم
بی حسیـــــن من نمیتونم😩
آخه آقامه دوسش دارم
مولامِ دوسش دارم
بی ماهِ فروزان میتونم باشم
بی خورشید تابان میتونم باشم
بی اباالـــــفضل نمیتونم😭
آخه سالارمه دوسش دارم😭
سرورمه دوسش دارم😭
دلِ هر کی یه یاری داره
دلً ما با حسیـــــنه
همه دنیا یه طرف حسیـــــنِ زهرا یه طرف😭
هر چی عشقه یه طرف عشقِ به مولا یه طرف😭
اون کیه که هر کسی عاشق وُ دیونش میشه
هر کسی تا که میاد گِدای این خونش میشه
اسمِ اون حسیـــــن وُ جوونی ی ما به فداش
خدا اون روز وُ بیاد تا که بریم به کربلاش
حسیـــــن واااای😩
حسیـــــن واااای
حسیـــــن جااااان
حسیـــــن واااای 😭
________________
(التماس دعا)😔✋
4_723784306722134479.mp3
8.56M
بیش از 500 مداحی و اشعار و مرثیه را در نوای مقتل در ایتا و تلگرام ببینید.
با هشتک #اربعین
کانال نوای مقتل تلگرام
❖﷽❖
#احادیث_حسینی
#معراج
📜کتاب مهیج الاحزان به سند معروف از امام صـادق حـدیثى بـه ایـن
مضمون نقل است که «در شب معراج خداوند به پیامبرش وحى فرستاد کـه مـن تو را با سه مسئله آزمایش مى کنم تا معلوم شود صبر تو چگونه اسـت.
پیـامبر
عرضه داشت: من تسلیم فرمان تو هستم و توان تحمل صبر را جز با عنایت تـو
ندارم. آنگاه وحى آمد که:
💠1 - باید فقراى امت را بر خود ترجیح دهى ؛ گفت تسلیم هستم و صبر مـى
کنم.
💠2 - باید آزارها و تکذیب ها را تحمل کنى، پیـامبر عرضـه داشـت، تسـلیم
هستم و صبر مى کنم.
💠3 - باید نسبت به مصیبت هایى که براى اهل بیتت پـیش مـى آیـد، تسـلیم
باشى و صبر کنى ؛
❣ حق برادرت على را غصب مى کنند و به او ستم نمایند و مقهور مى شود.
❣دخترت (فاطمه) را مى زنند در حالى که حامله است و بـدون اجازه وارد خانه اش مى شوند.
❣دو فرزندت (حسن و حسین) را مى کشند. اولى را از راه حیله و نیرنگ به قتل مى رسانند و جنازه اش را تیرباران مـى کننـد
❣ و دومى را امت، دعوت مى کنند، سپس او و همـه فرزنـدان وهمراهـانش را مـى کشند و اهل بیتش را به اسارت مى برند.
♻️ آنگاه پیامبر گفـت «انـا الله و انـا الیـه راجعون» امر خود را به خدا وامى گذارم و از او طلب صبر و شکیبایى مى کنم.
💔پیامبر اسلام در تمام مراحل صبر کرد، بجز درباره حسین که گریـه سـر
داد. البته گریه با صبر منافات ندارد، بلکه لازمه مهربانى و رقت قلب است.
هیچگاه شنیده نشد که پیامبر اسلام مصیبت خود یـا یکـى از اهـل بیـتش را
یادآورى کند و گریه نماید، اما هر گاه نام حسین برده مـى شـد و یـا او را
مى دید، گریه بر او غلبه مى کرد.
📚خصائص الحسینیه
فصل 3
شیخ جعفر شوشتری
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در تلگرام
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام در ایتا
❣️#سلام_امام_زمانم ❣️
📖 السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَهْدِيَّ اَلْأَرْضِ وَ عَيْنَ اَلْفَرْضِ...🤚
🌱سلام بر تو ای مولایی که حقیقت دین از قلب نازنین تو می تراود...
سلام بر تو و بر روزی که از جانب خدا به سوی اسرار زمین هدایت می شوی!
📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610.
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
تمام زندگے و هستےام فداے حسین
چرا بمانم اگر نیستم براے حسین
بگو بہ مرغ اجل روے بام ما منشین
ڪه چند روز دگر مانده تا اربعین حسین
#کربلا
#اربعین
#امام_حسین
💠این نماز به تجربه رسیده
شیخ طبرسی رحمت الله
علیه فرمود: نماز استغاثه
به حضرت زهرا دو رکعت
است مثل نماز صبح بعد
از نماز سجده میروی. و
صد بار میگویی یا فاطمه
،پس جانب روی راست را
بر زمین گذار و صد بار پس
جانب چپ را بر زمین گذار
و صد بار، بعد به سجده
میروی و ۱۱۰ بارمیگویی و
بعد،بگو
يَا آمِناً مِنْ كُلِّ شَيْءٍ، وَ كُلُّ شَيْءٍ مِنْكَ خائِفٌ حَذِرٌ، أَسْأَلُكَ بِأَمْنِكَ مِنْ كُلِّ شَيْءٍ وَ خَوْفِ كُلِّ شَيْءٍ مِنْكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تُعْطِيَنِي أَماناً لِنَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مالِي وَ وَلَدِي حَتَّىٰ لَاأَخَافَ أَحَداً وَ لَا أَحْذَرَ مِنْ شَيْءٍ أَبَداً إِنَّكَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ.
منبع :کتاب معراج المؤمن📔
نویسنده:مرحوم سید محمّد تقی مقدم
#نماز_حضرت_فاطمه_(س)
❣﷽❣
🔘 #دفتری_علی_ع (5)
🔘 #روضه_حضرت_علی_ع
🔘گریز به روضه حضرت رقیه س
▪️به علی فاتح خیبر صلوات
▪️به علی شافع محشر صلوات
▪️به علی همسر والای بتول
▪️به علی ساقی کوثر صلوات
(دعای فرج)
🔷️السلامُ عَلَیْکَ یا عَلیُ بْنِ أبیطالب ع ️،
️السلام عَلَیْکَ یا أَمِینَ اللهِ فِی أَرْضِهِ… وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ…
السلاَمُ عَلَیْکَ یا سَیِّدَ الْوَصِیِّینَ…
السلاَمُ عَلَیْکَ یا وَصِیَّ رَسُولِ الله…
️السلامُ عَلَیْکَ یا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع…
یا علی 3
➖بر غم عشقت یاعلی ,من مبتلایم
➖ که تو سلطانی و ، من فقیرم
➖آرزویم بُود به وقت مُردن
➖یا علی گویم و آندم بمیرم
➖من بنده تو مولایی
➖من قطره تو دریایی
➖ای سید و مولایم۲
➖دل خسته و غمینی
➖ تو اولین مظلومی
✨یا سیدی یا حیدر
(آقا جان)
➖ای خاک کویت طلا
➖ این دل شده مبتلا
➖کن قسمتم کربلا
✨یا سیدی یا حیدر
⬅️ امروز بریم در خانه امیرالمومنین …
آی عاشقان امیرالمومنین …
⬅️اصبغ ابن نباته میگه ، بعد از ضربت خوردن علی،مردم همه با کاسه های شیر جمع شده بودند دم در خونه امیرالمومنین…های های گریه میکردن…
یه وقت امام حسن اومد صدا زد همه برید خونه هاتون ، بابام ممنوع الملاقاته…
میگه همه رفتن من پشت در نشستم ، زانوهای غم بغل گرفتم گریه میکردم
(امام حسن اومد صدا زد اصبغ مگه نگفتم همه برن, بابام ممنوع الملاقاته)
گفتم آقا جان میخام برم ، اما دلم اینجا جامونده, پاهام یاری نمیده، من آقامو میخام ، یه عمر زیر سایه علی بودم همه هستیم تو این خونه است، کجا برم…
تا علی رو نبینم این دلم آروم نمیگیره
صدای گریه و ناله اصبغ رو امیرالمومنین شنید
چه خبره...
چی شده..
این صدای ناله کیه؟ این صدای گریه کیه؟
گفتن آقا جان اصبغ ابن نباته است میخاد شما رو ببینه...
(هر چی گفتیم بره قبول نکزد،امیرالمومنین اجازه داد اصبغ وارد شد)
چی میخام بگم
میخام بگم در خانه امیرالمومنین رو همه بازه… مشگل گشای عالم علیه
یا علی ۲
امروز بگو آقا جان قربون مظلومیتت برم ، قربون غربتت برم آقا
ای اول مظلوم عالم علی…
آقا جان ما امروز اومدیم در خونت ، در خونتو باز کن… آقا مارو از در خونت رد نکن
آقا شب اول قبر فراموشم نکن
🔘آنقدر در میزنم این خانه را
🔘تا ببینم روی صاحب خانه را
اصبغ ابن نباته میگه، وقتی وارد شدم، دیدم علی بستر نشین شده، هی پاهاشو رو زمین میکشه، گفتم ای کاش کور بودم این لحظه رو نمیدیدم
(دیدم یه دستمال زردی به سر آقا بستن، معلوم نیست دستمال زردتره یا صورت مولا
اشکم در اومد
آخ … یا علی ۳
(ناله میکردم گریه میکردم)
یه وقت امیرالمومنین فرمود اصبغ گریه نکن من دارم به آرزوم میرسم,من دارم به فاطمه ام میرسم
(گفتم آقا جان من بخاطر دوری شما گریه میکنم… چجوری دوریتونو تحمل کنم)
این اصبغ بود اینهمه ناله کرد گریه کرد
(اوج) اما میخام بگم امان از دل زینب س
امان از دل حسن ع
امان از دل حسین ع
امان از دل ابالفضل ع
⬅️ (نمیدونم خونه ی بی بابا دیدی یا نه)
خونه ای که بابا نداره صفا نداره
(آی اونایی که بابا دارید قدر باباها تونو بدونید)
آخه بابا چشم و چراغ خونه است، صفای خونه به وجود پدره
اما اونایی که پدر از دست دادن، امروز برا بابا دعا کنن
(داغ بابا خیلی سخته)
امروز دلتو بزار کنار دل زینب…تو مصیبت بابا اونی که بهش سخت گذشته شاید بی بی زینب باشه
(دشتی)
🔘آخ بنال ای دل که زینب خونجگر شد
🔘نصیبش ناله و آه سحر شد
(بابا داری یا نه)
🔘پدر ای رونق کاشانه من
🔘که بودی چلچراغ خانه من
🔘برفتی از کفم ای داد بیداد
🔘صفا دیگر ندارد خانه من
خانم جان علاقه زیادی به بابا داشتی ، بابا رو خیلی دوست داشتی
(دختر علاقه خاصی به بابا داره دیگه)
بی بی جان نمیدونم چه کشیدی ، وقتی فرق شکافته بابا دیدی ، ناله زدی, گریه کردی, آخ بابا بابا گفتی
(خانم جان فرق شکافته بابا دیدی طاقت نیاوردی)
(آخه دختره طاقت نداره )
آی جوون دارا ، آی مریض دارا ، آی حاجت دارا…
میخوام بگم چه کشید سه ساله ابی عبدالله کنج خرابه شام
سر بابارو بغل گرفت ناله زد
(شروع کرد با سر بریده بابا درد دل کردن)
باباااا ۴
▪️به قربان سرت بابا
▪️بگردد دخترت بابا
▪️کدامین دست کین آخر
▪️بریده حنجرت بابا
▪️تُرا ای لالهٔ زهرا
▪️که از شاخه جدا کرده
▪️مرا چون بلبل شیدا
▪️به داغت مبتلا کرده
▪️الهی بشکند دستی
▪️که رگهای تو ببریده
▪️نداده گوئیا آبت
▪️ که لبهای تو خشکیده
حسین جانم ۴
🔷هر چقدر ناله داری به سوز جگر سه ساله ابی عبدالله صدای ناله تو بلند کن
سه مرتبه ناله بزن بگو یا حسین
🔸بر طاق جنّان حک شده سیمای رقیه
🔸خورشید اسیرِ رخِ زیبای رقیه
🔸مهتاب كه شبها دل عالم برباید
🔸یک نور ز رخسارِ دل آرای رقیه
(حسن ثابت جو)
🔳(به نیت حاجت حاجتمندا، شفا مرضان اسلام، بلاخص مریضین منظور ، محمدی صلوات هدیه کن)
صلوات حذف نشه لطفا👇👇
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
#روضه_دفتری
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈