▪️بمناسبت درگذشت حاج #حسن_جمالی ⏯ #واحد احساسی 🍃آبرو‌دار دو عالم آبرویم را نبر 🍃تا ابد بر سینه‌ی خود سنگ دلبر میزنم 🎤حاج #حسن_جمالی @yaemamzamanadrekni

#یا_صاحب_الزمان_عجل_الله💚 تو بيا عزيز زهرا که تو سيد جهاني که تو هم بهار مردم که تو هم بهار جاني تو بيا که چشم مردم به ره عنايت توست که تو هم طبيب دلها که تو نور دیدگانی 🌷 #جمعه_های_دلتنگی 🌷 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج @yaemamzamanadrekni

. #زمزمه #زنجیرزنی #حضرت_رقیه #این_دله_شب ☑️بند اول عمه ببین خرابه شد چراغون این دله شب انگار رسیده مهمون گم کرده راه یا راه بلد نبوده که روو موهاش نشسته خاک ودوده دیده که حال من بده توو این خرابه سرزده برای خاطر دله رقیه جونش اومده ☑️ بند دوم بابا نبودی خیلی غصه خوردم عمه بوده که تا حالا نمردم خدا می‌دونه روز خوش ندیدم امشب دیگه خسته شدم بریدم توو هر کوچه توو هر گذر زدن به قلب ما شرر خسته شدم از زندگی بابا من و با خود ببر ☑️ بند سوم بردن ما رو توو ازدحام و بازار از کوفه و از شام و قوم اغیار نشون میکردن ما رو از روی بام با سنگاشون با طعنه و با دشنام طفل تو نا امید شده موی سرم سفید شده لکنت زبونم باعثه خنده های یزید شده #شاعرسبکسازڪربلایے_مجیدمرادزاده 👇

. #پنجم_صفر #روضه_حضرت_رقیه #سیدرضانریمانی 🎤 با سر رسیده ای بگو از پیکری که نیست  از مصحف ورق ورق و پرپری که نیست  شبها که سر به سردی این خاک می نهم  کو دست مهربان نوازشگری که نیست  باید برای شستن گلزخمهای تو  باشد گلاب و زمزمی و کوثری که نیست  قاری خسته تشت طلا و تنور نه!  شایسته بود شان تو را منبری که نیست  آزاد شد شریعه همان عصر واقعه  یادش به خیر ساقی آب آوری که نیست  تشخیص چشمهای تو در این شب کبود  می خواست روشنایی چشم تری که نیست  دستی کشید عمه به این پلکها و گفت :  حالا شدی شبیه همان مادری که نیست  دیروز عصر داخل بازار شامیان  معلوم شد حکایت انگشتری که نیست  حتی صبور قافله بی صبر می شود  با خاطرات خسته ترین دختری که نیست  یوسف رحیمی✍  👇

. #مناجات #امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف #دعای_کمیل سحر جمعه ۱۹شهریور۱۴۰۰ بی تو در عمرم همیشه غصه و غم دیده ام دائما آقا ضررها از گناهم دیده ام بسکه چشمم رفته هر سویی و آلوده شده نور حق را در میان روضه ها کم دیده ام یک شبی را طی نکردم بی گناه و دائما در کنارم معصیت ها را فراهم دیده ام دل به دنیا بستم و دنبال جاه و منصبم زندگی ام را فقط دینار و دِرهَم دیده ام نیست در عالم کسی غمخوارم و تنها تورا در کنار خود فقط همراه و همدم دیده ام ذکر هر روزم شده جانم فدایت یاحسین خیر بسیاری همیشه من از این دم دیده ام چند وقتی میشود در حسرت شش گوشه ام من از این دوری همیشه درد و ماتم دیده ام زینب آمد سمت گودال و صدا زد یا اخا این تو بودی که تنت را سخت دَرهَم دیده ام؟ مداح#کربلایی_سید_رضا_نریمانی شاعر#کربلایی_روح_الله_پیدایی✍ 👇

. #امام_حسین #ذاکر #مداح السلام ای امام نوکرها پاسخت التیام نوکرها عشق یعنی حسین و دیگر هیچ هست حرف تمام نوکرها یا حسین است آخرین حرف و مُهر حُسن ختام نوکرها غبطه ها می خورند در محشر شهدا بر مقام نوکرها عشق دنیا به کام بعضی ها عشق آقا به کام نوکرها درِ این خانه هست موی سفید پرچم احترام نوکرها عطر ارباب می رسد تا حشر از مزار تمام نوکرها ذره ای از تبار خورشیدند نور دارد مرام نوکرها به فدای لبان عطشانت هست تکیه کلام نوکرها روضه ی زخم های گودال و گریه ی مستدام نوکرها #امام_حسین_علیه_السلام #ترحیم_خوانی_ذاکر_اهلبیت #حسن_کردی .

🌴 رو بر نگردون از من یا حسین 🌴عفواً یا حسین عفواً یا حسين #محمد_حسین_پویانفر #عبدالرضا_هلالی ❣#امام_حسین ❣️نوکریامو اشک چشامو ❣️خراب کردم همه سینه زنیامو ❣️بگو چی کار کنم که بشنوی صدامو ❣️حق داری انداختی عقب کرببلامو ❣️رو بر نگردون از من یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین ❣️شرمندتم من قلبا یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین ❣️بی حرف و حدیث دوست دارم ❣️روی قلبم بنویس دوست دارم ❣️هیشکی مثل تو نیست ❣️دوست دارم دوست دارم ❣️ته رویای منه کربلا ❣️علت اشکای منه کربلا ❣️خونه آقای منه کربلا ❣️کربلا کربلا کربلا ❣️بال و پرم باش تاج سرم باش ❣️به یاد من شبای جمعه تو حرم باش ❣️فکر جواز کربلای مادرم باش ❣️تو موکبای #اربعین منتظرم باش ❣️رو بر نگردون از من یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین ❣️شرمندتم من قلبا یا حسین ❣️عفوا یا حسین عفوا یا حسین .

. #شور_روضه_ای #پنجم_صفر شهادت #حضرت_رقیه #ویژه_ی_محرم_۱۴۰۰ بند اول: از چی بگم برات از آبله یا زخم گوش از چی بگم برات از نانجیب چکمه پوش از چی بگم برات از مردم‌ غیرت فروش به من سیلی میزدن همین بابا صدات میکردم به من سیلی میزدن همین که دیدن پی ات میگردم دووردونه تو ببین بابایی حالا چه حال و روزی داره جای دست عمو شبا رو رو سنگ و خار سر میزاره بند دوم: سنگم زدن بابا تو کوچه ها از روی بام سنگم زدن بابا جات خالی بود بازار شام سنگم زدن بابا خونی شده پلک چشام به من خندیدن همه همین که دیدن ندارم مویی به من خندیدن همه نمونده دیگه برام ابرویی تو سن کودکی خمیده قدم شبیه مادر تو کنج خرابه میکنم من درد و دلامو با سر تو بند سوم: حالا که اومدی از زخم رو لبهات بگو حالا که اومدی بابا تو از دردات بگو حالا که اومدی از صورت زیبات بگو چی آوردن بر سرت تو هم مثل من لبت پُر خونه چی آوردن بر سرت که بابا پِلکای تو بی جونه حالا که اومدی نپرس که زیر چشم چرا کبوده غصه نخور،تو دهانم فک کن یه دندونم نبوده شعروسبک: #علی_علی_بیگی #شب_سوم_محرم 👇