اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْکِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ ، اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهید
آیینه دار زینب و زهرا رقیه
کوچکترین انسیة الحورا رقیه
پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود
آدم اگر می گفت اول یا رقیه
خورشید در منظومۀ ی عشق حسینی
صد سال نوری راه دارد تا رقیه
سنش اگر کم ، هم طراز انبیا بود
مانند کوثر آیت العظمی رقیه
جا داشت روی شانۀ ی کعبه اباالفضل
جا داشت روی شانۀ ی سقا رقیه
آرام تر از هر زمانی بود اصغر
می خواند تا بالا سرش لالا رقیه
پا بر مغیلان می نهد اما محال است
روی سر موری گذارد پا رقیه
این طفل بی آزار را آزار دادند
زجر بدی را دید در دنیا رقیه
آنقدر این بچه رواذیت کردن که
میشه به رقیه هم مثل مادر بزرگش گفت
ناحِلَةَ الْجِسْمِ ، مُنْهَدَّةَ الرُّكْنِ ، باكِيَةَ الْعَيْنِ ، مُحْتَرَقَهَ الْقَلْبِ
جسمى نحيف و در خود فرو شكسته و چشمى گريان و قلبى سوخته داشت
زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه
طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه
مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم
پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه
وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت
شد پیرتر از زینب کبری رقیه
حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست
جز دست گرم و بوسۀ ی بابا رقیه
یه مرتبه از خواب بیدار شد شروع کرد گریه کردن بهانه بابا روگرفت
یزیدمعلون دستور دادسر رو ببرن براش
اِرفَعُوا رَأسَ أَبِیهَا وَاَطرَحُوا إِلَیهَا".
سر حسين(ع) را به دامنش بياندازيد.یه کاری کنید صداش دیگه بند ...
یه وقت امام سجاد دید دارن سر رو میارن دوید جلو خرابه فرمود سر و ببرید ما خودمون آرومش میکنیم ، آخه این بچه طاقت دیدن سر پدر رو نداره ،
اونم چه سری ؟ سری که زیر سم مرکب رفته ، سری که تنور خولی رفته ، سری که رو نیزه ها رفته، سری که مدام سنگ بارونش کردن ، سری که هی از روی نیزه ها زیر دست پا افتاده ...
امیرالمؤمنین (علیه السلام)می فرماید
غَسَلْتُ النَّبِیَّ(ص) فِی قَمِیصِهِ!
وقتی پیامبر اکرم را غسل می دادم،
پیراهن مبارک را به عنوان تبرک نگه داشتم.
فَکَانَتْ فَاطِمَةُ(س) تَقُولُ :أَرِنِی الْقَمِیصَ!
فاطمه(س) میفرمود پیراهن رو پدرم رو برام بیارید
فَإِذَا شَمَّتْهُ غُشِیَ عَلَیْهَا
وقتی که آن را می بویید،بیهوش میشد
میخوام بگم یه پیراهن سالم پیامبر رو برای دخترش حضرت زهرا سلام الله علیها آورد امیرالمؤمنین طاقت نیاورد خانم با دیدنش از حال رفت ، حالا دارن سر بریده برای دختر ۳ ساله میارن
دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد
تنها سر آمد دیدنش اما رقیه...
حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟
یاللعجب نشناخت بابا را رقیه!
فقالت :ما هذا الراس گفت این سر کیه
قالوا لها : رأسُ أبيك گفتن سر پدرته
فَرَفَعَتهُ مِنَ الطَّشتِ حاضِنَةً لَه
سر را با احتياط از داخل طشت برداشت و به سينه چسبانيد
فَانْكَبَّتْ عَلَيْهِ تَقَبَّلَهُ وَتَبْكِي
خود را بر آن سر انداخت و صورت پدر را مي بوسيد
وَتَضْرِبُ عَلي رَأْسِها وَوَجْهِها حَتّي امْتَلَأ
فَمُهابِالّدَمِ
بر سر و صورت خود می زد تا اينكه دهانش پر از خون شد
شروع کرد با بابا حرف زدن
يَا أبَتَاهُ! مَنْ ذَا الَّذِي خَضَبَكَ بِدِمَائِكَ؟
پدرجان!چه كسی تو روبه خون آغشته كرد
يَا أبَتاهُ! مَنْ ذَا الَّذي قَطَعَ وَرِيدَيْكَ؟
چه كسي رگ های گردنت را بريد
يَاأَبَتَاهُ!مَنْ ذَاالَّذي أَيتَمَنِي عَلَي صِغَرِسِنِّي
پدر! چه كسي در خردسالي يتيمم كرد
ياأبتاهُ،لَيْتَنِي كُنْتُ قَبْلَ هَذَا الْيَوْمِ عَمْيَاءَ
پدر جان كاش من پيش از اين كور شده بودم و تو را به اين حال نمیدیدم
يَا أبَتَاهُ! لَيتَنِي وَسَدتُ الثَّرَى ،
وَلَا أَرَى شَيبَكَ مُخَضِّبَاً بِالدِّمَاءِ
ای كاش پيش از اين در خاك خفته بودم و محاسنت را آغشته به خون نمی ديدم
خود را مرتب کرد تا در چشم بابا
باشد همان دردانۀ ی زیبا رقیه
از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما
جان داد با بوسیدن لب ها رقیه
#علی_ذوالقدر
فَغُشيَ عَليهْا وَ انْقَطعَ نَفَسُهَا
️غش كرد و نفس او قطع شد.
فَبَکَت بُکَاءً شَدِیدَاً ، حَتَّى غُشِیَ عَلَیهَا، فَلَمَّا حَرَّکُوهَا فِإِذَا هِیَ قَد فَارَقَت رُوحُهُا الدُنیَا
رقیه(س) آنقدر گریست که بیهوش افتاد و او را حرکت دادند، ولی او از دنیا رفته بود.
دختر دگر برای همیشه به خواب رفت
وقتی که دید قصه ی بابا به سر رسید
امام سجاد(علیه السلام ) فرمود عمه جان
اِرفَعِی الیَتِیمَةَ مِن رَأسِ وَالِدِی
️عمه جان! یتیم پدرم را از روی سر بریده ی پدرم بلند کن
فَإِنَّهَا فَارَقَت الحَیَاة،
هر لحظه ممکن است جان بده
فَرَفَعَتهَا السَیِّدةُ زَینَبُ(س) فَوَجَدَتهَا قَد فَارَقَتِ الحَیَاةَ
️ زینب کبری(سلام الله علیها) اومد رقیه را رو در آغوش گرفت، در حالی او جان داده بود
محمد مهدی معروف
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ادامه روضه
اما تازه مصیبت و داغ زینب و اهل خرابه شروع شد ، بمیرم برات خانم جان هر کاری کردن نذاشتن حتی تو قبرستان مسلمین دفنش کنن ، با همون لباسش کفش کردن چه تشییعی گرفتن براش کسی نمیتونست بلند گریه کنه ، دور خرابه دست به دست بچه رو تشییع کردن امام سجاد ایم بدن بی جان میداد دسته عمع زینب ، زینب میده به رباب ، رباب میده دست سکینه ، سکینه میده به ام کلثوم زیر لب میگن به عزت و شرف لااله الا الله همون گوشه خرابه یه قبر کوچیکی کندن دفنش کردم
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمان:
حجم:
4.78M
روضه حضرت رقیه سلام الله علیها
#پنجم_صفر۱۴۰۳
🥀🥀🥀🥀
مداح اهلبیت علیهمالسلام:⬇️
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان 🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
هدیه محضر حضرت رقیه سلام الله علیها صلوات 🥀
زمان:
حجم:
741.9K
زیارتنامه حضرت رقیه علیهاالسلام
#پنجم_صفر۱۴۰۳🥀
#کربلایی_جناب_آقای_جاودان 🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
#هدیه_محضر_امام_زمان_عج_صلوات
هدیه محضر حضرت رقیه سلام الله علیها صلوات
کانال نوحه وسینه زنی یا زینب(سلام الله علیها)
زیارتنامه حضرت رقیه علیهاالسلام #پنجم_صفر۱۴۰۳🥀 #کربلایی_جناب_آقای_جاودان 🎤 #کانال_نوحه_یازینب_سلام
متن زیارتنامه حضرت رقیه
سلام الله علیها ❤️
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرّحیم
ِ
اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا سَیِّدَتَنـا رُقَیَّةَ، عَلَیْكِ التَّحِیَّةُ وَاَلسَّلامُ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، [اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ]، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یـا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ عَلِیِّ بْنِ اَبی طالِبِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ فاطِمَةَ الزَّهْراءِ سَیِّدَةِ نِسـاءِ الْعالَمینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ خَدیجَةَ الْكُبْرى اُمِّ الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا اُخْتَ وَلِىِّ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ یا بِنْتَ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الصِّدّیقَةُ الشَّهیدَةِ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الرَّضِیَّةُ الْمَرْضِیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا التَّقیّةُ النَّقیَّةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الزَّكِیَّةُ الْفاضِلَةُ، اَلسَّلامُ عَلَیْكِ اَیَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْبَهِیَّةُ، صَلَّى اللهُ عَلَیْكِ وَعَلى رُوحِكِ وَبَدَنِكِ، فَجَعَلَ اللهُ مَنْزِلَكِ وَمَاْواكِ فِى الْجَنَّةِ مَعَ آبائِكِ وَاَجْدادِكِ، الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْمَعْصُومینَ، اَلسَّلامُ عَلَیْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدّارِ، وَعَلَى الْمَلائِكَةِ الْحـافّینَ حَوْلَ حَرَمِكِ الشَّریفِ، وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ، وَصَلَّى اللهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّد وَآلِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ راحمین
بادست کوچکش گره ها باز می کند
طفل سه ساله یست که اعجاز می کند
بال وپرش شکسته ولی او بدون بال
باذکرنام #فاطمه پرواز ميكند
شهادت حضرت رقيه (س) تسليت باد
🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_5776343246292652860.ogg
زمان:
حجم:
1.25M
.
#شور_امام_حسین علیه السلام
اشهد انک قد اقمت الصلاه
عاشق نماز هستن مثه تو نوکرات
روز محشر می گیره دست مارو همین
سجده هامون روی تربت کربلات
آهای کسی که با عشقت
از همه بهتره بختم
یه کاری که نشه ترک
نماز اول وقتم
تو برا نماز دادی شهید ، یا اباعبدالله
تو برا نماز دادی سعید، یا اباعبدالله
یا اباعبدالله......
......
اشهد انک قد اقمت الصلاه
ما نمازمونه مدیون ِ این روضه هات
علما بعد اذان و اقامه همه
به تو میدن سلام ای دلیل نجات
به جان این تب عشقت
تو غرق تاب و تبم کن
قسم به زینبت آقا
اهل #نماز شبم کن
کی مثه زینبت هس یکدله یا اباعبدالله
خونده توو اسارتم نافله یا اباعبدالله
یا اباعبدالله
#امام_حسین
#محمد_حسین_رحیمیان✍
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمان:
حجم:
5.73M
#منبرک✅
سخنران آقا سید سیف🎤
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
ضبط: آقای جاودان
زمان:
حجم:
166.3K
بخش دوم سخنان آقاسید سیف
#منبر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
زمان:
حجم:
850.1K
بخش پایانی سخنان آقا سید سیف
#منبرک
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
4_582764905300492337.mp3
زمان:
حجم:
1.66M
سلام،️روضه بسیار جانسوز_حضرت رقیه سلام الله علیها_ویژه شب جمعه▪
آخ بابا سلام ...
*من از شما عذرخواهی می کنم،عرضم تمام" گریه ام نکنی برا من بسه،من اینو برا امام رضا امشب می خونم ....*
آخ بابا سلام برگشتی ....؟!!!
کدوم بچه به باباش اینجوری سلام میده؟اول میگه سلام" چرا میگه آخ بابا!!دیگه لب و دندونی برام نمونده
آخ بابا سلام برگشتی
سفرت خوش گذشت باباجان؟!!
مثل یک هاله ی نور می ماند
سر تو توی تشت باباجان
عمه میگفت زود می آیی ....
سرزده سر زدی چرا حالا؟
تو نبودی خلاصه میگویم
یک نفر گوشواره هایم را ....
ان شاالله تو حرمش زمزمه کنیا ...
یک نفر زد به صورتم سیلی
چشم خود را بدوز معلوم است
چند روزی گذشته است اما
جای دستش هنوز معلوم است
* بابا *
کمرم درد می کند اما
نگرانم نباش چیزی نیست
باید عادت کنم چنین دردی
توی این خانواده موروثی ست
*الله اکبر ...*
دستی از پشت خیمه ها آمد
ناگهان راه چاره ام گم شد
در هیاهوی غارت خیمه
ناگهان گوشواره ام گم شد .....
تا رسیدیم شام دخترها
همه من را اشاره میکردن
میشنیدم صدای نجواشان
صحبت از گوشواره میکردن .....
تو رفتی و رقیه پژمرد ....
کتک زدشمن فدک خورد ....
در آن شبی که تو نبودی
بگو تو با عمویم عباس
نیلوفری شده گل یاس
زبس که شمر دون مرا زد
حسین ...... وای ........
شب زیارتی مخصوصه ی ابی عبدالله هستا،چه گفتی چه نگفتی تموم شدا ....
حسین ...... وای ........
▫حجت الاسلام میرزامحمدی
▪اسارت خاندان اهلبیت علیهم السلام
▪روضه حضرت رقیه سلام الله
▪
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها