.
#زمزمه #زمینه
#شهادت_حضرت_زهرا سلام الله علیها
آتیش می گیرم، وقتی مقتل رو، میخونم..
با بعضی از این، حرفای روضه، محزونم..
بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو میون کوچه ها
بِنعلِ السیف.. ، زدن تو رو یه عده بی حیا
بِنعلِ السیف.. ، زدن به پهلوی تو بی هوا
جلو چِشِ علی زدن.. با تازیوونه مادر و..
کشتن علی رو وقتیکه.. کشتن یاس پرپر و..
وا اماه وا اماه...
پیشِ چشمای، حیدر سیلی زد، اون کافر
نامرد هی میزد، با دوتا دستاش، بر مادر
مضروبةٌ.. ، ضربه ی مُحکم به تو میزدن
مضروبةٌ.. ، سیلی زدن تو رو جلو حسن
مضروبةٌ.. ، چل نفری تو خونه اومدن..
یکی لگد به سینه زد.. یکی لگد به پهلو زد..
مغیره شلاق میزد و.. قنفذ غلاف به بازو زد..
وا اماه وا اماه...
هیزم آوردن، آتیش آوردن، نامردا
درو..سوزوندن، افتاده حالا، رو زهرا
بِرِجْلِهِ.. در اُفتاده به رویِ تو چرا؟!..
بِرِجْلِهِ.. ناله زدی که ای فضه بیا..
بِرِجْلِهِ.. کشتن محسن و زیرِ دست و پا
محسن و کشته میخِ در.. مادر و کشته یک لگد..
اما علی رو کشته این.. که دومی خنده میزَد..
وا اماه وا اماه...
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#زمزمه_حضرت_زهرا
#زمینه_شهادت_حضرت_زهرا
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#امام_علی امیرالمؤمنین علیه السلام
یه سری بریم مدینه حالا که ما بی قراریم
درد دلای علی رو.. بشنویم و خون بباریم
اندازهی ریگ بیابان.. به من ظلم شد
اندازهی چوبِ درختان.. به من ظلم شد
اندازهی هر قطره باران.. به من ظلم شد
ظلم شد..دستای من که بسته شد
ظلم شد..درب خونم شکسته شد
ظلم شد.. چهل تا وحشی اومدن
ظلم شد.. تو کوچه زهرا مو زدن
ای وای.. ای وای ای وای ای وای..
(مظلوم.. حیدر حیدر حیدر...)
علی دیگه بی قراره... غماشو نمیگه هیچجا..
گوش بُکنی تنها میگه...غماشو به چاهِ صحرا
گفتم به چاه کوفه حتی.. به من ظلم شد
سر میذارم به کوه و صحرا.. به من ظلم شد
خونه نشین میشم خدایا.. به من ظلم شد
ظلم شد.. مغیره خیلی بد میزد
ظلم شد.. به فاطمه لگد میزد
ظلم شد..خنده زد و دلم گرفت
ظلم شد.. محسنم و ازم گرفت
ای وای.. ای وای ای وای ای وای..
اَمون علی رو بُرده.. خاطره ی یاسِ پرپر..
مگه میره از تو یادش.. خاطره ی دیوار و در
هی میگه توی کوچه خیلی.. به من ظلم شد
از اونکه زد زهرا مو سیلی.. به من ظلم شد
پیش نگام شد یاسْ نیلی.. به من ظلم شد
ظلم شد.. حتی به مجتبای مَن
ظلم شد.. به مادرش سیلی زَدَن
ظلم شد.. روزِ دوشنبه بر حسین
ظلم شد.. گَشتَن یتیمه زینبین..
ای وای.. ای وای ای وای ای وای..
#مجتبی_دسترنج_ملتمس✍
#غربت_مولا_علی_ع
#زمینه_حضرت_زهرا
#فاطمیه
.👇
.................
#امام_علی
#بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا
یک عُمر شکستِ دشمنش را دیدند
آن جلوهی خیبر شکنش را دیدند
افسوس که داغِ فاطمه کاری کرد
زانو به بغل گرفتنش را دیدند
✍ #علی_ذوالقدر
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1733214485732_-2147483648_-212777.ogg
1.06M
#واحد
#شهادت_حضرت_زهرا (س)
ماهِ علی
ای اولین فدایی راهِ علی
همیشه بودی یار همراه علی
خنده ی تو صورت دلخواهِ علی
یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه
یار علی
تا آخرین نفس هوادار علی
گره گشا شدی تو از کار علی
دست شکسته شد علمدار علی
یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه
جانِ علی
به عشق تو شدم مسلمان علی
شکر خدا شدیم سلمان علی
مثل تو جان ما به قربان علی
یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه
ام الحسن
نگاهی کن به سفره ی خالی من
سینه زنای مجلست باز اومدن
چشم امیدشه به تو این سینه زن
یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه
ام الحسین
فقط یه جا رو دوس دارم از عالمین
توو حال سینه زنی و این شور و شین
پر می زنه دلم تا بین الحرمین
یا فاطمه ۲ مدد یا فاطمه
#وحید_محمدی ✍
آذر ۱۴٠۳
#فاطمیه
#فاطمیه_واحد
#حضرت_زهرا_واحد
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
|⇦•فاطمیه شده و.....
#قسمت_اول #روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج #مهدی_رسولی
●━━━━━━───────
یک جهان روضه و یک چشم پر از نم داری
آه آقای غریبم چقدَر غم داری
صاحب مجلس روضه، غم مادر دیدی
فاطمیه شده و اشک دمادم داری
درد بی مادری ای کاش مداوا میشد
بر درِ خانه ی خود بیرق ماتم داری
درد دل کن که نگویند غریبی آقا
بین این سینه زنان مونس و مَحرم داری؟
دل یعقوبیِ مادر ز فراقت خون است
یوسف مصر بقا، قصد سفر هم داری؟
گاه در کوچه و گه کرب و بلا میگویی
داغ یک پهلو و انگشتر خاتم داری
*منم بی مقدمه روضه بخونم..*
به قول حضرت آقا یکجا در قرآن کریم میفرماید که: اونم اگه حضرت جبرائیل باشه بازم محل اختلافه، اگر وجود حضرت جبرائیل باشه یکبار فقط بر غیر انبیا نازل شده، اونم وجود حضرت مریمه سلام الله علیها.یکبار فقط، اما درمورد صدیقه ی طاهره میفرمایند: مکرراً جبرائیل مخصوصا این چند روزه شرفیاب میشد محضر زهرای مرضیه، مکرراً.. اومد محضر امام صادق، گفت: آقاجان اعلی علمی که پیش شما هست اون علمی ست که لحظه ی آخر وجود نازنین پیغمبر اکرم به امیرالمؤمنین انشاء فرمودن دیگه درسته؟ علی الظاهر حرفش هم بیراه نیست، اولاً آخرین علمیه که پیغمبر به امیرالمؤمنین داده، یعنی دونِ علوم قبلی نمیتونه باشه، بالاتر از اونهاست، دوماً علمی که فرمود: از هر بابش هزار باب علم باز میشه، امام صادق یه نگاهی کردن بعد فرمودن: بله اون علم در نزد ما هست اما اون علم اعلی علم ما نیست. بعد گفت: آقا پس کدوم علم پیش شماست؟ آقا فرمودن: "عِندَنا مُصحَفُ فاطِمَه" صحیفه ی مادر ما پیش ماست، الهی قربونش بشم، روایت میفرماید: فاطمه ی زهرا میگفت و امیرالمؤمنین مینوشت. گاهی میومد خونه میگفت: فاطمه! امروز هم جبرائیل آمده بود؟ گفت: بله پسرعمو، چی میگفت؟ تا وقایع آخرالزمان رو به بی بی فرموده بود، بعد یه روزی امیرالمؤمنین آمد دید فاطمه داره گریه میکنه. فاطمه جان! چرا گریه میکنی خانم؟ گفت: آقا جبرئیل اینجا بود، خوب چی گفته مگه شما اینجوری گریه میکنی؟ فاطمه گریه ات یجوریه؟ یاد اون گریه های روزای اول مون افتادم، با بابات میومدیم خونه میگفتی این بچه در بطن من با من حرف میزنه.. گفت: اتفاقاً پسرعمو امروز ماجرا به کربلا رسیده...جبرائیل به من گفت با حسینم چه میکنن. حالا که حرف پشت در و دیوار شد من یه چند جمله ای بگم بعد بریم کربلا.. مادر ما، مادر ضعیفه ای نبود، آره والله، فرمود: پیغمبر ما قدرت چهل مرد جنگی رو داشت، فاطمه ی زهرا جزو شبیه ترین ها بود خَلقاً و خُلقاً به پیغمبر، وقتی هم مادر ما پشت در آمد، مادر ما ضعیفه نبود..*
مادر زنی نبود که بیخود فغان کند
پرسش ز در نما، ز چه این سان نوا کند؟
*میخوام بگم نانجیبا چجوری زدین این خانم زمینگیر شد؟ من میگم اگه مادر همون پشت در شهید میشد این همه اذیت نمیشد، یجوری زدنش، جلو چشای علی آب شد..*
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدّ خم مهتاب شد
*برا مادر بلند داد بزنید، شاید اون نانجیبا یجوری زدن پشت در تموم بشه، یه نگاه به غربت علی کرد، گفت: خدایا یه چند روز منو نگهدار..*
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_رسولی
#فاطمیه
#روضه_حضرت_زهرا
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#قسمت_پایانی #روضه #حضرت_زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی
●━━━━━━───────
جرعه جرعه غم چشید و ذره ذره آب شد
آسمان شرمنده از قدِّ خم مهتاب شد
گریه ها میکرد امت شود بیدار حیف
از صدای گریه اش امت فقط بیخواب شد
پشت در آمد بگوید گوش عالم بشنود
ارث دریا بود آنچه قسمت مرداب شد
بشکند دستی که پای شعله را اینجا کشید
باب را آتش کشید، آتش کشیدن باب شد
ما نمیدانیم، نعلُ السِّیف میداند چرا
مرتضایم را نبر، فضه مرا دریاب شد
نعل السیف چیه؟ بعضیا میگن نانجیب وقتی خواست بزنه شمشیر تو غلاف بود.. یعنی ضربه ها سنگین بود، بعضیا میگن نه، عبارت نعل السیف، رو خودِ غلاف شمشیر یه براده هایی از آهن کار میکردن، میگه هر کاری کردن دیدن دست از علی نمیکشه،.. صدا زد قنفذ برا چی وایستادی؟ یه نگاه کرد صدا زد..مغیره تو برای چی وایستادی؟ به آقای میانجی گفتن آقا بالاخره کی زد؟ اینا نوشتن مغیره بود، اونا نوشتن قنفذ، اونا نوشتن اون یکی ملعون، کی زد بالاخره مادر ما رو؟ میگه دیدن آقای احمدیِ میانَجی بلند بلند گریه میکنه، گفت همینقدر بهت بگم همه با هم زدنش...*
ما نمیدانیم، نعلُ السِّیف میداند چرا
مرتضایم را نبر، فضه مرا دریاب شد
*اگه کربلا نریم مادر گله میکنه، اگه کربلا نریم نمیشه، کربلا خیلی خبراست، وقتی پشت در اومد..*
دود بود و دود بود و دود بود
مادری در آتش نمرود بود
*برا مادر آروم گریه نکن، اگه گریه ات هم نمیاد آه بکش، بگو آه مادر، "نفَسُ المهمومِ فی ظُلمِنا تسبیح و هَمُّهُ لَنا عِبادَه"، وقتی پشت در آمد، امام مجتبی یه نگاه کرد، دید زینب یجوری داره مادرو نگاه میکنه، امیرالمؤمنین صدا بزنه حسنم زینب، زینبو بغل گرفت برگردوند، حالا بگم؟...*
یک نفر در میان گودال و
صد نفر میزدند زینب را
هر چه او بیشتر نفس میزد
بیشتر میزدند زینب را
قربون صدا زدنت
خیلی بی هوا زدنت
حالا روی چادرمه
خاک دست و پا زدنت
«حسیـــــن..»
.....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.....
اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#حاج_مهدی_رسولی
#فاطمیه
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
.👇
#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
1_8327126041.mp3
32.34M
|⇦فاطمیه شده و......
#روضه وتوسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده فاطمیه۱۴۰۲ به نفس حاج مهدی رسولی
912.3K
.
#زمینه
#شور
#زمزمه
#حضرت_زهرا
چادرت را بتکان روزی ما را بفرست
ای که روزی دو عالم همه از چادرت تو
یکی بیاد تو این کوچه به مادرم کمک کنه
حسین زیر دست و پاست به خواهرم کمک کنه
فضه داره با ناله هاش قلبمو از جا میکنه
هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه
.
.
#فاطمیه
من شنیدم تو مدینه به زخم دل نمک زدن
دست علی که بسته بود فاطمشو کتک زدن
من نمیگم یکی بیاد دست علی رو وا کنه
یکی بیاد مغیره رو از مادرم جدا کنه
یکی بیاد تو این کوچه به مادرم کمک کنه
اشک حسین و پاک کنه به خواهرم کمک کنه
چشم فلک تا به حالا غریبی اینطور ندیده
چهل تا مرد جنگی و یه مادر قد خمیده
فضه داره با ناله هاش قلبمو از جا میکنه
هرکی با هرچی دستشه مادر مارو میزنه
---
دنبال حیدر می دوید
از سینه اش خون می چکید
شکر خدا زینب ندید
زینب نگاهش بر در است
در ذکر مادر مادراست
بگرفته او دامان من
زهرای من زهرای من
بودی چراغ خانه ام
تاریک شد کاشانه ام
در بین آن دیوار و در
دادی تو شش ماهه پسر
.
امشب پرستوی علی از آشیان پر می کشد
داغ فراق فاطمه آخر علی را می کشد
—
اسما بریز آب روان بر روی گلبرگ گلم
یاسم شده چون ارغوان وای از دلم وای از دلم
—
مادر خوب و مهربون حرفهام و از نگام بخون
من التماست می کنم یک شب دیگه پیشم بمون
—
دختر قهرمان من قدر داداشتو بدون
جون تو و جون حسین تا کربلا پیشش بمون
...
کسی نبود تو اون کوچه ، خودم آوردمش خونه
بمن میون راه میگفت، میادا بابات بدونه
کسی نبود تو اون کوچه به مادرم کمک کنه
لبی نبود که اعتراض به غاصب فدک کنه
دل بی شکیبه بابا غریبه (یافاطمه)۲
آقابجان مادرت آن مادرغم پر
.
#شور_حضرت_زهرا
#حضرت_زهرا_شور
واویلا مادرم
واویلا واویلا مادرم
داره میسوزه در
نانجیبا شدن حمله ور
حتی مسمارم شد شعله ور
پشت در شد مادر بی پسر
واویلا مادرم
واویلا واویلا مادرم
پیش چشم ترم
شکسته پهلوی مادرم
سوخته سر و روی مادرم
زخمیه بازوی مادرم
واویلا مادرم
واویلا واویلا مادرم
ناله میزد حسن
پیش چشمای گریون من
بی حیا مادرم رو نزن
آخه زدن نداره یه زن
واویلا مادرم
واویلا واویلا مادرم
خاکی شد چادرش
چی آوردن توو کوچه سرش
غرقه خونابه شد پیکرش
خندیدن به حاله مضطرش
واویلا مادرم
واویلا واویلا مادرم
#عباس_قلعه ✍
#فاطمیه
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#شور
#شور_امام_حسین
#شور_مقتل
#قتلگاه #گودال
السلام و علی
من دفنه و اهل القری
نیزه نشین کرب و بلا
آقای مظلوم سرجدا
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
لب تشنه کشتنت
پامال مرکب ها شد تنت
با شمشیرا درهم کردنت
غارت شد کهنه پیراهنت
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
زینب با سر دوید
با حالی محزون پیشت رسید
جای سالم رو جسمت ندید
زجه میزد ناله می کشید
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
غوغا شد خیمه ها
تازیوونه خوردن بچه ها
هتک حرمت شد به عمه ها
غارت شد خلخال و معجرا
کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای از کربلا
موندی تنها بین قتلگاه
روزگار زینب شد سیاه
بعد از تو کارم شد اشک و آه
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای طعنه ها
خندیدن به اشک دخترا
غارت شد خلخال و معجرا
دیدم اشکاتو روو نیزه ها
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
ای وای از ازدحام
مجروح و زخمیه دستوپام
واسه ی این داغه گریه هام
بردن مارو توو بزم حرام
ای وای از خیزرون
شد اشک چشمای من روون
شد لب و دهنت غرقه خون
میزد تورو نامرد بی امون
کربلا کربلا
کربلا کربلا کربلا
#عباس_قلعه ✍
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#فاطمیه
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
به تو فکر میکنم،به کبودی تنت
وسط کوچه بود بی هوا زدنت
با سیلی و غلاف،به تن تو زدن
یه جای سالمی، دیگه نیس رو بدن
تو ناشناس بودی نقاب داشتی
تو کوچه رو صورت
بی حرمتی کردن و راه بستن
یه عده بی علت
با دیدنم تورو شناخت و زد
یه مرد بی غیرت
گوشواره گم کردی و می گشتی
رو خاکا به زحمت
اون دمی که سیلی خوردی توی کوچه مادر من
کاری واسه تو نکردم این نمیشه باور من
کاش بزرگتر بودم از روی سرم دست رد نمیشد
تو نمیخوردی سیلی و حالت اینقد بد نمیشد
(یا زهرا...)
[بند دوم]
با ضرب لگد بود،در سوخته افتاد
تو افتادی اما حسن بود که جون داد
سه ماه توی بستر، روز خوش ندیدی
تو با هر نفست خیلی درد کشیدی
دعای رفتن و که میخونی
وجودم آتیشه
قول و قرارمون بیادم هست
تا آخر همیشه
خیلی جوونی تو کجا میری
بمونی چی میشه
شبایی که برام نمیخندی
شبم صبح نمیشه
از شبی که میخ نشسته توی سینت ای عزیزم
پاب پای زخم سینت خون میریزه اشک میریزم
اون روزی که توی کوچه بودیم و یادم نمیره
خاطراته پیش چشمام باز داره گریم میگیره
(یا زهرا...)
به قلم: #وحید_ابویی ✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
فاطمه الانه که بند دلم پاره بشه
چاره ساز عالم از بعد تو بیچاره بشه
زندگی من گرفته رنگ و بو کنار تو
نکنه بری علی بعد تو آوره بشه
فاطمه سرت پرت
همه پیکرت
غرق خونه
من بمیرم علیت بمیره
از همه برام عزیزتری
بین بستری
کنج خونه
من بمیرم علیت بمیره
تو رو ازم گرفتن و نگفتن
علی بدون فاطمه میمیره
تموم لحظهلحظههای دنیا
دلم بهونهی تو رو میگیره
(یافاطمه یافاطمه یازهرا)
[بند دوم]
حال و روزِ روزگارِ حیدرُ نظر زدن
به در خونهی من که حیدرم شرر زدن
عالم از برکت من گرفته امنیت ولی
اهل عالم همه زندگیمو پشت در زدن
فاطمهم که پشت در نشست
در چنان شکست
نفسش رفت
من بمیرم علی بمیره
فاطمهم جلوم که خورد زمین
حالمو ببین
نفسش رفت
من بمیرم علی بمیره
بهار زندگی من خزون شد
وصلهی جونمو ازم گرفتن
فاطمه رفت و زندگیم بهم ریخت
چراغ خونهمو ازم گرفتن
(یافاطمه یافاطمه یازهرا)
به قلم:
#مرتضی_حضرتی ✍
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
تاریخ و غمگین کرده این کوچه
بس ناله داره درد این کوچه
حیف خاک برداشت چادر مادر
از این میسوزه مرده این کوچه
حق نداره؟
خوابای بد ببینه؟
کنج خونه بشینه؟
فکر بکن داری میری با مادرت به سمت خونت
یه بی حیا
هی نگاه بد کنه
چادر و لگد کنه
مادرت بترسه دستشو بذاره روی شونت
دومی حرومی گفته اینو
یه جور زدم که شد گوشش پاره
یه جور که کنده شده گوشواره
نقش زمین شد مادر بیچاره
اینارو داره حسنش میبینه
به زخم قلب غم دیده نمک خورد
تو کوچه بار شیشه ای ترک خورد
مادر بی پناه ما کتک خورد
(وا اماه وا اماه وا اماه)
[بند دوم]
آتیش خونه شد بر افروخته
چشم حسن به میخ در دوخته
مادر به پشت در صدا میزد
ای بارالها سینه ام سوخته
اتیش و دود
یه طرف صورت کبود
پشت در فضا نبود
کاش تو اون حول و ولا آتیش بین در و دیوار
کمک کنه
بیش از این گر نگیره
آخ به چادر نگیره
چونکه زهرا پشت در بدجور گیر کرده به مسمار
ای بی وفا ای بی وفا آتیش
تموم موی مادر ما سوخت
حبیبه ی خونه مولا سوخت
قهقهه میزدن که زهرا سوخت
ای بی وفا ای بی وفا آتیش
تموم دلخوشیه حیدر سوخت
به پیش چشم بچه مادر سوخت
فاطمه دختر پیمبر سوخت
(وا اماه وا اماه وا اماه)
به قلم:
#علی_رضاپور✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه
#زمینه_امام_علی امیرالمؤمنین
[بند اول]
تو امیرالمؤمنینی
حقا یعسوب دینی
انبیا مدهوش جاهت
شأن حق الیقینی
تو که نفس رسول اللهی
تو ید الله و عین اللهی
تو وصی و امین اللهی
به شهادت حق به اذان تو ولی اللهی
محشر حیدر
جان پیغمبر حیدر
پیر مغان، ساقیِ بر کوثر حیدر
(علی مولا یاحیدر)
[بند دوم]
حک شده بر لوح قلبم
نقشی از نام حیدر
شد پرستوی دل من
جَلدِ بر بام حیدر
ضربان دلم یا حیدر
ای امان دلم یا حیدر
هیجان دلم یا حیدر
ز مرام همیشگی ات خجلم یا حیدر
جانم حیدر
منطقِ قرآنم حیدر
ذکر لب هر دم و هر آنم حیدر
(علی مولا یاحیدر)
[بند سوم]
حیدرم من حیدرم من
کرار و صفدرم من
من ملاک کفر و ایمان
نفس پیغمبرم من
اسدُ الله و صیف اللهم
ز نهان و عیان آگاهم
به قیامت و حشر من شاهم
منم حجت حق و صراتِ الی، اللهم
من ولیَم
حل هر مشکلیَم
حجت حق، مرشد دنیا، علیَم
(علی مولا یاحیدر)
به قلم:
#محمدرضا_مصطفوی✍
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#زمینه_حضرت_زهرا
[بند اول]
تَصَوُّرِش رو کن فقط،که مادرت مریضه وُ میون بستره
پهلو به پهلو میشه از، شدّت دردی که داره، خسته وُ مُضطَره
با هر نفس،تیر میکشه سینه
باهر نفس،مرگش رو میبینه
اما واسه، قوَّتِ قلب تو
با زحمتم، که شده میشینه
مثلِ یه شمعِ،کم نور داره،هِی آب میشه
،با سوزش زخم،درگیره شبها،بی خواب میشه
(مادر مادر...)
[بند دوم]
تَصَوُّرش رو کن فقط،اون زخمی که میگم بهت،جای میخ دره
یه جوری هل داده باشن،دَرو که جای زخم ازون، میخم عميق تره
با هر نفس،خون میزنه بیرون
داره میره، از تن خسته ش جون
واسه ی این،که نیبینن بقیه
میریزه اشک،نیمه ی شب پنهون
مثل یه شمعِ،بی جون داره،خاموش میشه
بیداره اما، از دردِ پهلو،بیهوش میشه
(مادر مادر...)
[بند سوم]
تَصَوُّرِش رو کُن فقط،اون مادری که من میگم، زهرای اطهره
دختر پیغمبره وُ،شفیعه ی محشره وُ، ناموس حیدره
سخته واسه،یکی مث حیدر
ناموسشو،ببینه رو بستر
أشکِ علی،وقتی که میباره
میشه شنید،ناله ی میخ دَر
روییده لاله،رو پهلوی،رویای حیدر
داره میره از،دستش تمومِ،دنیای حیدر
(مادر مادر...)
به قلم:
#سیدمرتضی_پیرانیان✍
👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها
.
#واحد
#فاطمیه
#واحد_حضرت_زهرا
[بند اول]
سر منشا طهارت،ای نور خلقت
نام مقدس تو،ذکر هدایت
ای مادره امیرم بر من نظر کن
بهر بکا و گریه من را خبر کن
در قبر و در قیامت بر من گذر کن
دستم به دامنت ای بانی عالم
سائل به درگه تو قارون و حاتم
محتاج یک دم تو عیسی بن مریم
دریابم ای عشق و دنیای من
ای ماه و خورشید شبهای من
امیده امروز و فردای من
یا زهرا دیروز و امروزه من
یا زهرا روزیه هر روزه من
یا زهرا عشقه تو نوروزه من
(مولاتی یازهرا)
[بند دوم]
عمریه ریزه خوارِ،احسان توام
عمریه تحت امر و،فرمان توام
ما مستحق و زاریم بر ما عطا کن
این جمع سینه زن را مادر دعا کن
ما را به رسم لطفت بی بی جدا کن
بی بی جدا کنم از غوغای دنیا
در قلب من بیانداز عشق خودت را
مشغول اهل بیتت کن جان مولا
دریابم ای عشق و دنیای من
ای ماه و خورشید شبهای من
امیده امروز و فردای من
یا زهرا دیروز و امروزه من
یا زهرا روزیه هر روزه من
یا زهرا عشقه تو نوروزه من
(مولاتی یازهرا)
[بند سوم]
اشکم به رخ چکیده،از گریه هایت
نالم برای حالت،بر ناله هایت
بی بی شنیده ام که گشتی تو بیمار
ردی به صورتت ماند از دست و دیوار
بنشسته روی سینه تیزیه مسمار
مسمار آهنین و فریاد مادر
فضه به داد من رس افتادم آخر
محسن بخاطر من گردیده پرپر
دریابم ای عشق و دنیای من
ای ماه و خورشید شبهای من
امیده امروز و فردای من
یا زهرا دیروز و امروزه من
یا زهرا روزیه هر روزه من
یا زهرا عشقه تو نوروزه من
(مولاتی یازهرا)
به قلم:
#مرتضی_حضرتی✍
#فاطمیه
.👇#کانال_نوحه_یازینب_سلام_الله_علیها